طبیب شعر که هردرد را دوایی می گفت / درد عشق را کس نداند چه دوایی می گفت
با حرف (ه)
طبیب شعر که هردرد را دوایی می گفت / درد عشق را کس نداند چه دوایی می گفت
با حرف (ه)
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
هر که اول بنگرد پایان کار
اندرآخر او نگردد شرمسار
با حرف ( ظ )
ظالم آن قومی که چشمان دوختند / زان سخن ها عالمی را سوختند
با حرف (ج)
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد / هر چه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
با حرف ث
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
حاجی بی عقیده ، تاجر دزد!!
که ازین هر دو اجر خواهد و مزد!!
در همه عمر راه کج رفته!!!!!
از همان راه کج به حج رفته!!
خانه ی کعبه را زیارت کرد!
بعد مال یتیم را غارت کرد!
... از عارف قزوینی!
با چ
چو سهراب شیر اوژن او را بدید
ز باد جوانی دلش بر دمید
در آستانه مهر قلم ها گوش تیز می کنند تا در دفتر انتظار اینگونه دیکته کنند ، ابری نیست ، ماه پشت ابر نیست ، او آمد ، او در باران آمد ...
من با چی باید بگم ؟
خب با د میگمدست در دامن مولا زد در/ که علی بگذر و از ما مگذرپ
با حرف ک
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
ببخشید هواسم نبود
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما این است که در اندوه گل سرخ شناور باشیم
با حرف "خ"
در آستانه مهر قلم ها گوش تیز می کنند تا در دفتر انتظار اینگونه دیکته کنند ، ابری نیست ، ماه پشت ابر نیست ، او آمد ، او در باران آمد ...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)