پاسخ : با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!
ولی من ازش میترسم واسه همین همیشه دوست دارم تو اجتماع با شم باهمه باشم بخندم تا مثل بعضیا افسرده نشم و شاد باشم و از خلقت خدا لذذذذذذت ببرم و اونو شکر کنم
الهی شکرت
پاسخ : با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
نارون1
تلاشی برای رهایی از این وضع انجام داد ؟
یکی دوبار خاستم کمکش کنم ولی اینو میگفت برو خوش باش برو شیرینم...(باگریه)
پاسخ : با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mehrab123
این قدر که اطلاعات میخوای خبر ندارم . خودش پسر بود تو دبیرستان درسش عالی بود منتها عاشق یکی شد دیگه بماند چی بلایی سرش اومد بیچاره خیلی میگذره . از داخل خونشون خبر ندارم چون بعد اینکه خوب نشد خودمو ازش دور کردم
عشق دوران نوجوانی .....
مطمئنا اکثر این عشق ها سرانجامی نداره ......یعنی بیشتر احساسیه و وقتی عطش بخوابه فروکش میکنه
حمایت خانواده خیلی مهمه تو این دوران .... شما میگی خانوادش نتونستن کاری کنن ، شاید درواقع کار اصولیی نکردن
بضی افراد دیگه بعدازاینکه تو این دوران عشقشون سرکوب شد ، به درس میچسبن ، یعنی میخوان یه جوری خودشون رو غرق کنن تا دیگه فکر نکنن یا هرچی دیگه
این درحالیه که اون فکر هنوز تو ذهنشون هست و شاید گاهی آزارشون بده ...... باید افکار مغشوش رو سامان داد
باید به صورت منطقی باهاش صحبت بشه ، از اینکه درکشون میکنین این وجود داره ولی با این شکست دنیا به آخر نمیرسه .....شاید بگه عشق ، منطق سرش نمیشه
ولی دنیای ما واقعیه ، ما واقعا با شکست مواجه شدیم پس باید واقع بینانه برخورد بشه .....
با تنهایی و گوشه گیری زمان به عقب برنمیگرده ولی میشه به آینده امیدوار بود ........اینا همه به خود فرد بستگی داره
شاید شما به عنوان دوستش میتونستین کمکش کنین ........اینکارو کردین ؟
بازم میگم باید با خود فرد صحبت بشه .......[cheshmak]
پاسخ : با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
نارون1
شاید شما به عنوان دوستش میتونستین کمکش کنین ........اینکارو کردین ؟
یکی دوبار خاستم کمکش کنم ولی اینو میگفت برو خوش باش برو شیرینم...(باگریه)
انگار از بچگی با معشوقش نافشو بریدن ...
بعد یه مدت که همینجور موند از مدرسه اخراجش کردن منم ارتباطم کم و کم تر شد تا دیگه ندیدمش
پاسخ : با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mehrab123
یکی دوبار خاستم کمکش کنم ولی اینو میگفت برو خوش باش برو شیرینم...(باگریه)
انگار از بچگی با معشوقش نافشو بریدن ...
بعد یه مدت که همینجور موند از مدرسه اخراجش کردن منم ارتباطم کم و کم تر شد تا دیگه ندیدمش
اخراج از مدرسه کار درستی نبود........
باید مدرسه ایشون رو به یک مشاور ارجاع میدادن
پاسخ : با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
نارون1
ممنون از دوستان تا بدینجا.....[golrooz]
تنهایی ......
فرض کنید وارد یک جمع ناآشنا شدین .......هیچ کس رو نمیشناسین .....چیکار میکنین ؟
سعی میکنین با کسی رابطه برقرار کنین ؟ میشینین تا یکی به شما نزدیک بشه و اون رابطه رو شروع کنه ؟ ترجیح میدین شنونده باشین .....<<>>>کدام؟
چرا بضیا وقتی احساس تنهایی میکنن ، تنهاییشون رو با مواد مخدر پر میکنن ؟ میرن سیگار میکشن یا ...
قبول دارین گاهی آدم نیاز به تنهایی داره ؟ تنهایی پس همیشه هم بد نیست ........ تعادل مهمه
تنهایی رو برای من تقسیم کنید ...... چه کسانی بیشتر از تنهایی رنج میبرن ؟؟
چاره کار کجاست ؟شما خودتون تا حالا از این موقعیتها داشتین؟؟ چیکار کردین؟
من سعی میکنم که اشنا بشم....بقولی سر صحبت وخودم باز میکنم....دلایلم که برای صحبت زیاده....
به نظرم اونایی که تنهاییشون رو اینجوری پر میکنن یه جور خلا روحی-محبتی دارن ...یا در گیر مشغله های زیادن....
بله ...گاهی آدم به تنهایی نیاز داره...دقیقا....
من خیلی تنها هستم ...شاید هیچ کسی تا الان به اندازه من تنها نبوده....ولی سعی میکنم اون لحظه یا دخداباشم....یا قرآن میخونم -یا کتاب میخونم-یا با خودم فکر تصمیم گیری برای ایندمو میکنم-یا بادوستان مورد اعتمادم که سال های سال باهم بودیم ...زنگ میزنم ...
به نظرم اونایی از تنهایی رنج میبرن که تنهایی رو برای خودشون میخرن ...یعنی یه جورایی انگار از همه میبرن
پاسخ : با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
مازرون
من دیگه تنها نیستم چون تنهایی بهترین همدم منه و از با اون بودن لذت می برم
درسته وقتی یک فرد تنهاست باید مهارتهایی برای کنار آمدن با تنهایی پیدا کنه ......
میتونه حتی این باعث پیشرفت و موفقیتش بشه ......ولی
ما داریم در یک اجتماع بزرگ که روابط اجتماعی وجود داره زندگی میکنیم ..........پس نباید خو گرفتن با تنهایی باعث بشه نتونیم تو این روابط قدم بذاریم و به نوعی درگیر دور باطل و
تنهایی و گوشه گیری بشیم ......
پاسخ : با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
نارون1
اخراج از مدرسه کار درستی نبود........
باید مدرسه ایشون رو به یک مشاور ارجاع میدادن
ای لعت به این زمونه بی وفا میدونی مشاور مدرسمون کیه؟
یه فرزند بسیجی جانباز که مدرک فوق لیسانسش از نمیدونم معلوم نیست گرفته که هیچی حالیش نیست ولی حقوق به اندازه دکترا دریافت میکنه هرکی بره پیشش نمره بهش میده بجای مشاور یه بارم جلوی مدیر و همه میخواست منو به بی اهمیتی متهم کنه که همونجا خیطش کردم و دیگه حتی نگام نکرد منم راحت موندم
پاسخ : با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
نارون1
درسته وقتی یک فرد تنهاست باید مهارتهایی برای کنار آمدن با تنهایی پیدا کنه ......
میتونه حتی این باعث پیشرفت و موفقیتش بشه ......ولی
ما داریم در یک اجتماع بزرگ که روابط اجتماعی وجود داره زندگی میکنیم ..........پس نباید خو گرفتن با تنهایی باعث بشه نتونیم تو این روابط قدم بذاریم و به نوعی درگیر دور باطل و
تنهایی و گوشه گیری بشیم ......
بعد اون از اموزش وپرورش متنفر شدم
پاسخ : با احساس تنهایی چه کنیم ؟!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
وحید-الهام
من سعی میکنم که اشنا بشم....بقولی سر صحبت وخودم باز میکنم....دلایلم که برای صحبت زیاده....
به نظرم اونایی که تنهاییشون رو اینجوری پر میکنن یه جور خلا روحی-محبتی دارن ...یا در گیر مشغله های زیادن....
بله ...گاهی آدم به تنهایی نیاز داره...دقیقا....
من خیلی تنها هستم ...شاید هیچ کسی تا الان به اندازه من تنها نبوده....ولی سعی میکنم اون لحظه یا دخداباشم....یا قرآن میخونم -یا کتاب میخونم-یا با خودم فکر تصمیم گیری برای ایندمو میکنم-یا بادوستان مورد اعتمادم که سال های سال باهم بودیم ...زنگ میزنم ...
به نظرم اونایی از تنهایی رنج میبرن که تنهایی رو برای خودشون میخرن ...یعنی یه جورایی انگار از همه میبرن
هرکس که احساس تنهایی میکنه ، فکر میکنه هیچ کس تاحالا تنهاتر از اونا نبوده
ولی تنهاتر از شما و من و بقیه هستن .....
کسانی که تو این جمعیت بزرگ مثل یک نقطه هستن ، نه پدری و مادری ، نه دوستی که مثل شما وقتی تنها هستین باهاشون صحبت کنه
فقط خدا برای اونها مونده ......
پس اگه به دور و بر و اطرافیانمون نگاه کنیم ، میتونیم از تنهاییمون کم کنیم