پاسخ : داستان غم انگیز ( عروسی)
کلی ناراحت شدم.........
اما با پاسخ آقا محسن آزماینده خنده م گرفت..جالب بود...
پاسخ : داستان غم انگیز ( عروسی)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
پت
کلی ناراحت شدم.........
اما با پاسخ آقا محسن آزماینده خنده م گرفت..جالب بود...
[khande][khande][khande]
مگه من جک گفتم؟؟؟؟
پاسخ : داستان غم انگیز ( عروسی)
به راستی عشق عقل رو از کار می انداره[negaran]
نباید ازشون ناراحت بشیم چون اونها دیگه مجنون بودن.
امیدوارم خدا تو اخرت بهشون گیر نده چون خودکشی گناه بزرگیه[bihes]
پاسخ : داستان غم انگیز ( عروسی)
دوستان این داستان از نظر من
نمودار زندگی ادم های بی اراده و ضعیف النفس رو هست که در جای جای و خط به خط داستان دیده میشد !
این داستان ناقص هست و جزییات اصلی ماجرا درش نیست
برای همین باعث میشه همه دوستان از دید کاملا عاطفی و احساسی بهش نگاه کنن
و اگر کسی تایید نکنه داستان رو سنگدل خطاب بشه !
ولی نه واقعا بزرگترین گناه خدا ...کشتن روح و جسمت ....در مقابل اطاعت از نفس و هوس ها چقدر ارزشمنده !
اگر از داستان نتیجه بگیریم
همه کسانی که به اهدافشون در زندگی نرسیدند روزی صد بار خودکشی میکردند ....
و اینجاست که صبر و صبوری و اراده و مقاوت در مقابل تقدیر و قسمت دیده میشه
و اینجاست که ادما محک میخورن که قوی هستن یا ضعیف و کم اراده ....
پس نیاز هست گاهی خودمون رو محک بزنیم که ایا ادم نیاز فقط به منطق داره یا فقط باید عاطفی باشه !
عواطف تغییر پذیرن و هر دم به هر سمتی میتونن تغییر جهت بدن ولی وقتی منطقی باشی مسیر درست میری و در کنار عاطفه خودت را هم حفظ کردید !
ای کاش به جای رفتار خودخواهانه دو جوان رفتار سرتاسر منطقی انها رو میدیدم ...منطق در کنار عاطفه !
خودکشی ...
ضعیف ترین و اولین کاری هست که ادم های ضعیف النفس بهش روی میاوردند و خدا برای آنان عذاب بس بزرگ در انتظار نگاه خواهد داشت !
پاسخ : داستان غم انگیز ( عروسی)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
محسن آزماینده
[khande][khande][khande]
مگه من جک گفتم؟؟؟؟
نه جک نگفتید اما از طرز فکرت خنده م گرفت
پاسخ : داستان غم انگیز ( عروسی)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
پت
نه جک نگفتید اما از طرز فکرت خنده م گرفت
میشه بیشتر توضیح بدین؟؟؟؟
پاسخ : داستان غم انگیز ( عروسی)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
باستان شناس
دوستان این داستان از نظر من
نمودار زندگی ادم های بی اراده و ضعیف النفس رو هست که در جای جای و خط به خط داستان دیده میشد !
این داستان ناقص هست و جزییات اصلی ماجرا درش نیست
برای همین باعث میشه همه دوستان از دید کاملا عاطفی و احساسی بهش نگاه کنن
و اگر کسی تایید نکنه داستان رو سنگدل خطاب بشه !
ولی نه واقعا بزرگترین گناه خدا ...کشتن روح و جسمت ....در مقابل اطاعت از نفس و هوس ها چقدر ارزشمنده !
اگر از داستان نتیجه بگیریم
همه کسانی که به اهدافشون در زندگی نرسیدند روزی صد بار خودکشی میکردند ....
و اینجاست که صبر و صبوری و اراده و مقاوت در مقابل تقدیر و قسمت دیده میشه
و اینجاست که ادما محک میخورن که قوی هستن یا ضعیف و کم اراده ....
پس نیاز هست گاهی خودمون رو محک بزنیم که ایا ادم نیاز فقط به منطق داره یا فقط باید عاطفی باشه !
عواطف تغییر پذیرن و هر دم به هر سمتی میتونن تغییر جهت بدن ولی وقتی منطقی باشی مسیر درست میری و در کنار عاطفه خودت را هم حفظ کردید !
ای کاش به جای رفتار خودخواهانه دو جوان رفتار سرتاسر منطقی انها رو میدیدم ...منطق در کنار عاطفه !
خودکشی ...
ضعیف ترین و اولین کاری هست که ادم های ضعیف النفس بهش روی میاوردند و خدا برای آنان عذاب بس بزرگ در انتظار نگاه خواهد داشت !
کاملا قبول دارم حرفتو ....
پاسخ : داستان غم انگیز ( عروسی)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
محسن آزماینده
میشه بیشتر توضیح بدین؟؟؟؟
"بهترین کار به نظر من اینه که از رابطه های قبل از ازدواج جلوگیری کرد و روزی 3 بار به گفت : ((من سنگ دل هستم )) تا احیانا اگر کسی را دیدین عاشق نشوید[nishkhand]"
اینکه میگی قلبتو روی عشقای قبل ازدواج میبندی
داداش من...عشق اگه
بخواد بیاد از منو شما اجازه نمیخواد...میاد بدون اینکه تو بخوای...
و باید از خداتم باشه که خدا تورو لایق بدونه و مهرتو رو توی دل یکی قرار بده.......
پاسخ : داستان غم انگیز ( عروسی)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
پت
"بهترین کار به نظر من اینه که از رابطه های قبل از ازدواج جلوگیری کرد و روزی 3 بار به گفت : ((من سنگ دل هستم )) تا احیانا اگر کسی را دیدین عاشق نشوید[nishkhand]"
اینکه میگی قلبتو روی عشقای قبل ازدواج میبندی
داداش من...عشق اگه
بخواد بیاد از منو شما اجازه نمیخواد...میاد بدون اینکه تو بخوای...
و باید از خداتم باشه که خدا تورو لایق بدونه و مهرتو رو توی دل یکی قرار بده.......
عشق چطوری میاد؟؟؟
اینکه آدم عاشق بشه دست خودشه
یک مثال ساده
2 یا 3 شب قبل از خواب به یکی یا یک چیزی فکر کنی ،شب چهارم خوابت نمیبره و گمان میکنی که عاشق شدی
همین
پاسخ : داستان غم انگیز ( عروسی)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
محسن آزماینده
عشق چطوری میاد؟؟؟اینکه آدم عاشق بشه دست خودشهیک مثال ساده2 یا 3 شب قبل از خواب به یکی یا یک چیزی فکر کنی ،شب چهارم خوابت نمیبره و گمان میکنی که عاشق شدیهمین
اشتباه فکر میکنیولی به همین طرز فکر ادامه بده خیلی خوبهاین بار اشتباه فکر کردنت خیلی بهت کمک میکنهsh_omomi82