خلاقیت خود را محك بزنيد.

[hossien]

خیلی خوب بود بیشنر موارد را اشاره کردین
می توانید موارد بیشتر هم بگین؟

[hossien]

فکر کردین چه خطا ها و نقص هایی غیر از این مواردی که دوستان فرمودن وجود داشته تا باعث ریختن پل شده؟

[mhnz]

سلام مجهول عزیز..
من چون زیاد ادعایی در مورد نخبگی و اینا ندارم برای شروع ساده ترینش رو میگم
به روز با یکی از بچه ها تو کتابخونه بودیم تو کیفم یه اسپری بود ..
رفیقم برداشتش و با اسپری به چک نویسام یه حالی بهش داد..
به خاطر الکلی که توی اسپری بود خط های روی کاغذ که به رنگایه مختلف بود به شکلای خیلی جالب و قشنگی تبدیل شد..
حالا دیگه خودتون یه برداشتی از این حرفای من بکنید دیگه

[hossien]

با توجه به استقبال وارائه نکات که دوستان فرمودن میتوان علل ریختن پل را به صورت ذیل نوشت.

1-انتخاب بار مجاز نامناسب توسط طراح پل
-نقص در تعریف مشخصات فنی پل اشتباه باشد. (توسط راهداری)
-نقص در طراحی پل (حرکت یک کامیون 20 تنی روی پل پیشبینی نشده بود)
-نقص در ساخت و اجرای پل (به صورتیکه پل درست طراحی شده اما به طور صحیح از مدارک طراحی تبعیت نشده)
2-راننده کامیون توجه به تابلو "محدودیت بار 10 تن" ننموده است (نقص کاربر)
3-کارگران راهداری تابلو "محدودیت بار" اشتباهی نصب کرده باشند (به جای تابلو 10 تن ، 20 تن را نصب کرده است.) (نقص اپراتور پل)
4-در تدوین مدارک پل به اشتباه بار مجاز پل را 20 تن اعلام شده در حالیکه 10 تن طراحی انجام شده است و به تبع ان کارگران راهداری تابلو محدودیت بار 20 تن را نصب کرده اند. (نقص در مستندسازی که با نقص اپراتور همراه شده)
5-ممکن است در گذشته به دلیل عدم نظارت پلیس و بی توجهی رانندگان ، کامیون 30 تنی از پل عبور کرده و باعث تضیف شدن پل شده به نحوی که وقتی کامیون 20 تن از ان عبور کرده باعث شکست پل شده (نقص کاربر)
6-بازرسی و نگه داری دوره ای ناکافی که باعث ایجاد ترک هایی مویی در پل شده و این منجر به افت مقاومت پل در برابر وزن کامیون 20 تن شده (نقص اپراتور)
7-ممکن است در گذشته به دلیل برخورد عبور کشتی یا قایق با پل رودخانه با پایه پل اسیبی به پل رسیده باشد یا سیل که در سال های گذشته امده موجب تخریب پل شده (نقص ناشی از محیط و عوامل محیطی)

[hossien]

به نظر شما چه تفاوتی بین fault ، error و failure وجود دارد.

[hossien]

[mamadshumakher]

معنای لغوی failure :
کاستی، کمبود، نقصان، فقدان
ضعف، ناتوانی، از دست دادن نیرو، از میان رفتن، (برق و غیره) قطع، (موتور و غیره) خرابی، از کار افتادگی
(آموزش) ردی، رفوزگی، نمره ی ردی
شکست، ورشکستگی، ناکامی، عدم موفقیت، - نشدن، - نکردن
(آدم یا چیز) ناموفق، ناکامیاب، ناکام، شکست خورده، بی عرضه
.
.
معنی fault :
عیب، کاستی، آهو، نقص، کمبود، کمداشت
تقصیر، گناه، خطا، رمژک، مانید، کوتاهی، پرویش
(برق - عیب در مدار که جلو جریان برق را در مسیر دلخواه می گیرد) خرابی مدار
(زمین شناسی) گسله
(ورزش های با راکت مانند تنیس) سر و خطا، توپی که به خطا سرو شده است
عیب جویی کردن، خرده گرفتن، خرده گیری کردن،کاستی یابی کردن، انتقاد کردن، تقصیر را به گردن کسی نهادن، ایراد گرفتن، عیب گرفتن
.
.
معنی error :
لغزش، خطا، اشتباه، غلط، رمژک، اشکوخ
گمراهی، انحراف، کژراهی، ضلالت، گناه، خطاکاری
عقیده ی غلط، کژباوری، جهل
(کامپیوتر - تفاوت بین نتیجه ی برآورده شده و نتیجه ی واقعی) خطا
(حقوق) سهو، اشتباه غیر عمدی
(گردآوری تمبر پست)نقص یا عیب چاپی (که معمولا تمبر را منحصر به شمار اندکی می کند و قیمت آن را بالا می برد)
.
.
.
ولی حسین آقا سوالت مشکوک میزنه.

[hossien]

معنای لغوی failure :
کاستی، کمبود، نقصان، فقدان
ضعف، ناتوانی، از دست دادن نیرو، از میان رفتن، (برق و غیره) قطع، (موتور و غیره) خرابی، از کار افتادگی
(آموزش) ردی، رفوزگی، نمره ی ردی
شکست، ورشکستگی، ناکامی، عدم موفقیت، - نشدن، - نکردن
(آدم یا چیز) ناموفق، ناکامیاب، ناکام، شکست خورده، بی عرضه
.
.
معنی fault :
عیب، کاستی، آهو، نقص، کمبود، کمداشت
تقصیر، گناه، خطا، رمژک، مانید، کوتاهی، پرویش
(برق - عیب در مدار که جلو جریان برق را در مسیر دلخواه می گیرد) خرابی مدار
(زمین شناسی) گسله
(ورزش های با راکت مانند تنیس) سر و خطا، توپی که به خطا سرو شده است
عیب جویی کردن، خرده گرفتن، خرده گیری کردن،کاستی یابی کردن، انتقاد کردن، تقصیر را به گردن کسی نهادن، ایراد گرفتن، عیب گرفتن
.
.
معنی error :
لغزش، خطا، اشتباه، غلط، رمژک، اشکوخ
گمراهی، انحراف، کژراهی، ضلالت، گناه، خطاکاری
عقیده ی غلط، کژباوری، جهل
(کامپیوتر - تفاوت بین نتیجه ی برآورده شده و نتیجه ی واقعی) خطا
(حقوق) سهو، اشتباه غیر عمدی
(گردآوری تمبر پست)نقص یا عیب چاپی (که معمولا تمبر را منحصر به شمار اندکی می کند و قیمت آن را بالا می برد)
.
.
.
ولی حسین آقا سوالت مشکوک میزنه.

خیلی خوب بود اما معنای لغوی کردین تفاوت fault ، و failure چی هست بنظرتان کدام اول اتفاق میفته بعد اون یکی هردوی اینا نقص و عیب معنی میشه یعنی هیچ تفاوتی بین این دو کلمه نیست.

[mamadshumakher]

خیلی خوب بود اما معنای لغوی کردین تفاوت fault ، و failure چی هست بنظرتان کدام اول اتفاق میفته بعد اون یکی هردوی اینا نقص و عیب معنی میشه یعنی هیچ تفاوتی بین این دو کلمه نیست.

خب اینجور که احساسم میگه با توجه به معانی لغویش هم انگار اول error و بعد fault و در نتیجه failure به وجود میاد.باز هم نمیدونم

[hossien]

خب اینجور که احساسم میگه با توجه به معانی لغویش هم انگار اول error و بعد fault و در نتیجه failure به وجود میاد.باز هم نمیدونم

می تونید یک مثال بزنید؟

- - - به روز رسانی شده - - -

از سایر دوستان هم می خوام نظر بدن چه فرقی این سه کلمه با هم داره البته فک کنم کسانی که رشته الکترونیک باشن بیشتر آشنا هستن.