نارون1
15th October 2012, 03:53 PM
اين هم خبري در آغاز هفته جهاني بهداشت روان . راستي چندآسيب را مي توان در ماجراي زير شناسايي كرد؟
چشم بر هم زدنی نبود که سایه مرگ بر خانه زوج خشمگین نشست. وقتی پسرک به مدرسه رفت نمیدانست چه سرنوشتی در کمین زندگی توفانیشان است، مادرش کشته خواهد شد و پدر به انتظار مجازات مرگ خواهد نشست. گریههای پسر 7 ساله بر سر پیکر خونآلود مادر صحنهای دردناک و سوزناک بود که شاهدان شاید هیچگاه فراموش نکنند.
زن 28 ساله صبح چهارشنبه گذشته پس از آن که پسر کوچولوی خود را راهی مدرسه کرد مشغول کارهای خانه شد.
عقربههای ساعت 9 صبح را نشان میدادند که زن جوان در آشپزخانه مشغول پوست کندن پیاز برای پختن غذا شد. آن روز از صبح با شوهرش درگیری داشت و آنها سر همدیگر داد میکشیدند. معصومه اصلاً فکر نمیکرد که در این دعوا، شوهرش بیرحمانه وی را به قتل برساند.
علی پس از جنایت پشیمان است. وی به روزنامه ایران گفت: میخواستم سرکار بروم که دوباره با همسرم جر و بحث کردم. وی به من فحش داد و توهین کرد. در آن لحظه کنترل خودم را از دست دادم و چاقویی که معصومه با آن پیاز ریز میکرد را از دستش کشیدم و سه ضربه به وی زدم. معصومه غرق در خون روی زمین افتاد و من که نمیفهمیدم چه کار میکنم سیم تلفن را کشیدم، درهای خانه را قفل کردم و به سر کارم رفتم.فکر نمیکردم معصومه بمیرد. نزدیک ظهر بود که مادرزنم زنگ زد و گفت از معصومه خبری نیست. زود بیا و در خانه را باز کن شاید داخل خانه برایش مشکلی به وجود آمده باشد.
خیلی زود خودم را به خانه رساندم، طوری وانمود میکردم تا همه چیز عادی به نظر برسد. کلید را به داخل قفل انداختم اما دلم راه نمیداد که در را باز کنم. چون میترسیدم و برای همین نیز گفتم در خانه از داخل قفل شده است.
در آن لحظه برادر زنم که عصبانی شده بود با ضربه لگد در خانه را باز کرد و ما وقتی به داخل پذیرایی رفتیم با جسد معصومه که روی زمین افتاده بود روبهرو شدیم.
برادر زنم بلافاصله به پلیس 110 زنگ زد و من نیز وانمود کردم که سرکار بودهام و اطلاعی از این موضوع ندارم.
علی افزود: پس از لحظاتی مادرزنم در حالی که ضجه میزد و اشک میریخت به من خیره شد و گفت: تو دخترم را به این حال و روز انداختهای و...
با شنیدن این حرف ترس به وجودم نشست و پا به فرار گذاشتم. اما داخل کوچه پلیس رسید و دستگیر شدم.وی گفت: پشیمانم پسرم که ابوالفضل نام دارد یتیم شد. باید خشم خودم را کنترل میکردم اما نشد و حالا به این روز افتادهام.
فرمانده پلیس شهر فریمان خراسان رضوی درباره این حادثه به روزنامه ایران گفت: در روز چهارشنبه پسر 7 ساله این خانواده پس از برگشتن از مدرسه با درهای بسته روبهرو شد و به کمک پسر همسایهشان به خانه مادربزرگش مراجعه کرد.
سرهنگ ابوالقاسم باقری افزود: مادربزرگ و دایی ابوالفضل کوچولو که نگران شده بودند با تلفن خانه دختر خود و خانه چند تن از بستگان و آشنایان تماس گرفتند اما هیچ نتیجهای نگرفتند. آنها که تصور میکردند اتفاقی مانند برق گرفتگی یا گازگرفتگی برای دخترشان در داخل خانه رخ داده باشد با پدر ابوالفضل تماس گرفتند و از وی خواستند خود را به خانهشان برساند. تعلل مرد جوان در گشودن در خانه باعث شک و تردید خانواده معصومه شد و آنها پس از باز کردن در با ضربه لگد با صحنهای فجیع روبهرو شدند.
وی گفت: شوهر معصومه قصد داشت از صحنه فرار کند که مأموران پلیس سررسیدند و وی را دستگیر کردند.
سرهنگ ابوالقاسم باقری افزود: با دستور قاضی ملازمیان این قاتل در اختیار کارآگاهان قرار گرفت و وی پس از گذشت 2 ساعت به قتل همسرش به خاطر درگیریهای لفظی و مشاجرات خانوادگی اعتراف کرد.
رئیس پلیس شهر فریمان با ابراز تأسف از وقوع این قتل خانوادگی افزود: گریههای سوزناک پسر بچه 7 ساله بر سر جسد مادر و نگاه نگران و دلتنگیهایش برای پدری که قاتل مادرش است صحنه بسیار غمانگیز و دردناکی بود.
وی به زوجهای جوان توصیه کرد مهارتهای حل مسئله را با انجام مطالعه و شرکت در جلسات مشاورهای فراگیرند تا در صورت مواجهه با مشکل و اختلافات خانوادگی بتوانند بهترین و منطقیترین راه حل را برای حل مشکل انتخاب کنند.
چشم بر هم زدنی نبود که سایه مرگ بر خانه زوج خشمگین نشست. وقتی پسرک به مدرسه رفت نمیدانست چه سرنوشتی در کمین زندگی توفانیشان است، مادرش کشته خواهد شد و پدر به انتظار مجازات مرگ خواهد نشست. گریههای پسر 7 ساله بر سر پیکر خونآلود مادر صحنهای دردناک و سوزناک بود که شاهدان شاید هیچگاه فراموش نکنند.
زن 28 ساله صبح چهارشنبه گذشته پس از آن که پسر کوچولوی خود را راهی مدرسه کرد مشغول کارهای خانه شد.
عقربههای ساعت 9 صبح را نشان میدادند که زن جوان در آشپزخانه مشغول پوست کندن پیاز برای پختن غذا شد. آن روز از صبح با شوهرش درگیری داشت و آنها سر همدیگر داد میکشیدند. معصومه اصلاً فکر نمیکرد که در این دعوا، شوهرش بیرحمانه وی را به قتل برساند.
علی پس از جنایت پشیمان است. وی به روزنامه ایران گفت: میخواستم سرکار بروم که دوباره با همسرم جر و بحث کردم. وی به من فحش داد و توهین کرد. در آن لحظه کنترل خودم را از دست دادم و چاقویی که معصومه با آن پیاز ریز میکرد را از دستش کشیدم و سه ضربه به وی زدم. معصومه غرق در خون روی زمین افتاد و من که نمیفهمیدم چه کار میکنم سیم تلفن را کشیدم، درهای خانه را قفل کردم و به سر کارم رفتم.فکر نمیکردم معصومه بمیرد. نزدیک ظهر بود که مادرزنم زنگ زد و گفت از معصومه خبری نیست. زود بیا و در خانه را باز کن شاید داخل خانه برایش مشکلی به وجود آمده باشد.
خیلی زود خودم را به خانه رساندم، طوری وانمود میکردم تا همه چیز عادی به نظر برسد. کلید را به داخل قفل انداختم اما دلم راه نمیداد که در را باز کنم. چون میترسیدم و برای همین نیز گفتم در خانه از داخل قفل شده است.
در آن لحظه برادر زنم که عصبانی شده بود با ضربه لگد در خانه را باز کرد و ما وقتی به داخل پذیرایی رفتیم با جسد معصومه که روی زمین افتاده بود روبهرو شدیم.
برادر زنم بلافاصله به پلیس 110 زنگ زد و من نیز وانمود کردم که سرکار بودهام و اطلاعی از این موضوع ندارم.
علی افزود: پس از لحظاتی مادرزنم در حالی که ضجه میزد و اشک میریخت به من خیره شد و گفت: تو دخترم را به این حال و روز انداختهای و...
با شنیدن این حرف ترس به وجودم نشست و پا به فرار گذاشتم. اما داخل کوچه پلیس رسید و دستگیر شدم.وی گفت: پشیمانم پسرم که ابوالفضل نام دارد یتیم شد. باید خشم خودم را کنترل میکردم اما نشد و حالا به این روز افتادهام.
فرمانده پلیس شهر فریمان خراسان رضوی درباره این حادثه به روزنامه ایران گفت: در روز چهارشنبه پسر 7 ساله این خانواده پس از برگشتن از مدرسه با درهای بسته روبهرو شد و به کمک پسر همسایهشان به خانه مادربزرگش مراجعه کرد.
سرهنگ ابوالقاسم باقری افزود: مادربزرگ و دایی ابوالفضل کوچولو که نگران شده بودند با تلفن خانه دختر خود و خانه چند تن از بستگان و آشنایان تماس گرفتند اما هیچ نتیجهای نگرفتند. آنها که تصور میکردند اتفاقی مانند برق گرفتگی یا گازگرفتگی برای دخترشان در داخل خانه رخ داده باشد با پدر ابوالفضل تماس گرفتند و از وی خواستند خود را به خانهشان برساند. تعلل مرد جوان در گشودن در خانه باعث شک و تردید خانواده معصومه شد و آنها پس از باز کردن در با ضربه لگد با صحنهای فجیع روبهرو شدند.
وی گفت: شوهر معصومه قصد داشت از صحنه فرار کند که مأموران پلیس سررسیدند و وی را دستگیر کردند.
سرهنگ ابوالقاسم باقری افزود: با دستور قاضی ملازمیان این قاتل در اختیار کارآگاهان قرار گرفت و وی پس از گذشت 2 ساعت به قتل همسرش به خاطر درگیریهای لفظی و مشاجرات خانوادگی اعتراف کرد.
رئیس پلیس شهر فریمان با ابراز تأسف از وقوع این قتل خانوادگی افزود: گریههای سوزناک پسر بچه 7 ساله بر سر جسد مادر و نگاه نگران و دلتنگیهایش برای پدری که قاتل مادرش است صحنه بسیار غمانگیز و دردناکی بود.
وی به زوجهای جوان توصیه کرد مهارتهای حل مسئله را با انجام مطالعه و شرکت در جلسات مشاورهای فراگیرند تا در صورت مواجهه با مشکل و اختلافات خانوادگی بتوانند بهترین و منطقیترین راه حل را برای حل مشکل انتخاب کنند.