همانطور كه پيشتر گفته شد خشكسالي پديده اي خزنده است و به اشكال مختلفي انسان را متاثر مي كند. نظامي و خارا (1384) بيان داشتند از جمله اثرات خشکسالي سالهاي 1377 تا1379، کاهش عمق آب، کاهش اکسيژن محلول آب، افزايش دماي آب، کاهش ميزان غذاو افزايش ميزان تغذيه توسط ماهيان را بر روي موجودات کفزي تالاب امير کلايه مي باشد.
بارش ايران
كشور ايران به خاطر قرار گرفتن در كمربند خشك جغرافيايي و نوار بياباني كه در 25 تا40 درجه عرض شمالي واقع شده است، از شرايط آب وهوايي برخوردار است كه جزو مناطق كم باران جهان بشمار مي آيد. در فصول سرد ، همزمان با عقب نشبي سيستم پر فشار جنب حاره ، تحت تاثير سيستم هاي كم فشار مديترانه اي از غرب وسوداني از جنوب غرب قرار مي گيرد كه سيستم هاي مذكور در بستر بادهاي غربي ايران را جولانگاه فعاليت خودقرارداده وبارشهاي عمده اي را سبب مي شوند . در اين زمان سيستم پر فشار سيبري نيز به خاطر عقب نشيني پر فشار جنب حاره، پيشروي نموده و بخش هاي شمالي و مركزي ايران را تحت تاثير خود قرارمي دهد . جريان هاي شمالي و شمال شرقي كه افت دمايي و هواي سرد وخشك را به همراه دارد و از خصوصيات بارز اين سيستم كه در تلاقي با جريانهاي هواي غربي تشكيل جبهه هايي را مي دهد ، ايجاد بارش هاي قابل توجه مي باشد . علاوه بر اين ، سيستم ياد شده منشاء اصلي ايجاد بارندگي هاي شمال ايران نيز محسوب مي شود(رحمانيان، 1379).
با وجود قرارگرفتن کشور ايران در کمر بند خشک جهاني (unep, 1997)، تغيير پذيري شديد اقليمي (حيدري شريف آباد و همکاران, 1381)، بارش تنها معادل يک سوم متوسط جهاني دارد. بر اساس گزارش ها در سال 1380 حدود 6/2 ميليون هکتار زراعت آبي و 4 ميليون هکتار زراعت ديم و 1/1 ميليون هکتار از باغات تحت تاثير خشکسالي قرار گرفته اند. خسارت ناشي از خشکسالي بر باغات در اين سال بالغ بر 520 ميليون دلار بود. بر اساس تحقيقات انجام گرفته در کشور، اثر مستقيم خسارت ناشي از کاهش هر 1 ميليمتر بارندگي برابر 98 ميليارد ريال مي باشد. با فرض آنکه تفاوت ميزان آب استحصالي در ترسالي در مقايسه با خشکسالي 13 ميليارد متر مکعب باشد، خسارت کاهش سطح زير کشت ناشي از آن برابر 1274 ميليارد ريال مي گردد(غفاري 1386).
سعيدآبادي و همكاران در پژوهشي با عنوان رابطه دما و بارندگي و پيش بيني وضعيت اقليم آينده در منطقه تبريز با استفاده از مدل هاي آماري و ديناميكي به پيش بيني وقوع ترسالي و خشكسالي پرداختند و به اين نتيجه رسيدند كه براي پيش بيني ميزان بارندگي مي توان از تغييرات دما در آينده استفاده كرد. (سعيدآبادي و همكاران، 1384)
رضيئي و همكاران در پژوهشي با عنوان بررسي روند بارندگي سالانه در مناطق خشك و نيمه خشك مركزي و شرق ايران روند تغييرات بارندگي در 79 ايستگاه اين منطقه طي 36 را با استفاده از آزمون هاي ناپارامتري مورد بررسي قرار داد و به اين نتيجه رسيد كه در اين منطقه اثري از تغيير اقليم در اين دوره وجود ندارد هرچند كه در برخي ايستگاه ها با كاهش بارندگي و در برخي ديگر با افزايش روبه رو بوده ايم اما ميزان بارش در بيشتر ايستگاه ها تغيير خاصي را نشان نمي دهد. (رضيئي و همكاران، 1384)
عبدالهي و همكاران در پژوهشي اثر تغييرات رطوبت و بارندگي را بر پوشش گياهي و مراتع در منطقه اردكان يزد را مورد بررسي قرار دادند و به اين نتيجه رسيدند كه در سال هاي اخير با كاهش ميزان بارندگي و در نتيجه كاهش آبهاي زيرزميني موجب كاهش تراكم پوشش گياهي در اين منطقه شده است. (عبدالهي و همكاران، 1385)
عساكره(1386) در پژوهشي با عنوان تغييرات زماني مكاني بارش ايران با استفاده از آمار بارش 152 ايستگاه سينوپتيك و 170 ايستگاه كليماتولوژي متعلق به سازمان هواشناسي کشور طي سال هاي 1961 تا 2003 و كاربرد تكنيك هاي ترسيمي، تغييرات زماني مكاني بارش در ايران را مورد بررسي قرار داده است. در اين تحقيق ضمن تهيه نقشه همباران کشور نشان داده شد که بيش از نيمي از مساحت کشور در معرض تغييرات بارش است. اين تغييرات بيشتر در نواحي کوهستاني و نيز نيمه غربي کشور رخداد داشته اند که عموماً نواحي با بارندگی بيشتر محتمل به تغيير بوده اند (عساكره، 1386).
به نظر لشتي (1378)در صورتيكه رشته كوههاي زاگرس والبرز وجود نمي داشت وايران بين درياي خزر وخليج فارس محصور نمي بود،كشورمان به يك منطقه كاملاً خشك و بي آب جهان تبديل مي شد . وجود اين عوامل طبيعي موجب تنوع مختلف آب و هوايي وگوناگوني محصولات كشاورزي از شمال به جنوب گرديده است . كوههاي البرز و زاگرس با ارتفاع مناسب خود ، اثر نواربياباني (فشار زياد حنب حاره) را كه نمي گذارد بارندگي صورت گيرد را تعديل نموده ، و سرماي ايجاد شده در بالاي ارتفاعات موجب ريزش نزولات جوي مي گردد. مناطقي از كشور كه در خارج از حوضه تاثير اين ارتفاعات قرار مي گيرند و تحت تاثير فشارزياد حاره اي هستند ،گذشته از اين كه سطح تبخير بالايي دارند از بارندگي ناجيزي برخوردارند . مناطق واقع در داخل مثلث كوير ايران (مثلث كوير ايران محدوده اي است كه از اتصال خط مستقيم بين شهرهاي قم- سبزوار وايرا نشهر حاصل مي شود) داراي چنين شرايطي اند. نبود همگني بين بارندگي و تبخير همواره موجب فقر پوشش گياهي اين مناطق شده است . در نواحي خشك وكم آب كه بارندگي ناچيز است . تبخير در بيشترين حد خود مي باشد . به عبارت ديگر دراين مناطق تبخير و تعرق مطلق سالانه بيشتر از مقدار متوسط بارندگي سالانه است .
منبع: ایران هیدرولوژی
علاقه مندی ها (Bookmarks)