طنزهای njavan به روایت خودم!

[ارغنون]

گویند وقتی زبان جد اثر نمی کند طنز به میان می آید.

.................................................. ....................
یکی باشد مدیر کل جایی
که باشد نخبگانش نام غایی(غایی یعنی نهایی منظورم اینه که هدفش نخبه پروری است.)

تو صدها رشته یابی نیک اینجا
هزاران نخبه و تکنیک اینجا

بگوید نخبه پروردن بدانیم!
از این رو نخبگان را هم برانیم!(نخبگان مجاز از سایت نخبگان)

بگوید خوب پرتالی به راه است
تو گویی شکل آن مانند ماه است

کنم روزی به قیچی مفتتح آن
و صدها بخش افزایم بدین سان

که این باشد فقط یک چشمه ی آن
خدایا حفظ کن سرچشمه ی آن....

مدیرانش یکایک برترینند
از این رو هِی حماسه آفرینند


ندانستم در این رسم رفاقت
بدینجا میکنم یک روز عادت!

ولیکن روز رفتن هست نزدیک
و آخر میخورد کفگیر ته دیک!

...................................
ته نوشت:
هیچ اعتراضی به افتتاح دیرهنگام پرتال نداریم.

[بلدرچین]

ایول قشنگ بودن...

[ارغنون]

اگر کم گشت روزی قدرت تو
و کم شد همچنین از فرصت تو

نپندارا که منظورم سِلاح است
که هر چه میکنند اینها صَلاح است

اگر روزی زدی شکل ستاره
همان جا سمت راستت در کناره

اگر گفتا که فرصت گشت پایان
نکن دیگر تو تشویقات زین سان

نشو افسرده و غمگین و زخمی
که این هم در صلاح توست فهمی!(روزی خواهی فهمید.)

[Admin]

سلام
شعر خوبی بود ...

در مورد پرتال هم گر صبر کنید ز غوره حلوا سازیم ... البته با بد قولی بعضی ها ما هم مجبوریم کمی بیشتر صبر کنیم ...

پس کاسه ی صبرتون رو بیشتر کنید که زود لب ریز نشه ... یکی دو روز دیگه خدا بزرگه ...

[ارغنون]

فکر سایتی همه آن است که نخبه است نامش
هم در اندیشه که بالفعل کند بر بامش!

بام یعنی نه که عنوان و نه تنها نامش
که بپرورده دو صد چشمه ی فکری جامش(مصداق جام مدال و عنوان و ... است)

من نصیحت کنمت گوش فراکن جانا
که نیاید که شوی نیک در اینجا خامش!

یک کمی پست که دادی نشوی بالقوه!
که همین جاست که افکنده تو را در دامش!

..............................
ته نوشت:برداشت به عهده خواننده!

[Easy Bug]

مرسی جالب بود .

[ارغنون]

سلامشعر خوبی بود ...در مورد پرتال هم گر صبر کنید ز غوره حلوا سازیم ... البته با بد قولی بعضی ها ما هم مجبوریم کمی بیشتر صبر کنیم ...پس کاسه ی صبرتون رو بیشتر کنید که زود لب ریز نشه ... یکی دو روز دیگه خدا بزرگه ...

بگفتی صبر کن کردم برایت!
نکردم بعد از آن دیگر شکایت
و گفتی باش خوش اخلاق و خوشرو
نکن هر دم به نحوی قهر با او(او یعنی سایت)
بده مارا حقوقی یا دلاری
که دیگر من ندارم با تو کاری
بده ما را یکی ویلا شمالی
برد هر کس از این لطف تو حالی!
اگر خواهی تو از ما هم قناعت
بکن ما را دگرباره تو دعوت
بده ما را پلو با مرغ بریان
که از بی مهریت گشتیم گریان
چو دولت مهرورز است و تو همدم!
نباشد هیچ دیگر مرا غم
به گردت میکنم جمعی سپاهی
حمایت میکنندت گر بخواهی
به جای نقد مدح خوانم برایت
طرفداری کنم برنامه هایت
نبینی در جهان یک قانع چون م
تو فرصت را غنیمت دان در اینجا

[ارغنون]

من هرگز ادعای آگاهی نکردم.
اما لطفا به نام پست دقت کنید یه نگاهی هم به توش کنید بعد نظر بدین.

امیدوارم همه چیز جز شعرام از این جا حذف یا منتقل شه.

دفعه ی بعدم پستی رو از بخش طنز به دلنوشته !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! تغییر دادین دقت کنین.

موفق باشین!

[salma1]

ممنون جالب بود

[ارغنون]

شرح حال مدیران ارشد(دالتون شماره 1)! به شکل چهارپاره!(البته انتخاب قالب 4پاره ربطی به 4 تا بودن این عزیزان نداره.)
من از جناب مهدی شروع کردم چون روح انتقاد پذیریش بالاست.اگه بقیه اعتراض دارن بگن که ادامه ندم!
............................................
مدیر کل که پابرجاست جایش
مدیر ارشدی بنهاده باشد
که نارنجی است رنگ و لوایش(لوا یعنی پرچم!)
و اوضاع درونی ساده باشد(در این بیت یه کنایه ای نهفته است به عهده خواننده.شایعه هم نسازید کی گفته سی آ سیه!)

که باشد او مرید شخص یخچال
و باشد دی جی انجمنمان(انجمن رو یه جوری بخون وزنش جور شه.)
نپرسد روزگاری از تو احوال
مگر دادی به او لایک(امتیاز +) فراوان!


بباشد از تبار قم و شک نیست
که در بورس و سهامش بی ثمر نیست
وجود او بود گر سایت هک نیست!
بدین سان هم حضورش دردسر نیست!

ندانستم در این بحران فکری
که عنوانی از این سنجیده تر نیست؟(من هنوز نفهمیدم مدیر کل انجمنها(یک انجمن علمی نخبگان) وات داز این مین؟)
چه فکر ناب یا تدبیر بکری
کماندویی از او جنگنیده تر نیست.(در اینجا شاعر پی میبره که این عنوان خیلی هم بد نیست چون بالاخره کماندو یخچال باید پست داشته باشه دیگه!)

ادامه دارد...