مديريت كودكستاني

[touraj atef]

براي تشريح علم مديريت همواره الگوهائي ارائه مي شود تا جويندگان راهكار سرپرستي امور بتوانند با توجه به آن الگو موقعيت خود را بسنجند كه بعنوان نمونه مي توان به الگو ” مديريت قبيله اي ” اشاره كرد كه در اين الگو مديريت تمركزبرروي مدير بالا است و مديران ميانه مجال كمتري دارند چون حكايت رئيس ايل در نزد ما و رئيس قبيله در نزد بوميان آفريقائي و آمريكائي هستند اما به نظر مي رسد كه در عرصه فوتبال اين مرز و بوم نوع جديدي از الگوي مديريت يعني مديريت كودكستاني معمول شده است كه مهمترين نمونه آن مديريت حاكم بر تيم استقلال است همه مي دانيم قصه دو مدير عامل اسبق و فعلي استقلال مدتها است نقل مجالس است و هر دو طرف همديگر را ملقب به الفاظي مي كنند كه در نزد كودكان كودكستاني به وفور شنيده مي شود و رفتارهايشان همانند كودكاني است كه بهر آب نبات چوبي با هم مي جنگندند دامنه اختلاف اين دو به جائي رسيد كه حتي دربه اصطلاح مناظره اين دو مدير در راديو هم نتيجه اي كه حاصل شد تنها ما را به ياد همان بازيهاي كودكانه انداخت و شايد اگر قدري بزرگتر بخواهيم در مورد آن صحبت كنيم ما را به ياد مثل معروف ” شاهد روباه ” انداخت كه هميشه ” دم ” او بوده است هر دو در برنامه راديوئي همديگر را محكوم كردند اما وقتي جوابي نداشتند حواله به شاهدي به نام هييت مديره اي مي دانند كه همگي مي دانيم علنا وجود خارجي ندارد و سرانجام هم مناظره نه تنها پايان خوشي نداشت بلكه همچنان اين دو مدير چون كودكاني لجوج و پر خاشگر به هم مي پيچند اما هنوز اين داستان تمام نشده بود كه در خبرها خوانديم كه مدير عامل استقلال در دوحه قطر است و براي ديدن بازي ايران و عراق قبول زحمت كرده و رهسپار آن ديار شده است !! اما اين كل ماجرا نيست زيرا در حاشيه اين ديدار شنيده مي شود كه فتح الله زاده ديداري با هوار ملا محمد داشته است و از او قول گرفته است كه پس از بازيها به اردوي استقلال بپيوندد!! براستي اين نوع مديريت جناب فتح الله زاده الگوي جديدي از مديريت با سيستم ايراني نيست؟ هوار ملا محمد بازيكن بي انضباطي است كه تيم پرسپوليس را هم بارها با مشكل مواجه ساخت اين بازيكن به اردوي هاي پرسپوليس در فصل پيش بارها پشت كرده است و غيبتهاي بيجا بسيار داشته است و سرانجام دامنه اين بي انضباطي ها تا جائي پيش رفت كه علي دائي و كادرمديريت عذر او را خواستند و قرار داد او را تمديد نكردند هوار محمد ماهها بدون تيم بود تا اين كه سر انجام استقلال علي رغم تمامي تذكرات باز به دنبال اين بازيكن رفت و با او قرار داد امضا كرد اما هوار محمد باز هم بي توجه به اين قرار داد به تهران نيامد و حتي سخن از فسخ قرار داد خود و پيوستن به تيمي در قبرس كرد و در اين بين مديريت استقلال هم فرياد زد كه از او شكايت مي كند و او بايد به باشگاه استقلال تمكين كند اما حالا مي بينيم فتح الله زاده با اقدامي كاملا غير حرفه اي و حقيرانه به قطر مي رود و از بازيكني كه هيچگاه حتي به امضاي قرار داد هاي خود پا بند نبوده قول شفاهي مي گيرد كه لطف كند و براي استقلال كه يكي از با سابقه ترين و محبوب ترين تيمهاي آُسيا بازي كند در حاليكه هوار ملا محمد بايد براي اين تيم بازي كند و گرنه بايد جوابگوي امضايش در ديوان عدالت فيفا باشد اما مديريت كودكستاني اين گونه انديشيده است و فكر مي كند هوار ملا محمد چون آن پسر بچه شيطاني است كه به اولياي مدرسه قول داده كه ديگر شيطاني نكند تا آنها هم به او تخم مرغ شانسي بدهند براستي چه فكر مي كنيم ؟ اين نحوه مديريت چه چيزي جز ضعف را مي رساند ؟ و اين اولين بار نيست اين ماجرا را بارها در تيمهاي ديگر هم ديده ايم مگر در همين استقلال كسي فهميد بازيكن اهل پرو اين تيم به چه علت به اين تيم آمد ؟آيا در پرسپوليس كسي مي تواند بپرسد كه چه كسي با اوساله قرار داد بسته است و به او پول داده است و حالا به روي خودش نمي آورد و تاوان آن پولها را از جيب سازمان تربيت بدني كه همان جيب اين مردم است بايد پرداخت شود كه شده است اين نحوه مديريت كودكستاني تا چه هنگام بايد مورد توجه قرار گيرد و از كساني كه بارها اين اشتباهات را كرده اند باز هم بخواهند كه باشند و تكراري شوند زيرا به روساي خود لقب ” قهرمان ” مي دهند ؟آيا اين راه موفقيت است؟http://yaddashthayenakhoda.files.wordpress.com/2011/01/d8a7d8b3d8aad982d984d8a7d984.jpg?w=300&h=187 (http://yaddashthayenakhoda.files.wordpress.com/2011/01/d8a7d8b3d8aad982d984d8a7d984.jpg)