دیگر آن مجنون سابق نیستم
آن بیابان گرد عاشق نیستماینک از اهل نسیم و سایه ام
با تب صحرا موافق نیستمبا سلامی با خیالی دل خوشم
در تکاپوی حقایق نیستمبس کنید اصرار را، بی فایده ست
من برای عشق لایق نیستم.....
دیگر آن مجنون سابق نیستم
آن بیابان گرد عاشق نیستماینک از اهل نسیم و سایه ام
با تب صحرا موافق نیستمبا سلامی با خیالی دل خوشم
در تکاپوی حقایق نیستمبس کنید اصرار را، بی فایده ست
من برای عشق لایق نیستم.....
خسته دل
اي همه سوز و مستي ام
اي همه ساز و هستي اموصل ني و نواي منساز دل و وفاي منعشق تويي ، صفا توييجام جهان نما توييكور شوم ، فدا شومدانه شوم ، خفا شومتا تو مرا دوا دهيزخم مرا شفا دهيخسته و دل رميده اممن به خدا رسيده ام.
کاش یکی پیدا میشد که وقتی میدید...
گلوت ابر داره و چشمات بارون...
به جای اینکه بپرسه...
چته ؟ چی شده ؟
بغلت کنه و بگه
...“گریه کن” …
حسین پناهی چه زیبا می گفت :
می خواهم برگردم به روزهای کودکی ان زمان ها که
پدرتنها قهرمان بود
عشق تنهادر اغوش مادر خلاصه می شد
بالاترین نقطه زمین شانه های پدر بود
بدترین دشمنانم ،خواهرو برادرهای خودم بودند
تنها دردم ،زانوهای زخمی ام بودند
تنها چیزی که می شکست ،اسباب بازی هایم بود
ومعنای خداحافظ تا فردا بود..
ویرایش توسط تووت فرنگی : 12th November 2014 در ساعت 07:14 PM
دلم تنگه پرتقالِ من!
چه تلخ است علاقه ای که عادت شود . . .
عادتی که باور شود . . .
باوری که خاطره شود . . .
و خاطره ای که درد شود . . .
یادت هست ، خیالت هست ، خاطراتت هست
فقط کمی جای تو خالیست ، نمی آیی؟
این روزها
مدام دلم بهانه ات را می گیرد!
هی آرامش می کنم
اما ...
نه من آرام کردن بلدم
و نه او آرام شدن !.!.!.!
........................
این روزها دلم اصرار دارد
فریاد بزند؛
اما . . .
من جلوی دهانش را می گیرم،
وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!!!
این روزها من . . .
خدای سکوت شده ام؛
خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا،
خط خطی نشود . . .!!!
.............
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)