خب اونموقع همه ی مردم همه چیز رو نمیدیدند این یک دلیل
ولی الان همه ی مردم راحتتر میتونند همه چیزو ببینند
چند نکته ساده هست که کلید این معما هاست که مطرح کردی
اولا تفاوت تکنولوژِ علمی و فرهنگی - ما اصولا به تکنولوژی علاقه ی چندانی نداریم
بلکه بیشتر به استفاده از اون علاقمندیم
این علاقه ی مصرف گرا خب مصلما تولید کننده نیست
وقتی تولید کننده نباشه تاثییر گذار نیست و وقتی تاثییر گذار نباشه فقط تاثییر پذیر خواهد بود
ما از تکنولوزی تاثییر میپذیریم و تکنولوژی برتر الان دست کیه؟ _(مخصوصا در وسایل تبلیغی و ارتباط جمعی)
خب ما هرچه تلاش کنیم باز هم چند پله عقب تر هستیم!
این تمام دلیل عقب ماندگی ما در این زمینه نیست
اما یکی از این دلایل هست
و میریم سراغ دلیل اصلی و مادر تمام این مشکلات ما
علاقه به مادیات و ظاهر بینی ما که در فرهنگمون جا افتاده از 200 سال قبل تا الان - مخصوصا طی 100 سال گذشته
گرچه من طی 19 سالی که از عمرم گذشته شاهد بهبود هایی بودم اما در 10 سال گذشته که ببننده بودم سرعت این مقابله با این فرهنگ کم و خود دارای ظاهر بینی بوده
یعنی چی؟
مثال واقعی میزنم
پدر من میاد پولاشو سرمایه گذاری کنه به بورس اهمیت چندانی نمیده چون زمان میخواد و زمان نداره پدرم و احتمال ضرر هم هست
کار تولیدی هم همینطور
دلالی هم خوشش نمیاد میگه مفت خوریه
پیمانکاری هم میگه تو این شرایط مملکت باید حق کارگر رو بخوری تا پیمانکاریت سود کنه
خب چیکار میکنه؟
چند تا سکه میخره
طلا میخره
زمین میخره
خونه میخره
ماشین میخره با وام
و از طریق چند جابه جایی مالی بین اینها با استفاده از شرایط بازار سود میکنه
به نوعی میشه گفت استفاده از امواج دریای اقتصاد ایران
خب یه عقل سلیم از دید من و شما میگه کارش خیلی درسته و من هم بزرگتر بشم همینکارو میکنم
اما اروپایی ها - امریکایی ها المانیا روسا وفرانسوی ها چی میگن؟
میان از علم استفاده میکنند
علم چی میگه
خیی چیزا و ارتباطات رو باید در این جا بیان کنم که صرف نظر میکنم
در مجموع اینکه خریدن یک سرمایه ی راکد از نظر گردش اقتصادی و محرک از نظر سود افزایش سرمایه ای
به خودی خود هم تورم زا و هم مغایر اشتغالزایی هست
پس خریدن زمین - طلا - و هر سرمایه ای که به خودی خود دارای گردش مالی حقیقی(و نه دلالی-- یعنی تولیدی و مولد کار)نیست
ضربه ی مهلکی به اقتصاد کشور و خود فرد هست مگر اینکه میانگین سرمایه ی فرد از میانگین سرمایه ی مردم کشوری که از اون واحد پولی استفاده میکنند بیشتر باشه
و چون پولدارها در ایران کم و بسیار پولدار هستند(10 درصد یعنی نیمی از تهرانیها و 5درصد از مردم کل کشور)
همه سرمایه هاشونو در چنین چیزهایی میزارند و خب ظاهرا خیلی هم سوداور و اقتصادی هست
اما در واقع ما سرمایه رو زیاد نکردیم با خرید سرمایه های راکد
بلکه ارزش واحد پول رو کاهش دادیم
2عامل اینجا تاثییر گذار هست
اول قوانین دولتی که در ایران به دلیل کم تجربگی نظام و فرهنگ مردم بسیار ضعیفه
دوم فرهنگ اقتصادی مردم و ظاهر بینی که گفتم چقدر زیاده - - - جو بازار ثبات نداره و بازارهای مالی با هم بالا و پایین نمیرن پس جابه جایی سرمایه بینشون سوداور ظاهری(تورم زاست) و چون اصل مال تغیییری نکرده پس این افزایش سود مستقیما تبدیل به تورم میشه
این تورم خود کمک بیشتری به این جریان میکنه و این جریان تورمی در حال افزایش طی سالهای اخیر و حتی قبل از انقلاب باعث کاهش سوددهی و افزایش ریسک و خطر و زحمت و دردسر و همچنین هزینه های سربار روی دوش تولید میشه
خب این تولید فلج که فقط با عشق بعضا بعضی افراد عاشق مثل خودم!!! البته تعریف از خود نباشه ولی خودم زندگیم رو روهمچین چیزی سرمایه گذاری کردم(تولید)
داره پیش میره
مشخصه که محصول هم تولید نمیکنه چه برسه به فرههنگ و طرح و عقیده و روش زندگی
و همچنان همه چیز دولتی و به دلیلی که گفته شد ضعیف هست
و شاید طی همین روند 20 سال دیگه طول بکشه تا ما بفهمیم تازه چی به چیه و به نتیجه ای برسیم که باید چه کنیم
ترس من فقط اینه که اون روز خیلی دیر شده باشه
همه چیز به اقتصاد وابسته هست و تورم - وقتی مردم با حقوق ثابت و مصرف کننده هستند هر فرهنگ - روش زندگی و هرچیزی که وارد زندگی بشه تجدد گرایی و فرهنگ قدیمی رو خوب ولی قدیمی میبینند
با اینکه اصلا اینطور نیست و فرهنگی که ما بهش میگیم تجدد قدیمی و سنتیه کشور صادرکنندش هست
ای کاش ما یک نگرش بهتر داشته باشیم برای زندگی بهتر
واقعا زندگی بهتر و نه فقط یک اسم ظاهری
دیگه همه ی چیزایی که میدونستم رو گفتم و همش هم همینه بیشتر از این میشه بحث فلسفی و ... که این جانب اصلا اطلاعاتی ندارم!
این کل موضوع ماست
باید از خود بگذریم و کار کنیم تا به خود برسیم و رشد کنیم
ولی همه ی ما همه ی مردم همه ی همه ی همه ی مردم خودخواهیم و به خود میرسیم و از خود میگذریم
علاقه مندی ها (Bookmarks)