دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 59

موضوع: مکالکات ارغنون & hadi elec

  1. #31
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    936
    ارسال تشکر
    2,911
    دریافت تشکر: 4,686
    قدرت امتیاز دهی
    4483
    Array
    hadi elec's: جدید50

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & هادی از نوع اِلِک

    نقل قول نوشته اصلی توسط ارغنون نمایش پست ها
    معطل من کجا کردم در این بار تلافی ها
    پر است اشعار عالیَت نکات انحرافی ها

    "ولی آهسته آهسته" بوَد گویا ردیف شعر
    "مفصلها" و "آمد" چی؟ندانم زین قوافی ها

    نباشی شاعر ماهر که کم آری به قافی یه
    تو دقت کن کمی افزون به اوقات اضافی ها

    هزاران جلوه را کم کن تو در قافیه دقت کن
    شکسته قامت شعرت در این بحران کافی ها

    نخواهی رفت از افکار اگر باشی کمی جدی!
    کمی جدی و کم میکن سخنهای گزافی ها
    سوادت نم کشیده ارغنوناااااااااا
    نبودی شاعری خوب و تواناااااااااااااا

    غزل نبود همانی که بگفتم
    حمیدت را سلام از ما رسانااااااااااااااااااا


    گذر کردم ز کل کل ها** ز بس کردی معطل ها** کنم مجمل مفصل ها
    ولی اهسته اهسته

    زمان شعر نو امد **زمین خورد و ولو امد** "بیا" رفت و "برو" امد
    ولی اهسته اهسته

    بگویم حرف خود حالا **ولی قبلش کنم لالا **تو پرچم را بزن بالا
    ولی اهسته اهسته

    ندارد حرف حق فریاد** نباشد شعر من بر باد** ولیکن میروم از یاد
    ولی اهسته اهسته

    در این چندی که اینجایم** هزاران جلوه بنمایم** درِ این خانه بگشایم
    ولی اهسته اهسته

  2. 8 کاربر از پست مفید hadi elec سپاس کرده اند .


  3. #32
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    داروسازی
    نوشته ها
    1,528
    ارسال تشکر
    4,102
    دریافت تشکر: 8,277
    قدرت امتیاز دهی
    2253
    Array
    ارغنون's: جدید11

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & هادی از نوع اِلِک

    نقل قول نوشته اصلی توسط hadi elec نمایش پست ها
    سوادت نم کشیده ارغنوناااااااااا
    نبودی شاعری خوب و تواناااااااااااااا

    غزل نبود همانی که بگفتم
    حمیدت را سلام از ما رسانااااااااااااااااااا
    تو هم گر مثل من تا ساعت هشت
    درون مترو و له میشدی مَشت
    نمی ماند از سواد شعریت هیچ
    که هر چی بود گویا داده است نشت!

  4. 9 کاربر از پست مفید ارغنون سپاس کرده اند .


  5. #33
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    حقوق
    نوشته ها
    1,931
    ارسال تشکر
    7,109
    دریافت تشکر: 7,523
    قدرت امتیاز دهی
    1519
    Array
    بلدرچین's: جدید39

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & hadi elec

    افرین ارغنون.خواستی بیا با منم مکالمه کن...

    کانال ایده داستان را در تلگرام دنبال کنید... ideh_dastan@


  6. 2 کاربر از پست مفید بلدرچین سپاس کرده اند .


  7. #34
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    936
    ارسال تشکر
    2,911
    دریافت تشکر: 4,686
    قدرت امتیاز دهی
    4483
    Array
    hadi elec's: جدید50

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & هادی از نوع اِلِک

    (جدی نگیرید)

    گفتم به یار بی خِردم:"این چه عاشقیست؟"
    گفتا:" نمیشود دل ما را رها کنید؟؟؟؟؟"

    گفتم:" رها کنم و رها میکنم" و شد!
    حالا دلی نمانده به ما اشنا کنید؟

    از بس مجردم دهنم کف نموده است
    بر یک تاهل این دل ما مبتلا کنید

    یک ماه پیش ناله سکه به عرش رفت
    فریاد سکه را خفه و بیصدا کنید

    ظرفش به صبح و شام بشورید و بعد هم
    دستان یار خود همه پر از طلا کنید
    ویرایش توسط hadi elec : 24th February 2012 در ساعت 08:26 PM

  8. 3 کاربر از پست مفید hadi elec سپاس کرده اند .


  9. #35
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    936
    ارسال تشکر
    2,911
    دریافت تشکر: 4,686
    قدرت امتیاز دهی
    4483
    Array
    hadi elec's: جدید50

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & هادی از نوع اِلِک

    گویا دوباره رفته و کل کل رها شده
    گویا نمانده او و ز اینجا جدا شده

    بشنو نوای یک دل تنها که خسته شد
    از بی وفا زمانه ، دلش تا به تا شده

    شب امد و مکالکه دیگر بروز نیست
    باشد که شب شود که شبم اشنا شده

    انقدر قافیه ز پس قافیه بـــــــــــرم
    اما نه قافیه ، غزلم بی شما شده

    عیبی ندارد و غم این را نمیخورم
    تا بوده تا که هست همین ها روا شده

  10. 2 کاربر از پست مفید hadi elec سپاس کرده اند .


  11. #36
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    داروسازی
    نوشته ها
    1,528
    ارسال تشکر
    4,102
    دریافت تشکر: 8,277
    قدرت امتیاز دهی
    2253
    Array
    ارغنون's: جدید11

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & هادی از نوع اِلِک

    نقل قول نوشته اصلی توسط hadi elec نمایش پست ها
    گویا دوباره رفته و کل کل رها شده
    گویا نمانده او و ز اینجا جدا شده

    بشنو نوای یک دل تنها که خسته شد
    از بی وفا زمانه ، دلش تا به تا شده

    شب امد و مکالکه دیگر بروز نیست
    باشد که شب شود که شبم اشنا شده

    انقدر قافیه ز پس قافیه بـــــــــــرم
    اما نه قافیه ، غزلم بی شما شده

    عیبی ندارد و غم این را نمیخورم
    تا بوده تا که هست همین ها روا شده
    چو باشد اعتراض اینجا نشانهایی ز گمراهی
    زبان من چو پر باشد ز الطاف شهنشاهی

    بگفتم من چو بدرودی به این زیبا فروم روزی
    همان روزی که از چاله بفیتادم به یک چاهی

    شب آمد گفتگوهامان به پایان شد ولی دیگر
    نبینم من دگر نوری ز کوکب یا که چون ماهی

    به یاد من بکن دیگر گذاری توی ماضی ها
    بزن خندی به این کل کل اگر خواهی تو گهگاهی

  12. 2 کاربر از پست مفید ارغنون سپاس کرده اند .


  13. #37
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    936
    ارسال تشکر
    2,911
    دریافت تشکر: 4,686
    قدرت امتیاز دهی
    4483
    Array
    hadi elec's: جدید50

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & هادی از نوع اِلِک

    نقل قول نوشته اصلی توسط ارغنون نمایش پست ها
    چو باشد اعتراض اینجا نشانهایی ز گمراهی
    زبان من چو پر باشد ز الطاف شهنشاهی

    بگفتم من چو بدرودی به این زیبا فروم روزی
    همان روزی که از چاله بفیتادم به یک چاهی

    شب آمد گفتگوهامان به پایان شد ولی دیگر
    نبینم من دگر نوری ز کوکب یا که چون ماهی

    به یاد من بکن دیگر گذاری توی ماضی ها
    بزن خندی به این کل کل اگر خواهی تو گهگاهی
    فریاد میزنم ز گلو تا صدا را رها کنم
    مرغ نفس نشسته من او را هوا کنم

    این نیست رسم عاشقی که تو داری و میروی
    باید که ماند ، شوری شدیدی به پا کنم

    انان که در خیال تو نبودند مرده اند
    من زنده ام که تو را هی صدا کنم

    یاران نگاه سرد و ثقیلی به من کنند
    سنگینی نگاه ،دیده، صبوری چرا کنم؟

    این جا دگر هوا نه هوای خوش است و من
    دیگر نمیشود به کسی دل خود اشنا کنم

    ای شب اگر به اخر دنیا رسیده ام
    روزی به پای افتاب تو را من فدا کنم

  14. کاربرانی که از پست مفید hadi elec سپاس کرده اند.


  15. #38
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    داروسازی
    نوشته ها
    1,528
    ارسال تشکر
    4,102
    دریافت تشکر: 8,277
    قدرت امتیاز دهی
    2253
    Array
    ارغنون's: جدید11

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & هادی از نوع اِلِک

    نقل قول نوشته اصلی توسط hadi elec نمایش پست ها
    فریاد میزنم ز گلو تا صدا را رها کنم
    مرغ نفس نشسته من او را هوا کنم

    این نیست رسم عاشقی که تو داری و میروی
    باید که ماند ، شوری شدیدی به پا کنم

    انان که در خیال تو نبودند مرده اند
    من زنده ام که تو را هی صدا کنم

    یاران نگاه سرد و ثقیلی به من کنند
    سنگینی نگاه ،دیده، صبوری چرا کنم؟

    این جا دگر هوا نه هوای خوش است و من
    دیگر نمیشود به کسی دل خود اشنا کنم

    ای شب اگر به اخر دنیا رسیده ام
    روزی به پای افتاب تو را من فدا کنم
    شوری از تو نمی بینم
    چون که با ماندن رها نمی شود شور
    و چه شوری به پا می کند آنکسی که شور می زند.
    نه آن کسی که سکوت می کند.
    .............................
    شعر نو!
    حالا که این تاپیک اومده به شعر طنز! لطفا یک کم نمکش رو زیاد کن بی نمک!

  16. کاربرانی که از پست مفید ارغنون سپاس کرده اند.


  17. #39
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    936
    ارسال تشکر
    2,911
    دریافت تشکر: 4,686
    قدرت امتیاز دهی
    4483
    Array
    hadi elec's: جدید50

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & هادی از نوع اِلِک

    نقل قول نوشته اصلی توسط ارغنون نمایش پست ها
    شوری از تو نمی بینم
    چون که با ماندن رها نمی شود شور
    و چه شوری به پا می کند آنکسی که شور می زند.
    نه آن کسی که سکوت می کند.
    .............................
    شعر نو!
    حالا که این تاپیک اومده به شعر طنز! لطفا یک کم نمکش رو زیاد کن بی نمک!
    نمک ریزم میان دیگ کل کل؟
    مگر آخر نمکدانم من اینجا؟

    بیا یک دم و شوری را تو بر پا کن
    مگر همچون یه گلدانم من اینجا؟

    به من چه شور اینجا ساده گشته
    سکوتت شور ما را کهنه کرده
    بیا و شور و غوغایی به پا کن
    نه اینکه از میان بوته ها تشویق در تشویق در برپا شدن از بهر شور و غوغایی در اینجا کن

    ............................
    ما بی نمک
    با نمکها بیان نمک پخش کنن!

  18. #40
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    داروسازی
    نوشته ها
    1,528
    ارسال تشکر
    4,102
    دریافت تشکر: 8,277
    قدرت امتیاز دهی
    2253
    Array
    ارغنون's: جدید11

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & هادی از نوع اِلِک

    نقل قول نوشته اصلی توسط hadi elec نمایش پست ها
    نمک ریزم میان دیگ کل کل؟
    مگر آخر نمکدانم من اینجا؟

    بیا یک دم و شوری را تو بر پا کن
    مگر همچون یه گلدانم من اینجا؟

    به من چه شور اینجا ساده گشته
    سکوتت شور ما را کهنه کرده
    بیا و شور و غوغایی به پا کن
    نه اینکه از میان بوته ها تشویق در تشویق در برپا شدن از بهر شور و غوغایی در اینجا کن

    ............................
    ما بی نمک
    با نمکها بیان نمک پخش کنن!
    همیشه گفته اند اقوام نزدیک
    که شیرین عقل! باشی دختر نیک

    گهی گفتند شور آفرینی
    و یا هستی تو در حد المپیک

    نفهمیدم من آخر ترش باشم؟
    و یا شوری بپاشم توی هر دیک؟

    اگر دانسته ای بر ما بگویش
    که دانی نکته ها فنها و تکنیک

    تو فنی خوانده ای جان برادر!
    من اینجا دکترم بر حسب تفکیک

  19. 2 کاربر از پست مفید ارغنون سپاس کرده اند .


صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •