ر میان مسلمانان اندلس، علاوهبر ابنجبیر و ابنبطوطه، جغرافیدانان معتبری پرورش یافتند كه بسیار سفر كرده و كتابهای جامعی نوشتهاند. از آن جمله ابوعبید عبداللّهبن عبدالعزیز بكری* (متوفی 496) است كه بخشی از زندگیاش را در قرطبه گذراند و در همانجا از دنیا رفت. وی فرهنگ جغرافیایی بهنام معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع و كتابی نیز بهنام كتاب المسالك و الممالك در باره راهها و سرزمینها نوشته است. در كتاب اول، به روش قدیم راهها و منزلها و بلاد گوناگون جهان اسلام را وصف كرده است. هدف او، به گفته خودش، تهیه فرهنگ كلمات دشوار بوده است تا تحریف و خطایی در نامهای جغرافیایی رخ ندهد (ج 1، ص 1). در این فرهنگنامه، جنبه لغوی قویتر از جنبه جغرافیایی است و مؤلف به جزیرهالعرب بیشتر از همه بلاد پرداخته و كوشیده نامهایی را كه در قرآنكریم، احادیث، اشعار عرب جاهلی و قصههای جنگهای قدیم آمده است با شرح شواهد آنها توضیح دهد (برای نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 258ـ260، 273؛ نیز رجوع کنید به كراچكوفسكی، ص 221). از دیگر جغرافیدانان اندلس، ابوالحسن علی غرناطی، معروف به ابنسعید، بود كه در حدود 610 در نزدیكی غرناطه به دنیا آمد و در اشبیلیه علم آموخت. وی از مغرب اقصا در ساحل اقیانوس اطلس تا خلیج فارس سفر كرد و بعد از زیارت مكه، مدتی در موصل و بغداد و شام ساكن شد. روش او در تحقیق و تألیف به روش ادریسی شباهت دارد و این نكته از كتاب او، به نام كتابالجغرافیا، روشن میشود كه در آن به اقالیم هفتگانه پرداخته است (برای نمونه رجوع کنید به ص 89 ، 111؛ نیز رجوع کنید به كراچكوفسكی، ص 277، 279).
در قرن هفتم، سهم اندلس در تكامل نوشتههای جغرافیایی بهصورتی چشمگیر كمتر شد، چون غرناطه پیوسته در معرض خطر همسایگان شمالی قرار گرفته بود و كمتر توجه دانشمندان را بهخود جلب میكرد. درعوض، دانش جغرافیا در شام و مصر رونق داشت و در آنجا علاوه بر سفرنامهها و فرهنگنامهها، نوشتههایی از نوع خطط پدید آمد. از جمله، آثار دو شخصیت معتبر در جغرافیا، یعنی دمشقی و ابوالفداء، در شام كه شهرتی بسزا یافت. شمسالدین محمدبن ابوطالب انصاری دمشقی (متوفی 727) در كتاب معروف خود، نخبة الدهر فی عجائب البر و البحر، جغرافیای ریاضی را نادیده گرفت، ولی نوشته او از لحاظ تاریخ طبیعی بسیار مهم است، زیرا در باره گیاهان و حیوانات و معادن مطالب فراوان دارد و از جمله مزایای كتاب ــ كه ارزش كیهاننگاری دمشقی را به یاد میآورد آن است كه بسیاری از اطلاعات كتاب وی را مؤلفان دیگر ندادهاند. كتاب او منبع اصلی تاریخ و جغرافیای شام و فلسطین است (كراچكوفسكی، ص 302).
مهمترین شخصیت جغرافیایی مصر در این دوره تقیالدین احمدبن علی مَقریزی * (متوفی 845) از شاگردان ابنخلدون بود. معتبرترین اثر و حاصل عمر او كتابالمواعظ و الاعتبار بذكرالخطط و الا´ثار، معروف به خطط مقریزی ، است كه در باره تاریخ و جغرافیا نوشته شده و با اینكه خالی از اشكال نیست، باید گفت بسیاری از مطالب او در آثار دیگر نیامده است. او از دانشمندان پیش از خود مطالب بسیاری نقل كرده و از آثار مكتوب بسیاری نام برده كه از میان رفتهاند. در كتاب او، جغرافیای تاریخی مقام اول را دارد و از اینرو، او را بزرگترین مؤلف خطط دانستهاند.
عرصه نوشتههای جغرافیایزبان فارسی كه از ابتدای دوره اسلامی با نوشتههای جغرافیایی عربی رابطه نزدیك داشته، پس از حمله مغول مسیر مستقلی پیموده و در قرون هفتم و هشتم به صورت چشمگیری گسترده شده و به اوج خود رسیده است (همان، ص410). این مطلب را از مطالعه جامعالتواریخ * تألیف رشیدالدین فضلاللّه میتوان معلوم كرد. این اثر اگرچه صرفاً تاریخی است، آن را میتوان یك كتاب جغرافیای تاریخی دانست، زیرا مطالبی دارد كه در قلمرو جغرافیای اسلامی سابقه نداشته و در منابع اروپایی بلكه شرقی غیراسلامی اندك است (همان، ص 310).
علاقه مندی ها (Bookmarks)