PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله بصیرت،اهل بصیرت،یافتن بصیرت،اهمیت بصیرت در دوره آخر الزمان



مهاجر
2nd March 2010, 08:53 PM
بسم الله الرحمن الرحیم­­

(( آیا ندیدندکه ما شب تاریک را برای سکون و آرامش خلق قرار دادیم و روز روشن را برای کسب و کار ، همانا در این وضع شب وروز آیات و قدرت های الهی برای اهل ایمان نهفته است )) سوره نمل آیه 86

برای اهل ایمان نهفته است ولی ایمان مراتبی دارد برای اهل کدام مرتبه. خداوند در سوره روم آیه 38 می فرماید :((ای رسول همه مومنان خصوص شخص تو حقوق ارحام وخویشان و مسکینان و درماندگان ودر راه ماندگان را ادا کن که صله رحم و احسان به فقیران برای آنان که مشتاق لقای پروردگار هستند بهترین کار است واینان رستگاران عالمند)).

در متن آیه خداوند رستگاران را آنانی می نامد که مشتاق لقای پروردگارند و کسی که مشتاق لقای پروردگار است چیزی جز او نمی خواهد بنابراین همه چیز را در راستای رسیدن به رضایت پروردگار می گذارد و می گذرد تا به پروردگارش نزدیک تر شود. پس آنچه که در اوضاع و اتفاقات شب و روز نهفته است را مشتاقان لقای پروردگار می فهمند.
کسانی که اسیر دنیای قدرت مندان منافق نمی شوند،آزادند و چه حس خوبی است که اعتقاد دارند همه چیز دست خداوند است و روزی دست بنده نیست. و آنان که می ترسند از آنچه که بوی نارضایتی خدا می دهد همانطور که حافظ بزرگ گفت: چون بید بر سر ایمان خویش می لرزم. آنانی که با بصیرتی که دارند اهل ایمان را می شناسند، راه را می شناسند،منافق را می شناسند و یاران خدا را متهم نمی کنند و خداوند آنها را هم در قرآن،هم در زندگی تائید فرموده، بدین وسیله که حکمت را به قلب وزبان آنان جاری نموده است و حکمت از دو راه به دست می آید قرآن وعترت که انسان با شناخت خود،پیامبر و امامان،عیوبی را که دارد و ندارد، می شناسد و به واسطه عشقی که به پیامبر و امامان و عشقی که به راه و هدف ایشان دارد، از آن عیوب تبری می جوید و تمام این عشق ها و شناخت ها از راه حکمت حاصل می شود و این حکمت حاصل نمی شود مگر اینکه ما ازقوه تشخیص اولیه ای که داریم استفاده کنیم و خوب تر وبهتر را از خوب انتخاب کنیم و آن را هدف خود قرار دهیم و در راستای رسیدن به این هدف از خود گذشت نشان دهیم و آنگاه که از امتحان از خود گذشتگی سربلند بیرون آمدیم، درهای حکمت و عشق الهی به روی قلب و جان ما باز می شود و در این هنگام است که ما مو فق شده ایم که نفس خود را در راه رضای خدا شهید کنیم و خداوند در این لحظه ما را به آغوش خود فرا خواهد خواند و می فرماید: (( یا ایتها النفس المطمئنه* ارجعی الی ربک راضیه مرضیه* فادخلی فی عبادی* وادخلی جنتی )).
و در مورد قرآن که راه بعدی است ، خداوند فرمود که فهم آن را آسان کرده ولی این برای تمام مردم نیست و فقط برای آنانی است که خدا آنها را با روح القدس تایید فرموده که در سوره مجادله آیه 22 به آن اشاره شده و این برای مردم آخر الزمان است که پیامبر فرمود: والاترین مردم از نظر یقین کسانی هستند که پیامبر را درک نکرده اند وحجت خدا از آنان مخفی شده و آنان به مرکب سیاه روی کاغذ سفید ایمان آورده اند و مرکب یعنی قرآن و در مورد آیه 22 سوره مجادله حضرت علی به امام حسین فرمودند:نهمين فرزند تو اى حسين! قيام کننده به حق و آشکار سازنده دين و گستراننده عدالت است.
امام حسين (عليه السلام) گويد: پرسيدم: يا اميرالمؤمنين! آيا حتماً چنين خواهد شد؟
فرمود: آرى! قسم به کسى که حضرت محمد (صلى الله عليه وآله وسلم)را به پيامبرى بر انگيخت و او را بر تمام خلايق برگزيد، چنين خواهد شد، امّا بعد از غيبت،حيرتى است که در آن کسى ثابت قدم بر دين نمى ماند مگر مخلصين و دارندگان روح يقين آنان که خداوند نسبت به ولايت ما از آنان پيمان گرفته و ايمان را بر صفحه دل شان نگاشته و با روحى از جانب خود تأييد فرموده است.»
زمانه ،زمانه گم شدن حقیقت است به طوری که حذیفه مى گوید: دیدم رسول معظم اسلام صلى الله علیه و آله پرده كعبه را گرفته و گریه مى كند. عرض كردم یا رسول الله ! چه چیز شما را به گریه آورده است ؟
ایشان فرمودند :
اى حذیفه ! دنیا از بین رفته یا مثل اینكه تو در این دنیا نبودى . عرض كردم پدر و مادرم به قربانت باد! آیا علائمى هست كه دال بر وقوع چنین وضعى در دنیا باشد؟ فرمودند: آرى - اى حذیفه ! - مطالبى كه مى گویم به قلبت بسپار و با چشمت ببین و با انگشتانت شماره كن :
1. وقتى كه امت من نماز را ضایع كنند.
2. از شهوات پیروى كنند.
3. خیانت در میان مردم زیاد شود.
4. امانت و امانتدارى كم شود.
5. مشروبات الكلى بنوشند.
6. فضا تاریك شود (ممكن است به خاطر آلودگى فضا به معصیت یا دود ناشى از بنزین و غیره باشد).
7. به واسطه خشكسالى ، آب قناتها و چاهها كم مى شود - كما اینكه الان شده است -.
8. آسمان و این فضاى لایتناهى غبارآلود شود (ممكن است كنایه از ظلمهاى جهانى باشد مانند جنگهاى جهانى از قبیل دو جنگ اول و دوم و جنگهاى پراكنده ).
9. امنیت از راههاى زمینى و هوایى برداشته شود.
10. و مردم همدیگر را سب و لعن كنند.
11. خانواده ها در دامن فساد سقوط كنند (مانند بى حجابى ، رقاصى ، قمار و غیره ).
12. مردم در زندگى گرفتار تجملات و مدپرستى شوند و سرانجام قناعت و میانه روى متروك گردد.
13. افراد جامعه نسبت به یكدیگر بدبین شوند و سوءظن و عدم اعتماد بر جامعه سایه افكند.
14. سالهاى دنیا پست و خوار شود.(اهمیت ندادن به زمان)
15. درختكارى زیاد شود و محصولها اندك شود.
16. قیمتها بالا رود (نرخ اجناس مورد لزوم به طور سرسام آورى بالا برود تا جایى كه زندگى را تبدیل به جهنم سوزان كند).
17. بادها زیاد شود (طوفانها و تندبادها مرتبا در دنیا زیانهاى سنگین جانى و مالى به بار آورد).
18. پرده از روى باطن مردم برداشته شود (و جنایتكاران و دنیاپرستان و جاه طلبان شناخته شوند، یا بدان آشكار شوند یا علائم ظاهر شوند).
19. عمل شنیع لواط علنى شود (كما اینكه در انگلستان با گذراندن قانونى از تصویب مجلس لواط بلامانع شده است ).
20. خلاف ، پسندیده شود.
21. تجارت و كاسبى دچار سختى و تنگى شود و اشیاء مورد درخواست كم شود.
22. تمام برنامه ها را با كمال گستاخى و خودسرى بر مبناى هواى نفس (دلم مى خواهد) پیاده كنند.
23. ناسزا و فحش دادن به پدر و مادران را وسیله سرگرمى و مزاح قرار دهند.
24. آشكارا ربا بخورند و كوچكترین ترسى از خداوند نداشته باشند.
25. بى عصمتى و زنا در میان مردم رواج پیدا كند (مراكز خودفروشى و زنا در دنیا با ابعاد گسترده اى بالاترین شاهد ماست ).
26. خشنودى و راضى بودن از زندگى و برنامه آن بسیار كم شود.
27. افراد سفیه و نادان زمام امور را به دست گیرند.
28. خیانت به انواع و اقسام مختلف در میان همه طبقات زیاد شود.
29. امانت را بى اهمیت بدانند و به آن بى اعتنا باشند و افراد امین كم شوند.
30. افراد از اخلاق و كار خویش تعریف كنند.
31. نادانها به دلیل نادانى خویش مشهورند.
32. مردم خانه هاى خود را بیارایند و دیوارهاى آن را زینت دهند.
33. قصرها و خانه ها بلند ساخته شود (مانند ساختمانهاى چندین طبقه اى كه آسایش و امنیت را از همسایه ها سلب مى كند.)
34. باطل را به لباس حق جلوه دهند.
35. زشتى دروغ از بین برود بحدى كه لباس راستى بر آن بپوشانند.
36. اگر كسى در كارش صحت عمل داشته باشد او را ضعیف بدانند.
37. پستى و لئامت و سرزنش یكدیگر را به حساب عقل بگذارند (صاحبش را عاقل بدانند)
38. گمراه بودن و راه كج رفتن را هدایت بشمارند.
39. بیان را كورى بدانند (اگر به وسیله بیان ، حقایقى گفته شود كه به نظر آنها خوش نیاید بگویند این شخص كور است و واقعیت دنیا را نمى بیند).
40. و خموشى را بى خردى بدانند.
41. دانشمند اگر بخواهد از علم خویش به نفع خود و جامعه حرف بزند او را جاهل و عملش را نادانى بدانند.
42. نشانه ها بسیار شود و علامتها یكى پس از دیگرى ظاهر گردد.
43. تحقیق نكرده سخنان دور از حقیقت بگویند (مردم را متهم كنند و بدون دلیل آبروى بندگان خدا را بریزند).
44. آسیاى مرگ بر سر جامعه بچرخد.
45. مردم از نظر بینش و دید قلبى كور شوند و حقایق را نبینند.
46. كارهاى ناپسند بر اعمال خوب غلبه پیدا كند (مردم طرفدار كارهاى بد شوند).
47. محبت نسبت به یكدیگر وصله رحم از دلهاى مردم برداشته شود.
48. تجارت و بازرگانى زیاد شود و مردم كارهاى باطل و ناچیز را نیكو بدانند.
49. جان خود را به یكدیگر به خاطر شهوتهاى زیادى كه دارند، بذل كنند.
50. كارهاى بزرگ را آسان شمارند (نظیر جنگ با دولتهاى بزرگ ).
51. از پوشیدن پوستهاى حیوانات حرام گوشت (یا ذبح شرعى نشده ) باكى نداشته باشند.
52. جامه هاى نرم و زیبا و نازك بپوشند (و بدن آنها از روى لباس پیدا باشد).
53. رغبت به دنیا پیدا كنند و آن را بر آخرت مقدم بدارند .
54. رحم از دلهاى همه مردم برود (اعم از زمامدار، تاجر، كاسب ، زن ، شوهر و غیر آنها).
55. فساد جنبه عمومى پیدا كند (خواهى نشوى رسوا همرنگ جماعت شو).
56. قرآن را به بازى بگیرند (از نام آن و آیاتش به نفع اهداف شوم خود سوء استفاده كنند).
57. اموال بیت المال (وجوه شرعیه ) را مال شخصى خود بدانند یا حقوق شرعیه مال خود را ندهند و بگویند مال خودمان است .
58. مسكرات را با تغییر نام حلال بدانند.
59. در وقت دادن زكات مال خود خیانت كنند (كم بدهند یا جنس نامرغوب عرضه كنند).
60. ربا را به نام خرید و فروش و اجاره دادن محلى از مقروض بگیرند.
61. در فسق و فجور مردها با مردها و زنها با زنها برابرى كنند.
62. به نافرمانى از خداوند (گناه كردن ) مباهات كنند.
63. دلهاى مردم پر از تكبر و نخوت شود و ظلم و جور در پادشاهان و نادانى در مردم (زیر بار ظلم رفتن ) ظاهر شود.
64. در چنین وضعى دیندار باید دین خود را بردارد و از این طرف به آن طرف و از این قله كوه به آن قله و از این دره به دره دیگر برود تا سلامت دین داشته باشد.
65. از اسلام باقى نماند جز اسمى و از قرآن باقى نماند جز رسمى (قرآن در دلها كهنه شود و فقط اسم و رسمى از آن باقى بماند).
66. قرآن بخوانند در حالى كه از گلوگاه و استخوان ترقوه و گردن نگذرد و از وعده هاى خداوندى و وعیدهاى آن عملا در میان مردم خبرى نباشد و از خداوند نترسند و به یاد او نباشند و از ناسخ و منسوخ قرآن بى خبر باشند.
67. در این حالات مساجدشان آباد باشد اما دلهاشان از تقوا و ایمان تهى .
68. علما و دانشمندان آن زمان بدترین مردم روى زمین باشند و تمام فسادها و فتنه ها از ناحیه آنها برخیزد و بازگشت همه آنها (فتنه ها) به سوى خود ایشان است .
69. مردم خیّر و نیكوكار و مراكز خیر از بین برود اما اهل شر و فساد بمانند.
70. مردم به خداوند که عالم در كارهایشان است بى اعتنا باشند و اعمالشان از روى تحقیق نباشد.
71. تنها محبوب مردم دینار و درهم باشد (ثروت دنیا از هر راهى كه بیاید، حلال یا حرام ، مانعى نداشته باشد).
72. هر قدر ثروتشان زیاد شود باز بگویند فقیریم .
و در آخر یک التماس دعا (خدایا به ما امان بده وما را حفظ کن از شرهایی که علمت به آنها احاطه دارد و ما را نزدیک کن به خیرهایی که به محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله عنایت نمودی ، خدایا امید و پناه و هدفی جز تو نداریم .به ما امان بده و به ما نور شناخت عنایت بفرما).

اللهم عجل لولیک الفرج

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد