دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

[setayesh shb]

من جدا حالم بده
مجبور شدم به جای دو روز در هفته کل هفته رو کلاس بردارمظرفیت تکمیل شده بود

[solinaz]

دیشب تهران یه بارون خیـــــــــــــــــــــلی باحال اومد!
نمیدونم!قرار بود ابرهای تهرانو باران زا کنن،این همون بود؟یا طبیعی بود؟!
دیشب کلــــــــــــــــــی حس شاعری برمداشته بود!
شبـــــــــــــــــا خیلی احساسی میشم..میتونم احساسمو خالی کنم روی یه برگه!یا شعر یا داستان یا...
حتی با یه تلنگر کوچیک گریه ام میگیره..اما برعکس روزا اصلا ...دیشب حوصله نداشتم بنویسمشون روی یه برگه حرف دلمو!الانم هیچی یادم نیست...دیشب احساسم خالــــــــــــــــص بود!بوی بارون و...چقدر دوست داشتم حرم اما رضا بودم!
بگذریم...
امروز بعد از مدرسه بردنمون شابدوالعظیـــــــــــــــ ــم...منو مهسا باهم فقط!
شیش تایی نبودیم...چون فقط کلاس من و مهسا رو قرار شد ببرن
و بقیه دوستانم تو یه کلاس دیگه هستن!خوشم میاد از هر کلاس ســـــــــــــــوم یه نماینده داریم!
سمیرا(304)،من(303)،رهرا و حدیث(301)،مهسا و سها(302)راســـــــــــــــــتی من امسال تو جمع شیش تاییمون ناخالطی نیستمااا...سمیرام تجربیـــــــــــــــــه و بقیه ریــــــــــــــــــاضی
خلاصــــــــــــــــه منو سها راه افتادیم...اخرم که رسیدم شهر ری و حرم!توی صحن حرم فقط نشستیم تا دعای عرفه رو بخونن
توی گرمــــــــــــــــــا،رو به روش،افـتــــــــــــاب!یع� �ی الان من کاملا برنزه شدم...
دیگه وسطای دعای عرفه هیچ کس طاقت نیاورد و بلند شدیم و رفتیــــــــــــــــــم..خعلی اردوی چرتی بود خلاصه!
راستی فاطمه جوووووووووووووووونم از عکسای پارسال روزٍ اخر مدرسه یه کلیپ درست کرده!یه اهنگم گذاشته انگار عزاداریه
ولی حرکاتمون طنــــــــــــــــــــزه.. .
یه چنتا از عکسارو میذارم..کلیپ قابل گذاشتن نیست!

اول اینکه به افتخاااااااااار جمع شیش تاییمون یه صلوات ختم کنید




اینم برگه ی تقلب حدیث و مهسارو اخر مدارس!امتحانات ترم دوم!





به افتخاااار جمع هشت تاییمون




و اما اصل کاریه اینـــــه...اینجا یکی از دوستان زحمت کشیده و خصوصیا ما شیش تارو نوشته
اونجا که تک سلولی نوشته منظورش اینه که تو جمعون فقط من تجربیــــــــــــــــم و بقیه ریــــــــــــــــاضی





تموم شد!پارسال قول دادم یسریا از عکسای اردوی کاشانو بذارم!(اونایی که قابل گذاشتنها)
یسری از دوستانم که خوب یادشـــــــــــــــونه و هی یادداوری میکنن...
ولی خب ایشالله تو پستای بعدیم میذارمشون
راستـــــــــــــــــــــ ی قراره شیش تاییا بیان اینجا عضو سایت بشن
فقط میترسم یه روز همه باهم اخراج شیم
یا از درس بیفتیم
یا...یا...یا...
فعلا کسی که پاگیر ایجا شده منم!
اونا بیان یا خدا...

["مهدی"]

سربار...بدون آینده. تلاش های بیهوده برای خوش بودن دل. گوشه گیری....درک نشدن؛درک نکردن.
تنها بودن. جنگیدن. عادت به باختن. متضاد بودن با بقیه. معلوم نبودن نتیجه. خط خطی. از قصد راه اشتباه رفتن.
این که بدونی چیکار باید بکنی ولی نتونی. ولی نزارن.
باید شد روانی تا کرد درک این

[✿elnaz✿]

[تووت فرنگی]

همین ..

[1=1+1]

خز ترین تولدم امساله
اصن حسش نی
دو نفرمکهرسال برام جداگانه جشن میگرفتن امسال اصن تبریکم نگفتن
خودمم سرد شدم . اصن برام مهم نی تولدمه

کاش این مراسم قربونی زودتر تموم شه . بشینم پای درس مشقم
حس هیچی جزدرس نی

["VICTOR"]

تو گرما، یه جایی مشابه بیابون، با موهای خیس لب حوض، فواره روشن، کنار اندکی گیاه و سر سبزی، روز عید، تعطیل، همراه گاهگاهی موسیقی سنتی یا خارجی آرام ...
سیب باید بخرم الان می چسبه....

سپاس، خودش نعمتیه

نیک می نگریم

عید همگی خوش یمن در پناه الله

["VICTOR"]

خدایی امروز عید بودا...
الان تو حیاط، هوا با کمال تعجب عالی...
من که شب تو حیاط می خوابم اصن، کنار مارمولکا

اینجا شب های تابستان در کویر
فقط ستاره کم داره

[Capitan Totti]

دارم دیوونه میشم از دست این "روکی\ داور بازی رم -یووه


دو پنالتی "مافیا وارانه گرفت براشون "
کاپتان

[setayesh shb]

اعصاب خط خطی
روانم نابوده
مگه مدرسس چون دیر رسیدم رام ندادفقط همون ی کلاسم داشتم قشنگ علاف شدم برگشتم خونه