سلام.دیدم تو این انجمن جای یک بانک ضرب المثل خالیه
برای همین تصمیم گرفتم به کمک شما کاربران این بانک را ایجاد کنیم.حتی اگه یک ضرب المثل دارین تو این بانک بزارین
اولیش را خودم می گم
در نومیدی بسی امید است
پایان شب سیه سفید است
سلام.دیدم تو این انجمن جای یک بانک ضرب المثل خالیه
برای همین تصمیم گرفتم به کمک شما کاربران این بانک را ایجاد کنیم.حتی اگه یک ضرب المثل دارین تو این بانک بزارین
اولیش را خودم می گم
در نومیدی بسی امید است
پایان شب سیه سفید است
ویرایش توسط nourooz : 11th October 2010 در ساعت 06:32 PM
ما که هر چه ضرب المثل بلد بودیم تو مشاعره با ضرب المثل نوشتیم
غایت جهل بود مشت زدن سندان را
غرقه به هر چه دید دست آویزد
غم گروهی شادی قومی دگر است
غم و غصه کوه را آب میکند
غوره نشده مویز شده
غیبت آخوند عید شاگردان است
غیرت مردی نداری زن مخواه
این روزا رایانه و اینترنت تو زندگی خیلی از ماها جای خودشو باز کرده تا جایی که تو رسانه ها صحبت از اعتیاد به اینترنت و تاثیرات مخرب کارکردن مدام با کامپیوتر کم نیست . اما امان از روزی که اصطلاحات و لغات رایانه ای و دیجیتالی تو فرهنگ لغات روزانه ما جا بگیرن و خودی نشون میدن . اصطلاحاتی که حتی وارد ضرب المثلهای ایرانی هم شدن . شاید به گوش شما هم رسیده باشن :
"سرور مفت نمی بینه وگرنه بلاگر ماهریه"
این ضرب المثل در مواقعی به کارمی رود که نیروی انتظامی به یک دانشجویی، جوانی، دست به قلمی یا کسی تو این مایه ها گیرداده و می خواد یه جورایی حالشو بگیره
"سوسکه داشت از کیبرد بالا می رفت، مادرش گفت قربون استعداد ویرچوالت برم"
این ضرب المثل درمورد افرادی به کارمی رود که عکس بچه شان را در بلاگشان می گذارند و یک پست در میان قربان صدقه شان می روند.
"کافی نت گیرش نمیاد چت کنه، میگه بلاگم فیلترشده"
این ضرب المثل درمورد روشنفکران خالی بند تازه به دوران رسیده صدق می کند.
"با یه پینگ گرمیش می کنه با یه فیلتر سردیش"
این ضرب المثل درمورد بلاگرهای نازک نارنجی به کار می رود.
"لینک و پینگت بجا، دات کام دومِین یکی هفت صنار"
این ضرب المثل فروشندگان دومین و هوست سرویس برای جلوگیری ازتوقع بیجای دوستان به کار می برند.
"کارت اینترنت مفت گیرش بیاد لپ تاپشو می سوزونه"
این ضرب المثل بدون شرح است.
"رم لپ تاپ پیشکش را نمی شمارند"
این ضرب المثل نسخه دیجیتالی "مفت باشه ... باشه" به شمار می رود.
"کامنت و لینک هفت دست، پست و آپ هیچی"
این ضرب المثل درمورد بلاگرهاییست که سال تا سال آپ نمی کنند.
"شیپیش تو بلاگش کامنت می ذاره"
کنایه از وبلاگ های بی مخاطب
عاشقی شاه و گدا نمیشناسد
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
عاقبت جوینده یابنده بود
عاقبت گرگ زاده گرگ شود ، گرچه با آدمی بزرگ شود
عاقلان را یک اشارت بس بود
عالم بی عمل چون زنبور بی عسل است
عالم بی عمل مانند درخت بی ثمر است
عالم شدن چه آسان آدم شدن چه مشکل
عدو شود سبب خیر ، گر خدا خواهد
عذر احمق بدتر از جرمش است
عروس نمیتواند برقصد میگوید زمین کج است
عروسی که مادرشوهر نداشته باشد خوشبخت است
عزت هر کس به دست آن کس است
عزیزی تا که داری زرّ و دینار
عشق پیری گر بجنبد سر به رسوایی زند
عشق و مشک پنهان نمیماند
عشق های تند زود سرد میشوند
عقد پسرعمو با دختر عمو را در آسمان بسته اند
عقل سالم در بدن سالم است
عقلش پاره سنگ میبرد
عقل که نیست جان در عذاب است
عقل مردم به چشمشان است
عقلی که به چهل سالگی نیاید هیچوقت نمی آید
علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد
علامه دهر است
علف باید به دهن بزی شیرین بیاید
علف زیر پات سبز شود
علف هرز زود بالا رود
علم ناقص بدتر از جهل است
عمر کم است و فصل ادب بسیار
عمر مثل باد میگذرد
عنقا را به دام نتوان گرفت
عیبش گفتی ، حُسنش هم بگوی
عیسی به دین خود ، موسی به دین خود
عیشمان را مکدر نکن
عینک خوش بینی به چشم دارد
عینک سواد نمی آورد
سلام تو ای پست چندتا ضرب المثل با معنی براتون می ذارم.
همه ضرب المثل ها با حرف میم شروع میشن.
میان دعوا حلوا خیر نمی کنند:
منتظری در حین دعوا و زد و خورد حرف خوش و خوردنی نثار هم کنند، نتیجه دعوا خسارت و زیان است.
میان دعوا اوقات تلخی نکن:
به شوخی، چون کسی خشمگین گردد و بنای بد حرفی بگذارد برای آرام کردن و خندانیدن او چنین می گویند.
میان حرف کسی دویدن:
حرف کسی را بریدن، به میان حرف کسی حرف آوردن
میان تهی تر از طبل:
شخص پرمدعا و بی هنر
میان بستن:
برای انجام کاری آماده شدن
میان دعوا نرخ معین می کند:
مقصود خود را در موقعی نامناسب و غیر منتظره بیان داشتن
میان دو سنگ آرد خواستن:
آدم طمعکاری است، در پی سودجویی و استفاده است.
میان زمین و آسمان ماندن:
سرگردان کار خود بودن ، سرگشته و حیران ماندن
میان دو نفر را بهم زدن:
ایجاد نفاق و کدروت بین دو نفر
طاس اگر راست نشیند همه کس نرّاد است
طاقتم تاق شده است
طبل تو خالی است
طبل غازی بلند آواز و میان تهی
طلا خرج مطلا میکند
طلا که پاک است چه منتش به خاک است
این ضرب المثل ها همش با" آ " شروع میشه
آب از دستش نميچكه !
آب از سر چشمه گله !
آب از آب تكان نميخوره !
آب از سرش گذشته !
آب پاكي روي دستش ريخت !
آب در كوزه و ما تشنه لبان ميگرديم !
آب را گل آلود ميكنه كه ماهي بگيره !
آب زير پوستش افتاده !
آب كه يه جا بمونه، ميگنده .
آبكش و نگاه كن كه به كفگير ميگه تو سه سوراخ داري !
آب كه از سر گذشت، چه يك ذرع چه صد ذرع ـ چه يك ني چه چه صد ني !
آب كه سر بالا ميره، قورباغه ابوعطا ميخونه !
آب نمي بينه و گرنه شناگر قابليه !
آبي از او گرم نميشه !
آتش كه گرفت، خشك و تر ميسوزد !
آخر شاه منشي، كاه كشي است !
آدم بد حساب، دوبار ميده !
آدم تنبل، عقل چهل وزير داره !
آدم خوش معامله، شريك مال مردمه !
آدم دست پاچه، كار را دوبار ميكنه !
آدم زنده، زندگي ميخواد !
آدم گدا، اينهمه ادا ؟!
آدم گرسنه، خواب نان سنگك مي بينه !
آدم ناشي، سرنا را از سر گشادش ميزنه !
آرد خودمونو بيختيم، الك مونو آويختيم !
آرزو بر جوانان عيب نيست !
آستين نو پلو بخور !
آسوده كسي كه خر نداره --- از كاه و جوش خبر نداره !
آسه برو آسه بيا كه گربه شاخت نزنه !
آشپز كه دوتا شد، آش يا شوره يا بي نمك !
آش نخورده و دهن سوخته !
آفتابه خرج لحيمه !
آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هيچي !
آفتابه و لولهنگ هر دو يك كار ميكنند، اما قيمتشان موقع گرو گذاشتن معلوم ميشه !
آمدم ثواب كنم، كباب شدم !
آمد زير ابروشو برداره، چشمش را كور كرد !
آنانكه غني ترند، محتاج ترند !
آنچه دلم خواست نه آن شد --- آنچه خدا خواست همان شد .
آنرا كه حساب پاكه، از محاسبه چه باكه ؟!
آنقدر بايست، تا علف زير پات سبز بشه !
آنقدر سمن هست، كه ياسمن توش گمه !
آنقدر مار خورده تا افعي شده !
آنوقت كه جيك جيك مستانت بود، ياد زمستانت نبود ؟
آواز دهل شنيده از دور خوشه !
سلام.امروز چندتا ضرب المثل با ترجمه انگلیسی می ذارم.
Two heads are better than one
دو تا فکر بهتر از یک فکره
Do as I say, not as I do
اول خودتو اصلاح کن بعد دیگران رو نصیحت کن
If you cant stand the heat, get out of the kitchen
خر ما از کُرّه گی دم نداشت
Make hay while the sun shine
شانس یک بار در خونه آدم رو می زنه
Strike while the iron is hot
تا تنور داغه نون رو بچسبون
Harry Collis When in Rome do az the Romans do
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو
All that glitters is not gold
هر گردی گردو نیست
Curiosity killed the cat
فضولی موقوف
In unity there is strength
یه دست صدا نداره
A man is known by the company he keeps
بگو دوستت کیه تا بگم کی هستی
Too many cooks spoil the broth
آشپز که دو تا شد آش یا شور میشود یا بی نمک
from the cradle to grave
ز گهواره تا گور دانش بجوی
easy come, easy go
باد آورده را باد می برد
no news is good news
بی خبری خوش خبری ست
third time lucky
تا سه نشه بازی نشه
every cloud has a silver lining
در نا امیدی بسی امید است
a liar ought to have a good memory
دروغگو کم حافظه است
outstay ones welcome
کنگر خوردن و لنگر انداختن
nothing ventured, nothing gained
نابرده رنج گنج میسر نمیشود
business is business
حساب حساب است کاکا برادر
practice makes perfect
کار نیکو کردن از پر کردن است
The cat dreams of mice
شتر در خواب بیند پنبه دانه
(tell) a cock and bull story
قصه حسین کرد شبستری گفتن
smell fishy
کاسه ای زیر نیم کاسه است
Horses for courses
هر کسی را بهر کاری ساخته اند
A big head has a big ache
هر که بامش بیش برفش بیشتر
Go with the ride
هم رنگ جماعت شدن
East, West, homes best
هیچ کجا خانه خود آدم نمیشود
Tells tales
یک کلاغ چهل کلاغ کردن
Hit the jackpot
یک شب پول دار شدن
The miles of God grind slowly
چوب خدا صدا ندارد
Cry wolf
چوپان دروغگو
Whats cooking?
چه کاسه ای زیر نیم کاسه است
Accidents can happen
حادثه خبر نمیکند
Account for
حساب پس دادن
Sweet nothing
حرف های صد من یه غاز
لینک منبع
ظاهراً اتفاقی اما در اصل عمدی
ظاهر و باطن همین است
ظاهر و باطن یکی باش
ظلم ظالم بر سر اولاد ظالم میرود
سلام.اینم چندتا ضرب المثل دیگه
ضامن بهشت و دوزخش نیستم:
من وظیفه خودم را به خوبی انجام میدهم وکاری به بد و خوب بعدش ندارم.
ضرب شستی به کار بردن:
برای پیشرفت امر خود تدبیری به کار بردن، با هر حیله بر حریف غالب شدن.
ضرب دستش را چشیده است:
برتری حریف خود را می داند و جرئت مقابله با او را ندارد.
ضرر را از هر کجا جلویش را بگیری منفعت است
آدم عاقل همینکه فهمید راهی را به اشتباهی رفته، برمی گردد.
طاق ابرو نمودن:
کاری مخصوص زنان، عشوه گری کردن
طاقت کسی طاق شدن:
بیقرار شدن ، آرام خود از دست دادن.
طبل زیر گلیم زدن:
پنهان داشتن موضوعی که همه می دانند، پنهانکاری کردن
طرف کسی را گرفتن :
پشتیبانی از کسی کردن، از کسی حمایت و طرفداری کردن
طشتش از بام افتاده :
راز نهان کسی آشکار شدن، رسوا شده است
طی نکرده گز کردن:
بدون مطالعه و نسنجیده دست به کاری زدن
طوق لعنت برگردن کسی افتادن:
گرفتار زحمت و دردسر شدن، دچار همسر بد رفتار و بد اخلاق شدن
طناب گدایی کسی را بریدن:
از ادامه کمک به کسی خود را رها ساختن
طمع زیاد مایه جوانمرگی است:
ادم طمع پیشه غالبا جان خود را به خطر می اندازد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)