رواج نوعی عریانی جدید میان زنان بدحجاب/کشف حجاب جدید در حال اجراست!

[Akhsham]

سلام...

شعر سپيد بهترين روي اين سكه در مطالبات حق هست...

خدا اون روز رو نياره كه كار به شمشير سياه بكشه...

به صورت روان:

شما حرفت اينه كه در اين كشور در مورد حقوق زن و مرد برابري وجود داره...

و حرف من اينه كه نه، حق زن ها خيلي بيشتر از مردها پايمال ميشه...

شما به واسطه فروم ها و وبسايت ها و شبكه هاي مجازي و ارتباط با پسرهاي كشورهاي ديگه...

به اين نتيجه رسيديد كه زنها در اين كشور امنيت بسيار بالايي دارند و اين مردها هستند كه از خيابون وليعصر تا هركجا خطر و ناامني اجتماعي رو به دوش كشيده اند...

و از نظر من زنها در اين كشور كه شعار اسلام و فرهنگ و تمدن و همبستگي رو توي شيپور فرياد ميزنن...

بر خلاف واقع هميشه از محيط خونه تا مدرسه و دانشگاه كار و كوچه و خيابون با خطرات خيلي بيشتري مواجه هستند...

اصلا هم بحث هنوز به مزايا و معايب حجاب و نحوه اعمال اون نرسيده...

چون خيلي دوستانه فرموديد...

منم خيلي دوستانه از شما ميخوام كه به عنوان اولين دوست آگاه من رو در همين فروم با چندتا از همين فرهنگ هاي جديد آشنا كنيد...

به به چه شعر سپید زیبایی!
شمشیر سیاه رو برای مای بی سبات معنی کنین استاد
من حرفم اصلا این نیست... برابری زن و مرد که خیلی خنده داره! انگار میگی عدد دو با درخت برابره! زن و مرد نقاط تشابهشون خیلی کمتر از تفاوتشونه(اینایی که گفتم هیچ ربطی به حجاب و ایران و اینا نداره کلی عرض کردم)
مگه بنده تو شیپور کردم که تو این مملکت همه در صلح و صفا زندگی میکننو اسلام و تمدن و ... که حالا از من میپرسی ؟
نمیشه گفت حق مردها بیشتر پایمال شده یا زنها... عزیزم شما دو ماهیتی که با هم یک تفاوت دارند مقایسه کنی... نمیتونی بگی 50 کیلو بیشتره یا 48 درجه سلسیوس!
بنده خیلی برام مهمه که ببینم جاهای دیگه دنیا آدما چجور زندگی میکنن (نه فقط در این مورد خاص) تا جایی که خودم دیدم تا جایی که خوندم تا جایی که پرسیدم به این نتیجه رسیدم که همه جای دنیا نا امنی برای بچه ها ناامنی برای خانمها وجود داره... اما باز هم میگم خدایی وضع دخترای ما انقدرا هم که تلقین میکنید بد نیست بخدا... آقا من خودم دانشجو بودم تو شهر غریب و خوابگاهی بودمو میدونم دانشجو بودن تو شهر غریب یعنی چی... منی که بقول شما پسرم و خیلی خوش بحالمه دکترا هم توی ایلام قبول بشم حقوق هم بهم بدن نمیرم!(با تمام احترام به این خطه عزیز) دختره از شمال تهران پا میشه میره خاش لیسانس بگیره!! و انتظار داره مثل مثلا ونک لباس بپوشه و آرایش کنه! د نمیشه... به پیر به پیغمبر توی امریکاشم خیلی خونواده ها به دخترشون اجازه نمیدن از نیویورک بره لس آنجلس درس بخونه! توی ایران دخترا هر کجا که دلشون میخواد میرن... اگه انقد بیرون نا امنه خود دخترا از من و شما بهتر از احوال خودشون باخبرن... دو سوم قبولی کنکور ما خانمها هستن.... خدا بیشترشم بکنه... منظورم اینه که توی غربت برای یه خانم خیلی باید نا امنتر باشه... کسی هم بزور نمیگه که باید بری درس بخونی... از اینهمه دانشجو هم که همه تو شهر خودشون نمیخونن... پس مطمئن باش وضعیت به اون بدی هم میگی نیست... اگه به انحرافه که خوب از اون بدتر سواستفاده از بچه هاست... باز هم میگم همه جای دنیا این اتفاقات میافته... همه جای دنیا آدم مریض هست... اما دلیل نمیشه به خاطر این آدمها دخترای بیچار رو بکنن تو گونی!
بازم تاکید میکنم, من نمیگم دخترا امنیت بالاتری از پسرا دارند (امنیتی که شما میگی شامل دست درازی و متلک و تجاوزه دیگه!) من میگم این اتفاق برای هر کسی تو هر جایی ممکنه بیافته... چرا پسرا رو محاکمه میکنید؟!
گفتم بازم میگم من از وضع پسرا توی جامعه شدیدا ناراضیم (در مورد پسرها و دختهایی صحبت میکنم که آدمن!! و هیچ ربطی به حجاب و متلک انداختن تو خیابونو اینا نیست... در مورد برخورد یه دختر نرمال با یه پسر نرماله)

[Akhsham]

بعضی از دوستان معتقدند که این نوع پوشش ها به خاطر اجبار به حجاب هست.....اما این اجبار از اختیار شروع شد....منم یادم نمیاد شما هم یادتون نمیاد اما میگن ایران انقلاب کردن و جمهوری اسلامی رو پذیرفتن و رای دادن....

یعنی پدربزرگ و مادر بزرگ و پدر و مادر ما جوونا.....

اما میبینیم که به دلیل کاهلی در ترویج فرهنگ داریم زحمت پدر و مادرامونو به باد میدیم....

عزیزم برو یه بار دیگه بپرس
از نظر زمانی یا پس و پیش بهت گفتن یا پس و پیش متوجه شدید

[Akhsham]

بعضی از دوستان معتقدند که این نوع پوشش ها به خاطر اجبار به حجاب هست.....اما این اجبار از اختیار شروع شد....منم یادم نمیاد شما هم یادتون نمیاد اما میگن ایران انقلاب کردن و جمهوری اسلامی رو پذیرفتن و رای دادن....

یعنی پدربزرگ و مادر بزرگ و پدر و مادر ما جوونا.....

اما میبینیم که به دلیل کاهلی در ترویج فرهنگ داریم زحمت پدر و مادرامونو به باد میدیم....

داریم از خارجی ها تبعیت میکنیم....چرا؟؟؟

خب پس لطفا اگه دلمون از خیلی از مسائل پر هست نیایم اینجا خالی نکنیم.....اینجا بحث شاخ و برگ درخت هست نه ریشه ی درخت...

دوستمون میگه وضعیت خیابون ولی عصر بدتر از آنتالیا هست .....اونوقت چطور انتظار دارید با آزاد شدن حجاب همه چی درست بشه؟؟؟

چرا بعضی دوستان فکر میکنند مسئله ی حجاب مهم نیست باید بچسبیم به ذات....

منم میدونم که پرورش رو رها کردیم که اینجوری شد اما بیخیال شدن نسبت به این موضوع مثل فردی میمونه که با 3تا انگشت خودشو لبه ی پرتگاه نگه داشته ولی از مقاوت کردن خسته شده و همون 3تا انگشت رو هم رها میکنه....

منم میدونم مشکل به این راحتی ها حل نمیشه...اما میشه با تصمیم درست جمعیت خانواده یخودمونو آگاه کنیم و به درستی رفتار کنیم....

کاری ندارم که چه بی کفایتی هایی از مسئولان سر زده ....ناراحتم اما کاری نمیتونم بکنم ....اما میتونم خودمو روشن کنم...اینقدر منابع و راهنما وجود داره که نیاز به پرورش یک مدیر نباشه...

خیلی جالبه که شما این حرفا رو میزنی و عکس آواتارت برای افسانه سی زی اف هستش!!
واقعا جالبه!

[Akhsham]

این پست من تو صفحه ی اول این تاپیکه.میبینی هیچ مغایرتی با حرف شما نداره اما کشف حجاب راه حل نیست.بلکه وضع رو بدتر میکنه.همین.

حاجی کی گفت کشف حجاب؟؟! چرا مثل ماشین صفر و یکی؟ چرا تا حرفی میشنوی حرف طرفو نسبت میدی به رضاخان و عیادی صهیونیسم و دستنشانده و...
گفت اجباری نباشه... کشف حجاب یعنی بزور بگی باید حجاب از سرت باز کنی... اجباری نباشه هر کی خواست روبنده بزنه هر کی خواست با یه لباس مثل آدمیزاد بیاد بیرون... نگفتیم که جزیره لختی های هاوایی راه بندازیم!
نعوذبالله

[SaSaMc2]

به به چه شعر سپید زیبایی!
شمشیر سیاه رو برای مای بی سبات معنی کنین استاد
من حرفم اصلا این نیست... برابری زن و مرد که خیلی خنده داره! انگار میگی عدد دو با درخت برابره! زن و مرد نقاط تشابهشون خیلی کمتر از تفاوتشونه(اینایی که گفتم هیچ ربطی به حجاب و ایران و اینا نداره کلی عرض کردم)
مگه بنده تو شیپور کردم که تو این مملکت همه در صلح و صفا زندگی میکننو اسلام و تمدن و ... که حالا از من میپرسی ؟
نمیشه گفت حق مردها بیشتر پایمال شده یا زنها... عزیزم شما دو ماهیتی که با هم یک تفاوت دارند مقایسه کنی... نمیتونی بگی 50 کیلو بیشتره یا 48 درجه سلسیوس!
بنده خیلی برام مهمه که ببینم جاهای دیگه دنیا آدما چجور زندگی میکنن (نه فقط در این مورد خاص) تا جایی که خودم دیدم تا جایی که خوندم تا جایی که پرسیدم به این نتیجه رسیدم که همه جای دنیا نا امنی برای بچه ها ناامنی برای خانمها وجود داره... اما باز هم میگم خدایی وضع دخترای ما انقدرا هم که تلقین میکنید بد نیست بخدا... آقا من خودم دانشجو بودم تو شهر غریب و خوابگاهی بودمو میدونم دانشجو بودن تو شهر غریب یعنی چی... منی که بقول شما پسرم و خیلی خوش بحالمه دکترا هم توی ایلام قبول بشم حقوق هم بهم بدن نمیرم!(با تمام احترام به این خطه عزیز) دختره از شمال تهران پا میشه میره خاش لیسانس بگیره!! و انتظار داره مثل مثلا ونک لباس بپوشه و آرایش کنه! د نمیشه... به پیر به پیغمبر توی امریکاشم خیلی خونواده ها به دخترشون اجازه نمیدن از نیویورک بره لس آنجلس درس بخونه! توی ایران دخترا هر کجا که دلشون میخواد میرن... اگه انقد بیرون نا امنه خود دخترا از من و شما بهتر از احوال خودشون باخبرن... دو سوم قبولی کنکور ما خانمها هستن.... خدا بیشترشم بکنه... منظورم اینه که توی غربت برای یه خانم خیلی باید نا امنتر باشه... کسی هم بزور نمیگه که باید بری درس بخونی... از اینهمه دانشجو هم که همه تو شهر خودشون نمیخونن... پس مطمئن باش وضعیت به اون بدی هم میگی نیست... اگه به انحرافه که خوب از اون بدتر سواستفاده از بچه هاست... باز هم میگم همه جای دنیا این اتفاقات میافته... همه جای دنیا آدم مریض هست... اما دلیل نمیشه به خاطر این آدمها دخترای بیچار رو بکنن تو گونی!
بازم تاکید میکنم, من نمیگم دخترا امنیت بالاتری از پسرا دارند (امنیتی که شما میگی شامل دست درازی و متلک و تجاوزه دیگه!) من میگم این اتفاق برای هر کسی تو هر جایی ممکنه بیافته... چرا پسرا رو محاکمه میکنید؟!
گفتم بازم میگم من از وضع پسرا توی جامعه شدیدا ناراضیم (در مورد پسرها و دختهایی صحبت میکنم که آدمن!! و هیچ ربطی به حجاب و متلک انداختن تو خیابونو اینا نیست... در مورد برخورد یه دختر نرمال با یه پسر نرماله)

سلام...

شمشير سياه حرفيه كه اول قلب خود گوينده رو پاره ميكنه...

يه جور عفونت احساسي كه كه از اصل درد سر باز كرده...

به نظر من اين مثال تفاوت كه فرمودين بيشتر از فاصله سانتيگراد و فارنهايت نيست...

دقيقا من هم منظورم در شرايط نرمال و طبيعي و ميانگين هست...

هر انسان متمدن نياز هاي اوليه اي داره...

از خوردن و خوابيدن تا امنيت و رفاه و آسايش و آرامش...

در حالت كاملا ميانگين اگر 100 دختر و 100 پسر در 100 نقطه متفاوت براي انجام 100 كار مختلف در ساعت مختلف از خونه بيرون بيان...

و بعد از انجام كار خود به خونه برگردند...

از نظر شما ميانگين ريسك خطر كدام يك بالاتر قرار ميگيره؟

اگر يه زن خيانتي بكنه و يك مرد هم همچنين...

كدام يك تاوان بيشتري پرداخت ميكنه؟

چرا وقتي يه دختر خطايي ميكنه همه لباشون و گاز ميگيرن...

از نظر شما خونواده هايي ايراني همون اندازه كه به دخترشون سخت ميگيرن به پسرشون هم همينطور؟

تمام حرف ما همينه كه آقاي قانون گذار، آقاي مدرس، آقاي برنامه ريز و آقايون هرگز به خواب غفلت نرو...

قوانين و آموزشها و برنامه ريزي هاي خودتون رو يكم كاليبره تر كنيد...

بله در تمام دنيا هر جور آدم نخاله اي هست...

ولي جلوتر بودن از افغانستان و كره شمالي زيمباوه اين جور كشورا نميتونه قياس درستي باشه...

ما كه بنيان گذار تمدن در دنيا هستيم بايد در موارد فرهنگي جزو 10 تاي بالا باشيم نه اينكه به دسته دوم سقوط كنيم...

آقاي گشت ارشاد در برابر هر 10 دختر يه پسرم بگير اگه 10 درصد انصاف داري...

و هيچ كس رو نگير اگر 20 درصد انصاف داري...

و در پايان اين مباحثه:

براي من مثل روز روشنه كه حقوق مرد و زن در اين كشور برابر اجرا نميشه...

براي من مثل روز روشنه كه حداقل هاي زندگي اجتماعي مثل امنيت عبور و مرور در اين كشور چندين برابر براي مردها امن تر هست...

و براي من مثل روز روشنه كه همه جاي جهان عدالت نيست، برابري نيست، امنيت نيست و تجاوز هست، اما خيلي كمتر از كشور ما...

با تشكر از هم صحبتي با شما...

[SaSaMc2]

و در مورد موضوع اصلي بحث:

سلام...

اولين نكته اينه كه كشور ما داراي اكثريت دين اسلام هست و فرهنگ مخصوص به خودش رو داره...

و ما نميتونيم در قانون گذاري اكثريت رو در نظر نگيريم...

و بهتره به جاي ساختار شكني به اصلاح اصولي و ريشه اي روي بياريم...

يه سري قوانين روانشناسي در انسانها هميشه ثابت هست...

فرق هم نميكنه سياه باشي يا سفيد، چشم بادومي باشي يا مو فرفري، مسلمون باشي يا گبري...

هر جامعه اي كه نخواد از اين اصول اثبات شده چكيده ي مناسب و اثرگذار مفيدي براي فرهنگ و اقليم خودش استخراج بكنه...

آينده روشني رو پيش رو نداره...

كسي كه يك بار دزدي بكه 1000% قابليت ارتكاب دوباره اين جرم رو بيشتر از كسي كه دزدي نكرده داره...

و ما نميتونيم بگيم: نه ما مسلمونيم يا اونا سياه پوستن و اگر يك بار دزدي كردن، احتمال مجدد تكرارش كمتر از قبل ميشه...

و همينطور نميتونيم بگيم همه جاي دنيا دزدي ميشه پس اشكالي نداره...

و نميتونيم بگيم مالِت و سفت بچسب همسايه ات رو شل بچسب...

و همينظور نميتونيم اموال همه رو ازشون بگيريم تا چيزي نباشه تا دزديده بشه...

در حقيقت ما بايد برنامه اي بريزيم كه تخم مرغ دزدي نشه...

اينجوري شتر هر كسي در خونه ي خودش ميخوابه...

ولي باز هم بنا بر اكثريت فرهنگي و ديني نميتونيم برنامه ي حتي موفق سرزمين ديگه اي رو براي خودمون كپي برداري كنيم...

پس با ماسمالي و تزريق مُسكن و اعمال فشار و هويج و چماق هم براي حل مشكل اقدام نميكنيم...

--------------------

شما فرزند خردسالي در منزل داريد و در گوشه اتاق يك تلويزيون داريد...

حال بعد از مدتي در خانه تكاني عيد جهت ننشستن گردو خاك ملافه اي سفيد روي آن پهن ميكنيد...

در اولين برخورد فرزند شما در مورد آن ملافه از شما سوال ميكند...

و شما پاسخ ميدهيد اين همان تلويزيون هست و روي آن ملافه اي براي ننشستن گرد و خاك، و به آن دست نزن...

اما فرزند شما گرد و خاك را درك نميكند...

و در اولين فرصتي كه شما حضور نداشته باشيد حتما آن ملافه را كنار زده تا با چشمان خود برسي كند...

اين اتفاق همون رويداديست كه سياه و سفيد و كچل و با دين و بي دين نميشناسه...

و اگر كودك شما چنين نكرد نياز به مراجعه به پزشك داره...

شايد مهم به نظر نرسد و فرزند شما در زير ملافه تلويزيوني را ديده كه هر روز ميديده...

اما خيلي مهم هست و فرزند شما اولين تخم مرغ زندگيش را دزديده است...

---------------------

اكنون با در نظر گرفتن توضيحات بالا و مثال آن...

دوستان در مورد كاهش فساد در جامعه ما با در نظر گرفتن اكثريت ها...

چه پيشنهادي دارند؟

[Outta_Breathe1020]

من واقعیتش خیلی تعجب میکنم از حرفای بعضی دوستان!!!!!

واقعیت اینه: منی که مدت تقریبا زیادیه رزمی کار میکنم و پدر و مادرم دیدن که از پس خودم تا حدود خوبی بر میام و میتونم واقعا اگه لازم باشه از خودم دفاع کنم، وقتی هوا تاریک میشه(یعنی از همون 5 و 6) استرس زیادی دارن وقتی من قراره پیاده یا با اتوبوس و تاکسی بیام خونه... یکم دیر بشه کلی نگران میشن. از خونه تا سر خیابون راه زیادی نیست ولی ساعت 8 شب هم که هست، کلی استرس دارن که من الان رفتم لوازم التحریر سر کوچه یه خودکار بخرم!!!!!!
دانشگاه من تا خونه 15 دقیقه راهه. من این مسیر رو با ماشین میرم، چون وقتی شب(ساعت 6) میشه و میخوام برگردم خطرات زیادی منو تهدید میکنه. چون خیابونای باهنر و کوثر خطرناکن!

حرم که حرمه!!!!!! میخوام برم کلی نگرانی هست که الان من از جای مترو تا حرم اگه پیاده برم اصلا جالب نیست محیطش! بابا حرمه!!!!!!!!! حـــــــــــــــرم!!!!!!

من خارج از کشور هم زندگی کردم.(هلند - آلمان و خیلی جاها رو رفتم و دیدم چه جوری هستش) تنها، ساعت 10 شب بود فکر میکنم، از سینما برگشتم. شما اگه بگین یه ذره استرس بود... نه برای خانواده ام، نه برای خودم!!! مسیر کمی هم نبود. خیابونا هم خلوت بودن. به نظرم جز ترس از آدمای مست که اونم براش هزار جور جریمه گذاشتن و هرجایی پیدا نمیشه، ترس دیگه ای نیست اون وقت شب... اینجا من که عمرا اگه خانواده ام بزارن تنها برم سینما. حتی با دوستام هم هر ساعتی اجازه نمیدن. من هم نمیخوام که برم. چون امنیت نیست. آرامش نیست !!
باور کنید تفاوت هستش!!! خیلی هم تفاوت هستش بین اینجا و امنیت یک دختر و اونجا.

چقدر توی صفحه حوادث روزنامه ها از اتفاقاتی که خانوما سوار تاکسی های شخصی شدن می نویسه... این یعنی آرامش و امنیت واقعا؟؟؟ که من جز ماشین های زرد و علامت دار، اگه یه موقعی که دیرم شده، سوار ماشینای شخصی شدم، همش حواسم باشه که یه وقت اتفاقی نیفته؟؟ و باور کنید به حجاب نیست! صفحه حوادث رو بخونید که چه کسایی با چه حجابایی سرشون چه بلاهایی اومده. درسته! شاید درصد چادری ها و با حجاب ها کمتر بوده باشه اما مطمئن باشین حتی نزدیک به صفر هم نیست.

حوادثی که روی پل های هوایی میفته!!!! یعنی واقعا این یعنی امنیت که من نتونم با آرامش از رو پل هوایی رد شم؟؟؟ شب و روز هم نداره و باور کنید که به حجاب و سادگی ربطی نداره. امنیت توی ایران خیلی کمه. دیشب با مامانم از پل هوایی رد میشدیم. چند تا پسر جوون معلوم نبود چیکار میکردن. یکی روز زمین افتاده بود و یه عالم دورش بودن و میخواستن بلندش کنن. مامان من اونقد ترسیده بود که حد نداشت. تقریبا میدوید. ما که رد شدیم و جای پله ها رسیدیم کلی جیغ و اینجور صداها اومد ازشون. که واقعا مامانم پله ها رو میدوید و منم دنبال خودش میکشوند. خب الان این امنیته؟ مامان منه میترسه از وضعیت!!!!! یعنی واقعا من چی پوشیده بودم و مامانم چی پوشیده بود؟!! واقعا بگم که از این ساده تر نمیشه و نمیشد؟!

واقعیت اینه که آقای محترم!!!! آرامش و امنیت ندارم من توی این جامعه به خاطر کارا و رفتار و نگاه تو!

من چادری نیستم! اما چادری هم بودم. راهنمایی بودم. یادمه از سرویس مدرسه(مینی بوس بود و سرکوچه پیادم میکرد) تا خونه که میومدم (با چادر)، کارگر سر ساختمون سوت زد و من دفعه اول که این اتفاق افتاد برگشتم سمت صدا، و هرهر همه خندیدن و کلی صدای دیگه... واقعا یادم نمیره که بعد اون استرس داشتم که سمت هیچ صدایی برنگردم! بچه بودم واقعا اون موقع نبودم؟؟؟ اصلا من نمیگم متلک! باور کنید همین چیز کوچیک هم آرامش و امنیت رو میگیره!!! و این هیـــــــــــچ ربطی به حجاب نداره.
همین که اینقد همه چی خراب و امنیت کمه که طرف میخواد سوال بپرسه که آدرس کجائه صد بار باید بگه خانوم! خانوم! خانوم! آدرس اینجا رو میخواستم بپرسم... تا من برگردم ببینم کجا گم شده بنده خدا... واقعا این ربطی به حجاب من داره؟!

اما اینم بگم که با کشف حجاب و آزادی هیچی درست نمیشه...
مشکل ما اینه که همه یادشون رفته اسلام چی میگه... چرا میگه حجاب...؟؟؟ به قول دوستمون مگه حجاب فقط برای خانوماست؟ مگه حجاب فقط میگه چادر و روسری و مقعنه؟؟؟ اسلام چیز دیگه ای میگه!
جالبه پسرخاله یکی از دوستام بود، اومده تو یه جمعی، یکی روسریشو مرتب کرده و موهاشو داده تو. بعدها گفته : الان یعنی من با موهای تو قراره تحریک بشم؟!!! خب واقعا این هم نیست....

دیگه خستتون نمیکنم. ببخشید خیلی حرف زدم...
واقعا اونقد خسته شدم از این وضعیت که هر چی بنویسم کمه...

[mamadshumakher]

حاجی کی گفت کشف حجاب؟؟! چرا مثل ماشین صفر و یکی؟ چرا تا حرفی میشنوی حرف طرفو نسبت میدی به رضاخان و عیادی صهیونیسم و دستنشانده و...
گفت اجباری نباشه... کشف حجاب یعنی بزور بگی باید حجاب از سرت باز کنی... اجباری نباشه هر کی خواست روبنده بزنه هر کی خواست با یه لباس مثل آدمیزاد بیاد بیرون... نگفتیم که جزیره لختی های هاوایی راه بندازیم!
نعوذبالله

سلام دادا.
خب شما میگی حجاب آزاد بشه.درست.اما به نظرت وضع چطور میشه؟چی بهبود پیدا میکنه؟مبینی خانمای محترم تو این تاپیک چی میگن.اینکه وضعیت آرامش اجتماعی زنان بسیار پایینه که شکی توش نیست.اما با آزاد شدن حجاب چه نتیجه ای حاصل میشه؟

فكر مي كنيد علت چيست؟
بررسي شاخص هاي طلاق مثل مقايسه بر حسب گروه سني، وضعيت سواد، وضعيت فعال بودن اقتصادي و وضعيت اشتغال و بيكاري و برحسب وضعيت استان ها نشان مي دهد كه متاسفانه طلاق در اقشار تحصيل كرده تر و استان هاي توسعه يافته تر بيشتر است به طوري كه ما در شش ماهه اول امسال13/23 درصد نرخ طلاق به ازدواج در كل كشور داشتيم يعني تقريبا از هر7/5 ازدواج، يكي به طلاق منجر شده است ولي در تهران اين نسبت25/23 درصد است يعني از هر چهار ازدواج يك ازدواج منجر به طلاق شده است.

اين آمار دقيقا مال چه سالي است؟
مربوط به سال87 است (سال گذشته) و دقيق آن25/21 درصد است يعني از هر4 ازدواج، يك ازدواج به طلاق ختم شده و در مناطق شمال شهر تهران اين رقم بدتر هم هست يعني تقريبا از هر سه ازدواج يكي منجر به طلاق شده است.

http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2024211

خب شما ازین آمار چه نتیجه ای میگیرید؟
به نظرتون علت چیه واقعا؟که اینقدر داره بنیان خانواده ضعیف میشه و اکثر طلاق ها در سالهای اول ازدواج رخ میده؟

منشا درخواست آزادی پوششی چی میتونه باشه؟ چرا بعضی از دخترا (که تعدادشون کم نیست) دوست دارن نوع پوشش اونها عوض بشه؟یعنی کمتر بشه؟

اكنون با در نظر گرفتن توضيحات بالا و مثال آن...

دوستان در مورد كاهش فساد در جامعه ما با در نظر گرفتن اكثريت ها...

چه پيشنهادي دارند؟

خب دادا تا علت فساد معلوم نشه که نمیشه راهکار داد

ولی حفظ جایگاه خانواده هم کم از کنترل فساد نیست.چرا در شهر های توسعه یافته و در جاهایی از شهر که سطح مالیه خوبی دارن پایبندی به زندگی مشترک کم شده؟مگه چه تفاوتی بین اونها با مردمان سطح متوسط هست؟یکیش تفاوت در عقاید و پوشش هست

[yas-90]

این ره که میرویم به ترکستان ست....

این موضوعات فقط با یه سری دلیل و برهان مثل آزاد نبودن پوشش و اینا حل نمیشه..........بررسی های روانشناختی و جامعه شناختی نیاز داره....... تفکرات و اعتقادات داره تغییر میکنه....پای بندیها داره متزلزل میشه.......بنیان های خانوادگی داره متلاشی میشه...........مردم کمتر فکر میکنن..........کمتر دنبال خودشناسی میرن...........کمتر به تغییرات وجودیشون فکر میکنن......آدم اول باید خودشناسی کنه بعد بره سراغ خداشناسی....من عرف نفسه فقد عرفه ربه

منظره دیدشون کوتاه شده........چی گفتم

خیلی از ماها(توجه کنید نگفتم همه) خودمونو گم کردیم حتی نمیدونیم چی میخوایم اونموقع درمورد مسائل دینی و خدا و ... اظهار نظر میکنیم و داریم به یه سری مضوعات ایراد میگیریم و یه سری انتظارات داریم که نه به درست و غلط بودنشون فکر میکنیم نه عواقبشون نه به تاثیراتشون بر دیگران........البته یکم هم خودخواه شدیم تا یه چیزی میشه میگیم چار دیواری اختیاری...

البته من منظورم شخص خاصی نیستا ......طبق یه سری دیده ها و شنیده ها دارم میگم

میگن زرتشت و کوروش کبیر اما حتی یه رفتار مشابه اونو ندارن فقط از اون همه عظمت اسمشو یاد گرفتن..............میگن خدا و پیغمبر و نماز و حج اما ربا میکنن و تا دلتون بخواد ریا یکمی هم بخشندگی و مروت تو چنته ندارن........یه جورایی هر کاری دلشون میخواد میکنن و پشت این اسامی قایم میشن

در ظاهر نجابت به خرج میدن اما در باطن .....

تن باکره دارن اما فکر هرزه......

به نظر من مشکل ما چیزی فراتر از آزادی در حجابه......فرهنگمون داره متزلزل میشه باید فکری واسه اون کرد با زور و اجبار هم به جایی نمیشه رسید.... اگه کسی رسید ما هم میرسیم

اگه امنیت نداریم که واقعا هم نداریم( آقا پسری که میگه داریم باید گاهی اوقات زن بود تا یه سری احساسات رو چشید) همش ربطی به حجاب نداره ..... ناامنی یه احساسه که الکی ایجاد نمیشه

شده صبح زود بری بیرون یه ماشین ساعت 6 صبح زمستون جلوی پات نگهداره تا سوارت کنه به ناکجا آباد؟؟؟

شده صبح زود واسه رفتن به دانشگاه از خونه بیای بیرون بعد دو نفر با زور بخوان سوارت کنن بعد یه رفتگر (که خدا خیرشون بده که حداقل صبح زود هستن) بیاد و کمکت کنه

شده شب وقتی مجبوری از کوچه خلوت رد شی با صلوات و دعا قدم برداری از ترس اینکه نکنه الان یکی یه دفعه بخواد از این موقعیت سوء استفاده کنه؟؟؟

شده سر پل هوایی جلوتو بگیرن و بخوان اذیت کنن؟؟

شده وقتی تو اتوبوسی همش در تلاشی که از قسمتی که نزدیکه آقایونه بخوای فرار کنی از ترس اونایی که دستشون هرز میره

شده...

و خیلی شده های دیگه ک هاینایی که گفتم ساده تریناشن

قرار نیست همه اینا رو با هم یه نفر تجربه کنه.....یکی تجربه کرد ترسش تو دل یکی دیگه هم میفته

همه جا آدم بد هست همه جا آدم خوب هم هست اما برای من مؤنث این مهمتره که الان جایی که من هستم اوضاع چطوره.......... چون باور کنید خیلی از این اتفاقا بیشترین ضربه رو به همجنسای من وارد میکنه

من نمیگم مقصر کیه اما آدم ها هم نباید کمی هم خوددار باشن؟؟؟


خوب این همه طرفداری از خانما کردیم بسه............خداییش قبول دارم از بین همین خانم ها آدم هایی پیدا میشن که دست شیطونو از پشت می بندن نمیتونم بگم قشر بانوان مقصر نیستن اما چیزی که باعث مشکل شده اینه که ما سعی نمیکنیم کمی منطقی و عقلانی و اخلاقی فکر کنیم

ببخشید اگه کمی لحنم تند بود سعی کردم نباشه شما هم لطفا با آرامش بخونید

[kamanabroo]

با سلام خدمت همه دوستانی که شرکت کردند و دوستانی که بحث رو دنبال می کنند.

برای اینکه بتونم در بحث شرکت کنم مجبور شدم کل بحث رو از صفحه اول تا اینجا رو بخونم...

چیزی که دستم اومده اینه که همه ما دغدغه داریم و دوست داریم که جامعه مون خوب و دارای آرامش باشه.

بله یکسری (بخش کوچکی از بحث) از حرفها و نگاه هایی که مطرح شده طبق مبانی دینی ما نگاه درستی نیستند. که نیاز نیست بهش دامن بزنیم. چون نتیجه ای در بر نداره مثل همه فروم ها و بحثهایی این تیپی.

یکسری اش هم با نظرات شخصی ما جور در نمیاد که باز هم نیاز نیست بهش دامن بزنیم که نتیجه ای نداره.

همه ما هم قبول داریم که اگر واقعا اخلاق مسلمانی داشته باشیم (همه ما در هر نقش و کار و موقعیتی و جنسیتی که هستیم) مشکلات خودمون و جامعه مون به شکل عجیبی کمتر خواهد شد..

علتش هم اینه که منشا مشکلات دور شدن از اخلاق عاقلانه و منطقی و درست است (کسی نگه چرا به اسلام ربطش میدی چون جوابش اینه که احکام اسلام مطابق احکام عقل است.)

رفتار خارج از عرف و عقل رو هم هیچ کس نمی پسنده.

همه مناسبات اجتماعی رو هم اگر در نظر بگیریم باز هم به عقل و اخلاق می رسیم که بهترین حالت است.

آزادی رو هم در محدوده عقل همه می پذیرند. ( مگر کسانی که اصلا قائل به عقل نباشند و دنبال امور نفسانی باشند که اینجا نداریم)

دلیلی هم نداره ما همدیگر رو خطاب فهمیدن های خودمون قرار بدیم و با هم جر و بحث کنیم (کلی گفتم اشاره به هیچ کس نیست ها)

ما باید با همدیگر فکر کنیم نه اینکه با همدیگر دعوا کنیم..

--------------
پس در مورد بحث:

ما یکسری رفتار فردی داریم
یکسری رفتار اجتماعی


در امور فردی که اصلا جای بحث نیست که وقتی می دونیم رفتار درست چیه باید انجام بدیم هر چند خیلی ها رفتار درست رو انجام ندهند. وقتی بنده می دونم خوب مسلمان بودن راه درسته سعی می کنم راه رو برم حتی اگر خیلی از مسلمان ها خوب مسلمانی نکردند و یا حتی اصلا مسلمانی نکردند.

در امور اجتماعی: دین ما و حتی عقل ما حکم می کنه که بی تفاوت نسبت به اتفاقات بدی که کنارمون می افته نباشیم. چرا که اگر بی تفاوت بودن خوب بود الان ما این همه دغدغه و بحث نداشتیم. پس معلوم میشه بی تفاوت بودن رو هیچ کسی و هیچ عقلی نمی پسنده.

حالا بی تفاوت نبودن افراد باید تعریف بشه/ بی تفاوت نبودن مسئول باید تعریف بشه

که همه تعریف شده است. نقطه مبهمی نداریم. هم قانون که مشخص می کنه یک مسئول باید چه بکنه. هم دین که رفتار های درست اجتماعی رو نشون ما میده.

( بله میدونم مشکل هست که برخی مسئولین درست عمل نمی کنند و موجب میشن که یک عده به اسلام و خوبی و .. بد بین بشوند...)

مهم اینه که چقدر و چگونه عمل می کنیم به چیزهایی که می فهمیم...



برای اینکه جلوگیری بشه از یک فرهنگ نادرست همه اینها به اندازه خودشون مسئولند: (وبرای همه این دسته ها دین برنامه داره که باید شناخته بشه و طبق اون عمل بشه)

خود فرد (باید رفتار درست رو بداند یعنی دنبال یاد گرفتن باشد و عمل کند و هیچ کس نمی پذیرد کسی بگوید من پایبند هیچ عقل و دینی نیستم)

پدر و مادر (خانواده جایگاه خاصی داره که از همون ابتدا پایبند بودن به ارزشهای عقلی و اخلاقی رو به بچه می آموزند. این رو همه می دانیم که وقتی پایبندی خانواده 60 بود فرزندان هم زیر شصت هستند وقتی خانواده 100 بود فرزندان هم زیر و نزدیک 100 هستند. )

دوست (هر دوستی به اندازه خودش باید از هر گونه اشتباه دوستش جلوگیری کنه. ما که معصوم نیستیم. دین ما بهترین هدیه به دوست رو در فهماندن اشتباهاتش می داند اونهم بصورت دوستانه و هدیه!)


مسئول (هر کسی که به نحوی مسئولیت داره باید کم کاری نکنه و بهترین راه رو برای فرهنگ سازی و بحث های اجتماعی انتخاب کنه)



حالا اگر مشکلی در اجتماع پدیدار شده همه این گروه ها باهم باید حلش کنند. نمیشه که همه کار رو روی دوش یکی از این گروه ها بندازیم. بله شاید درصد مسئولیت هر کدوم فرق کنه. اما مهم اینه که همه مسئولند..

و باید به همدیگر این مسئولیت رو گوشزد کنند تا بهترین راه حل ها رو انتخاب کنند..