«نصرت خراسانی» استاد شاعرانی مانند بهار و فرخ در چنین روزی از دیار فانی به دیار باقی شتافت.

امروز 15 تیرماه سالروز درگذشت «نصرت خراسانی» است که در 85 سالگی این شاعر آیینی جان به جان آفرین تسلیم کرد و در حرم ملکوتی علی بن موسی الرضا آرام گرفت.

میرزا عبدالحسین‌خان نصرت خراسانی، مشهور به منشی‌باشی و متخلص به «نصرت»، فرزند میرزاحسن در سال 1251 هـ . ش در اصفهان تولید یافت.

در هفت سالگی با خانواده‌اش به نزد پدر که در مشهد مأموریت داشت، رفت و پس از تحصیلات مقدماتی صرف و نحو، به آموختن فقه از میرزا حبیب شهیدی، کلام از ملا محمدصادق حکمی و حکمت از میرزا محمدعلی فاضل معروف پرداخت.برخی بزرگان ادب مانند ملک‌الشعرای بهار و فرخ از شاگردان او بودند و در ضمن در خدمات دولتی نیز شرکت داشت.

از آثار او می‌توان به دیوان اشعار عبدالحسین‌خان منشی‌باشی نصرت خراسانی (به همت و مقدمه‌ عبدالرضا نصرت «ساغر» و مقدمه مؤید ثابتی، 1347 هـ‌ . ش)، مثنوی فروزنده (بر وزن حدیقه سنایی، 1331هـ . ش)، فرازنده (ردّ فرقه بهاییّت)، جامع المتفرّقات (به سبک کشکول شیخ بهایی) و شرح شعرای هفت‌گانه عرب (از بین رفته است) اشاره کرد.

در شعری از این شاعر در ستایش حضرت ولی عصر (عج) می‌خوانیم:

حافظ دین
ورنبی رفت و گر ولی شد غیب
سر نبرده خدایشان در جیب
حق نهان است و فاش در مردم
هم‌چنین حجّت دوازدهم
هست در غیبت الهیت
فارغ از اسم و رسم و ماهیت
آن که او نایب خدا باشد
دیر اگر پاید او، روا باشد
آن که بخشد حیات و بستاند،
حفظ تن را چگونه نتواند؟
قائم است ار به حفظ خویش رواست
آن که فرمان روای ارض و سماست
در همه حال حافظ دین است
صفت جانشین حق این است
نام‌های خدای را یکسر
هست البته در جهان، مظهر
نیست اسم خدا، رسول و نبی
وین دو از از مظهریّتند آبی
لاجرم گیتی از نبیّ و رسول
گر بوَد خالی آن معقول
هست یک نام حضرت ازلی
شهره اندر زبان شرع، ولی
پس زمین را ولی بود ناچار
مظهر اسم یا ولیّ الدّار


​برداشت از: فارس