«« تو را آنقدر دوست دارم »»
تو را آنقدر دوست دارم ----- که دردت را همی خواهم
تو را آنقدر دوست دارم ----- که وصلت از خدا خواهم
***
تو را آنقدر دوست دارم ----- که روزم با تو آغازم
تو را آنقدر دوست دارم ----- که شب ها با تو من خوابم
***
تو را آنقدر دوست دارم ----- که گوئی عالمی دارم
تو را آنقدر دوست دارم ----- که گوئی ماتمی دارم
***
تو را آنقدر دوست دارم ----- که با تو من بهشت خواهم
تو را آنقدر دوست دارم ----- که بی تو من غمی دارم
***
تو را آنقدر دوست دارم ----- که غم ها را به جان دادم
تو را آنقدر دوست دارم ----- که دوری را به خود دادم
***
تو را آنقدر دوست دارم ----- که دریا ها ، همی ، داند
تو را آنقدر دوست دارم ----- که صحراها ، نمی داند
***
تو را آنقدر دوست دارم ----- که ماه شبها می داند
تو را آنقدر دوست دارم ----- که خورشید زمان داند
***
تو را آنقدر دوست دارم ----- که در یادم توئی ، جانم
تو را آنقدر دوست دارم ----- که در جانم شدی ، جانم
***
تو را آنقدر دوست دارم ----- که عشق را لایقت دانم
تو را آنقدر دوست دارم ----- که عشق را دوست می دارم
***
تو را آنقدر دوست دارم ----- که شادی را ز تو خواهم
تو را آنقدر دوست دارم ----- که اشکم را ز تو دانم
***
تو را آنقدر دوست دارم ----- که گر، دانی شوی غره
تو را آنقدر دوست دارم ----- که گر خواهی ، شوم گریه
***
تو را آنقدر دوست دارم ----- تو را آنقدر دوست دارم
که ترسم تو بدانی و ----- شوم رنجور و دل خسته
***
تو را آنقدر دوست دارم ----- که بر لب من تو را خواهم
تو را آنقدر دوست دارم ----- که در دل هم ، تو را خواهم
***
تو را آنقدر دوست دارم ----- که شعرم را ز تو دانم
تو را آنقدر دوست دارم ----- که حِسم ، از تو می دانم
***
تو را آنقدر دوست دارم ----- جهان را از تو می خواهم
تو را آنقدر دوست دارم ----- جهان را از تو می دانم
***
تو را آنقدر دوست دارم ----- که دوری را به اشک بازم
تو را آنقدر دوست دارم ----- که روزی را به صبر خواهم
***
تو را آنقدر دوست دارم ----- که جانم را به تو بازم
تو را آنقدر دوست دارم ----- که قلبم را به تو دادم
تو را آنقدر دوست دارم
تو را آنقدر دوست دارم
سروده ای از جهان
علاقه مندی ها (Bookmarks)