روشنی و تاریکی زندگی زناشویی زوجین
موضوع بحث :
روشنی و تاریکی زندگی زناشویی زوجین
از جمله مسائل بحث برانگیز جامعه ما این است که چرا عشقی که بین زوجین وجود دارد می تواند به اوج برسد و هرلحظه بر شدت آن افزوده شود ، تنزل پیدا می کند
و در ورای ابری از دلتنگی و ناامیدی پنهان می شود .
زوجهای بسیاری هستند که زندگی زناشویی سعادتمندی را در انتظار داشتند ولی در نهایت کارشان به ملامت و سرخوردگی کشید ؛ و چه بسیار زوجینی که در تضاد با
انتظاراتشان ، در کسالت زندگی می کنند . شاید در پیرامون خود مشاهده کرده اید یا شنیده اید که زن و شوهرهایی بوده اند که قبلا بر سر همه چیز توافق و تفاهم
داشتند و حالا بر سر هیچ چیز توافق ندارند .
سوال مورد بررسی این است که :
چگونه است که زن و شوهر از توهم به بیداری ، از شیفتگی به بیزاری و از رضایت به نارضایتی می رسند ؟ چطور این تفاوت زمانی قبل از ازدواج و دوران نامزدی با سالهای
بعد ازدواج به وجود می آید ؟ چه چیزهایی تغییر میکند و چرا ؟
و سوالات بیشمار دیگر ...
باتشکر از همراهی و شرکت شما عزیزان در این بحث کاربردی [golrooz]
تـــوجه :
هدایت و مدیریت بحث برعهده همکار عزیز تالار روانشناسی zoh_reh می باشد
پاسخ : روشنی و تاریکی زندگی زناشویی زوجین
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام.ممنون از ایجاد تاپیک و بحث خوبتون
عدم شناخت زوجین از یکدیگر و از زندگی و دید رویایی داشتن از عوامل این اتفاق است. وقتی جذابیت همدیگر برا هم عادی شد زوجین بجای عمقی فکر کردن چشمشون دنبال نقص های همدیگه است.
افت عشق یک چیز عادی است طوری که نه تنها بد نیست بلکه خیلی هم خوب است و در واقع یکی از مراحل زندگی زناشویی است. منتها شیوۀ برخورد با همدیگر و تصمیم در این مرحله خیلی مهم خواهد بود.
عدم آشنایی قبل از ازدواج از این مرحله عامل دیگری است که بسیار مهم است.
اگه زوجین به این مرحله به چشم یک موقعیت نگاه کنند بهتر میتونن به زندگی رضایت بخش و آرام در کنار همدیگر برسند. وقتی احساسات فروکش میکند و جذابیت ها برای همدیگر عادی می شوند نقاط ضعف بیشتر و درشت تر در چشم طرفین دیده می شوند. و این مرحله ای است که با مدیریت درست، دوست داشتن احساسی میتواند خودش رو به دوست داشتن حقیقی و عاقلانگی بدهد.
زوجین باید در این مرحله بدانند که حرفهای احساسی و عشق های برآمده از احساسات برا همه فروکش خواهد کرد طوری نیست که فقط در زندگی آنان باشد در این مرحله باید از نگرانی های کاذب بپرهیزند و به طرف به چشم یک فردی نگاه نکنند که باید تحملش کرد . در این مواقع اکثرا زوجین دنبال کسی میگردند تا ازدواجشون رو به گردن او بیندازند یا همدیگر رو محکوم کنند و ازدواجشون رو اشتباه قلمداد کنند.در حالی که فروکش شدن عشق، عادی است.
عامل دیگر این است که زوجین خصوصیات و صفاتی که در ارتباط با جنس طرفشون هست رو شناخت ندارن و وقتی با صفاتی مواجه میشوند که از خصوصیات جنس مقابل هست سعی در عوض کردن این خصوصیات میکنند اما غافل از این هستند که طرفشون بخاطر چنین خصوصیاتی جنسش همان است و اگه عوض بشه باید جنسیتش عوض بشه.
شناخت خصوصیات و صفات زن ومرد برای همدیگه نه تنها لازم بلکه ضروری است. زن ومرد لازم است که خصوصیات همدیگر را بشناسند و در مرحلل دوم سعی در عوض کردن خصوصیات وصفات مختص جنس طرفشون نکنند. اگر مرد بخواهد صفت مختص زنانه و زن بخواهد صفت مختص مردانه را عوض بکند یقینن زندگی را برا همدیگر سخت و غیرقابل تحمل خواهند کرد و طرفشون در صورت اجبار خواهد شکست.
مرد باید زن را بشناسد و زن باید مرد را؛ و این شناخت به دو قسمت تقسیم می شود:
1. شناخت از خصوصیات و صفات مختص جنس مخالف که اصلا قابل تغییر نخواهد بود و نباید سعی در تغییر چنین صفاتی کرد. شناخت این صفات قبل از ازدواج لازم است تا بدانیم با چه جنسی میخواهیم زندگی کنیم.
2. صفات و خصوصیاتی که به مرور زمان و بخاطر اتفاقات و وقایع و ... جنس مخالف پذیرفته که در صورت نیاز تغییر پذیر هستند و تغییر نیازمند گذشت زمان و صبر و حوصله خواهد بود.
با شناخت از خصوصیات هم در کنار هم زندگی شاد و آرام و توأم با دوست داشتن و عشق رو میتونن تجربه کنند.
پاسخ : روشنی و تاریکی زندگی زناشویی زوجین
سلام
با تشکر از مدیریت محترم تالار روانشناسی از ایجاد این بحث مفید
بحث فوق ممکن است در نگاه اول خاص متاهلین به نظر برسد، برای کسانی که در شرف ازدواج و یا در هر صورت در زمان مناسب قصد ازدواج دارند آشنایی با مسائل و سوالاتی که در بحث مطرح شده است
میتواند کمک بزرگی به تشکیل و یا ادامه زندگی ایده آل را در پی داشته باشد.
یکی از بزرگترین مشکلاتی که در زندگی زناشویی به چشم می خورد یکنواختی زودهنگام در ورود به زندگی است!! خیلی زود حرفهایی مشترک زوجین تمام شده و حتی به بی حوصلگی و تحمل یکدیگر تبدیل می شود ، در صورتیکه همه می دانیم زندگی زناشویی یکی از صمیمی ترین و خصوصی ترین ارتباط انسانی و ارضای نیاز فطری است .
دلایل زیادی میتواند این مشکل را که منشا مشکلات دیگر است ، بوجود بیاورد که در همین سایت توسط دوستان در این تالار با عناوین مختلف به بحث و یا بصورت مقاله ارائه شده است، اگر بخواهیم مهمترین عامل را مورد بررسی قرار دهیم ، عدم تعادل زوجها در مقدار چیزهای مثبت و منفی است، یعنی خارج شدن از حالت دوستی و ورود به حالت زن و شوهری .
امیدورام دوستان در ادامه این بحث کاربردی ، بعد از آسیب شناسی لازم راهکارهای مناسب را ارائه دهند...[golrooz]
پاسخ : روشنی و تاریکی زندگی زناشویی زوجین
دورود، بحث مهمی است. در واقع اگر بتوان این مشکل را عمیقا ریشه یابی و حل کرد، بسیاری از آسیبهای اجتماعی و روانی در سطح خانواده ها و جامعه، جای خود را به سلامت روان، شادمانی و افزایش نرخ رضایت از زندگی در سطح عمومی می دهد.
اول متاسفانه، به دلیل اینکه عمدتا دانشجویان نخبه ما، در حوزه های علوم انسانی حضور ندارند، مشاهده می کنیم که پاسخ ارزیابانه و تحلیلگرانه دقیق و ویژه جامعه ایرانی، برای چنین پرسشهائی کمتر یافت می شود.
دوم وجود تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در تربیت افراد و عدم آمادگی اشخاص برای تطبیق پذیری و انعطاف ، عامل مهمی است. این بیشتر وظیفه پدر و مادر آگاه و نظام آموزش و پرورش کشور است.
سوم برخی مشکلات، ناشی از شرایط عمومی بهداشت روانی حاکم بر جامعه است. مثلا مشاهده می کنیم در زمانهائی که گرانی، تورم، بیکاری و رکود بر اقتصاد کلان کشور حاکم می شود،
آستانه تحمل افراد پائین می آید و مثلا ممکن است زده شدن یک بوق ممتد بیش از سه - چهار ثانیه، خیلی راحت تبدیل به یک درگیری فیزیکی بی نتیجه، وسط خیابان شود! چه برسد به داخل خانه ها.
چهارم سطح تفکر زوجین جوان در زمینه انتظارات از زندگی و تمایل به خیال پردازیهای دور از واقعیت، پیش از ازدواج است. با این بینش، شخص خود را در فضائی نزدیک به ایده آل، با همسری خوش اخلاق و مهربان و با خوی ثابت، تامین مالی مناسب، مسافرتهای دلچسب و طولانی، بچه سالم و زندگی بدون مشکل و ....می بیند. حالا با کمترین عدم هماهنگی بین توقعات پیشین و واقعیت زندگی، سرخوردگی سر و کله اش پیدا می شود که اولین بازخورد آن، رفتاری اعتراض آمیز با همسر و بچه هاست.
پنجم عدم آموزش کافی افراد در مدیریت مشکلات، دعواها و قهرهاست. بالاخره دو تا سنگ هم در کنار یکدیگر، ممکن است گاهی با هم اصطکاک پیدا کنند ، چه برسد به دو انسان که شبانه روز نزد یکدیگرند. نحوه اداره این عدم تفاهم های لحظه ای و تعاملات منفی، خود می تواند مشکل ساز شود.
ششم نقش دخالتهای بیجا و بعضا مخرب اطرافیان کم آگاه ولی دلسوز است که زندگی زوجین را هدف قرار می دهد.
هفتم نقش هوش اجتماعی (eq) است که تا حد زیادی مهم است.
هشتم چنانچه گفته شد، آموزش مهارتهای زندگی و ارتباطی در سطح مدارس، رسانه های عمومی و خانواده ها، بیشترین نقش را در این زمینه ایفا می کند.
نهم تاسیس نهادهای پژوهش بومی اجتماعی و جامعه شناسی در مناطق مختلف فرهنگی کشور نیز می تواند در سامان دادن به برخی مشکلات با ریشه فرهنگی در این زمینه، کمک کننده باشد.
دهم هم نقش احترام متقابل و عمیقانه بین طرفین است. این مورد برای ثبات هر ارتباطی در اجتماع مهم است.
.
اینشتین می گوید: نمی توانیم مشکلاتمان را؛ با همان ذهنیتی که آنها را ایجاد کرده ایم، حل کنیم! [golrooz]
پاسخ : روشنی و تاریکی زندگی زناشویی زوجین
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
عبدالله91
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام.ممنون از ایجاد تاپیک و بحث خوبتون
عدم شناخت زوجین از یکدیگر و از زندگی و دید رویایی داشتن از عوامل این اتفاق است. وقتی جذابیت همدیگر برا هم عادی شد زوجین بجای عمقی فکر کردن چشمشون دنبال نقص های همدیگه است.
افت عشق یک چیز عادی است طوری که نه تنها بد نیست بلکه خیلی هم خوب است و در واقع یکی از مراحل زندگی زناشویی است. منتها شیوۀ برخورد با همدیگر و تصمیم در این مرحله خیلی مهم خواهد بود.
عدم آشنایی قبل از ازدواج از این مرحله عامل دیگری است که بسیار مهم است.
مرد باید زن را بشناسد و زن باید مرد را؛ و این شناخت به دو قسمت تقسیم می شود:
1. شناخت از خصوصیات و صفات مختص جنس مخالف که اصلا قابل تغییر نخواهد بود و نباید سعی در تغییر چنین صفاتی کرد. شناخت این صفات قبل از ازدواج لازم است تا بدانیم با چه جنسی میخواهیم زندگی کنیم.
2. صفات و خصوصیاتی که به مرور زمان و بخاطر اتفاقات و وقایع و ... جنس مخالف پذیرفته که در صورت نیاز تغییر پذیر هستند و تغییر نیازمند گذشت زمان و صبر و حوصله خواهد بود.
با شناخت از خصوصیات هم در کنار هم زندگی شاد و آرام و توأم با دوست داشتن و عشق رو میتونن تجربه کنند.
خیلی ممنون از حضور شما در این بحث
به مسائل خوبی اشاره کردین یکی از مسائلی که لطمات زیادی به ارتباط شیرین اولیه زندگی وارد می کند باورهای غلط طرفین همانطوریکه گفتید بعلت عدم شناخت صحیح قبل از ازدواج است که شما بعنوان دید رویایی مطرح کرده اید.
پاسخ : روشنی و تاریکی زندگی زناشویی زوجین
من همیشه فکر میکردم چه علتهای باعث میشه دونفری که عاشق هم هستندو برای رسیدن و باهم بودن تلاش و دربعضی مواقع رنج بسیاری میبینند.پس ازدواج به قهر و دعوا وطلاق منجر میشه.
ممنون از تمام دوستان مطالبتون حرف نداشت .امیدوارم که تجربه ای برای زندگی هامون بشه[golrooz]
پاسخ : روشنی و تاریکی زندگی زناشویی زوجین
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
نو آور
دورود، بحث مهمی است. در واقع اگر بتوان این مشکل را عمیقا ریشه یابی و حل کرد، بسیاری از آسیبهای اجتماعی و روانی در سطح خانواده ها و جامعه، جای خود را به سلام روان و شادمانی و افزایش نرخ رضایت از زندگی در سطح عمومی می گردد.
اول متاسفانه، به دلیل اینکه بیشتر دانشجویان نخبه ما، در کلیت حوزه های علوم انسانی حضور ندارند، مشاهده می کنیم که پاسخ ارزیابانه و تحلیلگرانه دقیق برای چنین پرسشهائی کمتر یافت می شود.
دوم وجود تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در تربیت افراد و عدم آمادگی اشخاص برای تطبیق پذیری و انعطاف ، عامل مهمی است. این بیشتر وظیف پدر و مادر آگاه و نظام آموزش
و چرورش کشور است.
سوم برخی مشکلات ناشی از شرایط عمومی بهداشت روانی حاکم بر جامعه است. مثلا مشاهده می کنیم در زمانهائی که گرانی، تورم، بیکاری و رکود بر اقتصاد کلان کشور حاکم می شود،
آستانه تحمل افراد پائین می آید و مثلا ممکن است زده شدن یک بوق ممتد بیش از سه چهار ثانیه، خیلی راحت تبدیل به یک درگیری فیزیکی بی نتیجه، وسط خیابان شود! چه برسد به داخل خانه ها.
چهارم سطح تفکر زوجین جوان در زمینه انتظارات از زندگی و تمایل به خیال پردازیهای دور از واقعیت، پیش از ازدواج است. با این بینش، شخص خود را در فضائی نزدیک به ایده آل، با همسری خوش اخلاق و مهربان و با خوی ثابت، تامین مالی مناسب، مسافرتهای دلچسب و طولانی، بچه سالم و بدون مشکل و ....می بیند. حالا با کمترین عدم هماهنگی بین توقعات پیشین و واقعیت زندگی، سرخوردگی سر و کله اش پیدا می شود که اولین بازخورد آن، رفتاری اعتراض آمیز با همسر و بچه هاست.
پنجم عدم آموزش کافی افراد در مدیریت مشکلات، دعواها و قهرهاست. بالاخره دو تا سنگ هم در کنار یکدیگر، ممکن است گاهی با هم اصطکاک پیدا کنند ، چه برسد به دو انسان که شبانه روز نزد یکدیگرند. نحوه اداره این عدم تفاهم های لحظه ای و تعاملات منفی، خود می تواند مشکل ساز شود.
مسئله بعدی نقش دخالتهای بیجا و بعضا مخرب اطرافیان کم آگاه ولی دلسوز است که زندگی زوجین را هدف قرار می دهد.
ششم نقش هوش اجتماعی (EQ) هم تا حد زیادی مهم است.
هفتم چنانچه گفته شد، آموزش مهارتهای زندگی و نیز مهارتهای ارتباطی در سطح مدارس، رسانه های عمومی و خانواده ها، بیشترین نقش را در این زمینه ایفا می کند.
هشتم تاسیس نهادهای پژوهش بومی اجتماعی و جامعه شناسی در مناطق مختلف فرهنگی کشور نیز می تواند در سامان دادن به برخی مشکلات با ریشه فرهنگی در این زمینه، کمک کننده باشد.[golrooz]
ممنون از حضورتون در این بحث
بهترین راهکار را شما در آموزش معرفی کرده اید آموزش دادن و دنبال یادگیری و آموزش بودن است که این امر از بدو تولد شروع می شود و در مسیر زندگی می تواند ادامه داشته باشد.و میتواند بسیاری از مشکلاتی که بدست خودمان بوجود آمده است را براحتی حل کند.[golrooz]
پاسخ : روشنی و تاریکی زندگی زناشویی زوجین
دوستان لطفا راهکارهای پیشگیرانه را هم بیان کنید[golrooz][shaad]
پاسخ : روشنی و تاریکی زندگی زناشویی زوجین
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
سامان زارع
من همیشه فکر میکردم چه علتهای باعث میشه دونفری که عاشق هم هستندو برای رسیدن و باهم بودن تلاش و دربعضی مواقع رنج بسیاری میبینند.پس ازدواج به قهر و دعوا وطلاق منجر میشه.
ممنون از تمام دوستان مطالبتون حرف نداشت .امیدوارم که تجربه ای برای زندگی هامون بشه[golrooz]
ممنون از حضورتون در این بحث[golrooz]
این بحث بسیار کاربردیه، که در هر شرایطی که باشید مجرد یا متاهل می تونه به دردتون میخوره. انشاله با ارائه نظرات و راهکارهای بیشتر یاری بفرمایید.
پاسخ : روشنی و تاریکی زندگی زناشویی زوجین
سلام
تشکر می کنم از مدیر بخش روانشناسی بابت ایجاد بحث و همچنین از پیگیری همکار zoh_rehگرامی که بحث رو مدیریت می کنند.
دوست خوب جنابنو آور مباحث خوب و جامعی رو مطرح کردند و همچنین دوستان دیگر.
تجربه و مشاهده زندگی های متعدد نشان داده که زوجین وقتی به این باور می رسند که کسانی که باید زندگی رو بسازند خودشان هستند خیلی بهتر توانسته اند از پس حل مشکلات موفق بیرون آیند.
یکسری از زمینه های اختلاف رو که مهم تر هستند و موجب کمرنگ شدن عاطفه و محبت می شوند رو بیان می کنم که انشااله در ادامه از نظرات کارشناسی همکاران روانشناسی هم بهره مند بشیم :
1. عدم شناخت زوجین در زندگی از روحیه همدیگر در موقعیت های مختلف زندگی و عدم شناخت واکنش ها:
این امر موجب میشود که وقتی زوجین شناخت خوبی نسبت به همدیگر ندارند در موقعیت های مختلف به جای اینکه به شخصیت طرف مقابل احترام بگذارند ، انتظار دارند که همسر طبق خواسته و رفتار او عکس العمل و برخورد داشته باشد. و از حقیقت رفتاری و شخصیتی همسر خود دور می شوند و در نتیجه رفتار همسر را نپذیرفته و در مقابل آن موضع می گیرند و اگر مدیریت رفتار هم نداشته باشند ، منجر به فاصله عاطفی هم خواهد شد.
راهکار: زوجین قبل از اینکه زیر یک سقف با هم زندگی کنند (در دوران نامزدی و عقد پیش از عروسی) در کنار تمام مباحث احساسی و عاشقی به شناخت همدیگر همت کنند. و نظرات و رویکردها و عکس العملهای همدیگر در شرایط مختلف را بشناسند و با دیده احترام به آن نگاه کنند. و ایده آل های زندگی آینده خود را بر مبنای این واقعیات استوار کنند. لذا قبل از شروع زندگی مشترک حداقل یکسال دوران عقد به این شکل باید سپری شود. (البته گاهی بخاطر شناخت قبلی مدت زمان این یکسال می تواند کمتر هم باشد و در مواردی هم بیشتر..)
2. عدم استقلال رفتاری زوجین در زندگی:
زوجین با ورود به عرصه زندگی باید این حقیقت را بپذیرند که تصمیم گیرنده های اصلی برای زندگی، خود آنان می باشند نه اطرافیان. بنابراین وقتی یکی از زوجین وابستگی رفتاری نسبت به خانواده خود یا شخصی دیگر خارج از زندگی خود دارد مطمئنا این وابستگی و عدم استقلال رفتاری موجب ایجاد چالش در زندگی خواهد شد. همچنین تصمیماتی که برپایه شناخت نیست بلکه بر پایه وابستگی گرفته می شود .اکثرا زوجین در این نوع مشکلات، احساس عاطفی خود نسبت به همدیگر را قبول داشته اما این رفتار در دراز مدت عدم اطمینان همسر و کاهش رابطه عاطفی را به دنبال دارد.
راهکار: زوجین تا جایی که امکان دارد از بروز دادن مشکلات و حرفهای زندگی خود به دیگران (مخصوصا نزدیکان) خود داری کنند و در حد توان تصمیمات و مشکلات زندگی را دو نفره حل کنند. جای مشاوره (با اهل فن) در این زندگی ها بسیار خالی است که باید حتما انجام شود اما تصمیم نهایی را زوجین اتخاذ نمایند.
3. دخالت بی حد و اندازه اطرافیان و حمایت یکی از زوجین از این دخالت ها:
وقتی زوجین با وجود توانایی در اداره زندگی ، اجازه ورود نظرات دیگران و دخالت اطرافیان را در زندگی می دهند ، فضای مشترک زناشویی که باید بر پایه تمایلات و خواسته های طرفین ایجاد شود بر مبنای خواسته ها و نظرات دیگران ایجاد می شود در نتیجه موجب عدم آرامش در زوجین می گردد. و پیامدهای احساس عدم آرامش در زندگی بسیار زیاد هستند..
دراین نوع مشکلات وقتی یکی از زوجین ببیند حمایتی از طرف مقابل ندارد اولین ضربه های احساسی به زندگی وارد شده و در ادامه نا امیدی از زندگی و بی عاطفگی و .. را به دنبال خواهد داشت.
راهکار: زوجین از ابتدای زندگی این مهم را یکی از اصول خود قرار دهند که دخالت هیچ کسی را نپذیرند ( اما گوش برای شنیدن داشته باشند). رفتار عاقلانه را نسبت به اطرافیان اتخاذ کنند و از حاشیه سازی و پرداختن به دیگران (دخالت ها..) در متن زندگی پرهیز کنند. همچنین با رفتارهای عاقلانه و استقلال گونه خود به دیگران و اطرافیان بفهمانند که دخالت ها راهی در زندگی ایشان ندارد.
4. ساخت ایده آل های نادرست:
عموما دختران و پسران قبل از ازدواج فضای زندگی خود را آسمانی و دور از هر گونه سختی و مشقت و .. در نظر می گیرند و در افکارو برنامه های خود جایی برای این واقعیات در نظر نمی گیرند. وقتی هم که وارد عرصه زندگی می شوند با ضربات پیاپی واقعیت مواجه می شوند که اگر تحمل آنان در برخورد با مشکلات و واقعیت ها کم باشد منجر به ایجاد فاصله و افسردگی و .. خواهد شد.
راهکار: دختران و پسران و همچنین زوجین با دیدن زندگی اطرافیان(اعم از خانواده .. فامیل.. دوستان و ..) با یکسری از واقعیت های زندگی از قبل آشنایی پیدا کنند و همیشه در تصورات و برنامه ریزی ها برای موجهه با مشکلات احتمالی برنامه داشته و یا حداقل از نظر روانی آمادگی پذیرش آنها را داشته باشند.