بازيهاي ليگ دهم به اتمام رسيد و سه تيم به اصطلاح با امكانات استيل آذين و پيكان و پاس همدان راهي مسابقات ليگ يك شدند و اين در حالي است كه تيمهاي متمولي چون سايپا و راه آهن و نفت تهران هم در خطر سقوط بودند شايد اين نكته تازه اي نباشد كه بگوئيم درد فوتبال ما پول نيست بلكه نوع مديريت است كه فوتبال ما را سر در گم كرده است اما شايد با ديدن آگهي مدرسه فوتبال استقلال در شهر برمنگام تازه بيشتر بفهميم كه درد مديريت فوتبال چيست در اين آگهي آمده بود
براي اولين بار در اروپا و بريتانيا ( بريتانيا مگر خارج اروپا است ؟) باشگاه استقلال تهران فعاليت خود را تحت مديريت مهندس تفوي بازيكن سابق تيم ملي فوتبال و باشگاه استقلال تهران مدير مدرسه فوتبال استقلال ( پس آن كلمه مديريت اولي چه بود ) و مشاور باشگاه استقلال ( مشاور در چه كاري ؟)قهرمان و نايب قهرمان آ؛سيا به همراه تيم ملي ( چه زماني ؟ ) و باشگاه استقلال دارنده مدرك مربيگري معتبر از كشور انگلستان و كنفدراسيون آسيا فعالت خود ( مگر قبلا فعاليت خود را ننوشته بودند ) را جهت آموزش حرفه اي فوتبال براي فرزندان دلبندتان آغاز مي نمايد شايان به ذكر است بعد از اتمام دوره ابتدائي و پيشرفته بازيكنان مستعد از طريق باشگاه استقلال !! به باشگاههاي حرفه اي و نيمه حرفه اي انگلستان و يا باشگاههاي داخلي ايران معرفي مي گردند ( مي شوند ) ...
جدا از متن پر از اشكال اين آگهي چند سوالي به ذهن مي رسد كه ارتباط به مشكلات فوتبال خصوصي ايران دارد از ديد نگارنده كه سالها سابقه كار در حوزه بورس و مديريت بازرگاني دارم مطرح مي شوند كه چنين هستند
1/ باشگاه استقلال مدتها است نه هييت مديره اي دارد و نه بخاطر اين كه ترازهاي مالي روشني داشته است اجازه داشته در بورس ايران مشغول به كار شود حال مي پرسيم به چه دليل باشگاهي كه حتي هييت مديره ندارد مي تواند نمايندگي در خارج از كشور داشته باشد ؟ و سوال دوم اين است آيا با توجه به مشكلات صورتهاي مالي باشگاهها اين نوع حركات تجاري بسيار سخت قابل بررسي در حوزه مالي نمي تواند دردهاي سر در گمي صورتهاي ملي باشگاهها را بيشتر كند ؟
2/ سوال دوم اين است كه چه كسي اين نمايندگي را در باشگاه استقلال به حوزه هاي خارج از كشور مي دهد ؟آيا مدير عامل بدون تحت نظر هييت مديره اجازه اين كار را دارد ؟كه اين مسئله كاملا مغايرت دارد زيرا مدير خودش بايد تحت نظارت سازمان تربيت بدني باشد آيا سازمان تربيت بدني كه خود در كش و قوس تبديل به وزارتخانه ورزش است مي تواند چنين اجازه اي بدهد ؟ سازمان تربيت بدني امروز حتي با مجلس درگير است كه در حوزه فعاليتهاي خود ادامه كار دهد آنگاه چطور مي تواند فعاليتهاي برون مرزي داشته باشد ؟ و از سوي ديگر برفرض اين اجازه ها داده شده باشد چرا اين اتفاق نخست براي آكادمي استقلال در تهران نيافتاد ؟ همگان به ياد داريم كه حسن روشن رئيس آكادمي استقلال بعلت مشكلات مالي در آكادمي استقلال در تهران عطاي كار در آن مجموعه را به لقايش بخشيد و يا منصوريان كه يكي از سوابقش حضور در آكادمي استقلال مي داند بارها اعلام كرده كه پس از يك سال بي نتيجه از آن آكادمي بيرون آمد به چه دليل چنين اتفاقي در ايران نمي افتد آنگاه در برمينگام استقلال مدرسه فوتبال مي گذارد چرا در اهواز و گيلان و آذربايجان و... اين گونه نمي شود؟
3/ نكته جالب در پايان آگهي است كه اعلام شده قرار است باشگاه استقلال از طريق اين مدرسه فوتبال بازيكن به ليگ هاي حرفه اي و نيمه حرفه اي و باشگاههاي داخلي كشور بدهد سوال اينجا است كه چرا استقلال قبلا اين كار را نكرده است ؟ اگر استقلال توانائي اين گونه كارهائي را داشت چرا هر ساله صد ها ميليون تومان صرف خريد بازيكناني چون لوئيز و سوارز و هوار محمد و رينالدو مي كند ؟ چرا استقلال هنوز بهترين بازيكنش كسي جز فرهاد مجيدي نيست كه در سالهاي پاياني فوتبالش زندگي مي كند ؟آيا مي توان باور كرد باشگاههاي حرفه اي و حتي غير حرفه اي انگلستان كه در رده هاي پايه از نيرو و تجهيزات كافي برخور دارند از استقلال بازيكن بگيرند ؟اصولا باشگاههاي انگلستان در هر رده تا به حال چند بازيكن از استقلال گرفته اند كه سابقه مدرسه فوتبال استقلال بتواند راه گشاي شاگردان اين مدرسه براي ورود به باشگاههاي انگلستان باشند؟ در سوي ديگر اگر استقلال بازيكن خوبي مي تواند از طريق اين مدرسه داشته باشد چرا بايد به ديگر باشگاههاي كشور بدهد ؟آيا چنين بازيكناني كساني چون شاپورزاده و ... نيستند ؟
مي بينيد مشكل فوتبال خصوصي ما از همان پايه هاي اوليه است فوتبالي كه پر از شعار است و نمي خواهد قبول كند كه نمي توان با ژستهاي به اصطلاح مدرن به يك باره به سر منزل مقصود رسيد بايد هم در جا بزند فوتبالي كه هييت مديره ندارد و به گفته خود دست اندركاران سازمان بورس صورتهاي مالي مشخص ندارد چگونه مي تواند نمايندگي خارج از كشور داشته باشد ؟ باشگاهي كه خود متعلق به سازمان تربيت بدني كه يك نهاد دولتي است چگونه مي تواند شعبه اي در بخش خصوصي داشته باشد؟ مي بينيد اگر استيل آذين با آن همه سر مايه گزاري ناموفق است اگر پاس تهران پر امكانات را تبديل به اين پاس همداني مي كنند كه حالا به قلعه نوعي غر مي زند كه چرا با تيم دوم خود به مصاف سايپا رفته است و از ياد مي برند همين پاس بزرگ تهران بود كه به مربيگري جلالي توانست همين قلعه نوعي را از رسيدن به قهرماني باز دارد و حالا آن پاس تبديل به اين پاس شده است اگر پيكان كه مدعي بود مي تواند هم ابومسلم و هم پيكان را هدايت كند و حالا هر دو در ليگ يك هستند واگر چند صد ميليارد پول هر سال خرج فوتبالي مي شود كه تنها جريمه هاي باشگاهيش نزديك به دو ميليارد تومان است و فوتبال ما سر انجام امثال ميرزاپور را به تيم ملي دعوت مي كند و چون كمك مربي با سابقه قوتسال زنان تيم ملي كشورما چون در كادر استيل آذين بوده است باز بازيكن از اين تيم سقوط كرده دعوت مي كند ... همه به اين دليل است كه نمي دانيم كه چه مي كنيم و كارهايمان هنوز بر پايه ارتباط هاي بي منطق است و جالب اينجا است كه همين آقايان با اين همه اشكال در شهر فرنگي چون برنامه هاي كارشناسي شبكه هاي بي بي سي فارسي بعنوان كارشناس از فلان مديري كه چنين اجازه اي به آنها داده تعريف مي كنند و فوتبال ايران را در توهمي تحليل مي كنند كه در شان چنين برنامه ها و چنين كانالهاي تلويزيوني است افسوس
تورج عاطف/www.tourajateef.blogfa.com