دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7

موضوع: موفقیت عادلانه(عادل چگونه فردوسی پور شد؟!)

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    C@/\/\P\/T(-R
    نوشته ها
    1,138
    ارسال تشکر
    8,061
    دریافت تشکر: 4,739
    قدرت امتیاز دهی
    7121
    Array
    Outta_Breathe1020's: جدید59

    پیش فرض موفقیت عادلانه(عادل چگونه فردوسی پور شد؟!)


    «زندگي، جنگ و ديگر هيچ» بخشي از عنوان کتاب مشهور «اوريانا فالاچي» است. براي من معادل واژه زندگي در اين نام زيبا، فوتبال است؛ فوتبال يعني زندگي. روزي که يک اتفاق فوتبالي نيفتد، معناي يک روز نافرجام را دارد...



    انگار خورشيد مثل هميشه غروب نمي‌کند! خلاء فوتبالي، يکي از دردهاي مشترک عاشقان فوتبال است که شايد بسياري از خوانندگان اين کتاب هم آن را تجربه کرده باشند و تابستان 88 گريبان مرا هم گرفت. مصدوميت‌هاي پي در پي در فوتبال که خانه‌نشينم کرده بود؛ حذف تراژيک تيم ملي از جام جهاني، تعطيلي تابستاني ليگ‌هاي اروپا، تمام شدن ليگ فوتبال ايران و به پايان رسيدن يک دهه از برنامه90. تماشا نکردن و گزارش نکردن و پابه توپ نشدن، اين خلاء را دوچندان مي‌کرد. در اين روزهاي بي‌فوتبال، فيبرهاي نوري به کمکم آمدند و در اينترنت نام کتاب‌هاي فوتبالي را جست و جو کردم.»*
    فکر مي‌کنيد جز «عادل فردوسي‌پور» چه کسي مي‌تواند گوينده اين جمله‌ها باشد؛ کسي که پايه پرطرفدارترين برنامه فوتبالي را در تلويزيون گذاشت و با اطلاعاتش در درجه اول، لحن حرف?زدنش در درجه دوم، با صداقتش در درجه سوم و بعد با حرکات محيرالعقولش در درجه چهارم توانست جمعيت بزرگي را طرفدار برنامه‌اش کند و خودش را به محبوبيتي هم‌تراز سوپراستارها برساند! فردوسي‌پور چگونه به اين موقعيت رسيد؟ چگونه موفق شد؟ شما او را چقدر موفق مي‌دانيد؟ اين سوال‌هايي بود که در «ميزگرد موفقيت» اين هفته از کارشناسان حوزه‌هاي مختلف پرسيده‌ايم و البته به قول خود عادل فردوسي‌پور: «قضاوت با شماست.»

    * از مقدمه کتاب «فوتبال عليه سياست» ترجمه عادل فردوسي‌پور
    فريدون صديقي روزنامه‌نگار پيشکسوت و کارشناس رسانه:
    فردوسي‌پور؛ يوزپلنگي با عينك ذره‌بيني
    سارا
    جمال آبادي

    شمرده‌شمرده و آرام صحبت مي‌کند. کلمات را گويا مزه‌مزه و بعد ادايشان مي‌کند، هر کلمه‌اي با طعم و مزه و البته اجراي خاص خودش؛ دست‌هايش را هم با آنها هماهنگ مي‌کند، گويا کلمات را رهبري مي‌کند که کجاي ذهن قرار بگيرند. سال‌هاست قلم زده و قلم بر خطاهاي خبرنگارانش کشيده؛ پاي تخته ايستاده و از چگونه گفتن و چگونه نوشتن براي دانشجويانش گفته است. فريدون صديقي، قريب

    40 سال سابقه روزنامه‌نگاري و 25 سال تدريس در اين حوزه دارد. او که در شکل‌گيري ده‌ها روزنامه و مجله سهم داشته، طي اين سال‌ها هميشه نگاهش تازه بوده، حرف‌هايش تازه و لحن صدايش آنقدر گيراست که صبح سه‌شنبه تو را که تا ديروقت پاي تلويزيون و برنامه 90 بوده‌اي، از خواب‌آلودگي بيرون مي‌آورد. هميشه مشوق بوده و تاثيرگذار اما بي‌هيچ هياهويي؛ آنقدر که اگر دقت نکنيد، او را ميان جمعيت به پيشواز رفته «اصغر فرهادي» بعد از گرفتن اسکار نمي‌بينيد و نمي‌شنويد که همين چند وقت پيش دردي در قلبش پيچيده و...


    با فريدون صديقي که عاشق و پيگير سينما و ادبيات و البته «فوتبال» است و سال‌هاست «90» را مي‌بيند، درباره عادل فردوسي‌پور- نه فقط از منظر يک مخاطب ساده، که از نظر يک اهل رسانه پيشکسوت- گفت‌وگو كرده‌ايم؛ کسي که به نظر او فردوسي‌پور «يك يوزپلنگ با عينك ذره‌بيني و يك پديده است» اما پديده‌اي که «کلمات را مي‌جود، عجول و شتاب‌زده است».


    سلامت: شما چه مدت است که برنامه 90 را دنبال مي‌کنيد؟

    نمي‌توانم بگويم از اولين هفته‌ها، اما از وقتي که برنامه فرم و مخاطب پيدا کرد؛ بيننده‌اش بوده‌ام تا همين حالا!


    سلامت: چرا؟

    به دو دليل! يکي اينکه من اصولا فوتبال را دنبال مي‌کنم و دوم اينکه نگاهي که فردوسي‌پور به فوتبال داشت و فضا و موقعيتي که در برنامه‌اش ساخته بود با برنامه‌هاي قبلي تفاوت داشت.


    سلامت: اين تفاوت در چه مواردي بود؟

    اول از همه، تفاوت در شخصيت عادل فردوسي‌پور بود. جواني كه حافظه خوب، اطلاعات خيلي خوب ورزشي و به‌ويژه فوتبالي و سر و شکل و ادبياتي متمايز از ديگران داشت و به تدريج با پختگي در اجرا به شناخت از مخاطب در مناسبت‌هاي اجتماعي رسيد. استمرار برنامه به دانش‌افزايي مخاطب از فوتبال و قوانين آن كمك و با تامل در برخي از عطف‌هاي ورزشي و اجتماعي، اعتماد ميليون‌ها‌ بيننده را جلب كرد.


    سلامت: جز حافظه خوب و اعتماد‌سازي؛ فکر مي‌کنيد چه ويژگي‌هاي ديگري او را متمايز مي‌كند؟

    يکي از رازهاي موفقيت او آشنايي با مديوم سينماست. آشنايي با سينما كه يک پرده عريض و يک لانگ‌شات است، نگاه بصري او را تغيير داده و فردوسي‌پور را مجهز به شناخت رسانه ديگري کرده که گرم‌تر و تاثير‌گذارتر از فوتبال است. همين‌طور به زبان انگليسي مسلط است. اين عوامل همواره دريچه‌اي تازه روي بيننده باز مي‌کند كه چندوجهي ببيند. فردوسي‌پور ذهني رياضي و سيستمي دارد و اگر دقت کنيد، مي‌بينيد با اعداد خيلي خوب بازي مي‌کند و مي‌تواند خيلي سريع حساب و کتاب کند و واکنش‌هاي سريع و عالي داشته باشد كه اينها براي او موهبتي است، خصوصا سريع‌الانتقال بودن و حافظه خوب داشتن و باهوش بودن!


    سلامت: پس خيلي از موفقيت‌هايش را مديون هوش‌اش است؟

    نه فقط به‌دليل هوش رياضي، او هوش عاطفي بالايي هم دارد که به او کمک مي‌کند راحت با ديگران ارتباط برقرار کند و عکس‌العمل نشان دهد. فردوسي‌پور آدم باهوشي است و مي‌تواند خوب تحليل كند و همواره زاويه تازه‌اي در برابر مخاطب نوجوان و جوان برنامه بگشايد.


    سلامت: در اين سال‌ها فقط فردوسي‌پور اين استعداد و توانايي را داشته كه موفق شده است؟

    نه، متاسفانه به نظر مي‌رسد راديو و تلويزيون دوست دارند فقط نيروهاي متوسط در آنها حضور پايدار داشته باشند و نمي‌خواهند چهره‌هاي مطرح و آرتيست داشته باشند. آدم‌هايي بودند که تا حدودي اين ظرفيت را داشتند اما سوختند چون يا خودشان کم‌ظرفيت بودند يا به‌دليل مصرف‌شدن در موارد بي‌ربط با موضوعشان سوختند. مثلا من نمي‌دانم مصاحبه‌كننده مسلطي مثل آقاي «حيدري» که کارش را بلد بود و سر جاي خودش بود چرا در موقعيت‌هايي قرار گرفت كه جايگاهش را از دست داد! از طرف ديگر گاه حساسيت موضوع‌ها اين اجازه را به ديگران نداد تا ديده شوند به هر حال فوتبال يک موضوع حداقلي؛ سرگرمي و تفنني است و نياز اصلي جامعه نيست و خط‌قرمزهايش عقب‌تر از موضوع‌هاي ديگر است. شما در حوزه سرگرمي و فوتبال مي‌تواني به فلان مربي بگويي مقصر است اما نمي‌تواني در فروريختن خانه‌هاي يک منطقه به‌دليل زلزله مستقيما به فلان مسوول بگويي تو مقصر هستي! پس يکي از دلايل موفقيت فردوسي‌پور موضوع کار اوست که نرم‌تر است، بيشتر تحمل مي‌شوند و به خورد و خوراک و سياست كاري ندارد. حتي سينما هم نيست كه مثل برنامه هفت تغيير كند. همچنين فردوسي‌پور آرتيست است، بازيگر است اما اداي بازيگرها را مثل بعضي مجري‌هاي لوس درنمي‌آورد؛ او خودش است.


    سلامت:
    اگر بخواهيم يک جمع‌بندي داشته باشيم به عادل فردوسي‌پور چه نمره‌اي مي‌دهيد؟

    هر رسانه‌اي با مخاطب معني پيدا مي‌کند و اگر برنامه‌اي مخاطب چند ده ميليوني دارد يعني موفق است و نمره‌اش 20 است
    . عادل فردوسي‌پور يک جمعيت همگرا را براي برنامه‌اش تعريف کرده که نقطه کانوني مشترکي به نام رازگشايي از پوشيده و پنهان‌‌هاي فوتبال دارند. 90 برنامه‌اي است پر کشش که خيلي هم دراماتيزه است، يعني داستان دارد، شخصيت اصلي دارد، شخصيت فرعي، تعليق،‌ گره‌افكني، گره‌گشايي و پايان‌بندي دارد. به‌طوري كه احساس مي‌کني اگر صحنه را ترك كني و دنبال ميوه سريخچال بروي، چيزهايي را از دست داده‌اي بنابراين بايد به اين برنامه نمره 20 داد.

    سلامت: 20 را به برنامه داديد؛ اين نمره را به فردوسي‌پور هم مي‌دهيد؟

    عادل فردوسي‌پور شبيه نسل خودش است؛ سريع و پرشتاب، کمتر مکث مي‌کند و انتظار دارد با گفتن يک جمله شما 30 جمله بعدي را بفهميد. او عجول و كم‌حوصله است و در ميان حرف ديگران مي‌پرد که کار خيلي غلطي است. چه از نظر مباني رسانه‌اي و چه از نظر رفتاري و اين كار باعث مي‌شود پاسخ طرف مقابل کامل نشود يا گاهي بدون اينکه پاسخي گرفته باشد، تماس تلفني را قطع مي‌کند و انگار يادش مي‌رود مخاطبي داشته است. گاهي هم به موضوعاتي که کمتر اهميت دارند، بيش از حد مي‌پردازد. البته او با روان‌شناسي مخاطب آشناست، مثلا مي‌داند براي اينكه علي دايي يا مايلي‌كهن حرف بزنند بايد آنها را عصباني كرد. گرچه در مواردي مصاحبه‌كردن را با بازجويي‌كردن اشتباه مي‌گيرد، مصاحبه‌كننده بازجو نيست و نبايد به مصاحبه‌شونده بي‌احترامي كرد. اشكال ديگر او اين است كه كلمات و گاه جملات را نامفهوم بيان مي‌كند.


    سلامت: منظورتان سريع و پرشتاب حرف‌زدنش است؟

    بله، انگار سيب‌زميني داغ در دهانش است؛ جويده‌جويده حرف مي‌زند و کلمات را ناتمام ادا مي‌‌كند.


    سلامت: اين مورد يکي از ويژگي‌هايي نيست که باعث جذب مخاطبش شده ؟

    نه! البته فردوسي‌پور جذاب است ولي زيبا نيست، گلزار و رادان نيست، اما او مباني جذاب ساختي خودش را دارد و اين اصول، او را دوست‌داشتني كرده است؛ چشم‌‌هاي برآمده و موهاي فرفري، نگاهي كنجكاو و بازيگوش با مكث و تبسم‌هاي افشاگر و ويران‌كننده دارد اما همچنان كم‌مفهوم و نارسا حرف مي‌زند.


    سلامت: کاري مي‌تواند براي درست حرف‌زدنش بكند؟

    بله، مثلا مي‌تواند برود کلاس «ناصر آقايي» استاد صدا و روي صدايش کار کند. البته ممكن است با اين اصلاح، برخي از مخاطبانش را از دست بدهد و عصا قورت داده شود. نقطه ضعف ديگرش اين است که با وجود اينکه سينما مي‌داند، اما كمتر ادبيات خوانده است و گنجينه واژگانش محدود است و در فهم برخي از واژگان که بار ادبي و معنايي دارند، مشکل دارد.


    سلامت: و با همه اينها شما عادل فردوسي‌پور را فرد موفقي مي‌دانيد؟

    بله و معتقدم «عادل فردوسي‌پور» يک پديده است، يك يوزپلنگ با عينك ذره‌بيني، بسيار دلنشين و دوست‌داشتني است. از خودراضي نيست، صادق است. او در اين سال‌ها خودش را خوب كنترل كرده. او گنج بي‌پاياني براي جذب مخاطب و جذب درآمد براي تلويزيون است و به همين دليل تلويزيون حاضر به از دست دادن چنين سرمايه‌اي به خاطر گفتن چند نكته اجتماعي در نيمه‌هاي شب نيست.

    ویرایش توسط Outta_Breathe1020 : 3rd October 2012 در ساعت 04:40 PM
    و مجازات تخفیف یافته ات این بار حبس ابد در این دنیاست...!!!

    Nearly 1 billion people go to bed hungry every night and every year 2 million children die from malnutrition

    شاید صدای مرگ بود که میگفت: تو هم اگر قاتل نباشی، سارق حیات این ها بوده ای...

  2. 2 کاربر از پست مفید Outta_Breathe1020 سپاس کرده اند .


  3. #2
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    C@/\/\P\/T(-R
    نوشته ها
    1,138
    ارسال تشکر
    8,061
    دریافت تشکر: 4,739
    قدرت امتیاز دهی
    7121
    Array
    Outta_Breathe1020's: جدید59

    پیش فرض پاسخ : موفقیت عادلانه(عادل چگونه فردوسی پور شد؟!)

    يادداشت اولسيامک رحماني
    سردبير روزنامه تماشا
    نبوغ فوتبال،
    جنون فوتبال

    يك
    - بعضي‌ها پديده مي‌شوند؛ روزي، سالي يا ماهي. پديده‌شدن بسيار دشوار است. درخشش ناگهاني و تبديل شدن به موضوع روز، به چهره هفته يا سال. قهرمان شدن و محبوب شدن، كار هر كسي نيست. كار قهرمان‌هاست. بين آنها كه قهرمان مي‌شوند هم كساني كه بتوانند قهرمان شوند و در قله بمانند، معدودند. «محبوب» ماندن از «قهرمان» ماندن هم سخت‌تر است. بعضي از مردم هميشه دنبال نقطه تاريكي مي‌گردند تا از محبوب‌ها روبرگردانند. اغلب آنهامردم فراموشكارند، دلزده مي‌شوند و سخت است براي مدتي طولاني بتواني بر قلب‌هايشان حكمراني كني. به هر طرف نگاه كنيد، دنيا پر از قهرمان‌هايي است كه از قله به پايين پرت شده‌اند، پر از محبوبه‌هاي ديروز. ستاره‌هاي سينما را نگاه كنيد، ستاره‌هاي ورزش را نگاه كنيد يا حتي به چهره‌هاي جذاب اجتماعي و سياسي كه چطور همه‌شان مسيري سينوسي را طي مي‌كنند. چطور همه آنها كه روزي آن بالا بوده‌اند حالا در قعرند يا مسير سقوط در پيش گرفته‌اند و چقدر راحت است پيش‌بيني اينكه اوج‌گيرندگان ستاره بخت‌شان افول كند. در اين بين، آنها كه مي‌توانند از ماه و سال و دهه بگذرند، شيرجه مي‌زنند براي جاودانگي. چهره‌هايي كه به ندرت هم موفقيت و محبوبيت را در آغوش مي‌گيرند، رها نمي‌كنند و ابدي مي‌شوند.


    دو-
    براي موفقيت تعاريف زيادي وجود دارد. عده‌اي آن را به پيمودن مسير تا هدف مرتبط مي‌دانند و معتقدند مي‌توان هر كس كه بتواند به خواسته‌هاي خود نزديك شود، موفق دانست. برخي موفقيت را داشتن آرامش و احساس سعادت، يعني آن را به امري شخصي تعبير مي‌كنند و در اصول مديريت به كسي موفق مي‌گويند كه بتواند در هر صنف و رسته‌اي كه است، جزو 10 ‌درصد بالايي باشد و از همگنانش پيشي بگيرد. موفقيت را هرگونه تعريف كنيم، نمي‌توان انكار كرد كه «عادل فردوسي‌پور» يكي از موفق‌ترين‌هاست. كسي كه چه از نظر طي كردن پله‌هاي ترقي در كارش و چه رسيدن به محبوبيت و حفظ آن، ركوردهايي باورنكردني دارد و مي‌توان او را در جامعه ايراني نه حتي فردي محبوب و ستاره كه يك سوپراستار دانست. يك چهره استثنايي و تكرارنشدني. اينكه نبوغ او به عنوان يك گزارشگر و مجري تلويزيوني چگونه به كمكش آمده و همه ويژگي‌هاي لازم چطور در او جمع‌شده تا به فردي موفق و محبوب تبديل شود، بحثي است كه احتمالا جامعه‌شناسان و استادان رشته مديريت بايد به آن بپردازند. درباره اينكه او با هوش بي‌نظيرش چگونه توانسته رگ خواب يك جامعه را به دست بياورد و با حافظه منحصر به فردش چطور مي‌تواند همه اطلاعاتي كه بايد او را در شغلش كمك كنند، جمع و از آنها استفاده كند، اينكه با همه نقايص و ايرادهايي كه بر او وارد است، چطور توانسته خود را به ميليون‌ها مخاطبش بقبولاند و تبديل به مرد شماره يك رسانه در ايران شود و بسياري از امتيازهاي ديگرش، پيش از اين بارها نوشته و گفته و بررسي شده است. شايد آنچه هنوز در مورد او مبهم است، ماندگاري‌اش بر لبه تيغي است كه هر مدعي ديگري را در كوتاه زماني مي‌توانست به زير بكشد و او را نتوانسته. سوال هميشگي اين است كه فردوسي‌پور با وجود بي‌پروايي ذاتي‌اش، با وجود اصرار مداومش بر گذشتن از خط قرمزها، چطور توانسته در سيستم محافظه‌كاري چون رسانه تلويزيون دوام بياورد و جاي خود را حفظ كند؟

    سه-
    آنچه عادل فردوسي‌پور را از رقبايش متمايز و او را به‌عنوان يك چهره رسانه‌اي متفاوت و يگانه مي‌كند، خصوصياتي است كه در كاراكتر جامعه ايراني كمتر مي‌توان سراغش را گرفت. خصوصياتي كه او دارد، به آنها متعهد مانده و فشارها و منفعت‌طلبي‌ها و مصالحه‌كاري‌ها- همان محدوديت‌هايي كه در اطراف ما به طرفه‌العيني مدعيان را خلع‌سلاح مي‌كند- نتوانسته وادار به عقب‌نشيني‌اش كند. عادل فردوسي‌پور در فضايي كه همه براي ماندن و پيشرفت بايد به روابط خود اتكا كنند، سعي‌كرده مستقل و به توانايي‌هاي شخصي‌اش متكي باشد. او در جامعه ما توانسته صداقت خود را به نمايش بگذارد و سرانجام در جايي كه موفقيت بلافاصله به رضايت‌خاطر مي‌انجامد و كمتر كسي را ياراي جنگيدن براي طولاني مدت است، در جايي كه همه به دنبال صعود به اولين قله‌اند تا بر آن جا خوش كنند و عمر بگذرانند، آنقدر انگيزه و انرژي داشته كه اشباع نشود، جاه‌طلبي‌هايش را از دست ندهد و هر روز و هر روز به دنبال اهدافش باشد.

    چهار-
    شايد كسي باور نكند مجري سرشناس تلويزيون با وجود سال‌ها حضور در عرصه فوتبال و دنبال كردن آن، چقدر براي تماشاي فوتبال، خواندن و دنبال كردن اخبار آن حريص است. شايد كسي باور نكند حتي در اوج درگيري‌هاي ديگرش هم فراموش نمي‌كند نتايج ليگ فرانسه را دنبال كند و حتي در سفر هم نمي‌تواند روز و ساعتي را بدون پيگيري اخبار فوتبال بگذراند. شايد باوركردني نباشد كه او به عنوان يك «خوره» حتي مسابقه‌هاي مهم تنيس دنيا را هم روز به روز و ساعت به ساعت دنبال مي‌كند و تماشايشان را از دست نمي‌دهد. همه اينها او را به يك هوادار واقعي تبديل مي‌كند كه براي گزارش يك مسابقه نيازي به مطالعه ويژه ندارد. به كارشناس مطلعي كه ريزترين اتفاق‌هاي حوزه كاري‌اش هم- كه دست بر قضا حوزه مورد علاقه‌اش هم است و به عنوان ژورناليست جز اين هم نمي‌تواند باشد- از نگاهش دور نمي‌ماند. شايد كمتر كسي بداند كه او هميشه در صندوق عقب اتومبيلش كفش فوتبالي دارد و لباسي كه براي به زمين رفتن مهيايش مي‌كند؛ عاشقي كه هيچ فرصتي را براي پا به توپ شدن از دست نمي‌دهد، با هر كه مي‌خواهد و هر كجا كه مي‌خواهد باشد.

    پنج-
    براي او عشق به فوتبال و سماجت و تلاش در كار معناي واحدي است. او توانسته انگيزه بزرگ زندگي‌اش را پيدا كند و با اين عشق، به مشهورترين و محبوب‌ترين چهره تلويزيوني ايران، احتمالا از شروع به كار اين رسانه تاكنون، تبديل شود. او به دليل اين عشق، خيلي چيزها را هم در زندگي از دست داده است. لطمه‌هايي كه شايد به چشم هوادارانش نيامده باشد، اما هر چه است، نياز جنون‌آميزي كه به فوتبال دارد و استعداد خداداده‌اش و همه تلاشي كه در اين سال‌ها به خرج داده، او را به نام و چهره‌اي تبديل كرده كه از خاطر و قلب ايراني‌ها نمي‌رود. تركيب نايابي كه در او وجود دارد، با همه صدمه‌هايش هر موفقيتي را تضمين مي‌كند. او چاره‌اي جز موفق شدن و راه فراري از آن ندارد. او موفقيت و محبوبيت را در برگرفته و رها نمي‌كند.

    و مجازات تخفیف یافته ات این بار حبس ابد در این دنیاست...!!!

    Nearly 1 billion people go to bed hungry every night and every year 2 million children die from malnutrition

    شاید صدای مرگ بود که میگفت: تو هم اگر قاتل نباشی، سارق حیات این ها بوده ای...

  4. #3
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    C@/\/\P\/T(-R
    نوشته ها
    1,138
    ارسال تشکر
    8,061
    دریافت تشکر: 4,739
    قدرت امتیاز دهی
    7121
    Array
    Outta_Breathe1020's: جدید59

    پیش فرض پاسخ : موفقیت عادلانه(عادل چگونه فردوسی پور شد؟!)

    نودهاي خارجي

    دکتر سيد احسان بيکايي


    پيدا کردن برنامه‌اي مشابه 90 کار سختي نيست، همه شبکه‌هاي ورزشي معروف دنيا مانند اي‌اس‌پي‌ان، بي‌بي‌سي، الجزيره ورزشي و حتي کانال‌هاي ورزشي کشورهاي حاشيه خليج برنامه‌هايي مختص فوتبال دارند که بازي‌هاي روز را بررسي و تحليل مي‌کنند اما شايد الگوي اصلي فردوسي‌پور براي ساخت برنامه 90، معروف‌ترين اين برنامه‌ها به نام «بازي روز» Match of the day باشد. اين برنامه که قديمي‌ترين برنامه مربوط به فوتبال است، نزديک به 6 دهه است يکشنبه هر هفته از شبكه BBC1، در زمان برگزاري ليگ برتر جزيره پخش و خلاصه بازي‌هاي روز در آن پخش مي‌شود اما باز هم شايد برنامه90با اين برنامه‌ها متفاوت باشد، چرا که «90» را نمي‌توان از فردوسي‌پور جدا کرد اما اين برنامه‌ها در طول اين سال‌ها مجري‌هاي مختلفي داشته‌اند. هم‌اکنون مجري‌هاي اصلي اين برنامه «آلن شيرر»، کاپيتان سابق نيوکاسل و گلزن محبوب انگليس و «گري لينکر» کاپيتان اسطوره‌اي تيم ملي انگليس هستند، برخلاف عادل فردوسي‌پور که منتقدانش تا قبل از اينکه عکس‌هاي او حين مسابقه‌هاي دانشگاهي يا جام فوتبال رسانه پخش شود، مدعي بودند کسي بايد مجري برنامه فوتبالي باشد که با شورت ورزشي عکس داشته باشد.


    در برنامه‌هاي شبكه‌هاي ديگر تلويزيوني هم همين‌طور است؛ «الجزيره» براي گزارش‌ها و بررسي مسابقه‌هاي فوتبال از فوتباليست‌هاي معروف انگليسي استفاده مي‌کند، «اوليورکان» دروازه‌بان افسانه‌اي آلمان هم هم‌اکنون معروف‌ترين مفسر فوتبال کانال ZDF آلمان است، اما برنامه‌هاي شبکه‌هاي عربي يک مجري ساده تلويزيوني دارند و حتما براي تحليل مسابقه‌ها از يک فوتباليست حرفه‌اي استفاده مي‌کنند. «ناصر حجازي» مدت کوتاهي قبل از اينکه بيماري ناتوانش کند، يکي از اين مفسران برنامه دوبي اسپرت بود.

    دنيزلي، مربي سابق پرسپوليس هم در يک برنامه ورزشي در ترکيه کار تفسير را انجام مي‌داد.

    در تمام شبکه‌هاي ورزشي دنيا، برنامه‌اي مانند «90» که مجري آن محور اصلي برنامه باشد، وجود ندارد. گزارشگران ورزشي فقط بازي‌ها را گزارش مي‌کنند و حتي مصاحبه با ورزشکاران حرفه‌اي هم به وسيله مجري‌هاي معروفي مانند «لري کينگ» يا «جيم نانتز» که يکي از معروف‌ترين گزارشگران ورزشي شبکه CBS آمريکاست، انجام مي‌شود. «نانتز» تنها مصاحبه‌کننده حرفه‌اي است و برنامه‌هاي او فقط به معرفي و مصاحبه با يک ورزشکار معروف اختصاص دارد.


    «جان ماتسون»، مجري و گزارشگر فوتبال و يکي از قديمي‌ترين مجري‌هاي برنامه «بازي روز» شايد تنها کسي باشد که کار عادل فردوسي‌پور به او شباهت دارد. جان ماتسون که کارش را به عنوان يک خبرنگار شروع کرد، از سال 1968 يکي از چند مجري برنامه فوتبال روز بود اما به‌تدريج به دليل حضور ذهن، گزارش جذاب و اشاره‌هاي جالبي که حين گزارش بازي‌ها داشت، به گزارشگر اول تمام مسابقه‌هاي فوتبال مهم دنيا تبديل شد. او از سال 1979 تاکنون تقريبا همه فينال‌هاي جام جهاني و جام ملت‌ها را گزارش کرده است. گزارش بازي‌هاي حساس ليگ برتر هم به او مي‌رسد. بازي معروف بين ليورپول و ناتينگهام که فاجعه «هيلزبرو» در آن اتفاق افتاد هم ماتسون گزارش مي‌كرد. او تاکنون 7 دوره جام جهاني را هم گزارش کرده است. اشاره او به حوادث سياسي روز، مانند مبارزه انتخاباتي مارگارت تاچر، دعواهاي سياسي آلمان و انگليس («فکر مي‌کنم بعد از جنگ جهاني اين بهترين پيروزي ما بر آلمان باشه») يا نکته‌هاي ظريفي مانند گفتن در مورد اسطوره‌هاي کشورهاي مختلف، حين گزارش فوتبال باعث شده تا گزارش‌هاي او به جذابيت فوتبال طراز اول اروپا اضافه کند. شوخي‌هايي مانند «اوووه! اين تکل اينقدر وحشتناک بود که به غير خودش بقيه خانواده‌اش رو هم مصدوم کرد» يا جمله‌اي که بعد از قهرماني يونان در سال 2004 به زبان آورد: «بعد از اينکه هومر اوديسه رو نوشت و قلمش رو زمين گذاشت، اين بزرگ‌ترين اتفاقيه که براي يونان افتاده»، «کوهلر مدل مويش را شبيه ياپ استام کرده، البته هردوي آنها کچلند» باعث شده تا گزارش‌هاي ماتسون بيشتر از يک گزارش ساده فوتبال باشد و اين دقيقا نظري است که علاقه‌مندان به فوتبال درباره گزارش‌هاي عادل فردوسي‌پور هم دارند.


    همان گوشه و کنايه‌ها، همان حضور ذهن، اشاره‌هاي مختلف حين گزارش به هر نکته کوچکي از مدل موي بازيکنان گرفته تا حضور فلان مقام مسوول در ورزشگاه، بيشتر شباهت فردوسي‌پور به جان ماتسون را يادآور مي‌شود. شايد به همين علت باشد که در نسخه فارسي بازي کامپيوتري فوتبال فيفا براي گزارشگر از صداي عادل فردوسي‌پور استفاده کرده‌اند، کاري که سال‌هاست در نسخه‌هاي انگليسي اين بازي جان ماتسون انجام مي‌دهد.


    و مجازات تخفیف یافته ات این بار حبس ابد در این دنیاست...!!!

    Nearly 1 billion people go to bed hungry every night and every year 2 million children die from malnutrition

    شاید صدای مرگ بود که میگفت: تو هم اگر قاتل نباشی، سارق حیات این ها بوده ای...

  5. #4
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    C@/\/\P\/T(-R
    نوشته ها
    1,138
    ارسال تشکر
    8,061
    دریافت تشکر: 4,739
    قدرت امتیاز دهی
    7121
    Array
    Outta_Breathe1020's: جدید59

    پیش فرض پاسخ : موفقیت عادلانه(عادل چگونه فردوسی پور شد؟!)

    فردوسي‌پور از منظر فوتبالي‌ها

    موفقيت با چاشني تحميل

    حميد درخشان
    عضو کميته فني پرسپوليس

    اگر دنبال يك مجري موفق تلويزيوني مي‌گرديد، بهتر از عادل فردوسي‌پور پيدا نمي‌كنيد. بيش از يك دهه است كه او برنامه پرسروصداي 90 را زنده اجرا مي‌كند اما چهره، صدا و نوع برنامه‌اش هنوز براي مردم تكراري نشده و خيلي‌ها براي رسيدن دوشنبه شب و ديدن برنامه‌اش ثانيه‌شماري مي‌كنند. دلايل موفقيت عادل فردوسي‌پور را از چند منظر مي‌توان بررسي كرد. به نظرم دليل عمده موفقيت عادل، اجراي طولاني مدت برنامه 90 و توجه او به سلايق مخاطبان برنامه‌هاي ورزشي در ايران است. قريب به اتفاق كساني كه فوتبال ايران را دنبال مي‌كنند به حاشيه‌هاي فوتبال بيشتر از متن آن علاقه دارند و مجري برنامه 90 با دانستن چنين موضوعي، به برنامه‌اش رونق داده است.

    در برنامه 90، دوربين بگو‌مگوهاي گاه و بي‌گاه مربيان و بازيكنان را هم شكار مي‌كند. فردوسي‌پور دائم حاشيه‌هاي فوتبال ايران را زير ذره‌بين مي‌برد و مخاطبش را به اين نوع گزارش‌ها علاقه‌مند كرده است. دومين عامل موفقيت عادل فردوسي‌پور، صراحت لهجه او در مواجهه با بازيكنان، مربيان و حتي مديران سطح بالاي فوتبال ايران و طعنه‌هاي نيش‌دارش در جريان گزارش مسابقه‌هاي فوتبال است که او را به اوج محبوبيت رسانده است. بيشتر مخاطبان برنامه 90 عادل را به عنوان يك مجري و گزارشگر شجاع و در عين حال صادق مي‌شناسند و همين مساله به برنامه و كار او رونق داده است.

    حمايت‌هاي مديران سيما از فردوسي‌پور هم در موفقيت او و برنامه پرمخاطب 90 نقش پررنگي داشته و خود او هم مي‌داند كه بدون اين حمايت‌ها نمي‌توانست تا امروز برنامه‌اش را روي آنتن ببرد. تشكيلات صدا‌و‌سيما به شكلي است كه حمايت مديران بالادست استمرار يك برنامه تلويزيوني را تضمين مي‌كند و همين استمرار و تداوم طبعا اقبال عمومي ‌را در پي خواهد داشت. فراموش نكنيم كه برنامه 90 حدود 13 سال است كه روي آنتن مي‌رود و اهالي فوتبال و حتي مردم عادي به تماشاي آن عادت كرده‌اند. با اين حال عادل فردوسي‌پور هم مثل من و شما و تمام آدم‌ها بدون عيب نيست و ايرادهايي به شخصيت و نحوه اجراي برنامه‌اش وارد است. بزرگ‌ترين عيب عادل اين است كه در كشاكش بحث و گفت‌و‌گو نظر خودش را به طرف مقابل تحميل و با زيركي مخاطبان برنامه 90 را با خودش همراه مي‌كند. خود من شخصا گاهي احساس مي‌كنم عادل از تريبون برنامه‌اش سوء‌استفاده مي‌كند و چنين اتهامي را ‌بارها مربيان و مديران مختلف به او زده‌اند. اگر عادل اين عادت را كنار بگذارد و به مهمان‌هاي برنامه‌اش فرصت بدهد منطق خود را بيان كنند، براي خودش و برنامه‌اش بهتر خواهد بود. ب
    ايد به فردوسي‌پور نمره قبولي داد چون حتي اگر كارش صرفا منعكس كردن حاشيه فوتبال باشد، اين كار را با تبحر خاصي انجام مي‌دهد.

    و مجازات تخفیف یافته ات این بار حبس ابد در این دنیاست...!!!

    Nearly 1 billion people go to bed hungry every night and every year 2 million children die from malnutrition

    شاید صدای مرگ بود که میگفت: تو هم اگر قاتل نباشی، سارق حیات این ها بوده ای...

  6. #5
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    C@/\/\P\/T(-R
    نوشته ها
    1,138
    ارسال تشکر
    8,061
    دریافت تشکر: 4,739
    قدرت امتیاز دهی
    7121
    Array
    Outta_Breathe1020's: جدید59

    پیش فرض پاسخ : موفقیت عادلانه(عادل چگونه فردوسی پور شد؟!)

    فردوسي‌پور از منظر روان‌شناسان

    موفقيت با چاشني بيش‌فعالي

    دکتر پرويز رزاقي
    روان‌شناس، عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي


    يکي از ويژگي‌هاي عادل فردوسي‌پور که در موفقيتش بسيار تاثير داشته، آگاهي و اشراف کامل به حوزه کاري‌اش است. او در جريان همه قضاياي داخلي و خارجي فوتبال است؛ از اتفاق‌هاي درون مستطيل سبز گرفته تا تماشاچيان، خبر خبرگزاري‌ها، وضعيت استاديوم و...


    در کنار اين اطلاعات گسترده -که يا خودش شخصا به دست مي‌آورد يا تيم قوي‌اي که دارد، به او منتقل مي‌کنند- حافظه بلندمدت قوي‌اي هم دارد. بارها و بارها شاهد بوده‌ايم در ميان گزارش‌هايش، چه اطلاعات دقيق و ريزي در مورد افراد و عملکردشان مي‌دهد؛ از زدن گل در دقيقه چندم يک بازي به‌وسيله يک بازيکن گرفته تا حرف‌هايي که فلان مسوول در فلان زمان در مورد اتفاقي يا شخصي زده است. بارها ديده‌ام عادل فردوسي‌پور مسوولان، مربيان و بازيکنان را با يادآوري حرف‌هايشان در مواردي شوکه کرده است. مثلا قبل از اينکه «علي دايي» مربي شود، از او پرسيد به نظر شما چه کسي مربي تيم ملي مي‌شود؟ و او گفت هرکس لابي‌اش قوي‌تر باشد و هفته بعد خود علي دايي مربي تيم ملي شد و عادل هم اين گفت‌وگو را نشان داد. اين سوال و برخورد نشانه هوشمندي او است.


    درست است که دنياي فوتبال و حواشي‌اش در دنيا جذابيت بسيار زيادي دارد اما خود فردوسي‌پور هم توانسته بين مردم محبوبيت و جذابيت کسب کند. خيلي از مردم ما فقط براي اين پاي برنامه 90 مي‌نشينند که حرف‌هاي او و اطلاعاتي که مي‌دهد يا نقدهايي که در زمينه‌هاي مختلف مي‌کند را بشنوند.


    سوال‌هايي که در برنامه فردوسي‌پور مطرح مي‌شود و بحث‌هايي که انتخاب مي‌شوند، بسيار هوشمندانه است و در موفقيت شخص فردوسي‌پور تاثير دارد. او به واسطه همين سوال‌ها توانسته در مواردي که حرف و حديث وجود دارد؛ از برد و باخت تيم‌هاي استقلال و پرسپوليس گرفته تا عملکرد يک داور و مربي، نظر مردم و کارشناسان را به مسوولان منتقل کند بدون اينکه موضع‌گيري خاص و شخصي داشته باشد يا بخواهد اعمال نظر کند.


    اگر هم موفقيت او را در گرو موفقيت برنامه‌اش بدانيم، بايد به اين بخش مهم اشاره کنيم که به شعور مخاطب احترام مي‌گذارد و اين را با اضافه کردن بخش‌هاي مشارکت مردمي‌اش در برنامه ثابت کرده است، کاري که کمتر در برنامه‌هاي تلويزيون شاهد آن هستيم.


    او در موارد بسياري وقتي نتوانسته مسوولي را به پاسخ دادن وادار کند، با گفتن اين جمله که «قضاوت را مي‌گذاريم به عهده مردم» توپ را به زمين مردم انداخته و به نوعي تاکيد کرده است که مردم خودشان مي‌فهمند چه خبر است و چه کسي راست مي‌گويد يا دروغ!


    جراتمندي يک مهارت روان‌شناسي است که در موفقيت تاثير زيادي دارد و به نظر من عادل فردوسي‌پور يک فرد جراتمند است. فرد جراتمند، اهل دعوا و از کوره در رفتن و ناسزا گفتن نيست و در کمال صلح و آرامش فضا را کنترل مي‌کند و پيام را به شنونده مي‌رساند. براي همين است که در اوج بحث‌هاي اين چند ساله، هيچ وقت شاهد برخوردي تند و غيرمنطقي از او نبوده‌ايم. حتي خيلي ساده و بدون هياهو با طرح يک نظرسنجي درباره برنامه‌اش نشان داد مردم اين برنامه را دوست دارند و نمي‌خواهند حذف شود. براي موفق بودن بايد با دنياي روز هماهنگ بود. اين هماهنگي در نوع پوشش و رفتار عادل فردوسي‌پور هم ديده مي‌شود. او نمونه نسل جوان ماست و شخصيت قابل پذيرشي دارد و در عين آراستگي، مثل نسل امروز لباس مي‌پوشد.

    خوش‌رو و خنده‌رو بودن و تن و لحن صدا نيز يکي از رمزهاي موفقيت عادل فردوسي‌پور است. او مخاطبان را خسته نمي‌کند و مي‌تواند با اجرايش ساعت‌ها آنها را بيدار نگه دارد.

    اگر بخواهيم به موارد منفي رفتاري آقاي فردوسي‌پور هم نگاهي بيندازيم، به نظر من ايشان در زمان کودکي بيش‌فعالي داشته‌اند که درمان نشده است زيرا آرام و قرار ندارد، حرف‌هاي طرف مقابل را مدام قطع مي‌کند، اهل صبر و حوصله نيست، مدام روي صندلي جابه جا مي‌شود، دست‌هايش را به شدت بالا مي‌برد و وقتي پايين مي‌آورد، فقط يک تيک روي برگه مي‌زند و... اينها از نشانه‌هايي است که در افراد بزرگسالي که بيش‌فعالي درمان‌نشده دارند، ديده مي‌شود و راه‌حلش در بزرگسالي، آموزش برخي تکنيک‌هاي رفتاري، روان‌شناختي، خودآگاهي و... است.


    البته افراد بيش‌فعال، بهره‌هوشي بالاتري هم دارند اما به علت نداشتن توانايي در تمرکز نمي‌توانند از تمام هوششان استفاده کنند و بهره بگيرند. عادل فردوسي‌پور با هوشمندي، جرات، موقعيت‌شناسي، ارزش‌‌‌دادن به مخاطب و حرف زدن از دل مردم، براي مردم اين برنامه زيباي دوست‌داشتني و مفيد را ساخته؛ برنامه‌اي که بسياري از معايب را نشان مي‌دهد؛ از شير خراب فلان استاديوم گرفته تا مافياي فوتبال و خطاهاي داوري و توانسته مفيد باشد و به بهسازي و تقويت رفتار درست کمک کند.



    و مجازات تخفیف یافته ات این بار حبس ابد در این دنیاست...!!!

    Nearly 1 billion people go to bed hungry every night and every year 2 million children die from malnutrition

    شاید صدای مرگ بود که میگفت: تو هم اگر قاتل نباشی، سارق حیات این ها بوده ای...

  7. #6
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    C@/\/\P\/T(-R
    نوشته ها
    1,138
    ارسال تشکر
    8,061
    دریافت تشکر: 4,739
    قدرت امتیاز دهی
    7121
    Array
    Outta_Breathe1020's: جدید59

    پیش فرض پاسخ : موفقیت عادلانه(عادل چگونه فردوسی پور شد؟!)

    فردوسي‌پور از منظر روان‌پزشکان

    موفقيت با چاشني وسواس

    دکتر علي باغبانيان
    روان‌پزشک،
    استاديار دانشگاه علوم پزشکي تهران

    تعريف مشخصي براي کلمه اعتياد وجود دارد و اگر هرکاري در قالب اين تعريف قرار بگيرد، مي‌تواند نوعي اعتياد محسوب شود. مثلا برخي افراد ادعا مي‌کنند خود يا يکي از نزديکانشان به فوتبال اعتياد دارند؛ چه به بازي کردن آن و چه تماشا و دنبال کردن خبرهاي فوتبالي. هر چند اين اختلال که بعضي‌ها آن را اعتياد فوتبالي مي‌نامند، جزو اختلال‌هاي شايع نيست اما بهتر است در اين مورد به جاي واژه «اعتياد فوتبالي» از کلمه «وسواس فوتبالي» استفاده کنيم زيرا اعتياد معمولا براي مصرف مخدرها به کار مي‌رود؛ مخدرهايي که مصرف کردن و مصرف نكردن آنها عوارضي براي بدن فرد معتاد در پي دارد، در صورتي که در مورد افرادي با گرايش شديد به فوتبال چنين حالتي پيش نمي‌آيد.

    فوتبال، ورزش بسيار پرتحرک و سنگيني است و انرژي فراواني هم از بازيکن مي‌گيرد، بنابراين هيچ كس نمي‌تواند ادعا کند به بازي فوتبال اعتياد يا به آن وسواس دارد. وسواس و اعتياد در مورد کاري اتفاق مي‌افتد که فرد با آگاهي کامل بتواند آن را مدام تکرار کند اما معمولا کسي نمي‌تواند پشت‌سر هم و مدام فوتبال بازي کند. البته اين موضوع در مورد پيگيري خبرهاي فوتبال، تماشا يا حتي بازي کردن فوتبال با بازي‌هاي رايانه‌اي کمي تفاوت دارد. يعني يک فرد مي‌تواند ساعت‌ها بازي‌هاي مختلف فوتبال را تماشا يا مدام خبرهاي فوتبال را از رسانه‌ها و اينترنت دنبال کند. از سوي ديگر، تعدادي از جوانان و نوجوانان هم گرايش شديدي به بازي‌ فوتبال با رايانه دارند و ساعت‌هاي زيادي از روز به فوتبال کامپيوتري مي‌پردازند.


    وسواس به فوتبال، وضعيت افرادي را که به اضطراب و استرس مبتلا هستند، بدتر مي‌کند و سيستم اعصاب آنها را به هم مي‌زند. متاسفانه کساني که بيش از اندازه به تماشاي فوتبال يا بازي فوتبال از طريق رايانه وسواس پيدا کرده‌اند به مرور عصبي و دچار استرس خواهند شد. حس پرخاشگري در اين گروه افراد بيشتر از افراد معمولي است و به مسايل مختلف زندگي خيلي سريع و پرخاشگرانه عکس‌‌العمل نشان مي‌دهند.


    گاهي افراد ارتباط‌هاي اجتماعي خود را هم براي پيگيري فوتبال کمرنگ مي‌کنند و حتي تمايل به داشتن ارتباطي نزديک با اعضاي خانواده‌شان را هم از دست مي‌دهند و به مرور زمان گوشه‌گير و افسرده مي‌شوند. با تمام اين تفاسير، مي‌توان گفت فوتبال نوعي تفريح و سرگرمي است که اگر به اندازه و متعادل به آن پرداخته شود، مي‌تواند حس پويايي را در جوانان زنده کند.


    و مجازات تخفیف یافته ات این بار حبس ابد در این دنیاست...!!!

    Nearly 1 billion people go to bed hungry every night and every year 2 million children die from malnutrition

    شاید صدای مرگ بود که میگفت: تو هم اگر قاتل نباشی، سارق حیات این ها بوده ای...

  8. #7
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    C@/\/\P\/T(-R
    نوشته ها
    1,138
    ارسال تشکر
    8,061
    دریافت تشکر: 4,739
    قدرت امتیاز دهی
    7121
    Array
    Outta_Breathe1020's: جدید59

    پیش فرض پاسخ : موفقیت عادلانه(عادل چگونه فردوسی پور شد؟!)


    يادداشت آخر

    دکتر محمدکياسالار


    سردبير


    در نقد لذتي است
    که در انتقاد نيست


    حرف اول:
    در اينکه «فردوسي‌پور» و «90» موفق‌اند، حرفي نيست. حرف، اين است که هر موفقي مي‌تواند موفق‌تر شود و هر موفق‌تري، باز موفق‌تر. «90» اما مدت‌هاست در سطحي از موفقيت‌ مانده و موفق‌تر نمي‌شود. مي‌گوييد محدوديت‌هاي تلويزيون اجازه نمي‌دهد؟ قبول. مي‌گوييد اوضاع اجتماعي و اقتصادي‌مان بي‌تاثير نيست؟ قبول. مي‌گوييد خود فوتبال‌مان چنگي به دل نمي‌زند؟ حرفي نيست. حرف، اين است که صورت مساله را نمي‌شود پاک کرد: «90 مدت‌هاست در سطحي از موفقيت‌ مانده و موفق‌تر نمي‌شود.»

    حرف دوم: «90» يک برنامه انتقادي است و انتقاد هم مثل هر چيز ديگري، خوبش خوب است و بدش بد. انتقاد خوب، انتقاد سازنده‌ است و چنين انتقادي دست‌کم 20 شرط دارد:
    1) اطمينان: اول بايد مطمئن شويم رفتار يا گفتاري که مي‌خواهيم نقدش کنيم؛ هم غلط است، هم قابل‌اصلاح‌.
    2) هدف: بايد دقيقا بزنيم به هدف و مشخصا بگوييم چرا و چه را داريم نقد مي‌کنيم. 3) ادب: حتي اگر همه خوش‌شان بيايد که ما انتقادهايمان را با شوخي مخلوط کنيم و انتقادشوندگان را با الفاظي کنايه‌آميز (مانند استاد) صدا بزنيم يا تکيه‌کلام‌هاي خودشان (مانند بزرگوار، اصلا و ابدا، مغالطه) را به روي‌شان بياوريم؛ اين قبيل شوخي‌ها که مرز باريکي با تمسخر و تحقير دارند، خلاف ادب انتقادند و سازندگي‌ انتقادمان را زير سوال مي‌برند. 4) فرصت: بايد به انتقادشونده فرصت بدهيم از خودش دفاع کند وگرنه نقدمان نه منصفانه است، نه سازنده. 5) تعادل: اگر از نقص يکي، زياد انتقاد کنيم و از نقايص مشابه ديگران چشم‌پوشي کنيم؛ انتقادمان مشکوک مي‌زند و از سازندگي ساقط مي‌شود.6) قياس: اگر انتقادشونده را به خاطر نقطه ‌ضعفش تحقير کنيم و نقطه ‌قوت ديگران را به رخ‌اش بکشيم؛ انتقادمان سازنده از آب درنمي‌آيد.
    7) زمان‌: زمان طلايي انتقاد، مدت کوتاهي پس از وقوع رفتار يا گفتاري است که مي‌خواهيم نقدش کنيم. 8) مثبت‌انديشي: همه دوست دارند نقاط مثبت‌شان هم ديده شود. اگر موقع انتقادمان فقط نيمه خالي ليوان را ببينيم، انتقادمان نه عادلانه خواهد بود، نه سازنده. 9) سعه‌صدر: انتقاد، انتقام نيست. اگر کسي بدوبيراهي نثارمان کرده و به گوشمان رسيده يا به هر دليلي از طرف بدمان مي‌آيد، حق نداريم اين بدآيندمان را در انتقادمان ضرب کنيم و او را گوشه رينگ بيندازيم تا از او انتقام بگيريم. 10) خودکنترلي: اگر علايق و سلايق شخصي‌‌مان بيش از حد در انتقادمان ريزش کند، انتقادمان سازنده از آب درنمي‌آيد.11) همذات‌پنداري: بايد خودمان را جاي انتقادشونده بگذاريم تا موضوع را از منظر او هم ببينيم. بد نيست بگوييم که اگر ما جاي او بوديم، چه مي‌کرديم و از او بپرسيم نظرش درباره پيشنهادمان چيست. 12) اقرار: اگر بين انتقادهايمان به خطايي از خطاهاي خودمان اشاره ‌کنيم تا خطاناپذير جلوه نکنيم، انتقادشونده راحت‌‌تر مي‌تواند خطايش را بپذيرد. 13) شنيدن: انتقادشونده بايد حس کند حرف‌هاي او هم شنيده و فهميده مي‌شود. فارغ از لحن و کلماتي که او در دفاعيه‌اش به کار مي‌گيرد، اگر رگه‌اي از حقيقت در حرفش بود، بايد قبول کنيم و اگر هيچ نشاني از حق و حقيقت در حرف‌هايش نبود، باز بهتر است به جاي مجادله، بحث را «عادلانه» ببنديم: «بسيار خوب! قضاوت را به مردم واگذار مي‌کنيم.»14) حق‌پذيري: اگر انتقادمان را گفتيم و انتقادشونده جواب داد و حرفش‌ حرف حق بود، بايد قبول کنيم تا معلوم شود که دغدغه ما احقاق حق بوده؛ نه به کرسي نشاندن حرف خودمان. اگر اينجا هم بخواهيم سروته بحث را (بدون اعتراف به اشتباه خودمان) هم بياوريم که: «بسيار خوب!‌ قضاوت را به مردم واگذار مي‌کنيم»؛ ديگر کارمان «عادلانه» نخواهد بود.15) عذرخواهي: در صورتي که اشتباهي در نقدمان مرتکب شديم، بايد صادقانه اعتراف و عذرخواهي کنيم. 16) آرامش: بعضي‌ها تا ازشان انتقاد مي‌کنيم، توپ را توي زمين خودمان مي‌اندازند و از خودمان ايراد مي‌گيرند. اينجا هم بهتر است بگذاريم طرف، حرفش را بزند و يادمان باشد که در مغرضانه‌ترين انتقادها هم شايد چيزکي پيدا شود که شنيدنش ما را موفق‌تر کند. 17) عدالت: اگر پيشداورانه و بدون شنيدن دفاعيه انتقادشونده، حکم‌مان را صادر کنيم؛ انتقادمان نه عادلانه است، نه سازنده.18) استدلال: مغالطه (استدلال غيرمنطقي) نمي‌تواند مبناي انتقاد سازنده باشد. «تعميم ناروا» يکي از انواع مغالطه است (هيچ جاي دنيا اين کار را نمي‌کنند که...) و «مسموم کردن سرچشمه» يکي ديگر از انواع آن (هر کسي که ريگي به کفش نداشته باشد، اين را قبول دارد که...) و «هر بچه‌مدرسه‌اي مي‌داند» يکي ديگر از انواع آن (اين را که ديگر هر آدم غيرفوتبالي هم مي‌داند که...) و اين يعني به جاي اينکه براي اثبات حرفمان استدلال کنيم، انتقادشونده را در موقعيتي قرار بدهيم که بترسد يا خجالت بکشد با حرفمان مخالفت کند. 19) تواضع: منتقد خودشيفته‌اي که در جريان انتقادش خودستايي ‌کند، نقدش نسيه مي‌شود!20) حد: انتقاد سازنده، حدنگهدار است؛ يعني آنقدر پيش نمي‌رود که اشک مايلي‌کهن را در شب انتخابش به عنوان سرمربي تيم ملي درآورد يا قهرماني‌هاي قلعه‌نويي و سپاهان را آنقدر لوث کند که کام نصف جهان تلخ شود.


    حرف آخر:
    من اگر مي‌خواستم به انتقادهاي «فردوسي‌پور» نمره بدهم، شش تا 5/0 نمره بابت موارد 3 و 5 و 9 و 14 و 18 و 20 از او کم مي‌کردم و به او 17 مي‌دادم؛ زير برگه‌اش هم يک احسنت مي‌نوشتم و قيد مي‌کردم در کلاسي که بيشتر شاگردانش براي کسب نمره قبولي محتاج ارفاق‌اند، موفقيت تو کاملا «عادلانه» است و نوش جانت! منتها اين را هم مشفقانه اضافه مي‌کردم که هر موفقي مي‌تواند موفق‌تر شود و هر موفق‌تري، باز موفق‌تر.


    دهخدا، «انتقاد کردن» را «عيب گرفتن» معنا کرده و «نقد کردن» را «جدا کردن سره از ناسره». به اين تعبير، «90» براي موفق‌تر شدن بايد نقادتر شود (نه منتقدتر) و سازنده‌تر شود (نه سوزنده‌تر) و تحليلي‌تر شود (نه حاشيه‌اي‌تر) و در يک کلام، عميق‌تر شود (نه سطحي‌تر). اصلاح دکور و تيتراژ يا استفاده از اسمارت‌بورد و مولتي‌مديا، خوب اما سطحي است و رشد سطحي، «90» را «90»تر از ايني که هست، نخواهد کرد. اين درخت براي ميوه دادن محتاج عمق بيشتري براي ريشه دواندن است؛ حتي اگر اين عميق‌تر شدن، اندکي از هواداران انبوهش بکاهد - که سبکباري شرط پريدن است و در نقد لذتي است که در انتقاد نيست.
    و مجازات تخفیف یافته ات این بار حبس ابد در این دنیاست...!!!

    Nearly 1 billion people go to bed hungry every night and every year 2 million children die from malnutrition

    شاید صدای مرگ بود که میگفت: تو هم اگر قاتل نباشی، سارق حیات این ها بوده ای...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عادل فردوسی پور از ۱۱ سالگی تا کنکور دکتری
    توسط Number One در انجمن اخبار ورزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 19th September 2011, 12:10 AM
  2. گزارشی مخفیانه از کلاس درس فردوسی پور
    توسط آبجی در انجمن فوتبال و فوتسال
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd August 2010, 09:55 AM
  3. فاصله ها» مشکل جدید عادل فردوسی پور
    توسط ElaBel در انجمن اخبار هنری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 27th July 2010, 11:17 AM
  4. تذکر جدی به عادل فردوسی پور
    توسط neginekimiya در انجمن اخبار دنیای فوتبال
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: 20th July 2010, 09:06 PM
  5. معرفی: درباره عادل فردوسی پور
    توسط *مینا* در انجمن فوتبال و فوتسال
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 29th November 2009, 01:08 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •