دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7

موضوع: اون روزا یادش بخیر ؛ چه روزای قشنگی بود ...

  1. #1
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    رادیولوژی
    نوشته ها
    77
    ارسال تشکر
    378
    دریافت تشکر: 1,213
    قدرت امتیاز دهی
    981
    Array
    MJA70's: جدید128

    پیش فرض اون روزا یادش بخیر ؛ چه روزای قشنگی بود ...

    یادش بخیر چقدر حرص میخوردیم وقتی روز تعطیل رسمی با جمعه تداخل داشت ؟!
    .
    .
    بچه های نسل امروز هیچوقت رابطه نوار کاست رو با خودکار بیک نمیفهمن…
    .

    ما بچه بودیم یه بازی بود به نام :
    «همه ساکت بودند ناگهان خری گفت» …
    صد برابر پلی استیشن ۳ لذت داشت !
    .
    بچه کـــه بــودیم یکی از تفریحات سالم ما این بود:
    که پنکه رو خاموش میکردیم,
    یکم که سرعتش کم میشد, با انگشت پَره هاشو نگه میداشتیم…
    .
    یادش به خیر زمانی که راهنمایی بودیم یه دبیر داشتیم هر موقع از دست ما عصبانی میشد میگفت:
    گوساله ها خجالت بکشید من جای پدرتون هستم!
    .
    .
    یادش بخیر یه زمانی توو مدرسه با دوستمون هماهنگ می کردیم که :
    تو اجازه بگیر برو بیرون منم ۲دقیقه دیگه میام!
    بعد معلم عقده ای می گفت صبر کن تا دوستت بیاد بعد برو…..
    من که حلالشون نمی کنم!!!!!
    .
    یه زمان از امتحانات که بر میگشتیم ، مامانمون میپرسید : چند میشیی ؟؟؟
    با صدای بلند داد می زدیم ۲۰ !
    یادش گرامی باد !
    ۱ دقیقه سکوت لطفا !!!
    .
    یادش بخیر بچه بودیم اون موقع ها شماره ها روی تلفن نمی افتاد !
    زنگ میزدیم مزاحم میشدیم
    یه بار زنگ زدم یه دختره گوشی رو برداشت ، منم فوت میکردم !
    دختره گفت ، خوب حالا من با فشار دادن یک دکمه …..
    آقا ما هم از ترسمون سریع قط میکردیم !
    یه همچین اسگل هایی بودیم(البته من خودمو میگما..)!!!
    .
    یادش بخیر قدیمـا رو عیدی فک و فامیل حســـــاب باز میکردیم
    الانا خیلـــی بهمون لطف کنن ماچمون میکنن…!
    .
    والا ما بچه بودیم همش اون خانوم مجری مهربونه بودا خانوم رضایی! میگفت: شما… مام میگفتیم: ما؟ میگفت: بعله شما که نزدیک تلویزیون نشستی، یکم برو عقبتر بشین! مام میرفتیم عقب! بعد میگفت: یکم عقبتر! آقا مام تا نزدیکیهای در ورودی میرفتیم عقب که نکنه لج کنه کارتون نشون نده..! یعنی یه همچین اسکولای دوست داشتنی ای بودیم ما..!
    (من همیشه میگفتم اینو الان پرتش میکنه بالا تاکجا میره؟)
    .
    این روزا به بچه ها میگن “برو گم شو”
    میره تو اتاقش ، بعد بابا مامانه خودشون میرن منت کشی !!!
    قدیما به ما میگفتن برو گم شو ،
    جا نداشتیم همینطوری مجهول بودیم الان کجا باید بریم !؟!؟!

    کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم
    اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم
    کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود
    کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش
    را از نگاهش می توان خواند
    کاش برای حرف زدن
    نیازی به صحبت کردن نداشتیم
    کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود
    کاش قلبها در چهره بود
    اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد


    و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم
    سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست
    سکوتی را که یک نفر بفهمد
    بهتر از هزار فریادی است که هیچ کس نفهمد
    سکوتی که سرشار از ناگفته هاست
    ناگفته هایی که گفتنش یک درد و نگفتنش هزاران درد دارد
    دنیا را ببین ...



    بچه بودیم از آسمان باران می آمد
    بزرگ شده ایم از چشمهایمان اشک می آید!


    بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن
    بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه
    بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم
    بزرگ شدیم تو خلوت اشک می ریزیم



    بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست
    بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه
    بچه بودیم همه رو ۱۰ تا دوست داشتیم
    بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی
    بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داریم


    بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن
    بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که
    اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه
    کاش هنوزم همه رو
    به اندازه همون بچگی ۱۰ تا دوست داشتیم


    بچه که بودیم اگه با کسی
    دعوا میکردیم ۱ ساعت بعد از یادمون میرفت
    بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون مونده و آشتی نمی کنیم



    بچه که بودیم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می شدیم
    بزرگ که شدیم حتی ۱۰۰ تا کلاف نخم سرگرممون نمیکنه




    بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بود
    بزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزه



    بچه که بودیم آرزومون بزرگ شدن بود
    بزرگ که شدیم حسرت برگشتن به بچگی رو داریم



    بچه که بودیم تو بازیهامون همش ادای بزرگ ترها رو در می آوردیم
    بزرگ که شدیم همش تو خیالمون برمیگردیم به بچگی



    بچه بودیم درد دل ها را به هزار ناله می گفتیم همه می فهمیدند
    بزرگ شده ایم درد دل را به صد زبان به کسی می گوییم... هیچ کس نمی فهمد



    بچه بودیم دوستیامون تا نداشت
    بزرگ که شدیم همه دوستیامون تا داره



    بچه که بودیم بچه بودیم
    بزرگ که شدیم بزرگ که نشدیم هیچ، دیگه همون بچه هم نیستیم


    شاید به روی خودمون نیاریم
    ولی همیشه ذهنمون پر از این آرزوست که :
    ای کاش هیچ وقت بزرگ نمی شدیم
    و هنوزم تو عالم بچگی بودیم
    همون دوران بچگی هایی که پر از عشق بود و شور و نشاط و سرزندگی ...








    پیشانی گر زداغ گنه سیه شود بهترازداغ مهره ازسر ریا...نام خدا نبردن ازآن به که زیرلب بهرفریب خلقبگویی خداخدا

  2. 5 کاربر از پست مفید MJA70 سپاس کرده اند .


  3. #2
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    برق الکترونیک
    نوشته ها
    1,850
    ارسال تشکر
    8,023
    دریافت تشکر: 11,669
    قدرت امتیاز دهی
    29795
    Array
    shiny7's: جدید44

    پیش فرض پاسخ : اون روزا یادش بخیر ؛ چه روزای قشنگی بود ...

    مرسی!!!نوستالژی غم انگیزی بود!!!!حیف که دیگه بر نمی گرده!!!......

    GOD is Watching YOU

    insta:
    _shiny7_



  4. 5 کاربر از پست مفید shiny7 سپاس کرده اند .


  5. #3
    دوست جدید
    رشته تحصیلی
    شیمی
    نوشته ها
    197
    ارسال تشکر
    3,119
    دریافت تشکر: 1,014
    قدرت امتیاز دهی
    503
    Array
    fati3370's: آسوده خاطر

    پیش فرض پاسخ : اون روزا یادش بخیر ؛ چه روزای قشنگی بود ...

    آخی یادش بخیر.دستت دردنکنه جالب بود

  6. 3 کاربر از پست مفید fati3370 سپاس کرده اند .


  7. #4
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    psychology
    نوشته ها
    86
    ارسال تشکر
    538
    دریافت تشکر: 505
    قدرت امتیاز دهی
    24
    Array
    Gileva's: جدید63

    پیش فرض پاسخ : اون روزا یادش بخیر ؛ چه روزای قشنگی بود ...

    وای یادش بخیر
    خیلی دلم گرفت اشکم در اومد
    اگرقراراست روزی پروانه شویم بگذار روزگارهرچقدر میخواهد پیله کند....

  8. 2 کاربر از پست مفید Gileva سپاس کرده اند .


  9. #5
    دوست جدید
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    120
    ارسال تشکر
    307
    دریافت تشکر: 569
    قدرت امتیاز دهی
    47
    Array
    s.s.n's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : اون روزا یادش بخیر ؛ چه روزای قشنگی بود ...

    یادمه وقتی بهمون میگفت این که جلوت وایساده دبیرستانیه خودمونو جمع میکردیم و چنان رفتاد محترمانه ای داشتیم... حالا اگه به یکی از بچه های امروزی بگی برمیگرده میگه:خوب که چی؟

    - - - به روز رسانی شده - - -

    یادمه وقتی بهمون میگفتن این که جلوت وایساده دبیرستانیه خودمونو جمع میکردیم و چنان رفتاد محترمانه ای داشتیم... حالا اگه به یکی از بچه های امروزی بگی برمیگرده میگه:خوب که چی؟

  10. 2 کاربر از پست مفید s.s.n سپاس کرده اند .


  11. #6
    دوست جدید
    رشته تحصیلی
    شیمی
    نوشته ها
    197
    ارسال تشکر
    3,119
    دریافت تشکر: 1,014
    قدرت امتیاز دهی
    503
    Array
    fati3370's: آسوده خاطر

    پیش فرض پاسخ : اون روزا یادش بخیر ؛ چه روزای قشنگی بود ...

    میگم من متوجه نشدم نوار کاستو خودکاربیکو!میشه توضی بدین لطفأ

  12. 2 کاربر از پست مفید fati3370 سپاس کرده اند .


  13. #7
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    رادیولوژی
    نوشته ها
    77
    ارسال تشکر
    378
    دریافت تشکر: 1,213
    قدرت امتیاز دهی
    981
    Array
    MJA70's: جدید128

    پیش فرض پاسخ : اون روزا یادش بخیر ؛ چه روزای قشنگی بود ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط fati6870 نمایش پست ها
    میگم من متوجه نشدم نوار کاستو خودکاربیکو!میشه توضی بدین لطفأ
    یعنی اینکه خودکاربیک رو میذاشتن توی چرخ دنده های نوار(به دلیل شکل هندسیشون خوب باهم جفت میشدن)بعدش میچرخوندن

    - - - به روز رسانی شده - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط fati6870 نمایش پست ها
    میگم من متوجه نشدم نوار کاستو خودکاربیکو!میشه توضی بدین لطفأ
    یعنی اینکه خودکاربیک رو میذاشتن توی چرخ دنده های نوار(به دلیل شکل هندسیشون خوب باهم جفت میشدن)بعدش میچرخوندن
    پیشانی گر زداغ گنه سیه شود بهترازداغ مهره ازسر ریا...نام خدا نبردن ازآن به که زیرلب بهرفریب خلقبگویی خداخدا

  14. کاربرانی که از پست مفید MJA70 سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آموزشی: مقایسه آموزش الكترونیكی با آموزش سنتی الکترونیکی
    توسط سمیه نجفی در انجمن علوم تربیتی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 8th December 2012, 02:03 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 19th September 2012, 01:18 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th November 2011, 08:42 AM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 17th December 2009, 12:14 PM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 24th October 2009, 11:56 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •