طلیعه طلا
25th February 2013, 10:06 AM
در مسئله روزى خواه مادى يا معنوى، حكمت الهى وجود دارد. خداوند در رزق موجودات تفاوت و اندازه بر اساس گنجايش هر مخلوقى مقرّر داشته است. و بر پايه علم و بينشى كه نسبت به قابليت و استعداد هر يك از بندگانش دارد، فراخور حالش روزى مى دهد.
همه انسانها نمى توانند از روزى هاى مادى و معنوى به طول يكسان بهره مند باشند؛ زيرا چنانكه آيه شريفه مى فرمايد:
إِنَّ رَبَّكَ يَبْسُطُ الرّزْقَ لِمَن يَشَآءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرَاً بَصِيرًا» «1»
يقيناً پروردگارت رزق را براى هر كه بخواهد وسعت مى دهد، و [براى هر كه بخواهد] تنگ مى گيرد؛ زيرا او به [مصلحت] بندگانش آگاه و بيناست.
هيچ كارى را حق تعالى بدون حساب و علت انجام نمى دهد؛ پس تقدير و مقدرات حكيم مطلق بر اساس آن احاطه فيّاض بر ماهيت و سرنوشت موجود است. و انسان چون داراى صفات و ظرفيّت محدود است و در زمان و مكان معينى جاى مى گيرد پس بر گذشته و آينده خويش احاطه ندارد، بنابراين بر صلاح و فساد امورش آگاه نيست و زمينه گمراهى و تباهى خود را فراهم مى سازد.
در آيه ديگر مى فرمايد:
وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْاْ فِى الْأَرْضِ وَ لكِن يُنَزّلُ بِقَدَرٍ مَّا يَشَآءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ» «2»
و اگر خدا روزى را بر بندگانش وسعت دهد، در زمين سركشى و ستم كنند، ولى آنچه را بخواهد به اندازه نازل مى كند؛ يقيناً او به بندگانش آگاه و بيناست.
بسيارى از عوامل تباهى انسانها از فزونى رزق و مال زياد است كه بنده خدا از راه حرام كسب مى كند و آن را به حساب زرنگى و تلاش زياد خود قرار مى دهد. و اين را نمى داند كه داشتن امكانات و اندازه طبيعى دارايى و قناعت ورزى است كه انسان را در سير معنوى موفق مى كند و سبب رشد و كمال معنوى او مى شود. و حرص و زيادخواهى و فقر روحى باعث ركود روانى و بى توفيقى است كه زمينه ساز شكست درونى انسان مى شود.
امام باقر عليه السلام مى فرمايد:
الْكَمالُ كُلُّ الْكَمالِ التَّفَقُّهُ فِى الدِّينِ، وَ الصَّبْرُ عَلَى النَّائِبَةِ، وَ تَقْدِيرُ الْمَعِيشَةِ. «3»
همه كمال حقيقى، عبارت از فهم در دين و شكيبايى در برابر بلاى سخت و اندازه نگه داشتن در خرج زندگى است.
در اين سخن بايد انديشه كرد چه نيكوست كه جايگاه كسب روزى هم پاكيزه باشد كه اين نشانه خوشبختى بنده خوش روزى است.
«ابوعبيده به امام صادق عليه السلام عرض كرد: دعا كن كه خداوند روزى مرا در دست بندگانش قرار ندهد. امام فرمود: خداوند چنين كارى نمى كند. او روزى بندگان را در دست يكديگر قرار داده است، اما از خدا بخواه كه روزيت را در دست بندگان خوبش قرار دهد كه اين از خوشبختى است.» «4»
و گاهى تنگى و گسترش روزى ها، جهت آزمايش روحيه انسان است تا سپاسگزار از ناسپاس معلوم گردد. و توانگر از تهيدست و تنگدست؛ بازشناخته شوند.
اميرمؤمنان على عليه السلام در وصيت خود به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود:
اگر توانى كارى كنى كه از كسى جز خداوند نعمتى به تو نرسد، چنين كن؛ زيرا تو به قسمت خويش خواهى رسيد و سهم خود را خواهى گرفت. و البته روزى اندكى كه از سوى پروردگار پاك رسد ارزشمندتر است از نعمت بسيارى كه از آفريدگان او به تو رسد؛ گرچه همه چيز از اوست. «5»
گاهى محروميّت از رزق يا اندك شدن بركت مال به جهت عوامل سوزاننده سرچشمه فيض آن است كه در بيان معصومان عليهم السلام اسباب آن آمده است.
پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:
هر كه حقّى از حقوق برادر مسلمان خود را پايمال سازد، خداوند بركت روزى را بر او حرام گرداند مگر آن كه توبه كند. «6»
امام باقر عليه السلام فرمود:
بنده گناه مى كند و به سبب آن روزى از او گرفته مى شود. «7»
امام صادق عليه السلام فرمود:
حرام خوارى زياد؛ روزى را نابود مى سازد. «8»
بنابراين كسى كه به اندازه كفافش بسنده مى كند، به آسايش دست مى يابد و از زندگى آسان و بانشاطى برخوردار مى شود. و از كمى رزق و روزى گلايه نمى كند؛ زيرا اين خواسته پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله است كه به ابوذر فرمود:
اى اباذر! من دعا كردم كه خداوند بزرگ مرتبه روزى دوستداران مرا به قدر كفاف عطا كند و به دشمن من مال و فرزند زياد دهد.«9»
از دعاهاى حضرت على عليه السلام است كه حفظ حرمت انسانى را در كرامت روزى مىطلبد:
اللَّهُمَّ صُنْ وَجْهى بِالْيَسارِ وَ لاتَبْذُلْ جاهى بِالْاقْتارِ، فَاسْتَرْزِقَ طالبى رِزْقِكَ وَ اسْتَعْطِفَ شِرارَ خَلْقِكَ، وَ ابْتَلى بِحَمْدِ مَنْ اعْطانى، وَ افْتَتَنَ بِذَمٍّ مَنْ مَنَعَنى وَ انْتَ مِنْ وَراءِ ذلِكَ كُلِّهِ وَلِىُّ الْاعْطاءِ وَ الْمَنْعِ انَّكَ عَلى كُلِّ شَىءٍ قَديرٌ. «10»
بار خدايا! آبرويم را به بى نيازى حفظ فرما و حرمتم را به تنگدستى نشكن، تا از آنان كه روزى تو را خواهند روزى خواهم و از شرار مردم خواستار عطوفت باشم و به ثناى كسى كه به من ببخشايد دچار آيم و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم و تو ماوراى اين همه، اختيار دار بخشش و منعى، چه اين كه بر هر چيز توانايى.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- اسراء (17): 30.
(2)- شورى (42): 27.
(3)- الكافى: 1/ 32، حديث 4؛ بحار الأنوار: 75/ 172، باب 22، ذيل حديث 5.
(4)- تحف العقول: 361؛ بحار الأنوار: 75/ 244، باب 73، حديث 108.
(5)- نهج البلاغه: نامه 31.
(6)- بحار الأنوار: 101/ 293، باب 10، حديث 2؛ وسائل الشيعة: 27/ 325، باب 9، حديث 33850.
(7)- الكافى: 2/ 270، حديث 8؛ بحار الأنوار: 70/ 318، باب 137، حديث 6.
(8)- تحف العقول: 372؛ بحار الأنوار: 75/ 256، باب 23، ذيل حديث 108.
(9)- مكارم الأخلاق: 463.
(10)- نهج البلاغه: خطبه 216.
همه انسانها نمى توانند از روزى هاى مادى و معنوى به طول يكسان بهره مند باشند؛ زيرا چنانكه آيه شريفه مى فرمايد:
إِنَّ رَبَّكَ يَبْسُطُ الرّزْقَ لِمَن يَشَآءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرَاً بَصِيرًا» «1»
يقيناً پروردگارت رزق را براى هر كه بخواهد وسعت مى دهد، و [براى هر كه بخواهد] تنگ مى گيرد؛ زيرا او به [مصلحت] بندگانش آگاه و بيناست.
هيچ كارى را حق تعالى بدون حساب و علت انجام نمى دهد؛ پس تقدير و مقدرات حكيم مطلق بر اساس آن احاطه فيّاض بر ماهيت و سرنوشت موجود است. و انسان چون داراى صفات و ظرفيّت محدود است و در زمان و مكان معينى جاى مى گيرد پس بر گذشته و آينده خويش احاطه ندارد، بنابراين بر صلاح و فساد امورش آگاه نيست و زمينه گمراهى و تباهى خود را فراهم مى سازد.
در آيه ديگر مى فرمايد:
وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْاْ فِى الْأَرْضِ وَ لكِن يُنَزّلُ بِقَدَرٍ مَّا يَشَآءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ» «2»
و اگر خدا روزى را بر بندگانش وسعت دهد، در زمين سركشى و ستم كنند، ولى آنچه را بخواهد به اندازه نازل مى كند؛ يقيناً او به بندگانش آگاه و بيناست.
بسيارى از عوامل تباهى انسانها از فزونى رزق و مال زياد است كه بنده خدا از راه حرام كسب مى كند و آن را به حساب زرنگى و تلاش زياد خود قرار مى دهد. و اين را نمى داند كه داشتن امكانات و اندازه طبيعى دارايى و قناعت ورزى است كه انسان را در سير معنوى موفق مى كند و سبب رشد و كمال معنوى او مى شود. و حرص و زيادخواهى و فقر روحى باعث ركود روانى و بى توفيقى است كه زمينه ساز شكست درونى انسان مى شود.
امام باقر عليه السلام مى فرمايد:
الْكَمالُ كُلُّ الْكَمالِ التَّفَقُّهُ فِى الدِّينِ، وَ الصَّبْرُ عَلَى النَّائِبَةِ، وَ تَقْدِيرُ الْمَعِيشَةِ. «3»
همه كمال حقيقى، عبارت از فهم در دين و شكيبايى در برابر بلاى سخت و اندازه نگه داشتن در خرج زندگى است.
در اين سخن بايد انديشه كرد چه نيكوست كه جايگاه كسب روزى هم پاكيزه باشد كه اين نشانه خوشبختى بنده خوش روزى است.
«ابوعبيده به امام صادق عليه السلام عرض كرد: دعا كن كه خداوند روزى مرا در دست بندگانش قرار ندهد. امام فرمود: خداوند چنين كارى نمى كند. او روزى بندگان را در دست يكديگر قرار داده است، اما از خدا بخواه كه روزيت را در دست بندگان خوبش قرار دهد كه اين از خوشبختى است.» «4»
و گاهى تنگى و گسترش روزى ها، جهت آزمايش روحيه انسان است تا سپاسگزار از ناسپاس معلوم گردد. و توانگر از تهيدست و تنگدست؛ بازشناخته شوند.
اميرمؤمنان على عليه السلام در وصيت خود به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود:
اگر توانى كارى كنى كه از كسى جز خداوند نعمتى به تو نرسد، چنين كن؛ زيرا تو به قسمت خويش خواهى رسيد و سهم خود را خواهى گرفت. و البته روزى اندكى كه از سوى پروردگار پاك رسد ارزشمندتر است از نعمت بسيارى كه از آفريدگان او به تو رسد؛ گرچه همه چيز از اوست. «5»
گاهى محروميّت از رزق يا اندك شدن بركت مال به جهت عوامل سوزاننده سرچشمه فيض آن است كه در بيان معصومان عليهم السلام اسباب آن آمده است.
پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:
هر كه حقّى از حقوق برادر مسلمان خود را پايمال سازد، خداوند بركت روزى را بر او حرام گرداند مگر آن كه توبه كند. «6»
امام باقر عليه السلام فرمود:
بنده گناه مى كند و به سبب آن روزى از او گرفته مى شود. «7»
امام صادق عليه السلام فرمود:
حرام خوارى زياد؛ روزى را نابود مى سازد. «8»
بنابراين كسى كه به اندازه كفافش بسنده مى كند، به آسايش دست مى يابد و از زندگى آسان و بانشاطى برخوردار مى شود. و از كمى رزق و روزى گلايه نمى كند؛ زيرا اين خواسته پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله است كه به ابوذر فرمود:
اى اباذر! من دعا كردم كه خداوند بزرگ مرتبه روزى دوستداران مرا به قدر كفاف عطا كند و به دشمن من مال و فرزند زياد دهد.«9»
از دعاهاى حضرت على عليه السلام است كه حفظ حرمت انسانى را در كرامت روزى مىطلبد:
اللَّهُمَّ صُنْ وَجْهى بِالْيَسارِ وَ لاتَبْذُلْ جاهى بِالْاقْتارِ، فَاسْتَرْزِقَ طالبى رِزْقِكَ وَ اسْتَعْطِفَ شِرارَ خَلْقِكَ، وَ ابْتَلى بِحَمْدِ مَنْ اعْطانى، وَ افْتَتَنَ بِذَمٍّ مَنْ مَنَعَنى وَ انْتَ مِنْ وَراءِ ذلِكَ كُلِّهِ وَلِىُّ الْاعْطاءِ وَ الْمَنْعِ انَّكَ عَلى كُلِّ شَىءٍ قَديرٌ. «10»
بار خدايا! آبرويم را به بى نيازى حفظ فرما و حرمتم را به تنگدستى نشكن، تا از آنان كه روزى تو را خواهند روزى خواهم و از شرار مردم خواستار عطوفت باشم و به ثناى كسى كه به من ببخشايد دچار آيم و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم و تو ماوراى اين همه، اختيار دار بخشش و منعى، چه اين كه بر هر چيز توانايى.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- اسراء (17): 30.
(2)- شورى (42): 27.
(3)- الكافى: 1/ 32، حديث 4؛ بحار الأنوار: 75/ 172، باب 22، ذيل حديث 5.
(4)- تحف العقول: 361؛ بحار الأنوار: 75/ 244، باب 73، حديث 108.
(5)- نهج البلاغه: نامه 31.
(6)- بحار الأنوار: 101/ 293، باب 10، حديث 2؛ وسائل الشيعة: 27/ 325، باب 9، حديث 33850.
(7)- الكافى: 2/ 270، حديث 8؛ بحار الأنوار: 70/ 318، باب 137، حديث 6.
(8)- تحف العقول: 372؛ بحار الأنوار: 75/ 256، باب 23، ذيل حديث 108.
(9)- مكارم الأخلاق: 463.
(10)- نهج البلاغه: خطبه 216.