دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: اهمیت قدرت تصمیم گیری در کارها

  1. #1
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    روانشناسی بالینی
    نوشته ها
    6,602
    ارسال تشکر
    29,978
    دریافت تشکر: 25,422
    قدرت امتیاز دهی
    43643
    Array
    نارون1's: لبخند

    پیش فرض اهمیت قدرت تصمیم گیری در کارها

    اهمیت قدرت تصمیم گیری در کارها
    ترجمه : حمیده جهانگیری. کارشناس ارشد روان شناسی

    مقدمه

    تصميم گيري يکي از ارکان مهم زندگي بشر مي باشد که دائما با آن درگير مي باشد. تصميم گيري به اين معني است که بتوانيم بين چند مورد، موردي را انتخاب کنيم که ما را به وضعيت بهتر مي رساند. برخي تصميمات بسيار ساده (انتخاب نوع غذا) و برخي ديگر بي اندازه مشکل هستند (مثل تصميم گيري در مورد ازدواج) و بعضي ازآنها به علت اندازه و ميزان پيامدهايشان دشوارتر از بقيه به نظر مي آيند.

    زمانيکه در تصميم گيري احتمال خطر و ريسک بسيار زياد مي باشد، تصميم گيري مشکل مي شود (براي مثال شما اگر يکي از دوستانتان 10000 تومان از شما درخواست کند، سريع به او پول را مي دهيد، اما اگر همان دوست از شما یک میلیون تومان درخواست کند تصميم گيري مشکل مي شود و قطعاٌ به زمان بيشتري را براي فکرکردن به پيامدهاي آن مساله و تصميم گيري در آن مورد نياز داريد.

    برخي اشتباهات که به هنگام تصميم گيري امکان دارد پيش آيند که در نهايت منجر به ايجاد نتايج ناخوشايند گردند مانند شتاب، چشم انداز محدود، اطمينان بيش از حد، حسابهاي سرانگشتي، خوش بيني بيش از حد مي باشند. اضطراب به همراه عدم داشتن اعتماد به نفس کافي، نگراني فرد را از احتمال شکست افزايش مي‌دهد، قدرت ريسک پذيري او را کاهش مي‌دهد و اجازه نمي‌دهد که فرد در کمال آرامش تمام جوانب را مورد بررسي قرار دهد. از اين رو فرد مضطرب يا خيلي عجولانه تصميم مي‌گيرد و يا به قدري تصميم گيري را طولاني مي‌کند تا فرصتهاي طلايي را از دست مي‌دهد.

    آشنايي فرد با روند تصميم گيري منطقي احتمال موفقيت او را در تصميم گيري افزايش خواهد داد. فرد با آگاهي از اينکه روال تصميم گيري او درست است، با قدرت و اعتماد بيشتري عمل خواهد کرد و خواهد توانست تمام جوانب قضيه را مورد بررسي و کنکاش قرار دهد. روال منطقي تصميم گيري هرچند از فردي به فرد ديگر مي‌تواند متفاوت باشد، اما از يک اصول کلي تبعيت مي‌کند، که فرد را به نتيجه گيري و اتخاذ تصميم مناسب رهنمون مي‌شود.


    نظام تصميم گيري هفت گام اساسي را براي اتخاذ هر تصميم درست و منطقي بيان مي کند که عبارتند از:

    ( تعريف تصميم واقعي و اصلي، درک شرايط و موقعيت تصميم گيري، شناسايي گزينه هاي قابل انتخاب، ارزيابي پيامدهاي هر يک از گزينه ها، اولويت بندي گزينه ها و انتخاب يکي از آنها، بازنگري تصميم اتخاذ شده و اقدام براي اجراي تصميم). به خاطر داشته باشيد که اگر گام هفتم انجام نشود در واقع هيچ تصميمي اتخاذ نشده و فقط تمريني بي حاصل صورت گرفته است.
    ضمنا بايد دقت کرد که لزوماً آمار و ارقام و منابع اطلاعاتي مختلف نبايد تصميمي را به ما ديكته كنند، اين ما هستيم كه با يافتن يك تركيب مناسب و منحصر به فرد و با توجه به موضوع و محتواي كاري که در دست انجام داريم، آمار و ارقام را بايد مورد تجزيه و تحليل قرار دهيم و در نهايت بر اساس آنها، تصميم گيري كنيم. همچنين اين مقاله به بعضي از علائم عدم توانايي در تصميم گيري مي پردازد و در همين باب راهکارهايي جهت افزايش اعتماد به نفس و قدرت تصميم گيري پيشنهاد مي کند.



    تصميم چيست؟

    چه چيزي تصميم نيست؟

    اجازه دادن به رويدادها براي طي کردن خواه ناخواه سير خود، تصميم نيست. هرچند نتيجه اي هم از اين رويدادها بدست خواهد آمد، اما تصميمي درايجاد آن نتيجه موثر نبوده است.


    تصميم گيري عبارت است از انتخاب حساب شده يک گزينه از بين دو يا چند گزينه، براي رسيدن به يک وضعيت بهتر.

    همچنين در يک تصميم گيري، تلاش مي شود که تاثير عناصر شانس و ريسک در زندگي، به حداقل برسد. در واقع به هنگام تصميم گيري، بايد انتخاب کرد و آن انتخاب بايد درنتيجه پيش آمده موثر باشد درغير اين صورت فقط يک پيشامد رخ داده است.



    عوامل موثر در قدرت تصميم گيري :

    نوع مشکل:

    در مورد سهولت تصميم گيري، نوع مشکل نقش اساسي دارد. مشکلات کوچکتر معمولا خيلي راحت تر حل مي‌شوند، چون تصميم گيري در مورد آنها راحت تر تصميم گيري مهمي را انجام دهد. در مورد اين نوع موارد توجه به قدرت تصميم گيري و بالا بردن توان آن حائز اهميت است.

    اما مشکلات پيچيده‌تر به لحاظ نيازي که به اطلاعات تخصصي‌تر دارند و اغلب چند جنبه مختلف از زندگي فرد را شامل مي‌شوند، با روند کند تصميم گيري مواجه هستند. علاوه بر اين مشکلاتي نيز وجود دارند که زمان در تصميم گيري براي آنها بسيار اهميت دارد، بطوري که در يک مدت زمان کوتاه، بايد مشکلات را از سر راه برداشت.




    چرا برخي از تصميمات سخت تر هستند؟

    برخي تصميمات بسيار ساده و برخي ديگر بي اندازه مشکل هستند (مثل تصميم گيري در مورد ازدواج) و بعضي از آنها به علت اندازه و ميزان پيامد هايشان دشوارتر از بقيه به نظر مي آيند. زمانيکه در تصميم گيري احتمال خطر و ريسک بسيار زياد مي باشد، تصميم گيري مشکل مي شود.




    یک تصميم هنگامي ويژگيهاي سخت دارد که:

    - ريسک ناشي از آن، زياد باشد.

    - وضعيت براي تصميم، ذاتاً داراي شرايط سخت باشد. (براي مثال: تصميم گيري براي مکان يابي يک کارخانه بسيار سخت مي باشد. زیرا عوامل بسياري را بايد لحاظ کرد. مانند محل احداث کارخانه ، دسترسی آسان، مسيرهاي رفت و آمد، استخدام نیروی کار، دستمزد، امکانات جانبی مانند برق، گاز، خطوط مخابراتی، هزینه ها، بازدهی.....

    - چندين هدف براي تصميم گيري وجود داشته باشد.

    - چشم اندازهاي مختلف وجود داشته باشد. براي مثال چند نفر با ديدگاههاي متفاوت در تصميم گيري دخالت داشته باشند.




    برخي اشتباهات تصميم گيري :

    تحقيقات، برخي اشتباهات يا نکات رايج را که هنگام تصميم گيري بايد مراقب آنها بود شناسايي نموده است، از جمله:



    - شتاب:

    يعني آنکه تصميم، پيش از بررسی حقايق موجود و قبل از انجام محاسبه هاي لازم اتخاذ شود. - چشم انداز محدود: نبود تحليل درست از شرايط موجود و در نظر نگرفتن تمامي جوانب يک مساله.



    - اطمينان بيش از حد:

    اطمينان به تصميم خود، يا اطمينان بيش از حد به درستي درکي که از مسائل و شرايط داريم.



    - حسابهاي سرانگشتي:

    تکيه بر تحليلهاي سرسري، به جاي انجام تحليلهاي دقيق براي اتخاذ تصميمات مهم.




    - خوش بيني بيش از حد:

    خوش بینی بیش از حد یا غربال نتايج ناخوشايند. اينکه فرض کنيم نتايج ناخوشايند وجود نخواهند داشت.





    آشنائي فرد با موضوع مورد تصميم گيري :

    هرچه فرد اطلاعات و آگاهيهاي بيشتري در زمينه موضوع مورد تصميم گيري داشته باشد، قدرت تصميم گيري فرد بالاتر خواهد بود. آنچه که در اکثر موارد فرد را با شکست در تصميم گيري يا تصميم گيري اشتباه مواجه مي‌سازد، نداشتن اطلاعات و تخصص کافي مي‌باشد.

    به عنوان مثال مساله تصميم گيري در مورد انتخاب رشته تحصيلي نمونه‌اي از مواردي است که نياز به داشتن اطلاعات از شرايط رشته‌ها دارد. اگر فرد شناخت کاملي از زمينه‌اي که رشته تحصيلي مورد نظر به آن مي‌پردازد، نداشته باشد، به احتمال قوي انتخاب درستي که با زمينه علائق و استعدادهاي او همخواني داشته باشد، نخواهد داشت.




    اعتماد به نفس و قدرت تصميم گيري:

    علت این است که اين افراد ريسک پذيري کمتري از خود نشان مي‌دهند. افرادي که داراي اعتماد به نفس بالايي هستند، از قدرت تصميم گيري بالاتري برخوردار هستند و در شرايط بحراني قادر به تصميم گيريهاي مناسب مي‌باشند. در حالي که افراد داراي اعتماد به نفس پائين، اغلب در تصميم گيريهاي خود دچار مشکل هستند. برخی از آنها شايد براي امور خيلي جزئي، زمان زيادي صرف کنند تا تصميم گيري لازم را انجام دهند و برخي از آنها حتي زمانیکه شرايط آنها را مجبوربه تصميم گيري مي‌کند، فرار مي‌کنند .




    افسردگي و قدرت تصميم گيري:

    از ميان تمام علائمي که افسردگي دارد، ناتواني در تصميم گيري از علائم اساسي است. فرد افسرده حتي براي مسائل جزئي روزمره، فاقد قدرت تصميم گيري است. بي‌ حوصلگي و خلق پائين او، قدرت تصميم گيري او را تحت‌الشعاع قرار مي‌دهد و اين مساله زماني شدت پيدا مي‌کند که نااميدي در فرايند تصميم گيري او دخالت مي‌کند. فرد افسرده اميدواري کمتري به آينده دارد

    بنابراين با بدبيني با مسائل برخورد مي‌کند و توجه بيش از حد به ابعاد منفي مسائل او را از تصميم گيري مناسب محروم مي‌سازد. او از هر کاري که نياز به صرف انرژي، چه کم و چه زياد دارد، دوري مي‌کند. تصميم گيري فرايندي است که به انرژي فکري زيادي نيازمند است.






    اضطراب و قدرت تصميم گيري :

    اضطراب بر روي بسياري از فرايندهاي ذهني انسان تاثير مخرب دارد. شايد معروفترين تاثير اضطراب، روي حافظه باشد. زماني که دانش آموز احساس مي‌کند در پاسخ سوالي که آشنايي کاملي با آن دارد، حافظه‌اش از کار مي‌افتد، سرش خالي مي‌شود و احساس مي‌کند هيچ مطلبي به ذهنش نمي‌رسد.

    همين اتفاق در فرايند تصميم گيري اتفاق مي‌افتد. اولاً اضطراب مانع از آن مي‌شود که فرد بتواند از اندوخته‌هاي ذهني خود، از تجارب و اطلاعات خود در فرايند تصميم گيري استفاده کند، چون هيچ مطلب و تجربه‌اي که براي او ياري کننده باشد، به ذهنش نمي‌رسد و آنچه به ذهنش مي‌رسد، بسيار دست و پا شکسته و فاقد سودمندي لازم است

    از سوي ديگر اضطراب نگراني فرد را از احتمال شکست افزايش مي‌دهد، قدرت ريسک پذيري او را کاهش مي‌دهد و اجازه نمي‌دهد که فرد در کمال آرامش تمام جوانب را مورد بررسي قرار دهد. از اين رو فرد مضطرب يا خيلي عجولانه تصميم مي‌گيرد و يا به قدري تصميم گيري را طولاني مي‌کند تا فرصتهاي طلايي را از دست مي‌دهد .




    آشنائي با روال منطقي تصميم گيري:

    تصميم گيري همچون حل يک مساله رياضي از فرمولها و مراحل منظمي تبعيت مي‌کند. آشنائي فرد با روند تصميم گيري منطقي احتمال موفقيت او را در تصميم گيري افزايش خواهد داد. فرد با آگاهي از اينکه روال تصميم گيري او درست است، با قدرت و اعتماد بيشتري عمل خواهد کرد و خواهد توانست تمام جوانب قضيه را مورد بررسي و کنکاش قرار دهد.

    روال منطقي تصميم گيري هرچند از فردي به فرد ديگر مي‌تواند متفاوت باشد، اما از يک اصول کلي تبعيت مي‌کند، که فرد را به نتيجه گيري و اتخاذ تصميم مناسب رهنمون مي‌شود. مباني تصميم گيري: بدون شك، تفاوت بين موفقيت و شكست، اغلب در ميان توانمنديهاي ما براي خوب تصميم گرفتن قرار دارد كه بيشتر اوقات چنين نيست، انســانهاي عاقل و بالغ خوب تصميم مي گيرند، و مردم نابالغ اين گونه نيستند.

    معيارهايي كه یک انسان عاقل همواره براي تصميم گيري در نظر دارد كدامند؟ خیلی ساده و طبيعي در ذهنش دو سوال مطرح می شود:

    الف - آيا اين انتخاب برايم منفعتي دارد؟

    ب – و اگر این تصميم درست است مي توانم انتظار چه منافعي را از آن داشته باشم؟

    اگر اين طرز تلقي درست به نظر مي رسد، نبايد شما را متعجب سازد. همه افراد معقول، این گونه همیشه می اندیشند که می توانند درست تصمیم گیری کنند. بنابراين، ما پس از اين چگونه بايد تصميم گيري کنيم ؟ براي تصميم گيري بر اساس نظام تصميم گيري هفت گام اساسي وجود دارد، من نيز چند ضرب المثل قديمي را كه آموزنده به نظر مي رسند و با آن مرتبط هستند اضافه كرده ام.



    گام اول : تعريف صحيحي از تصميم واقعي که بايد اتخاذ گردد.

    تعريف تصميم اولين و حياتي ترين گام است. برخي تصميمات به اشتباه اتخاذ مي شوند، چراکه در جواب مساله اي غلط اتخاذ مي شوند، به عبارت ديگر صورت مساله اي که طرح شده غلط است. در اين حالت معمولا به جاي علت اصلي، به علائم توجه شده است. برای مثال پیش از آنکه بخواهیم برای خرید خانه اقدام کنیم ، به دنبال خرید مبلمان و پرده مناسب برای آن مکان باشیم.



    گام دوم : درک شرايطي که تصميم در آن شرايط بايد اتخاذ گردد.

    درک شرايط در درک تصميمي که بايد اتخاذ شود و همچنين نيازهاي آن تصميم، حياتي است. شما نمي توانيد شرايط و الزامات را ناديده بگيريد. البته اين مانع از تصميم گيري شما نمي شود، اما تصميم شما اشتباه از آب درمي آيد يا حداقل غير بهينه خواهد بود. در نظر داشته باشيد که اقدام به يک کار، نياز به برنامه ريزي دارد.

    برنامه ريزي نتيجه يک تصميم است. براي اتخاذ تصميم بايد ريسک ناشي از آن را تحليل کرد. براي تحليل ريسک، بايد نيازهاي تصميم خود را بشناسيم و نيازهاي يک تصميم را، شرايط موجود تعيين مي کند. پس از مطرح شدن موضوع براي تصميم گيري، معيارهايي را كه مي خواهيد براساس آن تصميم گيري کنيد را انتخاب كنيد.

    اين وضعيت به شما كمك بيشتري مي كند تا از برخورد ساير موارد که جزء اهداف اصلي شما در موضوع مورد تصميم گيري نمي باشند با معيارهاي شما جلوگيري شود اين اهداف فرعي منجر به بروز خلل و يا انحراف از رسيدن به اهداف اصلي تصميم گيري شما نگردند. به ياد داشته باشيم که اين اهداف اساسي هستند که در فرايند تصميم گيري موثر و حياتي اند، و اهداف فرعي فقط وقتي اهميت دارند که در راستاي رسيدن به اهداف اصلي باشند.





    حقايق را به دست آوريد:

    ما اغلب بر اساس شنيده ها، يا از روي چيزهايي كه مي دانيم حقيقت ندارند، تصميم مي گيريم. تنها اطلاعاتي سودمند و موثر مي باشد كه صحت آن مشخص شده باشد. تحليل بايد بر اساس اطلاعات باشد، نه بر اساس داده ها. نکته مهم اينکه به هنگام تحليل يک مساله بايد توجه داشت که، داده هاي فراوان واطلاعات ضعيف، کارساز نيستند. براي دستيابي به اين گونه اطلاعات كه براي تصميم گيري مورد نياز شما هستند بايد بهاي آن را پرداخت نماييد.

    ضرب المثل: الف- حقايق را به هر قيمتي به دست آوريد.



    دانش، قدرت است.

    با توجه به توضيحات داده شده در تعريف داده و اطلاعات، درمي يابيم که براي تصميم گيري آگاهانه، سطح مناسبي از اطلاعات لازم است. اين همان چيزي است که به تعبير ديگر مي توان آن را دانش ناميد. پس دانش، قدرت است، قدرتي که منجر به اتخاذ تصميمات صحيح مي شود. نکته جالب توجه اينکه دانسته هاي ما، بسيار کمتر از آن است که فکرش را مي کنيم.

    ضرب المثل:

    ب- سرچشمه اعمال هر انسان خردمندي، دانش او است.

    (نظير آن در زبان فارسي: هركه در او جوهر دانايي است // بر همه كاريش توانايي است )



    گام سوم : شناسايي گزينه ها

    منظور از گزينه ها، شيوه هايي است که مي توان براي رسيدن به هدف مورد نظر اتخاذ کرد. به عبارت ديگر، تصميم گيري چيزي نيست جز انتخاب يکي از گزينه ها. در چنين شرايطي شناسايي گزينه ها يا حتي ايجاد گزينه هاي مناسب، خود مي توانند در فرايند تصميم گيري موثر باشند. تحليل درست از شرايط و همچنين وجود خلاقيت فردي مي تواند توانايي لازم براي شناسايي يا ايجاد گزينه هاي مناسب را در يک فرد به وجود آورد. پس از مطرح شدن موضوع تصميم گيري، در نهايت بايد به انتخاب معيارهايي که تصميم گيري بايد براساس آنها انجام پذيرد تا به هدف مورد نظر دست پيدا کرد را انتخاب كنيد.




    تحليل بيش از حد:

    گاهي اوقات به هنگام ايجاد گزينه هاي مناسب به عنوان روش هايي حل يک مشکل، بيش از اندازه به تحليل شرايط مي پردازيم. به عبارت ديگر سطح تحليل بايد متناسب با پيچيدگي هاي تصميم هايي که بايد گرفته شوند مي باشد.

    همواره به خاطر داشته باشيد که براي موضوعات ساده تحليل هاي ساده و براي موضوعات پيچيده تحليل هاي مفصل از شرايط لازم است. نامتناسب بودن اين دو منجر به اتخاذ تصميمات غلط مي شود. چراکه اطلاعات بسيار زياد در مورد يک موضوع ساده تنها چشم انداز را مبهم مي کند. به علاوه افزايش اطلاعات موجب دلگرمي کاذب مي شود و نوعي اعتماد بيش از حد به تصميمات اتخاذ شده ايجاد مي کند. درحالي که اين تصميمات به سادگي ممکن است غلط و ناکارامد باشد.



    گام چهارم : ارزيابي پيامدها

    تصميم گيري اين نيست که ريسک کنيم يا نه؟ بلکه عبارت است از چگونگي انجام خطرهاي منطقي و نحوه ارزيابي اثر آنهاست. البته منطقي بودن در بين سازمانها، افراد و موقعيتهاي مختلف و متفاوت، تعاريف گوناگوني دارد. به طور کلي منطقي بودن اين است که کدام گزينه قابل قبول ترين مجموعه پيامدها رابا توجه به شرايط موجود و اهداف دلخواه ايجاد مي کند و از طرفي ميزان پشيماني ناشي از انجام آن گزينه يا عدم انجام چقدر است؟





    تحليل قياسي در مقابل تحليل استنتاجي :

    براي ارزيابي پيامدهاي ناشي از يک تصميم، مي توان از دو روش براي تحليل استفاده کرد: روش قياسي و روش استنتاجي. تفاوت اين دو روش را با ذکر مثال بيان مي کنيم



    تحليل قياسي :

    - همه قناریها پرواز مي کنند.

    - من يک قناری هستم.

    نتيحه: من مي توانم پروازکنم.



    تحليل استنتاجي:

    - همه پزشکان برای اعزام به ماموریت فراخوانده شده اند .

    -هیچگونه ارتباطی با مطنقه مورد نظر امکان پذیر نمی باشد.

    نتيجه : ممکن است زلزله، آوار یا ریزش کوه اتفاق افتاده باشد يا مي تواند يک عمليات نجات مانند آنچه پس از انفجار يا سونامي به وقوع مي پيوندد، باشد، يا ... .

    تفاوت اين دو نوع تحليل از دو مثال بالا مشخص است. در تحليل قياسي نتيجه تحليل باتوجه به اطلاعات، حتمي است. اما در تحليل استنتاجي، نتيحه تحليل علاوه بر اطلاعات موجود به ساير شرايط نيز بستگي دارد.



    پشيماني:

    پيامدهاي منفي کوتاه مدت و يا دراز مدت ناشي از اتخاذ يک تصميم، پشيماني و در مقابل پيامدهاي مثبت آن منافع ناميده مي شود. تحليل اين که يک تصميم چه نتيجه اي در برخواهد داشت، پشيماني ها و منافع ناشي از آن تصميم را آشکار خواهد ساخت :

    · چه پشيماني هايي از انجام يا عدم انجام اين کار حاصل مي شود؟

    · ميزان پشيماني چقدر است؟

    · چه زماني ممکن چقدر است؟

    · احتمال وقوع آن چقدر است؟

    به عبارت ديگر آيا ضرر ناشي از انجام اين کار رامي توانيم تحمل کنیم يا نه؟

    براي مثال يک خانم سيگاري را در نظر بگيريد که مي خواهد تصميم بگيرد سيگار را ترک کند. اگر از به صورت علمي عمل کند مي تواند منافع و پشيماني هاي ناشي از تصميمش را در جدولي به شکل زير بنويسد و با سبک و سنگين کردن آنها تصميم درست را اتخاذ کند. يعني همان تصميمي که منافع بيشتر و مهمتر و پشيماني کمتر و قابل تحمل تر داشته باشد را اتخاذ کند.



    جرأت و احتياط:

    " يـکـي از گـفــته هاي معروف دونالد ترامپ از اين قـرار است: من فقط تحت تاثير فردي قرار مي گيرم که توانـايي تصميم گرفتن داشته باشد." حتي اگر تصميم عاقلانه اي هم اتخاذ نـشـود حـداقـل ايـن جــرأت را به خرج داده که تصميم بگيرد. بـيـشتر افـراد دانـش درستـي نسـبـت به توانايي هاي خود براي تصميم گرفتن ندارند. تصميم گرفتن داراي معاني ضمني متفاوتي مي باشد.

    ما تصور مي کنيم که تصميم گرفتن تنها در لحظات حساس و مهم زندگي انسان معنا پيدا مي کند و در لحظات کوچک و کم ارزش تر از هيچ شانسي برخوردار نمي باشد. توانايي تصميم گيري و دارا بودن اطمينان خاطر از تصميمات اتخاذ شده از وظايف هر پدر و مادر، کارمند و هر عضو مسوليت پذير جامعه به شمار مي رود. در طول يک روز عادي ما چندين بار با شرايطي مواجه مي شويم که تصميم گيري در آنها لازم است و اين امر مکررا ادامه دارد. ما انتخاب مي کنيم که چه لباسي بر تن کنيم، چه چيزي بخوريم، برنامه روزانه خود را طرح ريزي مي کنيم و ... .

    بسياري از افراد اين امور را ناآگاهانه انجام مي دهند و اصلا متوجه نيستند که در حال تصميم گيري مي باشند. براي عده اي از افراد طريقه تصميم گيري و اعتماد به تصميم هايي که اتخاذ نموده اند، امري غريزي به شمار مي رود. اين دسته از افراد به طور خدادادي از توانايي هاي بالايي در تصميم گيري برخوردار هستند.

    در مقابل بعضي از افراد نيز هستند که به هيچ وجه از توانايي تصميم گيري برخوردار نمي باشند. براي اين دسته از افراد حتي کوچکترين تصميم گيري ها کاري بس دشوار و آزار دهنده به شمار مي رود. جرأت و اعتماد به نفس، شما را به سمت تصميم گيري مي کشد (ترسو هيچگاه برنده نمي شود). احتياط ، شما را به سمت اجتناب از تصميم مي کشد (نادان هميشه عجله مي کند). غلبه يکي از اين دو، درجه بالايي از پشيماني رابه همراه دارد. بهترين حالت اين است که همواره بين اين دو نيرو تعادل بر قرار باشد.



    ارزيابي خطر و ميزان ريسک پذيري:

    ميزان خطر در ارزيابي پيامدهاي يک تصميم، مساله بااهميتي است. در اين مورد دو معيار وجود دارد :

    · مقدار يا اندازه حطر

    · احتمال وقوع خطر

    با بررسي پيامدها و تعيين مقدار و احتمال وقوع خطر در هر يک، مي توانيد تصميم بگيريد که چه اقدامي را انجام دهيد و کدام را انجام ندهيد.


    تحليل ارزش مورد نظر:

    ارزش مورد نظر:

    ارزش مورد نظر سازوکاري براي تحليل رياضي پشيماني است. ارزش موردنظر، مقدار سود يا ضرر ناشي از يک تصميم گيري است و برابراست با «حاصل ضرب احتمال يک نتيجه» در «ارزش آن نتيجه».



    گام پنجم : اولويت بندي گزينه ها

    پس از انجام تحليل و رسيدن به يک سري گزينه ها، بايد يکي از آنها را انتخاب کنيد. حتي اگر گزينۀ «هيچ اقدامي انجام نشود» ، بهترين گزينه باشد، انتخاب آن به عنوان يک تصميم قابل قبول است.

    با اينکه اين مرحله (اولويت بندي گزينه ها و انتخاب يکي از آنها) اصولاً مرحله سختي در تصميم گيري است، ولي به هر حال راههايي براي ساده تر کردن وجود دارد که به آن مي پردازيم. جدول ارزيابي گزينه ها: ابتدا اهداف مورد نظر خود را به ترتيب اولويت تعيين کنيد و سپس ارزش هريک ازآنها رامشخص کنيد. آنگاه هر يک از گزينه هايي را که براي رسيدن به اهداف در نظر گرفته ايد در کناراهداف بنويسيد. احتمال رسيدن به هر هدف رابراي هر يک از گزينه ها تعيين کنيد، با ضرب «ارزش هدف » در « احتمال رسيدن به هدف » هر گزينه، «ارزش احتمالي» آن گزينه بدست مي آيد. بررسي کنيد که «ارزش احتمالي» کدام گزينه بيشتر از بقيه است.

    آنکه بيشترين عدد را به خود اختصاص داد گزينه اي است که براي رسيدن به اهداف بايد آن را انتخاب کنيد. براي روشن تر شدن موضوع، ترسيم جدول زير مي تواند به شما کمک کند. فرض کنيد برنامه اي در پيش است که در آن به دنبال اهداف هستيم، اين اهداف را (الف، ب، ج، د، ي) نامگذاري کرده ايم و براي هر يک به ترتيب ارزش هاي 1تا 5 را تعيين نموده ايم.

    (يعني رسيدن به هدف الف 5 واحد ارزش دارد و رسيدن به هدف ب، 4 واحد و همينطور تا آخر) از طرفي احتمال اينکه گزينه اول به هدف الف منجر شود، %50 است. بنابراين ارزش گزينه 5/2 خواهد بود. به همين ترتيب اعداد مربوط به ساير گزينه ها و اهداف را هم بدست مي آوريم. درنهايت مجموع ارزشهاي احتمالي رابراي هر گزينه محاسبه مي کنيم، و در پايان مشاهده مي شود که گزينه 3 بهترين امتياز را کسب کرده و لذا گزينه مناسب براي رسيدن به هدف است.




    فوريت / اهميت :

    در تصميم گيريها، اين يک امر حياتي است که بين « فوريت» و «اهميت » يک گزينه، توازن برقرار شود. موضوعات با فوريت زياد و اهميت کم، بهتر است سريعتر انجام شوند تا وقت کمتري صرف آنها گردد. عکس اين حالت نيز صادق است. يعني موضوعات با اهميت بيشتر و فوريت کمتر، به توجه بيشتري نياز دارند.


    گام ششم : بازنگري تصميم پس از تصميم گيري

    بازنگري تصميم پس از تصميم گيري، در برخي از مراحل بايد آن را بازنگري کنيد. بازنگري کلي روندي است که منجر به اتخاذ آن تصميم شده است مي تواند احتمال خطا را حتي الامکان کاهش دهد. اين کار به نوعي غلط گيري يا ويراستاري پس از نگارش يک متن شبيه است. يک روش خوب براي بازنگري تصميمات اين است که تصميمات توسط يک فرد ديگر که در تصميم گيري نقش نداشته بازنگري شوند. بدين ترتيب از ديدگاهي متفاوت به مساله نگريسته مي شود.


    گام هفتم : اقدام براي انجام تصميم هنگامي که تصميم گرفته مي شود، بايد اجراشود.

    به عبارت ديگر يک اتفاقي بايد رخ بدهد. اولين کاري که بايد براي اقدام به اجراي يک تصميم انجام گيرد، برنامه ريزي است. نقطه شروع و نقطه پاياني و زمان هر يک از آنها را بايد مشخص کنيد و سپس يکي يکي اقدامات لازم را به مرحل اجرا درآوريد.



    پشتوانه هاي اجراي يک تصميم

    يکي از بزرگترين مشکلات براي اجراي يک تصميم اين است که عوامل موثر در اجراي آن، در مسير اجراي تصميم قرار نمي گيرند. براي مثال پدر خانواده پس از سنجيدن همه جوانب و بارعايت تمامي اصول اتخاذ يک تصميم درست، تصميم مي گيرد که محل سکونت خانواده را به شهر يا کشور ديگري منتقل کند ولي در قدم آخر براي اجراي اين تصميم به مشکل برمي خورد. چرا که افراد مرتبط با اين تصميم (يعني اعضاي خانواده) با او همراهي نمي کنند. مشکل در کجاست؟ اهداف، تنظيم شده و برنامه مشخص است اما ذي نفعان تصميم در تدوين آن دخالت داده نشده بودند و علايق آنها در نظر گرفته نشده بود. چنين تصميماتي از ضمانت اجرايي برخوردار نيستند.



    راهبردهاي عملي براي افزايش قدرت تصميم گيري :

    1. اعتماد به نفس داشته باشيد. براي اين کار پيروزيهاي قبلي خود و توانايي‌هاي خود را همواره مد نظر داشته باشيد.

    2. علائم و ناراحتيهاي خود را که در قدرت تصميم گيري شما دخالت مي‌کنند، بشناسيد و تلاش کنيد آنها را رفع کنيد.

    3. تغذيه مناسب داشته باشيد. تغذيه مناسب با افزايش قواي ذهني، در تمام زمينه‌هاي ذهني قدرت شما را بالا خواهد برد.

    4. معلومات خود را افزايش دهيد. افزايش معلومات هم در مسائلي که در حال حاضر بايد برايشان تصميم گيري کنيد، لازم است و هم در افزايش معلومات به صورت کلّي و روزانه در موارد مختلف مدنظرمي باشد.

    5. وقت و برنامه خود را به گونه اي تنظيم کنيد که براي مسائل غير منتظره و ناگهاني زمان کافي براي تصميم گيري داشته باشيد: - وقتي كه در وضعيت احساسي و هيجاني خيلي شديد هستيد و يا بسيار بی حوصله هستيد، تصميم گيري نكنيد. همچنين اجازه ندهيد تا ديگران، شما را در تصميمات مهم تحت فشار قرار دهند. زيرا، در اين صورت شما پس از اقدام دچار احساس گناه مي شويد، مخصوصاً زماني كه تصميم شما اشتباه باشد، شما عليه آن شخص، موضع خصمانه اي خواهيد داشت.

    - انسان خردمند به مشكلات پيش روي خود توجه دارد وخود را براي رويارويي آماده مي سازد.

    در زبان فارسي: مشكلي نيست كه آسان نشود مرد بايد كه هراسان نشود.

    6. در حين تصميم گيري، تلاش کنيد موضوع را از جنبه‌هاي مختلف بنگريد و به ابعاد مختلف آن پي ببريد.

    7. از افراد آشنا به موضوع حتماً کمک بگيريد و با آنها مشورت كنيد: ما به طور طبيعي در اخذ مشورت مقاومت مي كنيم. زيرا اين عمل يعني دريـــافت مشورت را با ضعف خودمان برابر مي دانيم. از اتهام ناداني و ناتواني نترسيد، از آن بترسيد که بدون مشورت امکان دارد تصميمي که اتخاذ مي کنيد اشتباه باشد و ناچار به دوباره کاري گرديد.


    · خودداري از مشورت، طرحهاي شما را با شكست مواجه مي سازد. اما مشورت با تعداد زيادي مشاور موجب موفقيت شما است.

    در زبان فارسي: ضرب المثل: مشورت ادراك و هوشياري دهد // عقل ها را عقل ها ياري دهد

    · كسي كه خود را دانا مي داند، احمق است.

    در زبان فارسي: هركه ابله تر بود به خويشتن نيكوگمان تر باشد. · ترس انسانها دام آنهاست.

    در زبان فارسي: ترس برادر مرگ است.



    8. هزينه ها را به حساب آوريد: مشكل تصميمات با پرداخت بهاي آنها شروع مي شود. كارها را درست انجام دهيد و ارزش و احترام خود را در مقابل بهاي آن كارها صرف نظر از فرصتهاي از دست رفته، محبوبيت، و يا ضايع شدن حفظ كنيد. شما بهاي تصميمات را اكنون و يا بعداً پرداخت خواهيدكرد، و اين پرداخت حتمي است. بنابراين، قبل از اتخاذ تصميم به هزينه آن توجه داشته باشيد.

    · شتاب زدگي در انجام امور، براي انسان همچون دام است و پشيماني به بار مي آورد.

    در زبان فارسي: چرا عاقل كند كاري كه باز آرد پشيماني.

    9. همواره به ياد داشته باشيم که در اکثر انتخابهاي ما، انتخاب کامل و بدون عيب و نقصي وجود ندارد و هر انتخاب ما متضمن از دست دادن امتيازاتي است که ديگر انتخابها مي‌توانستند داشته باشند. به عبارتي تصميم گيري بر اساس بيشترين امتياز و کمترين احتمال شکست انجام مي‌شود.

    10. از يک نظم منطقي براي تصميم گيري استفاده کنيد. به عنوان نمونه مي‌توانيد جوانب مختلف تصميمتان را بررسي کنيد، دلايل مخالفت و موافقت خود را براي هر يک از آنها يادداشت کنيد. به اين ترتيب و با اولويت بندي و امتياز دادن به زمينه‌هايي که با آنها موافق هستيد، تصميمي را اتخاذ کنيد که کمترين شکست و بيشترين احتمال پيروزي را به همراه داشته باشد.

    11. مصمم باشيد. وقتي كه همه اطلاعات موردنياز را براي يك تصميم گيري دراختيار داريد و اگر شما رهبري را به عهده داريد، تأخير بي مورد در تصميم گيري جايز نيست، چون اين تأخير موجب مي شود تا شما اعتماد به نفس، توانايي و شجاعت خود را براي اقدام در زمان مناسب از دست بدهيد.


    علائم عدم توانايي در تصميم گيري:

    معمولا به کودکاني که خود را درگير تصميم گيري مي نمايند، برچسب ايرادگير مي چسبانيم و تصور مي کنيم که نگهداري از اين کودکان به اين دليل که فقط به دنبال جلب توجه بزرگترها هستند، اندکي مشکل به نظر مي رسد. در حالي که لازم است پدر و مادرها کمي نگران فرزنداني باشند که حتي توانايي ندارند، نهار مورد علاقه شان را انتخاب کنند و يا نمي دانند در کدام قسمت از ماشين بنشينند. نامطمئن بودن کودکان در تصميم گيري و دمدمي مزاج بودن آنها باعث عصبانیت مربیان و معلم ها می شود.

    بعضي از کودکان هستند که حتي نمي دانند بايد با کدام اسباب بازي يا دوست خود مي خواهند بازي کنند و ياوقتي بزرگتر مي شوند نمي دانند بايد با کدام مداد بنويسند و يا مي خواهند چه کتابي را بخوانند.بسياري از جوانان و حتي بزرگسالان در نحوه دکوراسیون اتاق و یا چيدمان مبلمان منزل با مشکل مواجه هستند، براي خريد يک جفت کفش ساعتها و چه بسا روزها وقت صرف مي کنند و در آخر هم به نتيجه دلخواه خود نمي رسند.

    اين در حالي است که سايرين تصميمات مهمي را در مورد زندگي جوامع بشري اتخاذ مي کنند. معمولا افرادي که به عدم توانايي در تصميم گيري دچار هستند تا سنين بزرگسالي متوجه اين معضل نمي شوند و تصور مي کنند که فقط توانايي رسيدن به آرزوهايشان را ندارند.

    محيط اطراف عامل مهمي در تصميم گيري به شمار مي رود به اين دليل که توانايي تصميم گيري معمولا جزء خصوصيات ذاتي انسان ها به شمار نمي رود، ما بايد به فرزندان خود آموزش دهيم که چگونه مي توانند خود را با شرايط مختلف سازگار کنند و ارزيابي درستي از آنها داشته باشند. آنها بايد بتوانند نيازهاي خود و تصميم مورد نظرشان را تشخيص دهند و قادر باشند تا از ميان چند گزينه معقول ترين را انتخاب کنند.نبايد تصميم هاي کودکان در خانه صرفاً به انتخاب نوع غذا، لباس و اسباب بازي آنها محدود شود. اگر بتوانيم اين گزينه ها را افزايش دهيم، قطعاً حس کنجكاوي آنها را تحريک نموده ايم که باعث کسب تجربه هاي ناشناخته در کارهاي مختلف توسط کودک مي شود، در نتيجه اعتماد به نفس در تصميم گيري را در آنها افزايش داده ايم.

    کودکي که نمي تواند در مورد صبحانه اش تصميم بگيرد، به طور قطع در آينده با مشکل مواجه خواهد شد. او نمي تواند از بين کره، پنير و مربّا يکي را انتخاب کند پس در آينده چگونه مي خواهد در مواجهه با مشکلات زندگي جان سالم به در برد.

    با فراهم آوردن راهنمايي هاي آموزنده، حق انتخاب هاي سازنده، و شرايط منطقي شما مي توانيد قدرت تصميم گيري در فرزندان خود را افزايش دهيد. با شروع کردن انتخاب هايي نظير غذاي مورد علاقه براي صبحانه و يا لباس مورد علاقه براي رفتن به مدرسه، کودک شما کم کم با مقوله تصميم گيري آشنا مي گردد و رفته رفته با آن مانوس می شود. پيشنهاد کردن چند غذا، لباس و يا کتاب مختلف کودک را هدفمند مي سازد و از رويارويي با چند گزينه مختلف احساس سردرگمي نمي کند.

    شايد ترغیب کردن کودکان به سوی تصميم گيري کردن برای اولین بار اندکي دشوار به نظر برسد، اما بايد سعي کنيد که آنها را وادار به اين کار کنيد. چند لباس مختلف را پيش روي او قرار دهيد و سپس سعي کنيد که او را ناخوداگاه به تصميم گيري وادار کنيد. او مي تواند هر کدام از لباس ها را که نمي پسندد به ترتيب از دور خارج کند تا به هدف موردنظر دست پيدا کند، و يا مي تواند ويژگي هاي لباس مورد علاقه اش را مطرح کند تا از اين طريق سريعتر به نتيجه پاياني نزديک شود.

    اگر کودک شما تصميم خطرناک و مخربي را گرفت او را محدود نکنيد. اجازه دهيد با عواقب احتمالي آن روبرو شود. اگر تصميم گرفت که به دليل سير شدن بقيه غذايش را نخورد، پس بنابراين جايي براي دسر و شیرینی هم نخواهد داشت. اگر لباس مورد علاقه برادرش را بر تن مي کند، بايد خودش آن را بشويد و از اين بابت از برادرش عذرخواهي هم بکند.



    افزايش اعتماد به نفس :

    يکي از مهمترين نکات در هنگام تصميم گيري، داشتن اعتماد به نفس بالا است. اگر فرزند شما به توانايي هايش در مورد کاري که انجام مي دهد، اطمينان نداشته باشد، هيچ گاه قادر نخواهد بود که به منظور تصميم گيري مسائل مختلف را مو شکافي کند.

    - بايد از توانايي هاي کودک خود پشتيباني کنيد و او را به خاطر تصميم گيري هايش تشويق نماييد؛ چنين کارهايي به عنوان ابزاري براي بالا بردن اعتماد و اطمينان در کودک شناخته مي شوند.عباراتي نظير "انتخاب بلوز آبي با راه راه های سفید رنگش با شلوار جین کار بي نظيري بود" يا "انتخاب نیمرو و آب پرتقال براي صبحانه واقعا عاليه" اطمينان خاطر دوباره اي را در ذهنشان بيدار مي سازد که آري، آنها هم قادر به تصميم گيري هستند.



    - تمرين و تکرار:

    اگر مي خواهيد فرزندانتان کاملا مستقل باشند، بايد به آنها اجازه داده شود که تصميمات مختلفي در مورد موضوعات متفاوت بگيرند. يک فرد کم سن و سال بايد بتواند براي خودش تصميم گيري کند که چه زماني در داخل حياط بازي کند، براي صبحانه چه بخورد و يا امروز چه لباسي را براي رفتن به مهماني بپوشد و ... همه اينها تصميماتي هستند که کودکان در سنين پايين تر مي توانند اتخاذ کنند، که اين کارها به نوبه خود پايه تصميم هاي مهم تري را که او قرار است در آينده براي زندگيش بگيرد را طرح ريزي مي کنند.

    براي کودکان خاطر نشان سازيد که سوال کردن و کمک خواستن در مواقع حساس بلامانع است. اما در عين حال بايد تنها بر اساس عقايد و اعتقادات خود عمل کند. برايشان روشن کنيد که هر روز تصميم هاي زيادي مي گيرند و تمام آن تصميم ها به عنوان تمريناتي براي آمادگي آنها، جهت اخذ تصميم گيريهاي مهمتر که در آينده مورد نياز آنهاست، به شمار مي روند.



    - انتقاد مکرر :

    زماني که کودک در نهایت تصميم خود را مي گيرد و براي بيان آن از سمت اتاقش به سوي شما مي آيد، اگر مکررا از او ايراد بگيريد و کارهايش را به چشم يک منتقد نگاه کنيد، قطعا اعتماد به نفس خود را از دست مي دهد و شما نيز از هدف اصلي خود که همان ايجاد اطمينان در تصميم گيري است، دور خواهيد شد.

    به نقاط مثبت تصميم او نگاه کنيد، و انگشت خود را فقط بر روي اشکالات و کاستي هاي قضيه نگذاريد. از عباراتي از اين دست استفاده کنيد " نظر فرزند عزیزمن درمورد يک انتخاب ديگر چيست ؟" يا " عزیزم می خواهی با هم یک انتخاب مشترک هم داشته باشيم" او را به خاطر تصميمش تشويق کنيد، اما در عين حال زيرکانه او را به سمت انتخاب مجدد رهنمون سازيد.



    تصميم گيري بر اساس آمار و ارقام:

    منابع مختلفي با موضوعات مرتبط با شرایط تحقیق جهت تصمیم گیری ما بر روي اينترنت، با ارائه آمار و ارقام، به صورت روزانه، هفتگي، ماهانه و يا فصلي و سالانه منتشر مي شوند. مطالعه، بررسي و تجزيه و تحليل اين آمار و ارقام و نيز بررسي و تجزيه و تحليل موضع تصمیم گیری فرد به عهده اوست تا با آگاهی بیشتر تصمیم گیری کند. اما كدام آمار و ارقام را بايد مورد توجه و عنايت قرار داد؟ بر اساس آنها چه تصميمي بايد گرفت؟

    رسيدن به يك تركيب مناسب و منحصر به فرد يعني انتخاب منابع تصمیم گیری در حد توان شما و اعتماد كردن به تركيبي از آنها و آمار و اطلاعاتي كه در اختيارتان قرار مي دهند و اتخاذ يك تصميم منحصر به فرد و در نهايت اجراي آن با پذيرفتن همه مسئوليت هاي مرتبط با آن.

    لزوماً آمار و ارقام و منابع اطلاعاتي مختلف نبايد تصميمي را به ما ديكته كنند، اين ما هستيم كه با يافتن يك تركيب مناسب و منحصر به فرد و با توجه به موضوع مطرح شده، آمار و ارقام را مورد تجزيه و تحليل قرار مي دهيم و در نهايت بر اساس آنها، براي گام هاي بعدي تصميم گيري مي كنيم.

    پس هفت گام اساسي را براي اتخاذ هر تصميم درست و منطقي را هنگام هر تصمیم گیری در زندگی مد نظر داشته باشید.



    منبع: (The Decision Making Pocketbook by Neil Russel Jones (hardback ,2000

    اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَخْشَاكَ كَأَنِّي أَرَاكَ وَ أَسْعِدْنِي بِتَقْوَاكَ
    مجلـــه رویش ذهــن


  2. 2 کاربر از پست مفید نارون1 سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خبر: ساخت یک نی با قابلیت تصفیه آب نوشیدنی طبیعت
    توسط Almas Parsi در انجمن اخبار علمی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 15th March 2014, 10:53 AM
  2. بطری هایی با قابلیت تصفیه فوری آب شیرین!
    توسط RAHA.G در انجمن شیمی عمومی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 15th March 2014, 10:05 AM
  3. بحث: تصمیم گیری و مدیریت علوی
    توسط atrak66 در انجمن بحث و پرسش مدیریتی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 25th February 2010, 11:09 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •