هم روی تو را طاقت دیدار کم است
هم چشم مرا جرات این کار کم است
من کمتر از آنم که تو را درک کنم
آگاهی من ز عشق بسیار کم است
هم روی تو را طاقت دیدار کم است
هم چشم مرا جرات این کار کم است
من کمتر از آنم که تو را درک کنم
آگاهی من ز عشق بسیار کم است
دنبال کسی نیستم که وقتی میگم میرم بگه : "نـــــــرو !"
کسی رو میخــــــــــوام که وقتی گفتم میـــــرم بگه : "صب کن منــــــم باهات بیـــــــام، تنـــــها نـــــــــــــــرو "!
یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون
ﮔﺎﻩ ﺟﻠﻮﯼ ﺁﯾﻨﻪ
ﻣﯽ ﺍﯾﺴﺘﻢ،ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ...
ﺩﺳﺖ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﻭ
ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ....
یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون
خــودَم قَبـــول دارم کـــهنه شـــده ام
آنـــقدر کــهنه کــه می شــوَد
یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون
به سلامتی اعتماد كه
المثنی نداره!
وقتی رفت دیگه رفت.....
یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون
گفتند دوستش داری؟گفتم دنیای من است؛گفتند
دوستت دارد؟گفتم تنها سوأل من است؛
یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون
غروب
خیال نکن
اگر برای کسی
تمام شدی
امیدی هست
خورشید
از آنجا که غروب می کند
طلوع نمی کند
یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون
زیر ِ باران
زیر باران بیا قدم بزنیم
حرف نشنیده ای به هم بزنیم
نو بگوییم و نو
بیندیشیم
عادت كهنه را به هم بزنیم
و زباران كمی بیاموزیم
كه بباریم و حرف كم بزنیم
كم بباریم اگر، ولی همه جا
عالمی را به چهره نم بزنیم
چتر را تا كنیم و خیس شویم
لحظه ای پشت پا به غم بزنیم
سخن از عشق خود بخود زیباست
سخن عاشقانه ای به هم بزنیم
قلم زندگی به دست دل است
زندگی را بیا رقم بزنیم
«سالكم» قطره ها در انتظار تواند
زیر باران بیا قدم بزنیم
یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون
چشم هایم
را می بندم تا رفتنت را نبینم..
رفتنت ار دنیای من دیدنی نیست.
گذر ثانیه ها پایان یک حضور را فریاد می
زند.
پاییز انتظار و ...در نگاهم بی معناست و تو
همچنان در عبور از من.
آسمان به حال من می گرید و تو
با من حتی وداع هم نخواهی کرد
.
می روی و..
اما من تنها و در سکوت خواهم ماند.
دنیای .....من بدرود
...!
یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)