دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: تاریخچه چهارشنبه سوری

  1. #1
    همکار تالار نرم افزار
    رشته تحصیلی
    کامپیوتر(نرم افزار)
    نوشته ها
    1,003
    ارسال تشکر
    2,633
    دریافت تشکر: 7,045
    قدرت امتیاز دهی
    29978
    Array
    "golbarg"'s: جدید56

    پیش فرض تاریخچه چهارشنبه سوری

    چهارشنبه‌سوری یکی از جشن‌های ایرانی است که در شب آخرین چهارشنبهٔ سال (سه‌شنبه شب) برگزار می‌شود.
    در شاهنامهٔ فردوسی اشاره‌هایی درباره بزم چهارشنبه‌ای در نزدیکی نوروز وجود دارد که نشان‌دهندهٔ کهن بودن این جشن است. مراسم سنّتی مربوط به این جشن ملّی، از دیرباز در فرهنگ سنّتی مردمان ایران زنده نگاه داشته شده‌است.[۱]
    واژهٔ «چهارشنبه‌سوری» از دو واژهٔ چهارشنبه — نام یکی از روزهای هفته — و سوری که در زبان کُردی و پشتو و چند زبان دیگر ایرانی به معنی «سرخ» است ساخته شده، که اشاره به سرخی آتش دارد[نیازمند منبع]. آتش بزرگی که تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته می‌شود[۲] که این آتش معمولاً در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن می‌کنند و از روی آن می‌پرند آغاز می‌شود و در زمان پریدن می‌خوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من». این جمله نشانگر مراسمی برای تطهیر و پاک‌سازی مذهبی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد.[۳] به بیان دیگر مردم خواهان آن هستند که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلاتشان را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به آنها بدهد. چهارشنبه‌سوری جشنی نیست که وابسته به دین یا قومیّت افراد باشد و در میان بیشتر ایرانیان رواج دارد.

    رقص با آتش


    در سال‌های اخیر، رسانه‌های ایران توجّه زیادی به خطرات احتمالی ناشی از استفاده از مواد آتشزا و انفجاری نشان می‌دهند.[۴]




    رقص با آتش


    در سال‌های اخیر، رسانه‌های ایران توجّه زیادی به خطرات احتمالی ناشی از استفاده از مواد آتشزا و انفجاری نشان می‌دهند.[۴]


    پیشینه

    یکی از جشن‌های آتش که در ایران باستان برای پیش درآمد یا پیش‌باز نوروز برگزار می‌شده و آمیزه‌ای از چند آیین گوناگون است، جشن سوری بوده‌است. سوری به یک چم (معنی) سرخی است و اشاره به سرخی گل است که در این روز می‌افروخته‌اند. در تاریخ بخارا آمده‌است:
    چون امیر سدید منصوربن نوح به ملک نشست، هنوز سال تمام نشده بود که در شب سوری چنان که عادت قدیم است آتشی عظیم افروختند.
    این آتش را در شب سوری که هم‌زمان با روزهای «بهیژک» یا «پنچهٔ دزدیده» بود برای گریزاندن سرما و فراخوانی گرما، آن هم بیشتر بر روی بامها می‌افروختند که هم شگون داشته و هم به باور نیاکانمان، تنورهٔ آتش و دود بر بامها، فروهر درگذشتگان را به خانه‌های خود رهنمون می‌کرده‌است.
    به دیگر سخن این آتش‌افروزی بر بام خانه‌ها، آخرین گام از آیین‌های گاهنبار پنجه یا ده روز پایان سال است. این ده روز را ده روز فروردیان یا فروردیگان می‌گویند که دربرگیرندهٔ پنجه کوچک (پنج روز نخست-اشتاد روز تا اناران- از ماه اسفند در گاهشماری زرتشتی، برابر با بیست و پنجم اسفند ماه بنا به گاهشمار رسمی کشور) و پنجه بزرگ (پنجهٔ دزدیه، پنج روز پایان سال) می‌باشد.[۵]
    چند روز پیش از نوروز مردمانی به نام آتش‌افروزان که پیام‌آور این جشن اهورایی بودند به شهرها و روستاها می‌رفتند تا مردم را برای این آیین آماده کنند. آتش‌افروزان، زنان و مردانی هنرمند بودند که با برگزاری نمایشهای خیابانی، دست‌افشانی‌ها، سرودها و آوازهای شورانگیز به سرگرم کردن و خشنود ساختن مردمان می‌پرداختند؛ آنها از هفت روز پیش از نوروز تا دو هفته پس از نوروز با پدید آمدن تاریکی شامگاه، در تمامی جایهای شهر و ده آتش می‌افروختند و آن را تا برآمدن خورشید روشن نگاه می‌داشتند. این آتش، نماد و نشانهٔ نیروی مهر و نور و دوستی بود. هدف آتش‌افروزان برگرداندن نیروی فزاینده و نیک به مردمان برای چیره شدن بر غم و افسردگی بود. همین هدف مهمترین دلیل برپایی جشن سده در میانه زمستان هم هست.[۶]
    آیین آتش‌افروزی پیش از نوروز به گونه‌های دیگر در نزد مردمان دیگر کشورها نیز پدیدار می‌شود، آریاییان قفقاز هنوز در این شب هفت توده آتش می‌افروزند و از روی آن می‌جهند. بنا به آیینی کهن در سوئد، شبی را که «والبوری» خوانده می‌شود به عنوان آغاز بهار می‌شمارند و در آن آتشی بزرگ افروخته و پیرامون آن به جشن و شادی می‌پردازند. همچنین نمونه دوردستی از آتش‌افروزی نوروزی را در نزد مردم روستاهای جنوب کشور رومانی گزارش کرده‌اند.



    آیین آتش‌افروزی تا روزگار ما بر جای مانده و نام «چهارشنبه سوری» بر خود گرفته‌است. در ایران باستان بخش‌بندی هفته به گونه امروزی (شنبه تا پنجشنبه و جمعه) نبوده و در گاهشماری ایرانیان هر یک از ۳۰ روز ماه نامی ویژه داشته‌است (امرداد، دی بآذر، آذر، …، سروش، رشن، فرودین، ورهرام،... ، شهریور، سپندارمزد، خورداد و..). «هفته» ریشه در ادیان سامی دارد، که باور داشتند خداوند، جهان را در ۶ روز آفرید و روز هفتم به استراحت پرداخت و آفرینش پایان یافت؛ و از همین رو روز هفتم را به زبان یهودی شنبد یا شنبه نامیده‌اند که به معنی فراغت و آسایش است. بخش‌بندی روزها به هفته از یهود به عرب و از اعراب به ایرانیان رسیده‌است. اعراب دربارهٔ هر یک از روزهای هفته باورهایی داشته‌اند؛ برای نمونه اینکه چهارشنبهٔ هر هفته روز شومی است.[۷]



    منوچهری دامغانی هم اینگونه به این باور اشاره می‌کند:



    چهارشنبه که روز بلاست باده بخور
    به ساتکین می‌خور تا به عافیت گذرد
    جشن مبارزه با تاریکی



    جشن «سور» از گذشته بسیار دور در ایران زمین مرسوم بوده‌است که جشنی ملی و مردمی است و «چهارشنبه سوری» نام گرفته‌است که طلایه‌دار نوروز است.[۸]
    در ایران باستان در پایان هر ماه جشن و پای‌کوبی با نام سور مرسوم بوده‌است و از سوی دیگر چهارشنبه نزد اعراب «یوم الارباع» خوانده می‌شد و از روزهای شوم و نحس بشمار می‌رفت و بر این باور بودند که روزهای نحس و شوم را باید با عیش و شادمانی گذراند تا شیاطین و اجنه فرصت رخنه در وجود آدمیان را نیابند. بدین ترتیب ایرانیان آخرین جشن آتش خود را به آخرین چهارشنبه سال انداختند و در آن به شادمانی و پایکوبی پرداختند تا هم جشن ملی خود را حفظ کنند و هم بهانه بدست دیگران ندهند و بدین ترتیب چشن سوری از حادثه روزگار مصون ماند و برای ایرانیان تا به امروز باقی ماند.[۹][۱۰]
    چهارشنبه سوری در شهرهای گوناگون


    شیراز


    افروختن آتش در معابر و خانه‌ها، فالگوشی، اسپند دود کردن، نمک گرد سر گرداندن. در موقع اسفند دودکردن و نمک گردانیدن، وردهای مخصوصی وجود دارد که زنان می‌خوانند. در گذشته قلمرو چهارشنبه سوری در شیراز صحن بقعه شاه چراغ بوده‌است و در آنجا توپ کهنه‌ای است، که مانند توپ مروارید تهران زنان از آن حاجت می‌خواهند.[۱۱] زنان در گذشته در حمامی که آب آن از رودخانه سعدیه می‌آمد در این روز استحمام می کرده‌اند.(به جهت رفع بلاها و گشوده شدن بخت دختران)
    شهرهای


    در شهرهای کردنشین ایران، رسوم و مراسم آخرین چهارشنبه سال و نوروز بدین ترتیب است که ابتدا برفراز کوه ها؛ بالاترین نقطه کوه آتش روشن می‌کنند و همچنین در مکانی مناسب آتش بزرگی افروخته به دورآن به رقص محلی و پایکوبی می‌پردازند،(مانند نوعی سپاسگزاری و نیایش) کُردها از دیرباز آتش را گرامی و مقدس می‌پنداشتند و در ادبیات کُردی بسیار از آتش و مراسم نوروز کُردها یادشده است.[۱۲]
    اصفهان


    افروختن آتش در معابر، کوزه‌شکستن، فالگوشی، گره‌گشایی و غیره کاملاً متداول است و تمام آن آدابی که در تهران معمول است در اصفهان نیز رواج دارد. شکوه شب چهارشنبه‌سوری در اصفهان از تمام شهرهای ایران بیشتر است.[۱۳]
    تبریز


    آتش‌بازی و گره‌گشایی از قدیم معمول بوده‌است. آتش‌افروختن در این اواخر متداول شده‌است. در گذشته به جای آتش‌افروختن و پریدن از روی آن صبح روز چهارشنبه کودکان و جوانان از روی آب روان پریده و جمله «آتیل ماتیل چرشنبه بختیم آچیل چرشنبه» را می‌گفتند. آجیل و میوه خشک خوردن از ضروریات است و ترک نمی‌شود اگر دوست یا مهمان و تازه‌واردی داشته باشند باید حتماً شب چهارشنبه‌سوری خوانچه‌ای از آجیل خام و میوه خشک برای او بفرستند.
    در تبریز آب‌پاشی از بام خانه‌ها بر سر عابرین نیز رایج است که از آداب دوران ساسانیان بوده و هنوز در میان ارمنیان و زردشتیان ایران معمول است که در یکی از جشن‌های خود بر یکدیگر آب می‌ریزند.[۱۴]
    اهواز


    در اهواز نیز مانند بیشتر نقاط ایران در آخرین سه‌شنبه شب سال برگزار می‌شود. این مراسم معمولا با حوادثی نظیر آتش‌سوزی و آسیب‌دیدگی‌های جسمی نیز همراه است.[۱۵] این مراسم بیش‌تر در زیتون کارمندی و کارگری، کیانپارس, شهرک نفت و طالقانی، شرکت‌کنندگان بیشتری دارد و بهمین خاطر معمولا در مسیرهای منتهی به این نواحی محدودیت‌های ترافیکی چند ساعته درنظر گرفته می‌شود.[۱۶] از دیگر آئین‌های چهارشنبه سوری که در اهواز اجرا می‌شود مراسم قاشق‌زنی می‌باشد که بیشتر کودکان به آن می‌پردازند.[۱۷]
    برخی آیین‌های سوری



    حاجت خواهی از توپ مروارید


    توپ مروارید، یک توپ نظامی بزرگی واقع در میدان ارگ تهران قدیم، روبروی نقاره‌خانه قدیم. وجه تسمیه این توپ معلوم نیست اما برخی (کتیرائی، ۱۳۷۸) علت نامگذاری را چند رشته مروارید ذکر کرده‌اند که به دهانه توپ آویزان بوده‌است. نوشته حک شده روی توپ نام سازنده آنرا اسماعیل اصفهانی و سال ساخت آنرا ۱۲۳۳ (به امرفتحعلی شاه قاجار (حکومت: ۱۲۱۲-۱۲۵۰)) ذکر کرده‌است. این توپ هم اکنون در مدخل ساختمان شماره هفت وزارت امور خارجه قرار دارد.
    این توپ در فرهنگ عامه حائز اهمیت بوده‌است به نحوی که در دوران قاجار خرافات بسیاری پیرامون آن شکل گرفت و مردم برای گرفتن حاجتهای خود به آن توسل می‌جستند. رواج خرافاتی از این قبیل، باعث شده بود عده‌ای از زنان و دختران، به نیت حاجت روایی و بخت گشایی به دورش جمع شوند و به آن دخیل ببندند، بخصوص در شبهای بیست وهفتم ماه رمضان و شبهای قدر. درشب چهارشنبه سوری نیز زنان و دختران پول و شیرینی و کله قند به نگهبانان توپ می‌دادند تا در اجرای مراسمشان آزاد باشند.[۱۸]صادق هدایت کتاب توپ مرواری را در انتقاد از خرافات رایج میان مردم در باره این توپ با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی آن دوره نوشت.
    فال‌گوشی و گره‌گشایی


    یکی از رسم‌های چهارشنبه‌سوری است که در آن دختران جوان نیت می‌کنند، پشت دیواری می‌ایستند و به سخن رهگذران گوش فرامی‌دهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را می‌گیرند.[

    آجیل مشگل‌گشای، چهارشنبه سوری


    در گذشته پس ار پایان آتش‌افروزی، اهل خانه و خویشاوندان گرد هم می‌آمدند و آخرین دانه‌های نباتی مانند: تخم هندوانه، تخم کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخم خربزه، گندم و شاهدانه را که از ذخیره زمستان باقی مانده بود، روی آتش مقدس بو داده و با نمک تبرک می‌کردند و می‌خوردند. آنان بر این باور بودند که هر کس از این معجون بخورد، نسبت به افراد دیگر مهربان‌تر می‌گردد و کینه و رشک از وی دور می‌گردد. امروزه اصطلاح نمک‌گیرشدن و نان و نمک کسی را خوردن و در حق وی خیانت نورزیدن، از همین باور سرچشمه گرفته‌است.

    قاشق‌زنی




    در این رسم دختران و پسران جوان، چادری بر سر و روی خود می‌کشند تا شناخته نشوند و به در خانهٔ دوستان و همسایگان خود می‌روند. صاحبخانه از صدای قاشق‌هایی که به کاسه‌ها می‌خورد به در خانه آمده و به کاسه‌های آنان آجیل چهارشنبه‌سوری، شیرینی، شکلات، نقل و پول می‌ریزد. دختران نیز امیدوارند زودتر به خانه بخت بروند.




    من خودم از این یکی که پایین گذاشتم بیشتر خوشم اومد



    پیشینه­ی جشن چهارشنبه سوری


    از دیرباز تا کنون، آتش در نزد ایرانیان از ارزش و جایگاه خاصیبرخوردار بوده است و بیشتر جشن­ها و آیین­ها پیوند نزدیکی با آتش داشته و دارند. گمان می­رود که جشن چهارشنبه سوری نوع تغییر یافته­ای از گاهنبار «همس پت میدیمگاه» ششمین و آخرین گاهنبار سال است. بخش نخست این واژه یعنی «همس» از «هم» به معنیگرما و تابستان در زبان اوستایی گرفته شده است و واژه­ی همس پت میدیم روی هم بهمعنی برابر شدن روز و شب و آغاز گرما است و این گاهنبار در روز نخست پنجه­ی پایاناسفندماه برگزار می­شود.«در هیچیک از متون باقیمانده­ی پیش از اسلام اشاره‌ای به جشنچهارشنبه سوری نشده است. در اوستا، کتیبه‌های عیلامی، هخامنشی، اشکانی و ساسانی ونیز در متون پهلوی و حتی در روایت‌های مورخان یونانی درباره­ی ایران نیز درباره­یجشن چارشنبه‌سوری سخنی گفته نشده است.

    متون دوران پس از اسلام نیز در این بارهتقریبا ساکت بوده‌اند، حتی در آثار محقق دقیقی همچون «ابوریحان بیرونی» نیزدرباره­ی آن توضیحی داده نشده است. اما برخی اشاره‌ها در تعدادی از متون کهن،نشان‌دهنده­ی این است که گویا چارشنبه‌سوری نه تنها برگزار می‌شده، بلکه از آن بهعنوان «عادت قدیم» نیز نام برده شده است.»(1)

    نخستین و کهن‌ترین کتابی که در آنبه چنین آتش‌افروزی اشاره شده است، کتاب «تاریخ بخارا» نوشته­ی ابوبکر محمد بن جعفرنرشخی (286 تا 358 هجری قمری) است. در این کتاب که به نام «مزارات بخارا» نیزشناخته می‌شود، واقعه‌ای به شرح زیر از میانه­ی سده­ی چهارم و زمان «منصور بن نوحسامانی» نقل شده است :«... و چون امیر منصور بن نوح به مُلک بنشست، اندر ماه شوال سالسیصد و پنجاه، به جوی مولیان، فرمود تا آن سرای را دیگر بار عمارت کردند و هرچههلاک و ضایع شده بود بهتر از آن به حاصل کردند. آن­گاه امیر به سرای بنشست و هنوزسال تمام نشده بود که چون «شب سوری» چنان­که «عادت قدیم» است، آتشی عظیم افروختند. پاره‌ای از آن بجست و سقف سرای در گرفت و دیگر باره جمله سرای بسوخت.»

    (2
    )
    در این روایت هرچند به صراحت به زمان برگزاری جشن اشاره نشده است،اما عبارت «هنوز سال تمام نشده بود» و نیز «شب سوری» گویا اشاره به مراسمچارشنبه‌سوری دارد که شاید در آن زمان، انجام مراسم در شب چارشنبه، تثبیت نشده بودهاست.دومین متن کهن که اشاره‌ای هرچند غیر مستقیم به جشن چارشنبه‌سوریدارد، شاهنامه­ی فردوسی است. در داستان بهرام چوبینه با «پرموده» پسر ساوه‌شاه آمدهاست که هنگامی که هر دو سپاه آماده­ی رزم بودند، ستاره‌بینی بهرام را پند می‌دهد که :

    ستارهشمر گفت بهرام را که در «چارشنبه» مزن کام را
    اگر زین بپیچی گزندآیدت همه کار ناسودمند آیدت
    یکی باغ بُـد درمیان سپاه از اینروی و زان روی بُـد رزم‌گاه
    بشد «چارشنبه» هم از بامداد بدان باغ کهامروز باشیم شاد
    ببردند پر مایه گستردنی می و رود و رامشگر وخوردنی
    .
    .
    ز جیهون همی آتش افروختند زمین و هوا را همیسوختند

    (3)
    درباره­ی این سروده‌های شاهنامه ذکر چند نکته ضروری است :«نخست این­کهبر مبنای واژه‌نامه­ی فریتس وُلف، درسراسر شاهنامه به جز یکشنبه و چارشنبه، روز دیگری از هفته نام برده نشده است و تنهاباری که از چارشنبه یاد شده، در همین داستان و همین جشنی است که در زمان بهرامچوبین انجام شده و این کهن‌ترین یادکرد جشن چارشنبه در متون است. هرچند که زمانسرایش شاهنامه چند دهه پس از تاریخ بخارا بوده است، اما موضوع داستان به صدها سالپیش از آن باز می‌گردد.دوم این­کهآوردن نام چارشنبه در داستان بهرامچوبین خود دلیل دیگری است که روزهای هفته در ایران باستان وجود داشته است.سوم این­کهبرخلاف اعتقاد عربان که روز چارشنبه رانحس و بدیُمن می‌پنداشتند و این اعتقاد در آثار جاحظ و حتی منوچهری دامغانی نیز راهیافته است، اما ایرانیان نه تنها این روز، بلکه هیچ روز و زمان دیگری را نحسنمی‌پنداشتند و بخصوص چارشنبه را گاهِ کام و جشن دانسته‌اند.»

    (4
    (
    این جشن با «آب» نیز در پیوند است و در برخی نقاط، پریدن از روی نهریا آوردن آب از چشمه توسط دختران و شکستن کوزه‌های آب دیده شده است. در شیرازدختران و زنان از بامداد چارشنبه‌سوری تا پایان روز به آب‌تنی در چشمه­ی کنارآرامگاه سعدی می‌پردازند و پسانگاه پسران و مردان آن­را ادامه می‌دهند.در آذربایجان (و نیز در جمهوری آذربایجان کنونی (اَران)) جشنچارشنبه‌سوری در هر چهار چارشنبه­ی اسفندماه برگزار می‌شود. برخی جشن چارشنبه‌سوریرا به دلیل نبود روزهای هفته در ایران باستان، جشنی نوساخته قلمداد می‌کنند درحالی‌که این پندار درست به نظر نمی‌رسد. هرچند که از دلایل و دیرینگی چارشنبه‌سوریآگاهی چندانی در دست نیست، اما شواهد متعددی در وجود نام‌ روزهای هفته در ایرانباستان در دست است و از جمله در شاهنامه­ی فردوسی هم به نام روزهای هفته و هم بهجشن آتشی در «چارشنبه‌روز» اشاره شده است. با توجه به شواهد موجود، احتمال می‌رودکه این جشن با جشن «فروردگان» در بیست و ششم اسفند و نیز با خانه‌تکانی پایان سال وپاکیزگی خانه در پیوند باشد. پریدن از روی آتش نیز بر خلاف برخی پندارها بهیچ­وجهبی‌احترامی به آتش نیست، بلکه این کار بگونه‌ای نمادین برای سوزاندن و پاک کردنهمه­ی بدی‌ها و نادرستی‌ها و کدورت‌‌ها انجام می‌شود. سرودها و ترانه‌های معروفچارشنبه‌سوری نیز به این نکته اشاره دارند.

    (5)
    گستره­ی برگزاری جشن چهارشنبه سوری

    در همه­ی سرزمین­های ایرانی در فاصله­ی پنج هزار کیلومتری کردستانتا چین، آیین جشن چهارشنبه سوری به همراه مراسم جانبی بسیار متنوع و زیبای آن وسرایش ترانه­های شادی بخش و جشن و پایکوبی برگزار می­شود. گستره­ی برگزاری این جشنحوزه­ی حضور فرهنگ ایرانی را نشان می­دهد. این گستره نه تنها کشور ایران بلکه ازسرزمین­های شرق عراق و شمال آن (کردستان غربی)، شمال سوریه، شرق ترکیه، جنوب روسیه (داغستان و چچنستان)، آذربایجان و قفقاز، ارمنستان، غرب پاکستان، افغانستان، جنوبترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان، غرب و شمال هند وغرب چین تشکیلمی­شود.

    (6)
    مراسم شب چهارشنبه سوریدر شب چهارشنبه سوری، به جز روشن کردن سه یا هفت کوپه آتش به یاد سهپند بزرگ ایرانیان، «اندیشه­ی نیک»، «گفتار نیک»، و «کردار نیک» و یا هفت امشاسپند «هرمزد»، «وهومن»، «اردیبهشت»، «شهریور»، «سپندارمذ»، «خورداد» و «امرداد»، مراسمیویژه­ای نیز برگزار می­شود مانند :

    آتش افروزی بر فراز خانه­ها و بلندی­ها، خانهتکانی پیش از چهارشنبه سوری، خریدن آیینه و کوزه­ی نو، خرید اسفند (اسپند دانه)،چراغانی، تهیه و خوردن آجیل هفت مغز، کوزه شکستن، فال گوش ایستادن، فال کوزه، ریختنآب قلیا و آب دباغ­خانه به گوشه و کنار خانه، به صحرا رفتن در روز چهارشنبه سوری،تخم مرغ شکستن، شال اندازی، قاشق زنی، گره گشایی از بخت دختران با بستن قفل به گردنیا گوشه­ای از چادر، نشستن روی چرخ کوزه گری، شکستن گردو، گفتن آرزوها به آب روان،فریاد زدن خواسته­ها در چاه قدیمی، کمک خواستن از «چهارشنبه خاتون»، رنگ کردن خانهبا گِل­هایی به رنگ آبی و زرد، پختن آش ویژه­ی چهارشنبه سوری و ...گزیده­ای از مراسم ویژه­ی چهارشنبه سوری در جای جایایران

    مراسم قاشق زنی که تقریبا در همه­ی سرزمین­های ایرانی برگزار می­شود
    بدین گونه است که مردم و بعضا کودکان کاسه و قاشق را به هم کوبیده و در پشت درپنهان می­شوند و صاحبخانه نیز تخم مرغ یا تنقلاتی داخل کاسه می­گذارد. قاشق زنان چهمرد چه زن اغلب خود را با چادر می­پوشانند.
    در تاجیکستان و ازبکستان، در بخارا و سمرقند و شهر سبز، در شبچهارشنبه سوری همه­ی مردم شستشو می­کنند و مردان پس از تراشیدن موی سر خود از رویبوته­ی آتش فروزان می­پرند و می­گویند : «روی پاک از تو، دامن پاک از ما»

    6)
    در بدخشان و شمال افغانستان نیز دختران موی سر خود را به چهل رشتهتقسیم کرده و آن را می­بافند و در انتهای رشته­ی موها تـَرکه­ی ظریفی می­بندند تاتمام چهل رشته به ترتیب در کنار یکدیگر قرار گیرند و هنگام پریدن از روی آتشمی­گویند : «به روی مبارکت گردم. زردی مرا گیر و سرخی­ات را بده». در بعضی از دهاتدرواز بدخشان از شب تا بامداد نوروز برگرد آتش می­نشینند و می­رقصند.در غرب چین در شهرهای یارکند و تاشغورقان و نیز در کاشغر مردم دراطراف درخت کهنسالی که آن را یادگار آرش تیرانداز و آن­جا را مرز ایران می­دانند،آتش می­افروزند و می­گویند «زیان و زحمتمان را افشاندیم وسوزاندیم»در آذربایجان، جعبه­های کوچکی با کاغذهای رنگین به شکل کجاوه درستکرده و ریسمانی به آن می­بندند و از روزن سقف خانه یا پنجره به داخل آویزانمی­کنند، صاحب خانه نیز شیرینی و خوراکی­های را که از پیش آماده کرده درون اینکجاوه­ها می­ریزد.در روستای هشترود مراغه، هفت سنگ بر پیرامون بام خانه می­چینند و درمیان بام، آتش را در کنار کاسه­ی آبی برمی­افروزند و پس از پایان مراسم، کاسه­ی آبرا بر سر خانواده یا همسایگان خالی می­کنند و برای آنان با گفتن «زندگی­تانبه روشنی درآید» زندگی خوب و روشنایی آرزو می­کنند.در بسیاری از روستاهای استان مرکزی ایران جوانانی که نامزد دارند ازروی بام خانه­ی دختر، شال خود را پایین می­کنند و دختران در گوشه­ی آن شال شیرینی وتخمه می­پیچند. این رسم را «شال اندازی» می­گویند.در کرمانشاه زنان آبستن با آوردن هیزم برای آتش چهارشنبه سوری، باوردارند که هر چوبی که در آتش می­گذارند پلیدی­ها و وقایع ناگوار را از فرزندشان دورمی­کنند.مردم شاه آباد (اسلام آباد) استان کرمانشاه، چهارشنبه سوری را جشنپیروزی کاوه­ی آهنگر بر ضحاکمی­دانند و هر ساله به پاس اینپیروزی در کوه­های پیرامون شهر و روستا آتشی بزرگ برافروخته و با خواندن آوازهایگروهی و جشن و پایکوبی تا نیمه­های شب بر گرد آتش می­چرخند.زرتشتیان روستای مریم آباد یزد نیز بر این باورند که آتش چهارشنبهسوری، آتشی است که «منیژه» به هنگام کوشش برای رهایی «بیژن» از چاه، بر سر دهانه­ی چاه روشن کرده است

    .
    در خراسان هر خانواده چهارشنبه سوری را با سه یا هفت بوته­ی آتشآغاز کرده و همه­ی اعضا خانواده از روی آتش می­پرند و می­خوانند : «آل بهدر، بلا به در، دزد به در و حیز از دهات به در» و پس از پایان مراسم آتشرا به حال خود می­گذارند تا خاموش شود و آب ریختن و دمیدن بر آتش را گناهی بزرگمی­دانند

    .
    در روستای آزادور در دشت جوین خراسان نیز،سبزه­ینوروزیرا در بین بوته­های آتش قرار داده و از روی آن هم می­پرند درحالیکه آیینه و کاسه­ی آبی نیز در کنار آتش به چشم می­خورد.در بین ترکمنان بجنورد از این شب به نام «چارشنبه­یسنگین» یاد می­شود و در این شب بین همسایگان و آشنایان، آش رشته و نانروغنی و آبگوشت پخش می­کنند.در هرات و بلخ دیگر شهرهای افغانستان، خاکستر چارشنبه سوری را دختریجمع کرده و در کنار روستا می­ریزد و هنگام بازگشت در می­زند و اهل خانه می­پرسندکیست ؟
    دخترک می­گوید منم.
    می­پرسند از کجا می­آیی ؟
    می­گوید : ازعروسی.
    می­پرسند چه آورده­ای ؟
    می­گوید : تندرستی.در روستای زرتشتی نشین قاسم آباد یزد نیز پس از مراسم چهارشنبه سوریمراسم «چک و دوله» برگزار می­شود. به این ترتیب که یک دولچه­ی (سطل) کوچک را برمی­دارند و دترون آن کمی آب همرا با آویشن و برگ سبز می­ریزند

    .
    هرکس آن­جا هست چیزی از خودش مانند انگشتر و ... را درون آن می­اندازد، پس از آنروی دولچه را با پارچه­ی سبزی می­پوشانند و یک دختر نابالغ را در میان جمع خودنشانده و این دولچه را به دستش می­دهند. دخترک اشیا را یکی یکی در مشت خود پنهانمی­کند و بیرون می­آورد و یک نفر دیگر دو بیتی­هایی را می­خواند و پس از خواندن دوبیتی دخترک شیئ را نشان می­دهد و صاحب آن با توجه به شعر خوانده شده به نیت و تعبیرخود می­رسد.
    در تهران، زنان با حبوباتی که از راه قاشق زنی گردآوری کرده­اند،آشی می­پزند با نام «ابودرد» و باور دارند که این آش علاج همه­یبیماری­ها است. همچنین در این شب دختران گوشه­ی روسری یا چادر خود را گره می­زنند ودر بیرون خانه به نخستین کسی که برسند می­خواهند که این گره را بگشاید تا گره­هایسال آینده باز شود.

    (6)
    آجیل چهارشنبه سورینیز همچون همه­یجشن­های ایرانی جز ضروریات سفره­ی شب چهارشنبه سوری می­باشد که از هفت نوع میوه­یخشک و برنج، عدس، خرسِه، نخود، تخمه­ی آفتابگردان، تخمه کدوی بو داده، کشمش و گردوتهیه شده و در هر خانواده باید آن را تهیه می­کرد و به نام هفت امشاسپند در سفره­یچهارشنبه سوری می­گذاشتند. از این آجیل همه­ی اعضای خانواده برای شگون و تندرستیمی­خوردند، سپس در کوزه­ی کهنه­ی سال پیشین مقداری آب ریخته از بالای بام به زمینمی­انداختند زیرا می­گفتند که فروهرها از کوزه­ی نو دیدن خواهند کرد و از آب آنکوزه­ی کهنه که به معنی روشنایی بود در خانه آن­ها پاشیده می­شد. در زمان ساسانیانبه جای آب سکه­هایی را درون کوزه می­انداختند و آن­را از پشت بام به زمین پرتابمی­کردند به منزله­ی این­که روزی و برکت برای آنان نازل شود

    .(7)
    پانوشت­ها و بن نوشت­ها :

    1. از نوشتار «چارشنبه سوری در دو متن کهن» - رضا مرادی غیاثآبادی، تارنمای پژوهش­های ایرانی

    2.تاریخ (مزارات) بخارا - ابوبکر محمدبن جعفر نرشخی - ترجمه­یابونصر قبادی - به کوشش تقی مدرس رضوی، بنیاد فرهنگ ایران، 1351، ص 37.

    3.. شاهنامه­ی فردوسی - تصحیح رستم علی‌یف - انستیتوی خاورشناسیآکادمی علوم اتحاد شوروی، جلد هشتم، مسکو، 1970، ص 377 تا 379؛ بیت آخر به نقل ازنسخه­ی دستنویس موزه­ی بریتانیا.

    4.از نوشتار «چارشنبه سوری در دو متن کهن»

    5.راهنمای زمان جشن­ها و گردهمایی­های ملی ایران باستان - رضامرادی غیاث آبادی، 1384.

    6.چهارشنبه سوری - فرشته رفیع زاده، 1382. (با اندکی تخلص)

    7.اصل و نسب و دین­های ایران باستان - عبدالعظیم رضایی چاپ سوم1374.

    8.جشن­های آتش - هاشم رضی چاپ سوم 1384.

    ویرایش توسط "golbarg" : 17th March 2014 در ساعت 05:14 PM
    چرا جوجه ها جیک جیک میکنند؟؟؟

  2. 2 کاربر از پست مفید "golbarg" سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 2nd September 2013, 03:09 PM
  2. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 24th August 2013, 10:56 AM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 6th August 2013, 05:11 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st August 2012, 03:08 AM
  5. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 12th October 2010, 09:14 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •