توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : برای خودت زندگی کن..
shabhayebarare
23rd February 2013, 12:44 AM
http://redh4t.persiangig.com/image/asd.jpg
برای خودت زندگـــی کن
کسی که تـو را " دوست" داشته باشد ...
با تـو " می مانـد "
برای داشتنت " می جنگد "
اما اگر دوستت نداشته باشد به هر بهانه ای می رود ...!
shabhayebarare
23rd February 2013, 12:47 AM
♥ آدم هـاي سـاده را دوسـت دارم ♥
هـمـان هـا كـه بـدي هـيـچكـس را بـاور نـدارنـد
همـان ها كـه بـراي همه لبخند دارنـد
همـان هـا كـه هميـشـه هستـنـد ; براي همـه هـستند
آدم هـاي ساده را بايـد مـثل يـك تابـلـوي نـقاشـي ، ساعتها تماشا كـرد
عمـرشـان كـوتـاه است . . .
آدم هاي ساده را دوست دارم
بـوي نـاب آدم مـيدهـنـد . . .
http://persian-star.net/1391/6/20/lovepic/Romantic_Persian-Star.org_34.jpg
shabhayebarare
23rd February 2013, 12:53 AM
می خواهم امشب از ماه قول بگیرم که هر وقت دلم برایت تنگ شد
در دایره حضورش تو را به من نشان دهد
می خواهم امشب با رازقی ها عهد ببندم
هر وقت دلم هوای تو را کرد
عطر حضور مهربان تو را با من هم قسمت کنند
می خواهم امشب با دریای خاطره ها قرار بگذارم
که هروقت امواج پر تلاطم یادها خواستند قایق احساس مرا بشکنند
دست امید و آرزوی تو مرا نجات دهد
می خواهم امشب با تمام قلب هایی که احساس مرا می فهمند و می شنوند
پیمان ببندم که هر وقت صدای قلب بی قرار م را هم شنیدند
عشقم را سوار بر ضربانهای بی تابی به تو برسانند
shabhayebarare
23rd February 2013, 12:56 AM
محبت... (http://zizigoloo.persianblog.ir/post/118/)
دو دوست با پای پیاده از جاده ای در بیابان عبور میکردند.
بین راه سرموضوعی اختلاف پیدا کردند و به مشاجره پرداختند.
یکی از آنها از سر خشم؛بر چهره دیگری سیلی زد.دوستی که سیلی خورده بود؛ سخت آزرده شد ولی بدون آنکه چیزی بگوید، روی شنهای بیابان نوشت: امروز… بهترین دوست من بر چهره ام سیلی زد.
آن دو کنار یکدیگر به راه خود ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند.
تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و کنار برکه آب استراحت کنند.ناگهان شخصی که سیلی خورده بود؛ لغزید و در آب افتاد تا جایی که نزدیک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد.
بعد از آنکه از غرق شدن نجات یافت؛ یر روی صخره ای سنگی این جمله را حک کرد: امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد.دوستش با تعجب پرسید: بعد از آنکه من با سیلی ترا آزردم؛ تو آن جمله راروی شنهای بیابان نوشتی ولی حالا این جمله را روی تخته سنگ حک میکنی؟!
دیگری لبخند زد و گفت: وقتی کسی ما را آزار میدهد؛ باید روی شنهای صحرابنویسیم تا بادهای بخشش؛ آن را پاک کنند ولی وقتی کسی محبتی در حق مامیکند باید آن را روی سنگ حک کنیم تا هیچ بادی نتواند آن را از یادها ببرد
بلدرچین
24th February 2013, 09:57 PM
عاللی بود عزیزم شعرهای احساسی همراه با شور و عشق[golrooz]
shabhayebarare
24th February 2013, 10:49 PM
عاللی بود عزیزم شعرهای احساسی همراه با شور و عشق[golrooz]
سلام خوشحالم دوستش داشتین[golrooz][cheshmak]
- - - به روز رسانی شده - - -
عاللی بود عزیزم شعرهای احساسی همراه با شور و عشق[golrooz]
سلام خوشحالم دوستش داشتین[golrooz][cheshmak]
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.