صندلی داغ با حضور امید عباسی

[امید عباسی]

جواب سوال خانم
hajar

منظورم درمورد آیندته؟
خودم فکر میکنم آینده ی روشنی رو دارم و انشا لله که با تلاشی که انجام میدم به اهدافم میرسم

[امید عباسی]

جواب سوالای داداش خودم آقا حمید
diamonds55

فکـــــر کنم نوبتی هم باشه نوبته منه ؟
سوال اول امید جان : اگر یه روز تو لاتاری برنده بشی چه حسی بهت دست میده و چیکار میکنی ؟
قطعا خیلی خوشحال میشم و شاید اون نقشه هایی که خودم واسه آیندم دارم زودتر از موعدش عملی بشه و کلا رویه زندگیمو عوض میکنه...اینکه چیکار میکنمو نمیدونم،باید شرایطش پیش بیاد تا بگم ولی فکر میکنم اولین کار اینه که بگردم ببینم کدوم دانشگاه آمریکا واسه تحصیل بهتره...
پ.ن:خدا از دهنت بشنوه،امسال ثبت نام کردم

سوال دوم : چطوری پول در میاری ؟ یعنی به نظرت چه شغلی پولسازه ؟
پولی که من بدست میارم فکر میکنم خیلی ارزش داشته باشه چون با زحمت بدست میاد و اینکه هر شغلی هم میتونه پولساز باشه و میتونه راکد باشه،این فدرت تفکر ماست که باعث میشه از هیچی هم پول در بیاریم...
سوال سوم : اگر یه روز صبح از خواب بلند بشی بری جلو آینه و ببینی دختر شدی چیکار میکنی ؟
سوال سختیه...اولش شکه میشم اما بعد فکر میکنم پسر بودنم تا الان توهم بوده و خودمو واسه ماجراجویی آماده میکنم
سوال چهارم : نظرت در مورد اظهار ارواح چیه ؟
کار بسیار ناپسند و زشتی هست،اصلا تو این جور جمع ها نمی رم،چون اولا که قبول ندارم و بعدشم اینکه کارشون دخالت در امور کائنات هست
سوال پنجم : با کدوم اخلاق خودت بیشتر حال میکنی ؟
اینکه وقتی یه مشکلی واسم پیش میاد بجای غر زدن سر بقیه سعی میکنم آروم باشم و به این فکر میکنم که خدا خیلی دوسم داشته،میتونست مشکلم بدتر از این باشه...
سوال ششم : به نظرت امید عباسی ماله رفاقت هست ؟
اووووووووووووووف،چه جورم...اگه طرفم ماله رفاقت باشه تا آخرش باهاشم...یه دفعه واسه رفیقم یه کاری کردم که اگه لو میرفت آیندم نابود میشد...کار احمقانه ای بود ولی خب رفاقت همینه دیگه...
سوال هفتم : چند بار تاوان رفاقت رو دادی ؟
یه دوستی داشتم که خیلی بهم حسادت میکرد و اون برام مشکلاتی رو درست کرد ولی به اون شکل جدی نبود که بخوام بگم تاوانشو دادم...رابطمو قطع کردم،به همین سادگی...

[صبا محمدي]

1-آيا درس خوندن رو واقعا دوست داريد؟
2-رشته مورد علاقه شما قبل از ورود به دانشگاه هم همين بود؟
3-شيرين ترين خاطره شما چيست؟
4-چقدر به طبيعت علاقه داريد؟

[امید عباسی]

جواب سوال دوست خوبم آقای
بیگ زاده</B>

سلام داداش امید ... واقعاخسته نباشیدبا این سیل سوالاتی که به طرفت شده.اگه یه روزی بهت بگن که(خدانکرده زبونم لال) فقط یه روز از عمرت مونده اون روز چیکار میکنی؟
اگه یه روز از عمرم باقی مونده باشه نصفشو با خوانوادم میگذرونم
و نصف دیگشو هم با خودم و خدای خودم خلوت میکنم و به کارایی که انجام دادم و یا کارایی که میتونستم انجام بدم و ندادم فکر میکردم...
فعلا همین تا بعد....

[امید عباسی]

جواب سولای خانم
*مینا*

---------

1-نظرتون در مورد شیمی و شیمیست ها چیه ؟
دو گروه هستن...یه گروهشون که بچه های خوبین و یه گروهشون هم با همکاری تعداد کمی از داروسازها میرن تو کار خلاف و غیره ، ولی عمومیتشون بچه های گلی هستن
2-در مورد چارلی چاپلین چی فکر می کنین؟
آدمی فوق العاده قوی ولی با ظاهری ضعیف و کسی که با وجود مشکلات فراوان،باز هم لبخند بر صورت داشته...اسم نوه ی عموم چارلیه
اینم عکسش :



3-چقدر احساس می کنید که الاف و بی کارین؟
اصلا به این فکر نمیکنم
و اگر یه روزی یه همچین حسی بهتون دست بده میرین دنبال یه ورزش؟
ورزش که هر از گاهی میرم کوه و پیاده روی و بازی(دیشب رفتم سرزمین عجایب)
یه درس مورد علاقه ؟
طراحی سازه های بتن مسلح
خیابون گردی و ... ؟
هر از گاهی میرم خیابون گردی
یا این که نه فقط یه جایی می شینید و فکر می کنید حالا به هر چیزی؟
گه گاهی ساکت میشم ولی هر موقع اینطوری میشم همه بهم شک میکنن،فکر میکنم دارم واسه کارای خبیث نقشه میکشم


4-تا به حال احساس کردین سر جلسه ی امتحان مغزتون هنگ کنه و از گوشاتون دود بلند شه ؟ در یک همچین مواردی چیکار میکنین؟؟؟
سر امتحان تحلیل سازه های1 و مهندسی پی این احساس رو کردم...فکر میکنم 4 یا 5ترم پیش تحلیل سازه های1 داشتم و بخاطر فشردگی امتحانام گذاشتم شب امتحان بخونم ولی قاطی کردم و زیر برگه نوشتم استاد خواهشا بهم 9.75 بدین(خیلی از خودم بدم اومد)،ولی سر امتحان پی که ترم پیش داشتم سعی کردم خونسرد باشم و جواب سوالارو به سریع ترین شکل ممکن میدادم و وقت اینو نداشتم که حتی محاسباتمو چک کنم...وقت کم آوردم ولی نمره ی خیلی خوبی گرفتم.
5-تو چه دانشگاهی درس می خونین و کجا ؟
من وقتی که باید درس میخوندم،نخوندم و از بد روزگار دانشگاه ساوه درس میخونم ولی برای ارشد فقط دانشگاه سراسری تهران...
6-به نظر شما آیا خوابگاهی بودن یا نبودن در کیفیت درس خوندن تاثیر میزاره ؟
من یه ترم بیشتر خوابگاه نبودم و اونم ترم 2 بود که فقط خنده بازار بود،ولی از ترم بعدش با دوستان در خانه بودیم،هم خونه ای هام که الان بهترین دوستام هستن تو درس خوندن من خیلی تاثیر داشتن و کیفیت درس خوندن هم به هم خونه ای یا هم خوابگاهی آدم(و البته به خود آدم) بستگی داره...میتونن خوب باشن و باعث پیشرفت آدم بشن(مثل دوستان من)و یا میتونن باعث ضعف درسی آدم بشن..
مثلا خوابگاهی های کلاس ما می گن (دانشگاه تبریز)بچه های تبریز خیلی وقت دارن و شرایط درس خوندن براشون خیلی بهتره ، ولی تبریزی ها همین کلمات رو در مقابل خوابگاهی ها بکار می برن ؟این بین دختر ها صادق هستش ، می خوام شما با جواب دادن به این سوال نظر آقایون رو هم بدونم و آخرش یه نتیجه بگیرم که آیا اینها همش بهونه واسه درس نخوندنه یا که نه شرایط واقعا فرق می کنه ؟
من نظر سایر پسرا رو نمیدونم ولی به نظر خودم که بهونه هست..من این ترم و ترم قبلش بدترین ترم های من بودند...امتحاناتم همه پشت سر هم و گاها تو یه روز 2 و یا 3 تا امتحان داشتم،حتی ترم قبل تو یک ساعت 2 تا امتحان داشتم(ماشین آلات ساختمانی و طراحی معماری) و با توجه به اینکه تا 25 روز قبل از شروع امتحاناتم سر کار میرفتم و یک خط هم تا به اون لحظه درس نخونده بودم...با این حال با برنامه ریزی تونستم معدل بالایی بگبرم...
----------------------------------
آنچه هستی هدیه ی خداوند به توست و آنچه می شوی هدیه ی تو به خداوند

موافقم

[امید عباسی]

جواب سوالای دوست عزیز خانم
صبا محمدي


1-آيا درس خوندن رو واقعا دوست داريد؟
آره،خیلی
2-رشته مورد علاقه شما قبل از ورود به دانشگاه هم همين بود؟
دقیقا همین بود
3-شيرين ترين خاطره شما چيست؟
الان حضور ذهن ندارم و هر وقت یادم اومد میام و مینویسم
4-چقدر به طبيعت علاقه داريد؟
خیلی...دوس داشتم یه خونه وسط یه گندمزار دور افتاده،دور از سر و صدا و دود داشتم...

[امید عباسی]

راستی دوستانی که میخوان نفر بعدی باشن اینجا اعلام کنن

[kamanabroo]

خوب آقا اميد براي اينكه يه كم هم استراحت كني توي شيشه:

بگو ببينم فرزند نازنينم
اگه رفتي تو خونه يا توي آشپز خونه
غذا آماده نبود
خسته خسته بودي
كلافه كلافه
زودم بايد ميرفتي

چيكار مي كردي جونم؟

[kamanabroo]

من اعلام آمادگي مي كنم


ببينيم حال و هواي شيشه چه جوريه به شرط اينكه خيلي اذيتم نكنين

[امید عباسی]

جواب سوال آقای
kamanabroo


خوب آقا اميد براي اينكه يه كم هم استراحت كني توي شيشه:

بگو ببينم فرزند نازنينم
اگه رفتي تو خونه يا توي آشپز خونه
غذا آماده نبود
خسته خسته بودي
كلافه كلافه
زودم بايد ميرفتي

چيكار مي كردي جونم؟

اعتراف میکنم که این مورد دیگه غیر قابل تحمله...اول یکم غرغر میکردم،اگه کسی بهم توجه میکرد که اول یکم ناز میکردم و بعد جوابشونو میدادم ولی اگه کسی تحویلم نمیگرفت دو حالت داشت1-اگه حال نداشتم یه نیمرو واسه خودم درست میکردم
2-اگه حال داشتم یه ماکارونی با قارچ و پنیر پیتزا به اندازه 5 نفر درست میکردم و همشو تنهایی خودم میخوردمو به هیچکی نمیدادم