ژغ ژغ دندان او دل می شکست / جان شیران جمله سیه می شد ز دست
با ص
ژغ ژغ دندان او دل می شکست / جان شیران جمله سیه می شد ز دست
با ص
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
صبا وقت سحر بویی ز زلف یار می آرد
دل شوریده ی ما را ز نو در کار می آرد
« ذ »
با "ذ" که نمیشه
من با "ز" میگم
ز بوی نافه ای کاخر صبا زان طره بگشـــــــــاید
زتاب جعد مشکینش چه خون افتاده در دل ها
با "و"
در آستانه مهر قلم ها گوش تیز می کنند تا در دفتر انتظار اینگونه دیکته کنند ، ابری نیست ، ماه پشت ابر نیست ، او آمد ، او در باران آمد ...
وی توده ی ملت سپاهت باز آ
قربان کابینه ی سیاهت باز آ!!!
گ
گرم ترانه چنگ صبوح نیست چه باک
نوای من به سحر اه عذرخواه من است
- - - به روز رسانی شده - - -
حرف (و)
واعظ شحنه شناس این عظمت گو مفروش
زانکه منزلگه سلطان دل مسکین من است
- - - به روز رسانی شده - - -
با حرف د
جناب نیمسار فکر کنم نوبت شماست. come on
دلت گرفته کوروش میدونم تابع احساسی //// مردم اشک ریختن سر قبر ناصر حجازی
از رپ خوشم نمیاد
ولی این بیت جالب بود!
غ
غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است
در سراپای وجودت هنری نیست که نیست
حرف غ
غمگین مکن اگرنکنی شاد خاطری گر مرهم دل نشوی نیشتر مباش حرف پ
سکوت چه زیباست وقتی تمام حرفها از توصیف عاجزند......بزرگترین اقیانوس ارام است پس ارام باش تا بزرگترین باشی........
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)