پاسخ : مصداق این حرف از نظر شما چیست ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
باستان شناس
مرگ یک تمدن در چند دستور و مشورت گفته شده است خیلی کوتاه و مختصر ولی کارساز و مخرب
کتابهايشان را بسوزان. بزرگان و خردمندانشان را بکش و دستور بده به زنان و کودکانشان تجاوز کنند».
و
مابقی که تخریب یک تمدن رو تضمین میکند ....
میتونم یه سوال ازتون بپرسم؟
کتاب یه کلمه عربی هست، و بعد از حمله اعراب به ایران و حکومت آنها در ایران وارد زبان فارسی شده
میخام بدونم قبل از آن، در فارسی به کتاب چی میگفتند؟
مثلا در برخی کشورهای نزدیک استوا کلمه ای برای باران ندارند!!!!!!!!
کتاب در زبان فارسی چی میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ : مصداق این حرف از نظر شما چیست ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
somayehfaridi
میتونم یه سوال ازتون بپرسم؟
کتاب یه کلمه عربی هست، و بعد از حمله اعراب به ایران و حکومت آنها در ایران وارد زبان فارسی شده
میخام بدونم قبل از آن، در فارسی به کتاب چی میگفتند؟
مثلا در برخی کشورهای نزدیک استوا کلمه ای برای باران ندارند!!!!!!!!
کتاب در زبان فارسی چی میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شما منبعی داری که اینو اثبات کنه؟؟؟؟
چرا برعکسشو فک نکنیم؟؟
شاید این کلمه از ایران رفته اونجا آخه اونجا علم و ادب و کتاب که به اندازه ما نداشتن که
پاسخ : مصداق این حرف از نظر شما چیست ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
RSA71
شما منبعی داری که اینو اثبات کنه؟؟؟؟
چرا برعکسشو فک نکنیم؟؟
شاید این کلمه از ایران رفته اونجا آخه اونجا علم و ادب و کتاب که به اندازه ما نداشتن که
اختیار دارید جناب
فکر زیادی لازم نیست، برای اینکه بدانید یک کلمه مال کدام زبانه باید رجوع کنید به ریشه های آن کلمه (کتبَ، یکتب، کتابت، مکتوب، کاتب، کتاب، یکتبون....................).
این کلمه در زبان عربی ریشه دارد، نه در زبان فارسی. ادبیات عرب غنی تر از آن است که فعلی از یک زبان دیگر وارد آن شود. البته کلمه جامد میتواند وارد شود اما فعل اگر نگوییم اصلا وارد نشده میتوانیم بگوییم امکانش بسیاربسیار کم است. مثلا یخ کلمه فارسی است که وارد زبان عربی شده اما یک کلمه جامد نه به زبان مقصد لطمه میزند و نه موجب فضیلت برای زبان مبدا می شود.
در مورد علم و ادب عرب هم بی انصافی نکنید، البته علمش که نه، علم به اون صورت نداشتند. ولی درمورد ادبش خیلی بی انصافی میکنید. ادبیات عرب شهره دنیاست مخصوصا در اون زمان، عربها حتی حرفای معمولیشونو با شعر میگفتند. اصلا همین ادبیات غنی عرب باعث شده که قرآن از لحاظ ادبی هم معجزه شناخته بشه. چون ادبیاتشون قوی بود خدا هم یه زرنگی کرده کتابشو ادبی گونه فرستاده که دهن همه رو ببنده.
و عرب تنها قومی در جهان است که دینش را با کتاب و ادبیات به جهان معرفی کرده، معجزه عیسی زنده کردن مردگان بود، معجزه ابراهیم کشتن و له کردن پرنده و دوباره زنده کردن آن بود، معجزه موسی عصای اژدها بود و..... اما معجزه پیامبری که از میان اعراب برخاسته بود، کتابش بود، یعنی ادبیات.
اینکه میگویید چرا برعکسشو فکر نکنیم؟؟ برمیگردد به تعصب شما
ما در هر حال باید درست فکر کنیم، چه برعکس باشد چه نباشد.
پاسخ : مصداق این حرف از نظر شما چیست ؟
دومی نتنها افراد رو مطیع میکنه روشیه که راه اعتراض رو هم میبنده
اما اولی مردم ویرانی رو به چشم میبینند وساکت نمیشند (شاید) گرچه خیلی از مردم می بینند و حرفی نمی زنند
پاسخ : مصداق این حرف از نظر شما چیست ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
somayehfaridi
اختیار دارید جناب
فکر زیادی لازم نیست، برای اینکه بدانید یک کلمه مال کدام زبانه باید رجوع کنید به ریشه های آن کلمه (کتبَ، یکتب، کتابت، مکتوب، کاتب، کتاب، یکتبون....................).
این کلمه در زبان عربی ریشه دارد، نه در زبان فارسی. ادبیات عرب غنی تر از آن است که فعلی از یک زبان دیگر وارد آن شود. البته کلمه جامد میتواند وارد شود اما فعل اگر نگوییم اصلا وارد نشده میتوانیم بگوییم امکانش بسیاربسیار کم است. مثلا یخ کلمه فارسی است که وارد زبان عربی شده اما یک کلمه جامد نه به زبان مقصد لطمه میزند و نه موجب فضیلت برای زبان مبدا می شود.
در مورد علم و ادب عرب هم بی انصافی نکنید، البته علمش که نه، علم به اون صورت نداشتند. ولی درمورد ادبش خیلی بی انصافی میکنید. ادبیات عرب شهره دنیاست مخصوصا در اون زمان، عربها حتی حرفای معمولیشونو با شعر میگفتند. اصلا همین ادبیات غنی عرب باعث شده که قرآن از لحاظ ادبی هم معجزه شناخته بشه. چون ادبیاتشون قوی بود خدا هم یه زرنگی کرده کتابشو ادبی گونه فرستاده که دهن همه رو ببنده.
و عرب تنها قومی در جهان است که دینش را با کتاب و ادبیات به جهان معرفی کرده، معجزه عیسی زنده کردن مردگان بود، معجزه ابراهیم کشتن و له کردن پرنده و دوباره زنده کردن آن بود، معجزه موسی عصای اژدها بود و..... اما معجزه پیامبری که از میان اعراب برخاسته بود، کتابش بود، یعنی ادبیات.
اینکه میگویید چرا برعکسشو فکر نکنیم؟؟ برمیگردد به تعصب شما
ما در هر حال باید درست فکر کنیم، چه برعکس باشد چه نباشد.
سلام دوست عزیز
من ایجاد کننده تاپیک هستم و مدیریت تاپیک رو بر عهده دارم لطفا به حاشیه پرداخته نشود لطفا پست اول رو مطالعه بفرمایید در مورد موضوع مورد بحث نظرگزاری داشته باشید .
پاسخ : مصداق این حرف از نظر شما چیست ؟
مصداق این حرف اینه که ارسطو تفاوت بین یک نخبه و یک فرد معمولی رو میدونسته. یک نخبه همیشه کسیه که انتخاب می کنه. اما یک ادم عادی کسیه که همیشه پیروی می کنه. تنها اسلحه ای که هر قدرتی ازش میترسه وجود افرادی با قدرت و اراده انتخاب کردنه. من یه شخصه کسی ام که انتخاب می کنه و هیچ وقت فردی نبودم که پیروی کنم. مگر این که به انتخاب خودم از چیزی پیروی کرده باشم. به غیر از این چنان دچار افسردی که ندامت میشم که ممکنه دست به خودکشی بزنم. همین.
پاسخ : مصداق این حرف از نظر شما چیست ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
RSA71
فک کنم یه دروغ تاریخیه؟؟
آتش سوزی در تخت جمشید و تخریب کاخ های تخت جمشید به دست اسکندر یک حقیقت محض تاریخی می باشد و شواهدی بسیاری در خود تخت جمشید وجود دارد .
اثار سوختگی بسیاری در کاخ های این مجموعه به وضوح دیده می شود و وسعت آتش به قدری بوده که الواح خامی که هنوز خام بودن پخته شده بودن ....تایید مورخان بسیاری !
پاسخ : مصداق این حرف از نظر شما چیست ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
باستان شناس
آتش سوزی در تخت جمشید و تخریب کاخ های تخت جمشید به دست اسکندر یک حقیقت محض تاریخی می باشد و شواهدی بسیاری در خود تخت جمشید وجود دارد .
اثار سوختگی بسیاری در کاخ های این مجموعه به وضوح دیده می شود و وسعت آتش به قدری بوده که الواح خامی که هنوز خام بودن پخته شده بودن ....تایید مورخان بسیاری !
اصلا تردیدی در سوختنش نیست
اون قسمتش که گفتید بر اثر نفرتی که از هخامنشی ها داشته رو میگم