دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: اول عاشق شویم یا اول ازدواج کنیم؟

  1. #1
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    872
    Array

    پیش فرض اول عاشق شویم یا اول ازدواج کنیم؟



    قدیم‌ترها خانواده‌ها برای فرزندان‌شان همسر انتخاب می‌کردند و به تنها چیزی که فکر نمی‌کردند، عشق و علاقه فرزندشان بود. آنها معتقد بودند علاقه بعد از ازدواج به وجود می‌آید، اما امروز بسیاری از جوان‌ها تا عاشق نشوند، به ازدواج فکر هم نمی‌کنند!

    واقعا کدام شیوه برای تشکیل زندگی درست‌تر است؛ شروع یک زندگی عاشقانه یا شروع زندگی به امید عاشقانه شدن؟


    برای ازدواج، حتما باید عاشق بود؟
    اجازه بدهید ابتدا مشخص کنیم «عشق» چیست. مردم این واژه را به معناهای متفاوتی به کار می‌برند. گفته می‌شود «عشق» به‌معنی «خواستن» است، اما در زبان عربی، به پیچک صحرایی یا نیلوفر «عَشَقه» می‌گویند، چون به درختی می‌پیچد و از آن بالا می‌رود و آنقدر رشد می‌کند تا آن گیاه را بخشکاند.

    می‌توان عشق را به‌شکلی ساده، دوست داشتن تعریف کرد یا آن را نوعی محبت شدید و حتی اغراق‌آمیز دانست که نشانه بی‌ثباتی خلق و اشکال در شناخت و تفکر است.

    پس اگر از معنای اول صحبت کنیم، عشق برای ازدواج لازم است و اگر از معنای دوم سخن بگوییم، عشق برای ازدواج مضر است: مطالعات غربی‌ها نشان داده زوج‌های متاهل یکی از تفاوت‌های اساسی خود را با افراد مجرد، عشق بزرگ‌تر و رابطه عاشقانه متقابل یا دوطرفه می‌دانند . عشق شدیدتر لزوما با خوشحالی و رضایت بیشتر پس از ازدواج همراه نیست، اما با پایدار ماندن این رابطه مرتبط است.

    البته ممکن است هرچه افراد عشق بیشتری را تجربه کنند، احساس شادمانی بیشتری هم داشته باشند. پس عاشق بودن و عاشقانه زندگی کردن اثر مطلوب و شناخته‌شده‌ای بر ازدواج دارد.


    عشق ضامن خوشبختی است؟
    رابرت استرنبرگ، روان‌شناس آمریکایی، در یکی از نظریه‌های معروف خود که به نام «مثلث عشق» مشهور است، برای عشق سه رأس معرفی می‌کند که «صمیمیت»، «کشش جنسی» و «تعهد» هستند. هر نوع ترکیبی از این سه رأس را می‌توان یک رابطه عاشقانه دانست.

    به‌شکلی قراردادی، ما رابطه‌ای را که فقط صمیمیت داشته باشد (و نه کشش و تعهد)، «دوستی» ساده می‌دانیم. کشش جنسی به‌تنهایی نوعی عشق را پدید می‌آورد که معادل «شیدایی و نابخردی» است و تعهد تنها «عشق پوچ» نام دارد.

    پس برای ازدواج که یک رابطه طولانی‌مدت است، به چیزی بیش از یک یا دو جزء فقط نیاز داریم. «عشق‌های رمانتیک» فاقد جزء تعهد هستند و احتمالا دوام نمی‌آورند. «عشق‌های ترحم‌آمیز» جزء شهوت را ندارند و در نتیجه ممکن است در آینده با رضایت چندانی در ازدواج همراه نباشند. «عشق‌های سراب‌گونه» هم فاقد جزء صمیمیت هستند و به خواستگاری یا نامزدی عجولانه‌ای منجر می‌شود که در آنها تصور بر این است که تعهد بر پایه شور و کشش جنسی بنا خواهد شد و نیازی به صمیمیت نیست.

    از سوی دیگر، عشق‌های شورانگیز پیش از ازدواج ممکن است به‌جای آنکه یک رابطه صمیمانه را نشان دهند و تعهد آینده را پیشگویی کنند، نشان‌دهنده آشفتگی‌های روانی مانند اختلالات خلقی، اختلال انطباقی (برقراری یک رابطه جدید برای جبران فقدان یا ناخشنودی پیش‌آمده که در آن صمیمیت ابرازشده از سوی طرف مقابل به‌صورت اغراق‌آمیزی تصور می‌شود) و اختلالات شخصیت (مانند اختلالات شخصیت مرزی که از جمله با رفتارهای ناگهانی، فکر نشده اما زودگذر و ناپایدار مشخص می‌شود) باشند.

    عشقی که نمایانگر «آرمانی‌سازی» معشوق است و در آن عاشق به معشوق معنایی خداگونه می‌دهد، به احتمال بسیار با فرایند مخرب «ارزش‌زدایی» دنبال می‌شود. فرد عاشق، معشوق خود را کامل و بی‌نقص می‌داند و او را تنها کسی تصور می‌کند که قرار است بدبختی‌های زندگی را بزداید و او را به خوشبختی و سعادت برساند.

    با اولین اشتباه معشوق، این مقام مقدس و معصومانه از او گرفته می‌شود و معشوق گرگی دانسته می‌شود که در لباس گوسفند نمایان می‌شود و تنها هدف او تصاحب عواطف و دارایی‌های عاشق بوده است! به این معنی باید روی عشق‌های شدید پیش از ازدواج تامل کرد. من توصیه می‌کنم در چنین مواردی با یک روان‌پزشک یا روان‌شناس مجرب مشاوره شود.


    «عشق» به تنهایی کافی نیست
    عشق پیش از ازدواج به هیچ‌وجه سلامت ازدواج و خوشبختی زوج را تضمین نمی‌کند اما در عین حال، اگر کور و افراطی نباشد، می‌تواند به احساس شادی و رضایتمندی در ازدواج منجر شود. از طرف دیگر، ازدواج با کسی که فرد او را دوست ندارد، خطرناک است و تضمینی وجود ندارد که پس از ورود به زندگی مشترک «عاشق» همسر خود شود. ممکن است کسی به شریک زندگی خود عادت کند، اما لزوما او را دوست نخواهد داشت. از سوی دیگر، باید بدانیم برای یک ازدواج موفق عشق کافی نیست و خصوصیات متعدد دیگری مانند توافق خصوصیات شخصیتی، توانایی‌های جسمی، روانی، عقلی، مالی و شغلی، سازگاری خانواده‌ها از نظر فرهنگ، تحصیلات و طبقه اجتماعی-اقتصادی، نیازها و اهداف مشترک یا هم‌راستا و حتی تفریحات مشترک باید در نظر گرفته شود.


    نه سنتی، نه مدرن!
    نسل امروز باید تعادلی بین زندگی سنتی و دنیای مدرن پیدا کند و دستیابی به این تعادل گاه بسیار دشوار است. خانواده‌ها باید بدانند آنکه قرار است این زندگی مشترک جدید را تاب بیاورد و فراتر از آن، احساس خشنودی، خوشحالی و رضایت کند، فرزند آنهاست، نه خود آنها. جوانان هم باید بدانند از تجربه و صلاحدید پدران و مادران بی‌نیاز نیستند و قرار نیست به‌خاطر یک رابطه هیجانی و احساس به تمام قداست و پشتوانه خانوادگی که هویت آنها را دربردارد و تضمین‌کننده حمایت‌های آینده است، پشت کنند.

    متاسفانه گاهی شاهد تهدیدهای والدین یا فرزندان در مقابل یکدیگر هستیم. چنین مسائلی نتیجه‌ای جز نارضایتی هر دو طرف (هم والدین و هم فرزندان) را دربرندارد و محبت، صمیمیت و یکپارچگی خانواده را تهدید می‌کند. شاید افراد تصور کنند دلیل ندارد عاشق همسرشان باشند و همین‌که احترام و علاقه‌ای نسبی بینشان باشد، کافی خواهدبود!

    اما همان‌طور که عشق برای خوشبختی و رضایت از رابطه زناشویی کافی نیست، نمی‌توان امید داشت رابطه‌ای که فقط بر پایه احترام و علایق سطحی است، دوام داشته باشد. اگرچه ممکن است به‌دلیل برخی ملاحظات مانند تابوی خانوادگی، اجتماعی و سنتی طلاق یا ترس از تنها ماندن یا احساس ناتوانی در اداره زندگی به‌تنهایی و گاه به‌خاطر وجود فرزندان، چنین روابطی «تحمل» شود.


    مثل دوستم خوشبخت می‌شوم؟
    گاهی 2 نفر به توصیه والدین یا دوستان و اطرافیان با هم ازدواج می‌کنند؛ مثلا وقتی یک زوج با هم خوشبختند و خانم و آقا، هرکدام یک دوست صمیمی مجرد دارند، فکر می‌کنند خوب است دوستانشان هم با هم ازدواج کنند و مطمئن هستند آنها نیز با هم خوشبخت می‌شوند! حتی اگر علاقه‌ای به هم ندارند، به دو طرف اطمینان می‌دهند که بعد عاشق هم خواهند شد!

    اما باید 2 نفر با صرف فرصت کافی با هم آشنا شوند و به احساس خود از طرف مقابل واقف شوند. البته فراموش نشود که روابط دوره نامزدی باید با رعایت سیستم ارزشی، مذهبی و فرهنگی جامعه و خانواده باشد. بهتر است تکلیف این موضع را پیش از ازدواج روشن کرد و نه پس از آن. نباید برای شروع ازدواج به‌شکلی نامناسب تعجیل کرد و البته این به‌معنای سختگیری‌های افراطی هم نیست. در چنین مواردی مشاوره با یک روان‌پزشک یا روان‌شناس که ضمن ارزیابی خصوصیات فردی و رابطه بین دو نفر، آنها را در تصمیم‌گیری مناسب کمک کند، مفید خواهد بود.
    منبع: زندگی مثبتhttps://us-mg6.mail.yahoo.com/neo/la...hfh#3604373600



  2. 2 کاربر از پست مفید حسنعلی ابراهیمی سعید سپاس کرده اند .


  3. #2
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    872
    Array

    پیش فرض پاسخ : اول عاشق شویم یا اول ازدواج کنیم؟

    11 کار مهمی که قبل از عروسی باید انجام دهید



    آینده نگری بهترین راهنما است. حتی با وجود لذتی که از جشن عروسی خود بردم، ولی اگر قرار بود آن روز دوباره تکرار شود در بعضی از موارد تغییرات کوچکی را لحاظ خواهم کرد.

    ازدواج یک پیشنهاد هیجان انگیز است و زندگی را تغییر می دهد. ولی همیشه یک احساس ناشی از نگرانی را به همراه دارد. نگرانی از مقدمات برگزاری جشن عروسی. حتی اگر قرار باشد این روز بزرگ در زندگی را یک سال دیگر و یا بیشتر جشن بگیرید، دراجرای خیلی موارد ممکن است نقصان پیش آید. خود من به عنوان کسی که این مطالب را مینویسد، آرزو داشتم که ای کاش قبل از برگزاری مراسم عروسی ام این موارد را میدانستم. آینده نگری بهترین راهنما است. حتی با وجود لذتی که از جشن عروسی خود بردم، ولی اگر قرار بود آن روز دوباره تکرار شود در بعضی از موارد تغییرات کوچکی را لحاظ خواهم کرد.


    1 - طی این دوره شما حداقل با یک نفر مخالفید، از او می رنجید و نسبت به او ابراز گناه خواهید داشت
    جشن عروسی شبیه به برگزاری یک مهمانی بزرگ است (که طبیعتا استرس آور است). علاوه بر آن این مهمانی بزرگ مثل یک توپ خیالی است که هر که از راه می رسد آن را به مسیر مورد نظر و به صلاح خود شوت میکند. بعضی افراد ذاتاً دوست دارند در مرکز توجه و برنامه ریزی های اینگونه باشند.
    متوجه خواهید شد که نامزدتان نسبت به رنگ دستمال رومیزی یک ایده مضحک دارد که سر آن تا مرز جنگ با شما مخالفت می کند. و یا بد تر اینکه وی هیچ علاقه ای ندارد که در مورد رنگ دستمال حتی ابراز نظر کند. شما ممکن است بدخواهانه اسم عده ای را از لیست مهمانان حذف کنید یا مخارج هنگفتی را صرف تهیه لباس نمایید.


    در ذهن خود موازنه ای ایجاد کنید مبنی بر اینکه جشن ازدواج تنها مختص به خود شما نیست و بدانید که در پایان، این روز متعلق به شماست. شما خیلی نسبت به این موضوع نگران هستید که دیگران در باره تصمیاتی که برای این جشن گرفته اید چه فکری می کنند و بسیار تلاش میکنید که اطرافیان دخیل در این مراسم را راضی نگه دارید. مگر اینکه قصد داشته باشید مخفیانه ازدواج کنید، در غیر این صورت می بایست به نظر اطرافیان به ویژه اعضای نزدیک خانواده که در این رویداد مبارک با شما سهیم هستند احترام بگذارید. اما در همین زمان تشخیص می دهید که آزرده می شوید. نگاهی به عقب داشته باشید، که این یک روز مشترک بین شما و همسرتان است و نه دیگران، و به همین دلیل نسبت به نظر دیگران و اینکه خواست آنها چیست نگران نباشید.




    2 - دو دل بودن هم به اندازه یک عروس خود پسند و خود محور بد است
    از تصمیم گیری متنفرم. حاضرم یک تی شرت کهنه بپوشم ولی در خصوص اینکه کجا و کی برای خرید برویم تصمیم نگیرم و سعی میکنم جایگزین داشته باشم. اما ازدواج با میلیونها تصمیمی که می بایست اتخاذ گردد برای من یک شکنجه واقعی بود. نه اینکه بگویم هر عروس و دامادی این مشکل را خواهد داشت و با یک برنامه ریزی ابدی از پیش تعیین شده قدم در این جشن خواهند نهاد، ولی این میلیون ها تصمیم می تواند شما را از پای درآورد.


    3 – اگر شما در مورد هر تصمیمی دو دل هستید، دست نگه دارید یا تا جایی که زمان ایجاب می کند به بهترین شکل تلاش خود را بکنید
    تا جایی که توان دارید، با هر چه در دسترس دارید و در هر جایی که هستید تلاش خود را بکنید.
    من نمیتوانستم در مورد مدل آرایش مو ساقدوش هایم بی تفاوت باشم ، اما وقتی نمیدانستم دقیقا چه چیزی می خواهم، به نگرانی های عروسی ام افزوده شد. قبل از دخیل کردن دیگران، خواسته خود را مشخص کنید. حداقل به خاطر مسائل مهمتر.


    4 - مسائل مهمتر در اولویت باشند
    جشن ازدواج یک رویداد به یاد ماندنی و زیبایی است که یک بار و به بهترین نحو در زندگی شما رخ می دهد. به همین دلیل، شما که در مرکز این رویداد زیبایی هستید دوست دارید هر امر کوچکی به بهترین شکل انجام شود و هر کسی خوشحال باشد.
    در آمد شما هر چه قدر که باشد، از صد دلار تا صد هزار دلار، فقط بر موارد به یاد ماندنی و مهم تمرکز کنید ( و پول برای انجام آنها پس انداز نمایید ) و در مورد مسائل جزیی تر دیگر نگران نباشید. به عقب که برمی گردم، فکر کنم مهمترین تصمیمی که من و همسرم گرفتیم در خصوص محل برگزاری مراسم بود : آنجا برای گردهم آیی تمام دوستان نزدیک و اقوام مناسب بود. یک برنامه ریز عروسی با یک پیشنهاد خوب به ما پیوست و غذای مراسم عالی بود. یک تجربه تکرار نشدنی با کسی که به او عشق می ورزیم، و این اصل کار است.
    اگر چه، قطعا ما میتوانستیم کمی از هزینه هایی که صرف جایگاه عروس داماد، خرید ازاین سر شهر به آن سر شهر برای گل و ماشین عروس و دعوت نامه ها و کرایه لباس و تمام موارد جزیی دیگر شد صرفنظر کنیم، چرا که خیلی هم جز مسائل به یاد ماندنی نبودند.( اگر چه که فقط در عکس های آن روز به یادشان می افتیم.) می توانید با خرید و انجام کارهای عروسی در محدوده خودتان و حتی الاامکان به وسیله خودتان و اولویت بندی عوامل تاثیر گذار بر ازدواجتان که بیش از بقیه موارد به یاد می مانند، در بودجه عروسی خود بیشتر صرفه جویی کنید.


    5 - بر متصدیان برگزاری ازدواج خود نظارت کنید
    حتی اگر متصدی ازدواج شما از سوی یک فرد آشنا و یا برنامه ریز مراسمتان معرفی شده و کیفیت برگزاری مراسم به عملکرد وی بستگی دارد، مطمئن شوید که همسو با خواسته های شما اقدام خواهد کرد. شاید در این خصوص برای ازدواج خودم ساده لوحانه عمل کردم. اما گمان میکردم بعد از بحث با دی جی و موزیک های عروسی که می پسندیدیم این بخش را از سر گذراندیم، در واقع می بایست ویدوهای قبلی آنها را میدیدم تا از نوع زنده اجرایشان مطمئن می شدم، من هنگامی که مجری ناگهان موزیک را به هیپ هاپ تغییر داد و گفت ( متشکر از مهمانانی که این موزیک را درخواست کردند، اما به نظر میرسید درخواستی خارج از جمع مهمانان بود ) بهت زده شدم .
    علاوه بر اینکه با آنها رودر رو صحبت می کنید و نمونه کارهایشان را می بینید، اگر امکان داشت اجرای زنده آنها را در یک موقعیت واقعی ببینید.

    6 - لیستی از عکس هایی که می پسندید و سایر موارد را تهیه نمایید
    مطمئن شوید هرآنچه که می خواهید را در عملکرد متصدی مراسم خود می یابید و آنها را با فهرست خود مطابقت دهید. تنها اعتماد به اینکه آنها کار خود را می دانند کافی نیست. وقتی به گذشته فکر می کنید، ممکن است تصور کنید و با خود بگویید " چرا این حاملان گل و حلقه را پذیرفتم".


    7 – تشریفاتی که خیلی برایتان اهمیت ندارد را از برنامه حذف کنید
    هیچ وقت پرتاپ دسته گل برای عروس آینده را فراموش نخواهم کرد، فقط صدای تق زمین خوردنش را شنیدم. ساقدوشها و مهمانان خانم علاقه ای به این سنت نشان نداند. حالا این یک موضوع خنده دار است و باید در آن زمان می بایست بهتر عمل میکردم.

    8 - در مورد هدیه های یادگاری مهمانان عروسی سختگیری نکنید
    خیلی راحت می توانید از این مرحله هم عبور کنید، در نهایت سعی می کنید با پیشنهاد تنوع هدایا با قیمت های مختلف میهمانان خود را راحت بگذارید و این بی دردسرترین خریدی است که می توانید تجربه کنید. بدون زحمت.


    9 - برای بدترین، برنامه ریزی کنید
    مهم نیست چقدر برنامه ریزی دارید، یک چیزی بالاخره آن روز از کنترل شما خارج می شود. برای آن برنامه ریزی کنید. قصد دارید مراسم در فضای باز باشد؟ پس به دنبال مکانی باشید که فضای سربسته هم داشته باشد تا در مواقع طوفان احتمالی با مشکل مواجه نشوید. می خواهید غذایی سفارش دهید که قبلا امتحان نکرده اید؟ مطمئن شوید در آن اطراف کسی از همراهان مراقبت های دارویی ضد الرژی را به همراه دارد. من یک بار همچنین وضعیتی را تجربه کرده ام که دچار کهیر پوستی شدم و از خواهرم به خاطر به همراه داشتن داروی ضد حساسیت متشکرم. برای اتفاق غیره منتظره هرچه که باشد ، از تغییر وضعیت آب و هوایی گرفته تا شلوغی و حتی آلرژی غذایی، همیشه آماده باشید.


    10 - همیار،همیار، همیار
    هیچ وقت دوست ندارم از کسی کمک بگیرم. یک بار میتوانستم این کار را بکنم و آن زمان جشن عروسیم بود. همه پیشنهاد کمک و همیاری می دادند ولی من هنوز هنر همیاری را یاد نگرفته بودم. می توانید در فهرست کارها به دنبال کوچکترین کار بگردید و انجام ان را به یک شخص مطمئن که تمایل دارد به شما کمک کند بسپارید.


    11 - قبل از عروسی مراقب سلامتی خود باشید
    کار های غیر معمول و خطرناک انجام ندهید. مثل بازی بولینگ قبل از مراسم. ( مچ پای من سر بازی بولینگ درست یک شب قبل از عروسی دچارپیچ خوردگی شد).
    جداً مواظب سلامتی خود باشید و به خود استرس راه ندهید. روز عروسی شما با هر نوع برنامه ریزی که داشته اید کم یا زیاد،( چه کهیر بزنید و یا حتی بر پای خود بلنگید) قرار است یک رویداد خاطره انگیز و مهیج باشد.






    تهیه و ترجمه : گروه سبک زندگی سیمرغ
    www.seemorgh.com/lifestyle


    http://www.seemorgh.com/lifestyle/22...l&g=sali931101

  4. کاربرانی که از پست مفید حسنعلی ابراهیمی سعید سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 24th July 2014, 11:57 AM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd February 2014, 11:55 AM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 8th February 2014, 04:35 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 7th January 2014, 11:53 AM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 20th December 2012, 03:34 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •