دلم تنگ...تنگ و تنگ ترم لانه یک پرنده تنها...یک پرنده بی کس که به روزی به شوق پرواز,به شوق اوج گرفتن در آشمان پر کشید...اما نه آسمان ـبی بود...نه مردمش نگاه به پرواز او کردند...پرواز هم شوق و ذوق نداشت...کسی هم در آن لانه تنگ به انتظار پرنده ننشسته بود...پس پرنده باز نگشت...او هیچ وقت باز نگشت...و همچنان آن لانه تنگ خالی مانده است...به امید پرنده...پرنده ای که هیچگاه باز نگشت...
علاقه مندی ها (Bookmarks)