با سلام خدمت همه دوستان


Developer: Quantic Dream

Publisher: Sony Computer Entertainment

Engine: PhysX RSX

Platform: PlayStation 3

Release date:
NA 23 February 2010
EU 24 February 2010
AUS 25 February 2010
UK 26 February 2010
IRE 26 February 2010



Genre: Adventure-Dark Thriller

Mode: Single-player

Rating:
BBFC: 15
ESRB: M
PEGI: 18




مقدمه بازي:
در نسل حاضر و به طبعیت آن بازیهای ویدوئی این نسل ، روایت داستانی به یکی از اصلی ترین و مهمترین جایگاه خود رسیده که این امر در نسلهای پش اهمیت امروزیش را نداشت ، در هرحال در نسل حاضر این امر با اینکه ارتقا سطح یافته و به پیچش های داستانی روز به روز رو به افزایش است ، ولی هنوز در شیوه انتقال آن ضعف دارد.

سال 2006 بود که سوني در نمايشگاه E3 ان سال دمويي از بازي HeavyRain را به نمايش گذاشت و با پخش ان دمو همه افراد حاضر در صحنه روي صندلي هاي خود ميخکوب شدند . در ان زمان خيلي ها سوني را دروغ گو فرض کردند و اين دمو را از قبل ساخته شده فرض نمودند اين دمو که .... در ابتدا زني را نشان ميداد که در ابتدا با دوربين حرف ميزد و پس از کمي صحبت اسلحه ايي را به سمت خود نشانه رفت و شروع به گريه کردن نمود. اخر اين دمو متوجه ميشويم که ان زن براي تست بازيگري امده بود .


Heavy Rain بازی است که خود سوني نشر آن را بر عهده گرفته و شرکت سازنده هم Quantic Dreams که اگر عناوين خوب اين شرکت را در نظر نگيريم، هيچگاه نمي توانيم بازي زيباي Fahrenheit Indigo Prophecy را از ياد ببريم. يک بازي در سبک ماجراجويي و فکري و ترسناک، که شايد يکي از نوآورانه ترین ژانر ها و روند داستان فوق العاده ي آن و همچنين انتخاب هاي مختلف در داستان و بخصوص گيم پلي ويژه، اين بازي را به يک بازی متفاوت تبديل کرد. حالا پس از چند سال بازهم اين استديوي بازيساز فرانسوي، به ساخت يک بازي با همان سبک و سياق دست زده است و تحولی در روایت داستانی داده است ، به منظور اینکه بازی را از یک روند خطی جدا شده و داستان بر اساس بازی و تحولاتی که شما ایجاد میکنید می چرخد.

اشاره به این نکته ظریف که دیوید کیج آن را در یکی از مصاحبه هایش به آن نظر داشت و قابل تامل و فکر است که به بحث مخاطب شناسی و طریقه ایجاد ارتباط بین قشرهای گوناگون بازی ، که ما باید با ایجاد روندی جدید در روایت باعث جذب اقشار مختلف شویم و حتی مثلا باعث حس همزادپنداری و درک واقعی موقعت یک شخص ، بین بازیباز و بازی شویم واقعا جای بسی امیدواری و خوشحالی است که HR از نظر حیثیت یک بازی ، قدمیهایی به جلو برداشته است.

سبک بازي:
HeavyRain يک بازي با سبک خاص و داستان خاص است که در بسياري از سايت ها و مجلات معتبر، از سبک آن با عنوان Dark Thriller ياد مي شود. اين سبک نوعي سبک ترسناک با ريشه هاي خشونت زياد و محيط هاي بسته و تيره است که مي توان گفت در مورد سبک بازي مي توان به بازي هايي مانند Alan Wake يا Fahrenheit اشاره کرد. نوعي سبک که طرفداران خاص خود را دارد و مي تواند يک اثر سينمايي خوب را رقم بزند.
سبک بازي به نحوي است که شما را وادار مي کند به بازي تشنه شويد و مدام سعي کنيد بيشتر بفهميد .اين سبک طرفدار خاص خود را مي طلبد و هرکس نمي تواند با بازي کنار بيايد، همانطور که هر کسي نمي تواند با بازي Fahrenheit کنار بيايد ، اما دیوید کیج این ادعا را کرده که هر بازیبازی که در مسیر روند بازی قرار بگیرد ، از بازی لذت خواهد برد و با چالش های داستانی پیش رو جذب خواهد شد.


داستان و معرفي شخصيتها :
يکي از نقاط عطف بازي Heavy Rain، داستان بازيست که به نوعي به گيم پلي وابسته است و بهتر است بگوييم که گيم پلي داستان را تعيين مي کند. پس از بازي Fahrenheit که در آن مي توانستيد تصميمات مختلفي را بگيريد، اين بار در اين بازي هم مي توانيد اين تصميمات را به نحوي ديگر بگيريد. عامل معروفيت بازي هم در همين جاست که شما حتي با گرفتن تصميمات غلط و حتي کشته شدن شخصيت اول، بازهم به بازي ادامه مي دهيد! بهتر است اين گونه بگوييم که در بازي چيزي با عنوان Game Over وجود ندارد و شما حتي در صورت کشته شدن شخصيتتان، با شخصيتي ديگر به بازي ادامه خواهيد داد. در اين مورد، David Cage بيان مي کند که شما يک داستان نگاه نمي کنيد. شما داستان را مي سازيد و در بازي کارگردان، نويسنده و بازيگر شما هستيد.


اتان مارس(Ethan Mars) : اتان یک آرشیتکت موفق و متاهل است که دو فرزند دارد و زندگی آرام و ایده آلی را تجربه میکند اما این آرامش ، آرامش قبل از طوفان است :

از خواب برميخيزد و پس از گرفتن يک دوش آب گرم و نوشيدنيک ليوان آب پرتقال براي گردش به اطراف خانه ميرود.همسر و فرزندان اتان درحال خريد براي تولد فرزند کوچکشان هستند و در اين فرصت شما ميتوانيد اطراف خانه گشت زده و با گيم پلي بازي بيشتر آشنا شويد.

پس گذشت زماني اندک،خانواده ي او براي استراحت کوتاهي بر ميگردند و بعد از آن براي خريد قصد رفتن به فروشگاه را دارند.
اين لحظات ابتدائي فصل اول بازي هوي رين بود.اين فصل به منظور آشنائي بازيباز با محيط بازي و طريقه ي برقراري ارتباط با ديگر کاراکتر ها ساخته شده است در عين حال نقش مهمي در داستان کلي بازي ايفا ميکند.دقيقا مانند يک فيلم که در چند دقيقه ي ابتدائي آن ما با کاراکتر هاي مختلف و رفتار هاي گوناگون آنان آشنا خواهيم شد.
در ادامه اتان با خانواده اش به فروشگاه ميروند.وقتي آنها در حال گشت زدن در فروشگاه هستند اتان متوجه عدم حضور فرزند کوچکش،جيسون ميشود.جيسون گم شده است.او درون فروشگاه به دنبال پسرش ميگردد،ولي موفق به پيدا کردن او نميشود.پس براي جستجوي بيشتر به خارج از فروشگاه ميرود.او پسرش را پيدا ميکند ولي کمي دير است!اتان پسرش را درون خيابان ميبيند در حالي که خودروئي با سرعت در حال حرکت به سمت جيسون است.پس با سرعت به سمت پسرش ميرود و پس از حادثه اي دردناک او فرزندش را از دست داده و به شدت زخمي ميشود.به خاطر همين حادثه اتان به مدت 6 ماه در کما به سر برد.
داستان اصلي بازي از اينجا شروع ميشود.حال دو سال از آن حادثه گذشته و رابطه ي اتان با فرزند،همسر و همه در حالي بيدار ميشود که درون دستانش يک اريگامي(شکلک کاغذي-مانند شکلک کاغذي روي Box art بازي-) وجود دارد.
چپتر بعدي بازي در


رابطه با کارگاهي به نام اسکات شلبي (Scott Shelby) ــيست نقش اسکات شبلی در داستان به عنوان یک پلیس باز نشسته که حالا دفتری دارد و تبدیل به یک کاراگاه خصوصی شده است او همچنین از بیماری آسم رنج میبرد و به احتمال زیاد بیماری او در روند بازی مانند نورمن تاثیر گذار است. او براي پيدا کردن قاتلي با لقب Origami Killer(قاتل اريگامي) استخدام شده است(همان کسي که پسر ايثان را هم کشته است).قاتل اوريگامي فقط پسر بچه ها را ميکشد.اسکات ابتدا به خانه ي فاحشه اي به نام Mary Smith و سپس به فروشگاه فردي به نام حسن ميرود.فرزندان اين دو نفر توسط قاتل اوريگامي کشته شده اند.او از اين دو نفر سوالاتي در رابطه با فرزندانشان، چگونگي مرگ آنها وآثار باقيمانده از قتل ميکند و در اين راه با مشکلات زيادي از جمله دزدي از فروشگاه حسن برميخورد.فصل دوم بازي براي افراد مسن جالبتر خواهد بود چون شما با زندگي يک کارگاه با سني حدود 55 و زندگي و مشکلات يک فاحشه(!)آشنا خواهيد شد.


کارکتر بعدي نورمن جيدن(Norman Jayden) نام دارد.نورمن يک معتاد به داروهاي آرامبخش است و در صورت عدم استفاده از آنها در تصميمات دچار مشکل خواهد شد.او يک مامور FBI است که وظيفه ي تحقيق و پيدا کردن قاتل اريگامي را به عهده دارد.وسائل پيشرفته ي نورمن در اين راه به کمکش مي آيند و شما بوسيله ي آنها قادر به ديدن قطرات مخفي خون يا ديگر سرنخ هاي مخفي خواهيد بود.همچنين او همه ي اطلاعات،فايل ها و مدارک را در يک پايگاه اطلاعاتي ذخيره ميکند و شما ميتوانيد هر چند وقت يکبار به مشاهده و مرتب سازي آنها بپردازيد.قسمت بعدی محل کار جیدن است.شما میتوانید به یک راست به دفتر خود بروید و به انجام تحقیقات و کنار هم گذاشتن شواهد بپردازید.در يكي از سكانسها كه در سال
2011 اتفاق مي افتد نورمن به دستگاهي به نام ARI متصل مي شود(این دستگاه در مراحل بالاتر کاربرد های زیادی دارد) كه مي توان با استفاده از آن هرآنچه او ديده است را ديد. اين دستگاه با پردازش DNA ها اين كار را انجام مي دهد و حال مي توان با استفاده از آن در مورد پرونده ي Origami Killer تحقيق كرد.



چهارمین و آخرین کاراکتر بازی مدیسون پیج(Madison Paige) نام دارد که یک روزنامه نگار و عکاس است و به دلایلی به بیخوابی دچار است و باز بنا به دلایلی فقط در زمانی خوابش میبرد که در متل اقامت دارد .بازی با این کاراکتر از جائی شروع میشود که نصف شب او بیدار شده و خوابش نمیبرد.مدیسون در خانه دوری میزند و به طرف یخچال میرود و به تصاویر روی درب یخچال نگاه میکند.پس از مدتی او سایه ای درون خانه اش مشاهده میکند که سعی دارد در خانه را بشکند و....(برای اسپویل نشدن داستان بازی این قسمت گفته نمیشود!!).. البته اگر باعث کشته شدن همه کاراکترها بشوید بازی به اتمام خواهد رسید.



Origami Killer : یک هنر ژاپنی است که با استفاده از کاغذ و بدون استفاده از چسب و قیچی اشکال گوناگون مانند حیوانات و ... را می سازند که دست بر قضا قاتل بازی یک از این هنرمندهاست و پس از هر قتلی یکی از این ساخته ها در دست مقتول قرار میدهد.

دیود کیج برای رسیدن این عنوان به یک عنوان سینماتیک چه از نظر فیلنامه و چه از نظر جلوه های ویژه و از آثار موفق و خوش ساختی مانند "سکوت بره ها" و "هفت" و"اثر پروانه ای" الهام گرفته البته به طور کاملا غیر اقتباسی.

در باب نوشته های بالا در رابطه با الهام گرفتن دیوید کیج از آثار سینمایی موفقی "سکوت بره ها" و "هفت" باید به چند مسئله در رابطه با اثبات نوشته ها اشاره کنم که تم بازی مانند این دوفیلم حول فضای رعب آور و داستان جنایی پیچیده و مقابله با قاتلین زنجیره ای که دارای علامتی خاص برای جنایتهای خود دارند می چرخد ... اما در مورد فیلم سوم درپایان خواهید خواند.


گرافيك :
به جرات میتوان قوي ترين بخش گرافيك را انيميشن ها و طراحي چهره ها دانست.
بازی HeavyRain از موتور PhysX RSX استفاده می کند که توسط شرکت nVidia تولید شده است و مخصوص بازیهای PS3 استRSX ، مخغف (Reality Synthesizers)به معنى شبيه ساز واقعيت است كه فناورى جديد در ارايه گرافيك هر چه نزديك تر به واقعيت است . با بهره گیری از این موتور قدرتمند و شبیه سازی دقیق تمام چهره ها از روی مدل های واقعی و طراحی بی نظیر محیط، این بازی یکی از قدرتمندترین بازیها در زمینه ی گرافیک خواهد بود. به گفته ی سازندگان، تمام چهره و بدن شخصیت ها بصورت کاملآ دقیق و با استفاده از تکنولوژی MotionCapture شبیه سازی شده است و بعلاوه ی آن، برای صورت شخصیت ها از چند تکنولوژی رندر، Depth of Field و Advance Shaders استفاده شده است. همچنین برای طبیعی به نظر آمدن چشم(با توجه به عکس می توانید به جزئیات رفلکس محیط ها در مردمک چشم به صورت Realtimeپی به جزئیات موشکافانه برد)، لب، گوش، بینی، انگشتان و موها، از تکنولوژی HDRR و Auto Exposure استفاده شده است.




ضمنآ ذکر این مسئله قابل توجه است که تمام مدل سازی های Motion Capture بوسیله دوربین های Vicon Peak MX-F40 انجام شده است.تيم Quantic Dream يک استوديوی بسیار بزرگ Motion Capture در اختيار دارد كه با 28 دوربين Vicon MX-F40 بهينه شده است. Vicon شرکتی است که حتی به خاطرسیستم های موشن کپچر جایزه ی اسکار هم برده است اما جدیدترین سیستم را که F40 نام دارد و یکی از قوی ترین ، دقیق ترین و انعطاف پذیر ترین سیستم های موشن کپچر دنیاست و حتی نرم افزار جدید این شرکت که با نام Blade عرضه شدهکه به سازندگان HR این امکان را داده که بتوانند از ضبط حرکات بیشتری و همچنین قابلیت post-processing سریع تری بهره ببرند و اين تكنولوژي به سازندگان کمک کرده كه تمام حركتهاي بدن را ثبت كرده و با همان نرمي و دقت روي کارکتر هاي بازی پياده كنند.سازندگان از ابتداي پروژه چهار موشن کپچریست ناشناس را براي شخصيت هاي اصلي انتخاب كرده اند و كلا تا پايان بازي هر شخصيت بازيگر جدايي دارد و بهره ببرند.


در قسمت ديگر ما با طراحي هاي چهره شخصيت ها رو به رو هستيم كه فوق العاده كار شده اند. سازندگان با قرار دادن حس گرها ي بسیار زیاد روي بافتهاي اصلي و پيوندي صورت بازيگران ، توانسته اند ريز ترين حالات چهره آنها را ضبط كنند. احساس غم، شادي، خشم به طور معجزه آسايي در صورت شخصيت ها نقش میبندد! همچنين حس گرهايي هم براي لب هاي بازيگران قرار گرفته كه اين كارباعث دقيق شدن ديالوگها با تكانهاي لب مي شود. در هر لودينگ ميان بازي مبني بر شخصيتي كه با آن بازي مي كنيد چهره او روي صفحه نمايان مي شود. با توجه به نحوه بازي كردن شما ، مثلا اگر شخصيت انتخاب شده غمگين باشد چهرهاو ناراحت است. ديدن اين احساسات حس خوبی را به بازیباز منتقل میکند. همچنين سازندگان از كوچك ترين جزئيات صورت مانند التهابها و زخم ها غافل نماده اند.




همان طور که در عکس میبینید این بازی جزییات بسیار زیادی دارد طراحي محيط هم بسيار زيبا كار شده و هر صحنه بيان گر حس اصلي آن و شخصيت بازي است و همانند يك فيلم سينمايي طراحي شدن كه گاه با حالت قرار گرفتن دوربين شما را وادار مي كنند دست از بازي كشيده و به اين منظره هنري نگاه كنيد.. سازندگان گفته اند که از تمامی قدرتcell ps3 استفاده خواهند کرد.



بعضي مراحل بازي در محيط هاي شلوغ مثل يك كلوپ شبانه اتفاق مي افتد كه میبینیم به طور هم زمان 200 نفر مشغول رقصيدن هستند و رقص نورها و دود ناشي از سيگارها محيط را فرا گرفته است.



نور پردازي هم كاملا زنده و بسیار عالی كار شده و در حقيقت همين نورپردازي هم به طور كاملا هنري بر بيان احساسات صحنه كمك مي كند. مثلا وقتي مديسون مشغول بالا رفتن از پله ی در خانه ي قاتل مورد نظر است منبع نور طوري در كنار او قرارگرفته كه سايه او هم زمان و هم سرعت با مديسون در حركت به عقب است که حس بازی را بخوبی به بازیباز منتقل میکند.



يكي از مهمترين پارامترهاي بازي باران است!به جرات میتوان گفت باران های هوی رین را در هیچ بازی دیگری مشاهده نمیکنید!برخورد قطرات باران با چهره شخصيت ها و جاري شدن آن روي صورت آنها واقعازيبا کار شده است، حتي ما نم به وجود آمده در صورت آنها را میبینیم و اين نم ممكن است تا زمان طولاني بعد از بند آمدن باران هم در چهره آنها مشاهده شود.

Game Play:
از لحاظ گیم پلی بازی بسیار عالی روان است این که و Heavy Rain یک اثر سینمایی و بیش از آن است و کنترل کاراکتر نسبت به دموی بازی در E3 آسان تر شده است.ولی باز هم مشکلاتی در این بخش دیده میشود.برای حرکت کاراکتر باید از L2 استفاده کنید و برای جهت دادن به او آنالوگ سمت چپ را حرکت دهید.Heavy Rain در صحنه هاي اكشن به يك QTE تبديل مي شود و شما بايد با مشاهده دكمه هايي كه در تصوير ظاهر مي شود سريع عكس العمل نشان دهيد.



در Heavy Rain سازندگان ايده جالبي را خلق كرده اند كه دكمه هاي مورد نظر در حوادث بازي در مكانهاي متفاوت و وابسته به نوع آن ظاهر مي شود. اين كار علاوه بر اين كه ديد خوبي را از تصوير در حال حركت براي شما خلق مي كند باعث مي شود با كنجكاويي بيشتري به محيط نگاه كنيد. يك دكمه اشتباه ، مثلا در جا خالي دادن ممكن است باعث مرگ شما بشود و يا اينكه باعث زخمي شدن و در نتيجه كند شدن حركات شخصيت بازي شود.در مورد هرکار، چند گزینه وجود دارد و در دمویی که Madison می خواست در را باز بکند، چند گزینه وجود داشت که با Sixaxis دسته کنترل می شد.


موسیقی :
وظیفه ی ساخت موسیقی بازی به گردن Angelo Badalamenti است.با نگاهی کوتاه به تریلر های عرضهشده از بازی میتوانیم به عمق موسیقی پی ببریم.جالب است بدانید Angelo Badalamenti مسئول ساخت موسیقی بازی Farenheit هم بوده است.صداگذاري HR هم بسيار خوب است و صداي شخصيت ها بسيار با چهره آنها هماهنگي دارد.در مورد صداگذاری بازهم به استناد تریلر های منتشر شده ، از جیغ ها و فریادها گرفته تا صدای شخصیت ها، وسایل نقلیه، آهنگ های پیش زمینه ی بازی، شکست سکوت خوب و ... همگی به خوبی کار شده اند.

اثر پروانه ای در بارانی سهمگین :


فیلم اثر پروانه ای حول شخصیت به نام ایوان است که بنا بر تصمیماتش آینده خود و زندگی اش رقم می زند ولی او نمی داند که این تصمیمات تبعاتش می تواند روزی در دوران دیگر زندگی بسیار بر آینده اش تاثیرگذار باشد.


اثرپروانه ای به طور کلیه نظریه ای است این طور مثال زده شده است "ممکن است بال زدن یک پروانه در یک منطقه باعث طوفان شدیدی در یک منطقه دیگر شود" و شما در HR همانند همان پروانه ای هستید که هر کدام از حرکاتتان آینده ی شما را رقم زد و هر کم وکاستی و حرکات اشتباه باعث تغییرات زیادی در هنگام بازی می شود.



سخن پایانی :
مطمئنا Heavy Rain عنوانی هست که بسیاری از طرفداران PS3 انتظار آن را می کشند ، و همینطور یکی از بزرگترین عناوین PS3 در سال 2010 ، که سونی در بخش تبلیغات مانوره زیادی در سالهای پیشین روی این بازی کرده است ، سونی در سالها اخیر بازیهای بزرگی در سبکهای مختلف و با ویژگی های چشم گیر و منحصر به فرد برای طرفداران خود به ارمغان آورد ، اما در سبک ساق بازی HR بازی با این مقدار المان فوق العاده در هر زمینه دیده نشده است.
و این است نشانه اقتدار PS3 است در ارائه فراعوانها در زمینه گیم ... (این آخرش یه تعصب زد بالا)


Special Edition & PS3Bandel & DLC



Special Edition Heavy Rain : اینپک فقط از طریق سایت HMV قابل خریداری است و فقط و فقط برای اروپاییان تدارک دیدهشده است!. ( این پک حتی در آمریکا هم عرضه نمیشه؛ چه برسه به ما که در آسیا هستیم! ) قیمت پک نیز 40 یورو خواهد بود.
Heavy Rain: Chronicles به شما اجازه میدهد خود قاتل اوریگامی باشید ، نخستین اپیزود این DLC با مدیسون پیج آغاز میشود که این اپیزود در فروشگاه PS و به همراه پک special edition قابل تهیه میباشد.ضمنا Norman Jayden مامور FBI شرح حال مربوط به خود را در این DLC خواهد داشت.همچنین کیج اضافه کرد هر اپیزود حداقل در حدود یک ساعت خواهد بود.

Box Art USA:




امتیازات بازی (با تشکر از SamanConViction):
http://www.bazyrayaneh.com/forum/sho...1632#post61632

دموهای بازی:



E3 2K6 Tech Demo
May 12, 2006


GC 2008: First Gameplay Trailer
Aug 20, 2008
http://www.gametrailers.com/video/gc...avy-rain/38636

Exclusive Gameplay Part I
May 22, 2009
http://www.gametrailers.com/video/ex...avy-rain/49553

Exclusive Lagoon Gameplay
May 22, 2009
http://www.gametrailers.com/video/ex...avy-rain/49552

Exclusive Gameplay Part II
May 22, 2009
http://www.gametrailers.com/video/ex...avy-rain/49554
ادامه دموها در:http://www.gametrailers.com/game/heavy-rain/2717