خوب بنظرت تو خودت این تخصص رو داری؟
نمایش نسخه قابل چاپ
فک میکنم در اون حدی تجربه دارم که بتونم بگم "اکثر" مهندسها (اونجوری که شما گفتی) با پارتی نرفتن سر کار.
من توی کل وبسایت فقط جواب پست میدم... و خیلی وقته که پست مطلب جدید رو بوسیدم گذاشتم کنار...
من هم نگفتم که الان! گفتم هر موقع هر کجا
با تشکر ازت که وقت میذاری تو سایت
- - - به روز رسانی شده - - -
اکی یه پست جدید بزن بیام اونجا ببینم مشکلت با من چیه
قدیما سایت چت داشت هنوزم داره؟
نمیدونم
ولی دوست من من بنا به رشته ام با همه جور ادمی تو شرکت و کارخونه برخورد داشتم منم میدونم تو هم میدونی کسی که بخواد کار درست بکنه نمیزارن چون یه کار خوب یه نفر باعث میشه کارای نفرات قبلی زیر سوال بره
همین نمونه اش این سریالی که تازگیا از شبکه ی یک پخش شد اسمش میلیادر بود نمیدونم دیدی یا نه ولی واقعیته باور کن که سیستم اداری و صنعت ما تو اکثر جاها توانایی پذیرش نخبه و استعداد رو ندارن حالا اینکه چقدر موافقی نمیدونم
موافقم باهات. اما مسئله اصلی اینه دوست من که اینی که میگی شرایط بیرونی هستش... بله شما برو شرکت گاز استخدام شو ببین چه بلایی سرت میارن! نمونه دیگش مپنا... مدیریت پروژه های نیروگاهی ایران که دیگه از اون گردن کلفتاست... 20% مهندساش نخبه های تراز اول کشورن که تمام کار به دوششونه برای ماهی 2 میلیون که خدایی خیلی کمه برای یه همچین آدمهایی.. در عوض 80% کسایی هستن که فقط با پارتی رفتن سر کار و هیچ چیز نمیفهمن... اینو با قاطعیت میگم چون به حد کافی توی محیط نیروگاه باهاشون برخورد داشتم که متعجب بودم یه بچه مدرسه ای راهنمایی که درس حرفه و فه خونده از این بیشتر حالیشه! اما پس چرا سر و دست میشکنه برای مپنا؟ اون نخبه برای 2 میلیون نرفته اونجا... مپنا یعنی یه رزومه سنگین... دو سال اونجا کار میکنه میگه خدافظ... من اینو میگم که بله از این اتفاقا میوفته اما در عوش چند ده تا آدم رو برات مثال بزنم و شماره تلفنشونو بهت بدم باهاشون صحبت کنب ببینی بدون کوچکترین پارتی رفتن سر کار... بخصوص توی بخش خصوصی بخصوص توی این برهه که از نظر مالی تو تو فشارن و مدیر عامل یه شرکت پول اضافی نداره بده به پسر دختر خالش! من میگم اینا هست درست... اما یه کسی که تازه فارغ التحصیل شده نباید ناامید باشه که من پارتی ندارم... و نباید یکی دو سال اول به فکر حقوق و پول باشه... مشکل اکثر کسانی که من از نزدیک دیدم و آیه یاس میخوندن این بود که بهد از یه ربع حرف زدن خودش میدید بیش از اینکه مشکل توی جامعه باشه توی افکار خودشه که نمیتونه به مساله درست نزدیک شه... بهترین راه برای پیدا کردن کار اینه که قبل از اینکه بریم برای مصاحبه و ... خودمونو بذاریم جای کارفرما و فکر کنیم که به اون شخص چه پیشنهادی میشه داد که نتونه رد کنه... من یک سال برای 200 هزار تومن کار میکردم!! همه میخندیدن بهم... چون کار کارگاهی و واقعا سخت بود... بعد از 4 ماه عملا شده بودم همه کاره کارگاه... بعد از یک سال که کار تموم شد از اون شرکت اومدم بیرون... بارها بعدش زنگ زد گفتم شرمنده جایی که اولین کارم باشه به چشم کارآموز بهم نگاه میشه و نمیام... این یه معامله هستش من کار یاد گرفتم در عوض اون نیرویی که باید میگرفت و ماهی حداقل 800 تومن میداد و براش با 200 تومن انجام دادم (منهای 3-4 ماه اول که کار دستم بیاد)... فارغ التحصیلهای الان به حد کافی نگران و افسرده هستن بهش دامن نزنیم
قرارم نیس خوش خیال باشیم الان ما تحصیلکرده این جامعه هستیم و بحث در مورد خود ماست بحث کسای دیگه نیس
ولی واقعا از 100 شرکت چندتاشون حاضرن به تحصیلکرده ی جامعه کار بدن
من از طریق یکی از دوستام که کاریابی داره میگم
میگه شرکت میاد میگه کارگر کارمند لیسانس به بالا میخوام فقط برا اینکه تسهیللاتی که به سطح اینا میدن بیشتر از کارگر ساده س
یا طرف میاد برا نگهبانی مینویسه لیسانس باروابط عمومی بالا
یا هزار تا مثال دیگه ،
شرکتهای که نخبه استخدام کرده جوابشم گرفته ولی واقعا چندتاشون حاضرن براساس طرح و ایده نخبه هزینه کنن
باور کن ا ز100 تا 90 تا حاضر نمیشن
تو همین رشته ی ما طراحی بهای تمام شده شهرداری که ق واقعیش بالای 150 میلیون میشه شایدم بیشتر چرا امسال میاد میشه 12 میلیون
چون اون کاری که یه متخصص انجام میده با دقت بالا یه بیسواد خیانت کار میاد گند هم میزنه به کار ولی چون مهم کاهش هزینه س پس اون درسته
الان بگی من طرح بهتری دارم همه میگن پول کمتر یعنی کار بهتر
هیشکی دنبال نخبه و فلان نیس
من دوستای دارم که چند سال دعوتنامه کانادا دارن ولی نمیرن موندن اینجا دل خوش کردن به چیزیا ساده ، اصلا طرف زده تو کار ساخت و ساز چون هیشکی بهش بها نمیده و این واقعیته
سرمایه گذاری روی ایده؟! ببین دوست خوبم برای اینکه بهتر ببینیم وطلبو خودمونو بذاریم جای کارفرما
کارفرمایی که کارگرش هر جوری بخواد هر وقتی بخواد میتونه زندگی رو به کامش زهر کنه (اصلا بحث پول نیست نمونه هایی زیادی دیدم که آدم شاخ در میاره)
کارفرمایی که صورت وضعیتش دو ساله آزاد نمیشه و از جیب داره هزینه میکنه
کارفرمایی که صاحب کارخونه هستش و کلی هزینه کرده برای ارائه یه محصول جدید و ثبتش کرده و وقتی محصول تو بازار گل انداخت 100 تا نمونه تقلبی و چینیش میریزه تو بازار و بازگشت سرمایه ای که نقطه سر به سریش دیگه بترکوه کمتر از یک سال نمیشه و اون همه هزینه میره باد فنا
کارفرمایی که کار تولیدی صادراتی میکنه و یهو صبح پا میشه میبینه باری رو که از گمرک اجازه صادر کردنشو گرفته توی گمرک خوابیده و نمیذارن صادر شه چون صبحش قانون شده که صادرات این محصول ممنوعه
کارفرمایی که بجای اینکه به فکر ایده و محصول جدید باشه گوشی تلفن از گوشش نمیفته و هر 2 دقیقه یک بار قیمت دلار میپرسه
کارفرما ها هم ریسک دارن خیلی بیشتر از من و شما. مسئله اون سرو کله زدن با خیلی چیزایی که واقعا دل و جرات میخواد تو این دورو زمونه زیرش رفتن و مسئولیت نون دادن به کلی آدم و بدوش میکشه.
همیشه باید از دید طرف مقابل هم نگاه کرد.
از اون 100 تا شرکت شما گفتی 90 من میگم 100 تاشم حاضر نمیشه سرمایه گذاری بکنه روی ایده جدید... دیوانه که نیست زندگیشو قمار کنه سر یه ایده ای که معلوم نیست اصلا حتی اگه بگیره کارش هم شرایط و ... اجازه کار بدن.
در مورد اینم که گفتید کارشناس برای کارگری من فوق لیسانس میشناسم آبدار چی هستش. دیپلمه میشناسم الان رسما شده یه بیزینس من توی بازار
به همین خاطر که میگم مهم اینه که خوب ببینی, خوب فکر کنی, خوب و بموقع تصمیم بگیری که چطور با جریان رودخونه هوراه بشی و خودتو برسونی به ساحل
نمی دونم چی شد بعد این مدت دوباره اومدم تو سایت، ولی می تونم بگم که بهبودی تو سایت به وجود نیومده (اگر بدتر نشده باشه). آدم یاد ماکت میوفته...
در خصوص این بحث (جدای جدال لفظی و تقریبا شخصی دوستان)، باید بگم، با توجه به تجربیات شخصی بنده، کسی که تخصص داشته باشه بی کار نمی مونه. فقط ممکنه برداشت ها از تخصص فرق کنه. اگر کسی فکر میکنه بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه با نمرات عالی ( به هر دوز و کلکی)، یه آدم متخصص محسوب میشه، باید در عقیدش تجدید نظر کنه. یکی از معیار های تخصص اینه که آدم متخصص بی کار نمی مونه.
*پی نوشت: کار با کارمندی مترادف نیست! اتفاقا یکی از بدترین حالتهای کار، کار مندی هست.
موفق باشید
از اون 100 تا شرکت شما گفتی 90 من میگم 100 تاشم حاضر نمیشه سرمایه گذاری بکنه روی ایده جدید... دیوانه که نیست زندگیشو قمار کنه سر یه ایده ای که معلوم نیست اصلا حتی اگه بگیره کارش هم شرایط و ... اجازه کار بدن.
در مورد اینم که گفتید کارشناس برای کارگری من فوق لیسانس میشناسم آبدار چی هستش. دیپلمه میشناسم الان رسما شده یه بیزینس من توی بازار
به همین خاطر که میگم مهم اینه که خوب ببینی, خوب فکر کنی, خوب و بموقع تصمیم بگیری که چطور با جریان رودخونه هوراه بشی و خودتو برسونی به ساحل[/quote]
خوب عزیز جان پس این همه تحصیلکرده و نخبه با کلی ایده و نظریه چیکار بکنن؟
منم حرف تو رو میزنم میگم وقتی چرا یه دیپلمه میشه اونجوری یه فوق لیسانس میشه آبدارچی؟
خوب این یعنی هیچی سر جاش نیس
اینو منو حسابدارم میفهمم دیگه نیازی نیس که حتما مهندس باشم ونظر بدم
وقتی مهندس کشاورزی میره وزارت نفت یا یه کارشناس علوم دامی میره میشه معاون اداری مالی
دیگه کجا حق به حق میرسه این پارتی نیس تو چند تا اداره وشرکت همه تو پست تخصصی خودش فعالیت داره؟
منم میدونم کارفرما تقصیرینداره ولی این وسط این جوونای با استعدادی مثل خیلیای دور و ور ما میسوزن
من حرفم اینه اگه همه تو کار و تخصص خودشون باشن خیلی از این مشکلات حل میشه مطمئن باش
خوب عزیز جان پس این همه تحصیلکرده و نخبه با کلی ایده و نظریه چیکار بکنن؟
منم حرف تو رو میزنم میگم وقتی چرا یه دیپلمه میشه اونجوری یه فوق لیسانس میشه آبدارچی؟
خوب این یعنی هیچی سر جاش نیس
اینو منو حسابدارم میفهمم دیگه نیازی نیس که حتما مهندس باشم ونظر بدم
وقتی مهندس کشاورزی میره وزارت نفت یا یه کارشناس علوم دامی میره میشه معاون اداری مالی
دیگه کجا حق به حق میرسه این پارتی نیس تو چند تا اداره وشرکت همه تو پست تخصصی خودش فعالیت داره؟
منم میدونم کارفرما تقصیرینداره ولی این وسط این جوونای با استعدادی مثل خیلیای دور و ور ما میسوزن
من حرفم اینه اگه همه تو کار و تخصص خودشون باشن خیلی از این مشکلات حل میشه مطمئن باش[/quote]
من هم موافقم باهات اما من وزیر یا نماینده مجلس نیستم وقتی میبینم وضع اینجوریه باید بگردم دنبال آلترناتیو هایی که برام وجود داره نه اینکه روزگارو جامعه رو بگیرم جلوم و بگم شانس ندارم... اینکه چرا اینجوری شدیم یه بحث دیگه ای هستش اما همونجوری که شما فرمودی تو پست قبل بحث ما در مورد آدمهایی مثل خودمون که توانایی اینو نداریم توی نظام کاری مملکت تغییری بدیم بنابراین باید فکرمون رو این متمرکز کنیم که چطور برای خودمون راهی باز کنیم... مثل همون مثل معروف که آب بالاخره راهشو از بین سنگ باز میکنه... من میگم نباید بگم چون فلان دوستم که نخبه بوده و الان داره داروی ضد افسردگی مصرف میکنه پس من دیگه هیچ شانسی ندارم
در تایید صحبت های دوستمون باید عرض کنم، تخصص با تجربه کردن بدست میاد و تجربه هم از طریق کار کردن. مطمئنا در سالهای اول کسب تجربه درآمد چندانی وجود نخواهد داشت ولی بعد از بدست آوردن تخصص، جبران خواهد شد! البته چون تو رشته و زمینه کاری من "خوشبختانه" شرکت و موسسه درست حسابی تو کشور وجود نداره، من مجبور شدم تجربیات رو به صورت جسته گریخته، خودم پیدا کنم ولی برای خیلی ها ممکنه کار در یک شرکت معتبر مفید تر باشه. //درضمن اینکه گفته میشه فلانی با فوق لیسانس آبدارچی یا راننده آژانس هست (که بعضا واقعیت هم داره) باید به پای توانایی های خود اون شخص گذاشت و به هیچ وجه نمیشه اسم این فرد رو "با استعداد" گذاشت. چشم بسته درس خوندن و مدرک گرفتن نتیجه اش همین میشه(البته یه دلیل این معضل، جوی هست که تو کشور و خانواده ها برای ورود به دانشگاه و توهماتی از آینده بعد از اون وجود داره).//یه نکته ای هم باید اشاره کنم که القاب و تعارفات مثل "نخبه"، "جوان بااستعداد" ضررش بیشتر از سودش هست. یعنی اینطوری که ما از این اصطلاحات استفاده می کنیم باعث شده یکسری توقعات بی جا و بی اساس برای ما ایجاد بشه که هیچ کمکی هم به هیچ کسی نمی کنه. فقط برای همدیگه نوشابه باز می کنیم. من شخصا نه خودم رو نخبه می دونم و نه تعداد افراد نخبه زیادی رو اطرافم میشناسم(بدون تعارف). نخبه بودن با حرف و تعارف اثبات نمیشه. اول باید یه کاری کرد و بعد ادعا کرد!
آفرین
دقیقا با همه حرفات موافقم
اصلا همینه
یه پسر عمو دارم الان حدود 30سالشه
تو دبیرستان المپیاد ریاضی رتبه می آورده ازش انتظاراتی داشتن که باعث شده دیوونه شه یه مدت تیمارستان بود الانم بیناییش کم شده از زندگی عقب مونده
و آبدارچی و رییس شدنم به علم و عمل برمیگرده نه چهارتا تیکه کاغذ و گواهی نامه از چهارتا موسسه ...
آفرین من کاملا میفهمم چی میگی؟
بازم خواستم امتیاز بدم قبول نکرد نمیدونم چرا میگه باید به بقیه هم امتیاز بدی
خب شاید کس دیگه نباشه هیچوقت بهش امتیاز داد باید کسی که لایق امتیاز بی امتیاز بمونه
میدونم حتما میگید امتیاز مهم نیست اما واسه من مهم
داداش فدایی داری انگار!![nishkhand] [cheshmak]
سلام دوست عزیز.بیشترمطالب شما ودوستان را خوندم.چیزهایی که گفته بودی با این یکی فرق داشت.شما که اززحمت کشیدن بیشترافراد جامعه وگم شدن زحمتها،حرف میزنی چرا برای دوستان سایت جبهه گرفتی.کاراز ریشه خرابه،که همه ی دوستان اشارههایی کرده اند ازجمله،پارتی بازی،حق کشیهایی که تو این مملکت میشه... .شمامیگفتید:کی حاضره چندوقت بدون حقوق تو یه شرکت کارکنه تا اعتماد مدیران راجلب کنه؟(یکی را پیدا کردم)من حاضرم6ماه اینطوری کار کنم،هرجا که باشه.بیشترکارهای فنی که خیلی ازافراد تو خواب هم نمیتونندانجام بدهند،من انجام میدم.پس خبر با شما.
سلام. من جلو "دوستان سایت" جبهه نگرفتم. یک دوست بود به چالش کشیدیم همدیگرو که اگر خوندید پستهارو میبینید که چالشمون نهایتا همگرا بوده.
خبر از من؟!! ببخشید خبر چی از من؟ اولا بنده کارآفرین نیستم یا دفتر کاریابی ندارم. ثانیا خوب شما تخصصتون رو اعلام کنید توی یه تاپیک مطمئن باشید که نه تنها من بلکه هر کسی که کاری از دستش بر بیاد انجام میده.
سلام به همه بچه ها گل
تخصص و هنر دو چیز هستند که همیشه دنبال آدمند و همیشه میشه از این دو به پول،اعتبار و...دست یافت حتی تو پیری
پس یه توصیه به همه میکنم:حالا که جوونیم بریم یه هنر یا تخصصی را یاد بگیریم تا علاوه بر اینکه تو پیری نیازمون بشه به اعتبار و .... دست یابیم
مثل همه هنرمندان که تو پیری هم کار میکنند(استاد فرشچیان)