بارون و دوسِش دارم
وقتی که؛
دریا رو قلقلک میده
وقتی که؛
سر به سرِ خاکِ بیابون میذاره
وقتی که از روده ی ناو دونای زنگ زده ی همسایمون
سُر می خوره میاد پائین
حتی وقتی که میاد باجَرجَرِش
گوشِ شبنم های بیچارمون و
کَر میکنه
عینِ شب های پر از ستاره ی بچه ی یتیم؛
- بارون و دوس دارمش ...
"مولود امامی"
علاقه مندی ها (Bookmarks)