PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله بى خيالى ارزش يا ضدارزش ؟



Aysajoon
24th November 2011, 02:56 PM
در رفتارهاي اجتماعي مي توان امور بسياري را شناسايي کرد که به ظاهر اموري ضدارزشي و نابهنجار تلقي مي شوند و اين درحالي است که برخي ديگر آنها را ارزشي تلقي مي کنند و بدان پاي بند بوده و از اصول ارزشي به شمار مي آورند.

يکي از رفتارهايي که در ميان مردم شايع است مسئله بي خيالي است.

شايد بارها با کساني مواجه شده ايد که در واکنش به نکوهش و سرزنش و يا توجه و تذکر ديگران، شانه هاي خود را بالا انداخته مي گويند: بي خيالش.

در حوزه روان شناسي اجتماعي و جامعه شناسي رفتاري، اين مسئله از ابعاد مختلف مورد نقد و تحليل قرار گرفته و هر کسي مي کوشد تا آن را به گونه اي تحليل و تبيين کند و توصيه هايي را نيز در ارتباط با آن بيان نمايد.

در مقاله حاضر نويسنده با نگاهي به آموزه هاي قرآني، به بررسي اين رفتار اجتماعي از دو جنبه منفي و مثبت پرداخته و ديدگاه اسلام را پيرامون آن تشريح کرده است که با هم آن را از نظر مي گذرانيم.

مفهوم بي خيالي

خيال چنانکه دهخدا در فرهنگ خود آورده به معناي وهم و پندار است اما ظاهرا اين معنا با آنچه که در ميان مردم جامعه متداول است مرتبط نيست. در کاربردهاي عامه مردم از واژه بي خيالي و يا بي خيالش ، اصطلاح و مفهومي به ذهن مي آيد که بيرون از دايره فرهنگ نامه هاي رسمي است. در کاربردهاي مردمي، بي خيالي در معاني و مفاهيم متفاوتي به کار مي رود که مي تواند مثبت و ارزشي و يا منفي و غيرارزشي باشد.

الف) معاني و کاربردهاي مثبت بي خيالي

1. عفو ، اعراض و چشم پوشي

يکي از کاربردهاي مثبت و ارزشمند اين واژه و اصطلاح زماني است که فلان موضوع و مسئله، نيازمند اهتمام و توجه خاص نيست. " رها کردن " معنايي است که در اين کاربرد منظور گوينده است. گوينده با بيان اين مطلب مي کوشد تا روشن سازد که موضوع را بيش از اين نمي بايست کش داد و پي گيري نمود. درحقيقت اعراض از طرح مسئله و يا پيگيري آن مورد تأکيد گوينده است.

نمونه هاي اين نوع کاربرد را مي توان در سوره يوسف يافت. عزيز مصر پس از آن که داستان مراوده زليخا لو مي رود و بر همگان آشکار مي شود که زليخا خواهان کام خواهي از حضرت يوسف بوده است به يوسف(ع) مي گويد: يوسف اعرض عن هذا ؛ (يوسف آيه 29) از اين مسئله و موضوع در گذر. اين همان معناي بي خيالش در ادبيات و فرهنگ عامه مردم ايران در عصر ماست.

بنابراين يکي از کاربردهاي معناي بي خيالي، همان درگذشتن و عدم پي گيري موضوع است که به معناي حکم پايان زدن بر موضوع است.

اين معنا در بسياري از موارد، نه تنها امري ارزشي و مثبت است بلکه هنجاري اسلامي و قرآني و اخلاقي مي باشد که مورد تأييد و تأکيد قرار گرفته است؛ زيرا عفو و گذشت از خطا و گناه و اشتباه ديگران تا جايي که امکان دارد امري پسنديده و نيکو است.

انسان ها در مسايل و روابط اجتماعي مي بايست اصل گذشت را مراعات کنند تا جامعه به سوي الفت پيش رود. اصولا شفقت و مهرباني نسبت به ديگران و چشم پوشي از خطا و گناه و اشتباه ديگران امري است که موجبات صلح و صفا را در جامعه فراهم مي آورد.

البته عفو و گذشت زماني مثبت و ارزشي است که مورد سوءاستفاده قرار نگيرد؛ زيرا هر گونه عملي که موجب سوءاستفاده و افزايش جرم و جنايت و گناه شود امري نادرست و غلط است که بايد بازسازي شود؛ اما اگر اين گونه پيامدهاي مخرب و زيانبار در عفو و گذشت وجود نداشته باشد، امري پسنديده و هنجاري و اخلاقي خواهد بود.

2. زهدگرايي و رضا

يکي ديگر از کاربردهاي ارزشي و مثبت «بي خيالي» به معناي زهدگرايي و رضاست. به اين معنا که شخص نسبت به مسايل دنيوي به گونه اي است که تحت تأثير قرار نمي گيرد و مشکلات و سختي ها او را به واکنش هاي تند و عاطفي و احساسي وادار نمي سازد. اين معنا امري پسنديده است؛ زيرا بيانگر پذيرش ربوبيت الهي است که شخص را وادار به پذيرش هر چيزي مي کند که بر وي وارد شده است. در چنين حالتي او نسبت به مشکلات و سختي ها و ناگواري ها همانند شادي ها و آساني ها و رفاه و آسايش، واکنش يکساني نشان مي دهد از اين رو نسبت به امور دنيوي و مادي نوعي بي خيالي نشان مي دهد و توجه و اهتمام افراطي به مسايل دنيوي ندارد و تنها فکر و ذکرش خدا و آخرت است. چنين امري البته او را نسبت به مسايل دنيا و امور جامعه بي تفاوت نمي سازد اما وي را به عبور از خطوط قرمز الهي هم وادار نمي سازد و او سخنان و يا رفتاري بيرون از چارچوب هاي پذيرفته شده ديني و اسلامي از خود بروز و ظهور نمي دهد. از اين رو انساني متعادل است و دنيا ، هم و غم او به شمار نمي رود بلکه آخرت موضع اهتمام اوست که از راه اعمال و مسئوليت هاي ديني چه شخصي و چه اجتماعي آن را انجام مي دهد و اهتمام خويش را نشان مي دهد.

ب) معاني و کاربردهاي منفي بي خيالي

1. مسئوليت ناپذيري

يکي از کاربردهاي غلط بي خيالي بي مسئوليتي است.

بسيار ديده شده که شخصي در انجام وظيفه و مسئوليتي اجتماعي و غيراجتماعي که برعهده وي گذاشته شده کوتاهي مي کند و در هنگام بازخواست مي گويد: بي خيالش.

اين بي خيالي به معناي گريز از مسئوليت و يا گريز از وفا به عهد و پيمان است که امري ضداخلاقي و ضدهنجاري است و مردم اين گونه رفتار را عملي ضد ارزشي تلقي کرده و با آن مخالفت مي کنند.

اصولاً انسان نمي تواند نسبت به وظايف و مسئوليت هايي که جامعه بر عهده وي گذاشته و يا با پيمان ها و عهدهايي که بر گردن خويش بار کرده با بي مسئوليتي برخورد کند. شخص نسبت به زن خويش به عنوان وفاي به پيمان زناشويي مسئوليت و وظايفي دارد که از جمله آن تأمين نفقه و مسکن و آسايش و آرامش زن مي باشد.

کساني که با بي خيالي مي کوشند تا از زير بار مسئوليت هاي خويش شانه خالي کنند ازنظر مردم و اجتماع محکوم هستند و مورد سرزنش و نکوهش قرار مي گيرند. چنان که شخص نسبت به فرزند خويش به حکم وظيفه طبيعي مسئوليت هائي دارد که از جمله آن تربيت و آموزش وپرورش اوست. بي خيالي نسبت به اين مسئوليت نه تنها بازخواست و نکوهش دارد بلکه براي کساني که از زير مسئوليت هاي طبيعي شانه خالي مي کنند مجازاتهايي نيز از سوي اسلام و جامعه درنظر گرفته شده است.

بنابراين هر شخصي نسبت به خود و ديگري مسئوليت ها و وظايفي دارد که مي بايست انجام دهد وگرنه از سوي اجتماع بازخواست و مجازات مي شود.

براين اساس کسي که در برابر مسئوليت هاي خويش بر مبناي بي خيالي عمل مي کند، انساني نامتعادل، بي مسئوليت و غيرقابل اطمينان شناخته و معرفي مي شود و مورد بازخواست و نکوهش و حتي مجازات قرار مي گيرد. قرآن به اين مسأله در اشکال مختلف توجه داده و انسان را اصولاً موجودي مسئوليت پذير دانسته و تکاليف متعدد و متنوعي بر او بار کرده است. از اين رو حتي برخي گفته اند که اصولاً دين يعني تکاليف، زيرا براي انسان از زمان تولد به ويژه تميز و بلوغ تا زمان مرگ، تکاليف و مسئوليت هايي را بيان کرده که مي بايست انجام دهد و نمي تواند بي خيالش شود.

2. فرار از مشکلات

اين مفهوم از بي خيالي در بسياري از موارد ديده مي شود. شخص اگر اهل مسئوليت است و مي توان وي را تا اندازه اي مسئوليت پذير دانست ولي اين مسئوليت پذيري او تا اندازه اي نيست که در برابر مشکلات مقاومت کند.

بسياري از مردم به زندگي معمولي عادت کرده اند و با هر گونه امور بيرون از دايره عادت و معمول به شدت مخالفت مي ورزند.

به همان اندازه که جوان خواهان تغييرات و هيجان و مشکلات است و حتي به سوي خطر مي شتابد و از خطر و خطرات استقبال مي کند و بلکه حتي خود را در آن مي افکند به همان اندازه پيران و غيرجوانان از خطر مي گريزند و از تغييرات شديد و سريع مي هراسند و مي گريزند. اين گونه است که از مشکلات و به ويژه ناگهاني آن ، فراري و گريزان هستند.

اين مسأله موجب مي شود بسياري از غيرجوانان گرايشي به بي خيالي نسبت به اين دست از مشکلات داشته باشند. تجربه زندگي از اين دست، به هيچ وجه به معني بي خيال بودن در برابر مشکلات نيست و به هيچ وجه به معناي فراموش کردن مسئوليت هاي فردي و گروهي در قبال خود و ديگران نيست ولي اينگونه انسانها توان اين که با همه مشکلات مواجه شوند را نداشته و از آن مي گريزند و خود را به بي خيالي مي زنند البته اين بي خيالي نسبت به مشکلات و سختي هاي غيرمعمولي زندگي است که مي تواند ارزشي و يا ضدارزشي باشد؛ زيرا اگر موجبات فرار از مسئوليت شود ضدارزشي و اگر موجبات تأمين آرامش و آسايش شخص و رهايي از بحران هاي روحي و رواني شود ارزشي است. به اين معنا که مي بايست باتوجه به توان و وسعت شخصي داوري کرد. چيزي که مي توان در اين باب از قرآن به دست آورد آن است که قرآن مي فرمايد: لايکلف الله نفسا الا وسعها؛ (بقره آيه 286 و نيز اعراف آيه42و مؤمنون آيه62) خداوند بيش از توان شخص از وي مسئوليت نمي خواهد. بر اين اساس اگر مسئوليت ها و مشکلات بيرون از توان شخص باشد بي خيالي نسبت به آن امري نکوهيده و زشت نيست.

3. غفلت زدگي و جامعه ستيزي

معناي منفي ديگري که براي بي خيالي مي توان گفت غفلت از خدا و دنيا و آخرت است که بدترين معنا از معاني بي خيالي است. اين معنا به شدت ضدارزشي و ضدهنجاري است که انسان را از انسانيت خويش بيرون برده و بي هويت مي سازد.

به نظر مي رسد که در ميان جوانان ، عده قابل توجهي به اين مفهوم و معنا گرايش دارند. از اين رو نسبت به مسئوليت هاي اجتماعي و شخصي و ديني و خطوط قرمز عقلاني و عقلايي و شرعي واکنش هاي منفي بروز مي دهند و با عبور از آن ها به بي خيالي بسنده کرده و اقدام به گناه، خطا، بزه و ديگر نابهنجاري ها و رفتارهاي خطرساز مي کنند.

در حقيقت مفهوم " بي خيالش " در اينجا يک مفهوم ضدارزشي و نابهنجار است که موجبات نابودي شخص و جامعه را فراهم مي آورد و مجموعه اي از نسل گريزان از فرهنگ و قوانين و آداب و رسوم پديد مي آورد. بي خيالي در این جا به معناي غفلت از همه چيز از خوب و زشت است ، بي خيالي، ستيز با همه قوانين و هنجارهاي پذيرفته شده عقلاني و عقلايي و شرعي جامعه است ، در حقيقت بي خيالي به معناي ضد جامعه پذيري است.

اگر همه عوامل فرهنگي مي کوشند تا با بهره گيري از جامعه پذيري، گسست نسلي را از ميان بردارند، بي خيالي به معناي گفته شده اخير چيزي جز گسست نسلي و نيستي جامعه نيست.

چنين تفکري با همه اصول عقلاني و عقلايي و اسلامي مخالف است و عقل و شرع و عقل نيز به شدت با آن مبارزه مي کنند. بنابراين لازم است با کساني که اين مفهوم را در ميان جوانان نهادينه مي کنند مبارزه کرد و به عنوان عوامل ناتوي فرهنگي شناسايي نموده و به مقابله با آن برخاست.

منبع : باشگاه پژوهشگران دانشجو (http://bpdanesh.ir/detailnews.asp?id=8002)

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد