نقاشی كودكان این روزها مورد توجه بسیاری از والدین و مدارس قرار گرفته است بطوری كه بسیاری از مدارس برای جذب كودك از او می خواهند تا یك نقاشی بكشد، تحلیل این نقاشی سرنوشت او را رقم خواهد زد. اطلاعاتی را كه والدین در این میان از مسئولان مدرسه به صورت جسته و گریخته می گیرند، باعث می شود تا در بسیاری از موارد دچار ترس و اندوه شوند. با دكتر مهدی كرمی، روان شناس كه تحقیقاتی را در گشودن و پالودن نقاشی كودكان به ثمر رسانده است، در این باره به گفت وگو نشسته ایم.

● نقاشی در روحیه و توان ذهنی كودكان چه تأثیراتی دارد؟
▪ هر مهارتی كه در برگیرنده مهارت های دیگر باشد، مطمئناً به شكل خلاقانه به كار خواهد رفت. نقاشی از جمله این امور است زیرا در ایجاد هماهنگی، رشد و گسترش توانایی های ذهنی، روانی و مهارت های حركتی بی تأثیر نیست.در واقع برخلاف تصور والدین نقاشی امری ساده نبوده و در حد گرفتن قلم و اتصال كردن چند خط نیست، بلكه به تنهایی تنظیم كننده و هماهنگ كننده قوای متعدد است. گاهی از جهات كاری متفاوت در درون ساختار آدمی است. برای مثال نقاشی كردن توان كنترل حركت های غیرارادی انگشتان، مچ، آرنج و كتف، مقابل هم قراردادن انگشتان شست و نشانه، ایجاد ارتباط عصب شناختی بین چشم و دست، توان ترسیم خطوط و رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، رشد و تكامل حس زیباشناسی، ایجاد تعامل و ارتباط بیشتر با محیط، توان جداسازی امور و مدیریت در ترسیم اشكال را دارد كه از جمله واضح ترین آثار نقاشی بر روند تكامل فرآیندهای ذهنی و روانی كودك است.

● شروع نقاشی كردن در كودكان چه سنی است؟
▪ سن واضح و روشنی برای آغاز نقاشی از طرف متخصصان رشد ارائه نشده است. آن هم به دلیل وجود توانایی های متفاوتی است كه در یك گروه سنی به شكل گسترده دیده می شود اما زمان در دست گرفتن قلم به شكل پنج انگشت و ترسیم خطوطی معین عموماً از سن دو سالگی به بعد مشاهده شده و قابل ارزیابی است، البته نحوه ترسیم خطوط پیش از این سن تعابیر خاص خود را دارد كه خارج از مبحث ماست.

● شناخت رنگ در نقاشی از چه سنی در بچه ها كامل می شود؟
▪ كودكان عموماً به رنگ ها از ابتدا و بعد از هماهنگی چهار سویه چشم (حركت بالا، پائین راست و چپ) علاقه و رغبت نشان می دهند، امروز برای تقویت حافظه و قوای تشخیص كودك در نخستین ماه های پس از تولد از رنگ ها آن هم به صورت كارت ها یا دفترچه هایی استفاده می شود و والدین توسط آن و تغییر روزانه رنگ ها و یا كارت ها در مقابل دیدگان نوزاد سعی می كنند در تقویت قوای مذاكره تأثیرگذار باشند.برای انتقال مفاهیم نقاشی و رنگ به كار رفته در آن كه البته نزد روان شناسان از اهمیت خاصی نیز برخوردار است پس از سه سالگی است كه رنگ ها دارای ارزش عاطفی و تشخیصی می شوند و می توانند نمادی از تمایلات و امیال واخورده یا تثبیت شده كودك را در برگیرند.

● تحلیل نقاشی از چه رده سنی تا چه رده سنی امكان پذیر و علمی است؟
▪ برای این منظور محدودیتی در نظر گرفته نشده و در ضمن همواره نیز لازم نیست تا حتماً یك نقاشی برای تحلیل وجود داشته باشد، بلكه گاهی میزان فشار قلم بر صفحه یا تعداد خطوط و یا شكل گرفتن آنها، خود به اندازه كافی برای ایراد دیدگاه ها واجد اهمیت است اما كودك باید به لحاظ سنی برای ترسیم افكار، تخیلات، احساسات و هیجانات به حداقلی از رشد رسیده باشد.

● چه چیزهایی در نقاشی باید مورد توجه واقع شود؟
▪ در واقع هیچ چیز نبایستی از نگاه یك روان شناس مخفی بماند. چه بسا تمام ابعاد یك نقاشی دارای مفاهیمی ساده و عاری از تحلیل باشد، ولی حضور چند خط یا رنگ و یا مكان ترسیم، خود بیانگر حقایق مهمی در خصوص خالق آن است.در حقیقت هر چیز سوژه ای است مهم و غیرقابل قصور، این تنها دلیلی است كه انتظار می رود به دلیل ظرافت و حساسیت، نقاشی توسط یك متخصص مورد گشودن و پالودن قرار گیرد.

● از تاریخچه تحلیل نقاشی بگویید. تحلیل نقاشی از چه زمانی آغاز شد؟
▪ بیشتر اقدام به گشودن یا تحلیل روان شناختی نقاشی به بعد از حضور و رشد روان كاوی و دیدگاه فروید باز می گردد به خصوص كارهای آنا فروید اما همان طور كه می دانید باستان شناسان و دیرینه پردازان از جمله نخستین تحلیل گران تاریخ هستند.
در حقیقت بررسی شواهد ترسیم شده توسط انسان های غارنشین از جمله نخستین اقدامات تحلیل گرایانه انسان است كه خود بیانگر انگیزه و میل بالای انسان برای ورود به دنیایی است كه توان گفت و شنود و تبادل دانش در خصوص آن به دلیل عدم حضور آفریننده اش وجود ندارد. در واقع اقدام به گشودن و پالودن نقاشی نیز بیشتر اقدامی است تكمیلی برای ورود به دنیای ذهنی كودك و درك احساسات درونی وی به دلیل ناكافی بودن ذخایر كلمات و تظاهرات رفتاری او. به شكلی واضح می توان تأثیر اقدامات باستان شناسان و دیرینه پردازان را در گشودن نقاشی كودك بسیار مهم ارزیابی كرد زیرا سال های اوج اقدامات كشف و اكتشافات تاریخی در كشورهایی مثل مصر و امریكای لاتین و ظهور اندیشه گشودن نقاشی در نزد روان شناسان به یك دوره زمانی مشترك باز می گردد و عجیب اینجاست كه گاهی نوع تحلیل های این افراد متأثر از آگاهی های مشتركی است كه به صورت تجربی كسب كرده اند.
در مدارس و بخصوص پیش دبستان درباره تحلیل نقاشی كودكان، ارزیابی چقدر علمی است
تا زمانی كه این اقدام توسط یك غیرمتخصص و بدون آگاهی از شرایط محیطی و درون سیستمی خانواده و صرفاً به منظور گرفتن تنها یك نقاشی انجام گیرد، به هیچ عنوان از اعتبار علمی برخوردار نخواهد بود.خود روان شناسان نیز برای پالودن و گشودن یك نقاشی از والدین می خواهند تا در مدت زمانی دوماهه نقاشی های كودك را برای آنان بفرستند تا طیف تغییرات صورت گرفته را بتوانند به صورت مقطعی و ناپیوسته مورد ارزیابی قرار دهند. با چنین حساسیتی طبیعی است كه یك نقاشی نمی تواند بیانگر كلیه حالات روانی و ذهنی كودك باشد.

● نقاشی دختران و پسران و رنگ هایی كه به كار می برند تفاوتی دارد؟
▪ بله، نقاشی های این دو جنس كاملاً در زمینه های مختلف متفاوت است. روان شناسان معتقدند توجه به مركز كاغذ، اهمیت به جزئیات، رنگ ها، بهره گیری از تخیل انفعالی یا اختراعی، گرایش به جهت های چهارگانه صفحه و مواردی از این دست، تفاوت هایی را بین دو جنس به وجود می آورد. در پژوهشی كه به همین منظور انجام گرفته است، این واقعیت مشخص شد كه مهارت قرینه سازی در دختران دو الی سه سال زودتر از پسران ظاهر می شود اما بایستی توجه كرد با یكسان شدن شرایط محیطی و آموزشی هر دو جنس احتمالاً این تفاوت ها به مرور كمتر خواهند شد.

● هر رنگ چه مفاهیمی را می رساند و بیانگر چیست؟
▪ رنگ ها نشانه توجه كودك به واقعیت هاست و در دختران رغبت بیشتری برای اغراق در آن دیده می شود، به هر صورت حضور رنگ ها در زنده پنداری تصویر و القای آثار آن به بیننده نقش بسیار مهمی را برعهده دارد. بعضی از روان شناسان عقیده دارند میزان طبیعی بودن رفتار كودك، ارتباط مستقیمی با نوع رنگ هایی دارد كه او در نقاشی خود به كار برده است. به نظر این اندیشمندان هرچه سن كودك كمتر باشد، استفاده از رنگ های زنده و اغراق آلود بیشتر خواهد بود و بالعكس به میزانی كه سن افزایش پیدا می كند، استفاده از رنگ های تیره تر و واقع گرایانه نیز بیشتر می شود. در تحقیقی ثابت شده است دختران به رنگ هایی با طیف آبی تمایل دارند در حالی كه پسران به طیف قرمز متمایل تر هستند. البته بایستی نسبت به عمومیت دادن این دستاوردها دقت لازم به عمل آید.

● آیا نقاشی می تواند ملاك ارزیابی ضریب هوشی كودك باشد یا خیر؟
▪ هوش، جریانی است پویا و قابلیت پذیر. این كه نقاشی بتواند چنین قابلیتی را بسنجد از گذشته تاكنون بین روان شناسان اختلاف نظرهای زیادی وجود داشته است اما امروز با گسترش دیدگاه تركیبی به این نتیجه رسیده ایم كه برای سنجش هوش استفاده از ابزار و آلات متعدد روان شناسی از اعتبار بیشتری در زمینه سنجش هوش برخوردار است تا استفاده از یك وسیله، به همین منظور توصیه می شود در زمینه سنجش هوش از دو یا سه وسیله استفاده شود و دو كودك در طول یك مدت زمان مشخص و با فاصله های معین مورد آزمون و سنجش قرار گیرند. تركیب اعداد به دست آمده و كسب میانگین آنها از اعتبار بیشتری برای دستیابی به هوش عمومی برخوردار خواهد بود.

● چه چیزهایی باید به عنوان علائم هشداردهنده برای والدین مورد توجه قرار گیرند؟
▪ در مورد این كه والدین تا چه حدی بایستی در جریان نقاشی كودكان خود قرار گرفته و قادر به ردیابی مضامین موجود در آن باشند، هنوز بین روان شناسان اتفاق نظر وجود ندارد. گروه مخالف حضور والدین معتقدند درك مضامین موجود در نقاشی ها جز ایجاد نگرانی و سردرگمی والدین حاصلی نداشته و باعث فشار ناخودآگاه بر كودك می شود و حتی گاهی دیده شده است والدین برای جلوگیری از یك نماد بطور ناخودآگاه سعی كرده اند با دخالت و آموزش به كودك آن نماد حیاتی را پنهان یا تغییر دهند اما در مقابل گروه موافق معتقدند آموزش مقدماتی والدین در زمینه پالودن نقاشی كودك نه تنها زیاد نیست، بلكه به پیشگیری سریع تر اختلالات در حال بروز منجر می شود، به عنوان نمونه دیدن خطوط شكسته یا خط خطی كردن چهره آدمك ترسیم شده و یا استفاده از رنگ های خاص به عنوان یك علامت، والدین را به بهره گیری سریع و به موقع از خدمات روان شناسی هدایت كرده كه در نهایت منجر به حذف استرس های پیرامونی و كمك به اصلاح رفتار كودك خواهد شد.