تجهيزات و تسليحات كشتى هاى جنگى
الف. تجهيزات
كشتى هايى كه در گذشته در جنگ هاى دريايى شركت مى كردند معمولا داراى سه طبقه بودند كه در هر يك از آن طبقات, تمامى تجهيزات و امكانات مورد نظر آنان از قبيل آب انبار جهت ذخيره كردن آب آشاميدنى ريسمان ها, بادبان ها, تبر, كارد و ساير وسايل مورد احتياج جمع مى شد. هر دريانوردى ملزم به فراهم ساختن ابزارها و تجهيزات كشتى خود و نيز وسايلى براى پرتاب آتش بود كه معمولا بر بالاى برج و دكل كشتى نصب مى شد. جنگجويان براى پرتاب آن پرتابه ها بر بالاى اين برج كه اطراف آن با صفحاتى پوشيده شده بود مستقر مى شدند و آتش يا سنگ و تكه پاره هاى تيز آهن را به سوى دشمن پرتاب مى كردند تا آنان را به قتل برسانند و كشتى آن ها را سوزانده يا غرق نمايند. در طبقه اول و دوم هر يك از اين كشتى ها حدود 50 روزنه يا پنجره تعبيه شده بود تا جنگجويان و تيراندازان براى پرتاب تير و پرتابه هاى ديگر در كنار آن موضع بگيرند و به سوى دشمن نشانه روند. رئيس و ناخدا نيز در اتاقك جلوى كشتى مستقر مى شد. هر كشتى حدود 200 نفر را در خود جاى مى داد; 50 نفر آنان وظيفه پرتاب پرتابه ها و بقيه وظيفه جنگيدن داشتند. در بعضى از اين كشتى ها منجنيق هايى نصب مى شد و كف كشتى از سنگ هاى تيزى كه به جاى سلاح از آن براى پرتاب استفاده مى كردند, پر مى شد.(43)

ب. تسليحات
سلاح كشتى هاى جنگى را مى توان به دو بخش تقسيم كرد:
1ـ سلاح سربازان و جنگجويان.
2ـ سلاح مخصوص كشتى ها.

1ـ سلاح سربازان
سلاح سربازان عبارت بود از: كمان, نيزه, شمشير, خنجر, سنگ و تبر. از وسايل نظامى نيز مى توان از سپر, زره و كلاهخود نام برد.(44)
آن ها معمولا سه خنجر همراه داشتند; يكى در داخل سپر, يكى بر پهلو و ديگرى در داخل لباس. شمشير مى بايست به گردن انداخته شود, نه اين كه به كمر بسته شود; زيرا براى جنگجويان در دريا بر خلاف خشكى, حمل به گردن راحت تر بود. دبوس يا گرز نيز مى بايست به وسط كمربند آنان بسته شود.(45) هر ناو جنگى قبل از جنگ هر آن چه كه مورد نياز سربازان بود, از جمله سلاح و تجهيزات و تداركات, را در خود جاى مى داد. (46)

2ـ سلاح مخصوص كشتى ها
2ـ1ـ كلاليب(47) = قلاب ها
وسيله اى آهنين با نوك هلالى و خم شده بود كه همراه با حلقه هايى به كشتى ها متصل مى شد. هنگامى كه كشتى خودى به دشمن نزديك مى شد آن را به سوى كشتى دشمن پرتاب مى كرد و بر روى آن صفحاتى مى انداختند تا مانند يك پل, از روى آن عبور كرده و براى جنگ با سرنشينان كشتى دشمن داخل آن شوند.(48)
2ـ2ـ باسليق
پرتابه هايى از آهن بوده كه به وسيله حلقه هايى به كشتى وصل مى شد. از اين وسيله براى سرنگون كردن و شكستن كشتى هاى دشمن از طريق زدن ضربه هاى پى درپى استفاده مى شده است.(49)
2ـ3ـ توابيب
صندوق هايى بوده كه بالاى آن باز بوده و بر فراز كشتى نصب مى شده است. لشكريان در داخل آن مى نشسته و از آن جا سنگ و يا پاره هاى آتش و مواد آتش زا به سوى دشمن پرتاب مى كردند و كشتى آن ها را سوزانده و يا سرنشينان آن را كور مى كردند. گاهى از آن جا مار و عقرب به داخل كشتى ها مى انداختند.(50)
2ـ4ـ لجام = لگام
از سلاح هاى مهم دريايى بوده است. ابزارى مثل تبر و نوك تيز در جلو كشتى قرار مى دادند و با آن به شدت به كشتى هاى دشمن كوبيده و آن را واژگون مى كردند.(51)

2ـ5ـ مإالزرق = آب آهك
از سلاح هاى مورد استفاده در نبردهاى دريايى بوده است. اين ماده مخلوطى از نمك جوشيده و زرنيخ سفيد همراه با آب, يا از ماده اى به نام زاج بوده است. اين ماده را در داخل ظرفى ريخته آن را به سوى دشمن پرتاب مى كردند تا چشمان آنان را كور سازد.(52)

2ـ6ـ برج كشتى
براى مراقبت و حفاظت از كشتى و سرنشينان آن ساخته مى شد. گروهى بر اين برج مى ايستادند تا دشمن را از فراز آن با پرتاب سنگ هاى نوك تيز مورد هدف قرار دهند. (53)

2ـ7ـ منجنيق و عراده
عراده منجنيق كوچكى بوده كه ابتدا در كشتى ها مورد استفاده قرار مى گرفته و به وسيله آن سنگ هاى نسبتا بزرگ را به سوى دشمن پرتاب مى كردند. در اواخر عمر اموى و در عصر عباسى, منجنيق وقتى مورد استفاده قرار گرفت كه وسيله اى خاص جهت حمل و نقل آن ساخته شد.(54)

2ـ8ـ آتش يونانى
اين آتش كه از مخلوط كبريت و مقدارى روغن مايع و روان درست مى شده, از اسطوانه اى كه در جلوى كشتى قرار داشت, به صورت گلوله اى مشتعل به سوى دشمن پرتاب مى گرديده, و يا اين كه اين آتش از كتان آغشته به نفت كه در آب خاموش نمى شده, به وجود مىآمده است. هم چنين, نفت خام و مواد غيرروان كه كتان را به آن آغشته مى كردند نيز در آن به كار مى رفته است.(55)

2ـ9ـ آينه هاى آتش افكن = المرايا المحرقه
آينه در نيروى دريايى اسلامى مورد استفاده قرار مى گرفته است. اين آينه ها از كره اى توخالى تشكيل شده بوده كه اشعه انعكاس يافته از خورشيد را در يك نقطه جمع كرده و سپس اين اشعه را بر كشتى هاى دشمن متمركز نموده و آن را به آتش مى كشيده است. اين عمل مستلزم آن بوده كه موقعيت كشتى هاى دشمن مناسب و برابر انعكاس اشعه قرار داشته باشد.(56)

سازماندهى و آرايش ناوگان به هنگام جنگ
سازماندهى و آرايش كشتى و ناوگان هاى جنگى در دو مرحله ((درونى)) و ((بيرونى)) انجام مى شد. منظور از سازماندهى و آرايش درونى, ترتيب و استقرار نيروهاى جنگى در داخل كشتى بر اساس جايگاه خود و نيز تقسيم وظايف آن است. بر اساس گفته ابن منكلى, نيروهاى غير شجاع و ضعيف بايد در طبقه پايين كشتى استقرار يابند و كسانى كه از طبقه اول دچار جراحت و زخم شده اند بايد به طبقه پايين منتقل شوند و جاى آنان با كسانى كه در طبقه پايين هستند عوض شود. البته بر حسب ضرورت و بر اساس تدبير, در هر كشتى بايد چهار نفر مجرب و آگاه به مداواى مجروحان حضور داشته باشند تا سلاح هاى آنان را گرفته و آن ها را سيراب نموده و زخم هايشان را مداوا نمايند.(57)
منظور از سازماندهى بيرونى, نحوه آرايش و استقرار كشتى ها در داخل آب و در منطقه عمليات دريايى است. آرايش كشتى ها در جنگ هاى دريايى همانند آرايش لشكريان در خشكى بوده است و كشتى ها به قلب, جناحين و مقدمه و ساقه تقسيم مى شدند و براى محاصره دشمن به صورت نيم دايره هلالى آرايش مى يافتند. گاهى نيز كشتى ها براى مقابله و برخورد با كشتى هاى دشمن و غرق كردن آن ها به صورت خط مستقيم آرايش مى گرفتند در بعضى مواقع نيز به صورت هلال وارونه آرايش مى يافتند.(58)
به گفته ابن منكلى, اگر نزديك سرزمين دشمن يا داخل آن بوده و يا دشمن به سوى ما مىآمد, بايد همواره براى نبرد آماده بوده و در هنگام درگيرى, به حدى كه مكان و نيز ميدان تير اجازه مى دهد, كشتى را با شكل هاى مختلف و بر اساس صفوف سازماندهى كرد. بايد ميمنه و ميسره و قلب تشكيل داد و به طور مستقيم بر اين آرايش نظارت داشت و نقاط ضعف آن را برطرف كرد. در هنگام محاصره دشمن بايد به صورت نيم دايره او را به محاصره درآورد و بر او آتش افكند. جنگجويان بر حسب تعداد كشتى در دو يا سه جهت تقسيم شوند و يك گروه ابتدا بر دشمن وارد گردد و او را به خود مشغول سازد, آن گاه گروهى ديگر از پشت وى و از پهلوها وارد شوند و سپس كشتى هاى ديگرى غافلگيرانه بر دشمن بتازند و آن ها را تيرباران كنند.(59)
ناوگان اعراب به ويژه عباسيان, روش هاى متعددى براى سازماندهى در جنگ هاى دريايى داشتند كه بر اساس انواع كشتى و امكانات آنان صورت مى گرفت. اگر جنگ بين كشتى هاى بزرگ و عظيم بود, با كشتى هاى كوچك نزديك آن ها نمى رفتند و پشت يا جلو و يا اطراف آنان قرار نمى گرفتند, زيرا ممكن بود توسط آنان غرق شوند; بلكه از دور با نظام و آرايش خود مى جنگيدند تا كشتى هاى دشمن را غرق كنند. اما اگر جنگ بين كشتى هاى كوچك و هم سطح آنان بود, به كشتى هاى دشمن نزديك مى شدند و نردبان ها را مى انداختند و سربازان با سلاح داخل كشتى دشمن شده و مى جنگيدند.(60)
روميان از نزديك شدن به كشتى هاى مسلمانان مى ترسيدند و اقدام به جدا كردن آن ها از يكديگر مى كردند.(61) نبردهاى دريايى كمتر در عمق دريا اتفاق مى افتاد و بيشتر نزديك سواحل و جزيره ها رخ مى داد.(62) ناوگان هاى دريايى مسلمانان به هنگام اعياد و مراسم رسمى و يا در هنگام وداع براى حركت به سوى جنگ و يا بازگشت از آن, در مقابل خلفا به انجام مانور و سان مى پرداختند.(63)

انواع كشتى هاى جنگى
كشتى هاى جنگى در اعصار مورد نظر داراى انواع مختلفى بوده است; بعضى كشتى ها كوچك اما سريع بوده و براى انجام مانور و شناسايى به كار گرفته مى شده; اما بعضى ديگر كه به آن قلاع (كشتى بادبانى) مى گفتند; بزرگ بوده و براى انتقال سربازان و تداركات و ساز و برگ جنگى مورد استفاده قرار مى گرفته است. بعضى از اين كشتى ها هم داراى حجمى متوسط بوده كه براى پرتاب نفت و مواد آتش زا استفاده مى شده است كه آن ها را آتش افكن ها مى ناميدند.
مهم ترين كشتى هاى آن دوره عبارت بودند از:

1ـ سفينه: نامى عام براى كشتى هاى دريايى بوده است.(64)
2ـ اشونه: بزرگ ترين نوع كشتى و كاربردىترين آن ها و داراى برج و قلعه براى دفاع و تهاجم بوده است. اين كشتى به طور متوسط 150 سرباز را حمل مى كرده است. (65)
3ـ البارجه: كشتى جنگى اى بوده كه اعراب ساخت آن را از هندىها فرا گرفته بودند و دزدان دريايى از آن در تهاجم به كشتى هاى تجارى استفاده مى كردند.(66) در سال 251ه" ده فروند از اين نوع كشتى از بصره وارد بغداد شد. در هر كشتى 39 جنگجو و دريانورد و چند نجار و نفت انداز حضور داشتند و هر يك از اين كشتى ها 45 نفر ظرفيت داشت.(67)
4ـ القرقور: كشتى بزرگى بوده كه همراه كشتى هاى جنگى براى حمل تداركات, سلاح و لوازم كشتى ها حركت مى كرده است.(68)
5ـ السميريه: كشتى جنگى اى بوده كه عباسيان در جنگ ها از آن براى حمل آلات و ادوات جنگى و تيراندازان و دريانوردان استفاده مى كردند.(69)
6ـ الحراقه: يك نوع كشتى جنگى بوده كه در آن مواد آتش زا و وسايل مخصوص پرتاب آتش يونانى حمل مى شده است.(70) هم چنين, منجنيق نيز در آن حمل مى شده است. در اين نوع كشتى, قلاب هايى براى كشيدن و غرق كردن كشتى هاى دشمن وجود داشته است.(71) اين آتش افكن ها براى سوارى هم استفاده مى شده است.
7ـ صندل: از كشتى هاى جنگى بزرگ و مسطح بوده كه براى حمل سربازان و نيز ساز و برگ جنگى و تداركات استفاده مى شده است.(72)
8ـ الحربيه: از كشتى هاى جنگى بوده كه در زمان هارون مورد استفاده قرار مى گرفته است.
9ـ الطرائد: از اين كشتى براى انتقال اسبان استفاده مى شده و گنجايش حمل 40 اسب به اضافه لوازم آن ها و ساير آلات و ادوات جنگ و سلاح و تجهيزات را داشته است. (73)
10ـ البطس: از كشتى هاى بزرگ جنگى بوده كه تعداد بادبان هاى آن به 40 عدد مى رسيده و در آن علاوه بر جنگجويان, منجنيق و سلاح نيز حمل مى شده است. هر يك از اين كشتى ها گنجايش صدها جنگجو را داشته و گاهى 700 جنگجو در آن جاى مى گرفته اند. اين كشتى داراى چند طبقه بوده كه در هر طبقه, گروهى خاص از لشكريان استقرار مى يافته اند.(74)
11ـ المسطح:از كشتى هاى جنگى در ناوگان دريايى بوده كه وظيفه آن حمل سلاح ناوها بوده است و آن را ((حماله)) نيز مى خوانده اند.(75) در اين كشتى ها علاوه بر خدمه اسب ها و سازندگان كشتى كه براى حفاظت و يا باز سازى كشتى ها حضور داشتند, ساز و برگ و غله و حبوبات نيز حمل مى شده است.
12ـ الاغربه:از كشتى هاى بزرگ كه جلو آن شبيه منقار كلاغ بوده و ظرفيت حمل بيش از 180 دريانورد را داشته است. دشمنان از اين كشتى به وحشت مى افتاده اند و اروپاييان آن را ((كروته))(76) مى خواندند.(77)
13ـ الفلوكه: يك كشتى كوچك براى حمل و نقل سربازان و اسب ها بوده است.
14ـ الشيطى: اين كشتى كه از سرعت بسيار زيادى برخوردار بوده و توسط 80 دريانورد به حركت در مىآمده, براى كسب اطلاعات از كشتى هاى دشمن مورد استفاده قرار مى گرفته است.
15ـ العشيرى: قايق هايى بوده كه با 20 دريانورد حركت مى كرده و براى انتقال سربازان و ساز و برگ جنگى استفاده مى شده است.
16ـ الشموط: كشتى كوچكى بوده كه براى پوشش و حفاظت از كشتى هاى بزرگ استفاده مى شده است.(78)
17ـ القارب: كشتى كوچك بوده كه همراه كشتى هاى ناوگان حركت مى كرده و براى انتقال مواد مورد نياز سرنشينان كشتى ها كاربرد داشته است و در امور شناسايى نيز مورد استفاده قرار مى گرفته است.(79)
18ـ الطياره: از كشتى هاى مخصوص حركت در رودخانه ها بوده كه به سبكى و سرعت ممتاز بوده و در رودخانه دجله و فرات مورد استفاده قرار مى گرفته است.(80)
19ـ الزنبريه: از كشتى هاى مخصوص حركت در رودخانه بوده كه در رود فرات براى انتقال سربازان و لوازم آن ها استفاده مى شده است.(81)
20ـ لوسرى: اين كشتى نيز در جنگ هايى كه در رودخانه ها رخ مى داد, از جمله در دجله و فرات, استفاده مى شده است.(82)
21ـ الشباره:قايق مخصوص رودخانه بوده كه در دجله مورد استفاده قرار مى گرفته است. مإمون به غير از كشتى هاى جنگى, چهار هزار از اين نوع قايق كوچك و بزرگ را در اختيار داشت.(83)
22ـ العلابيات: از كشتى هاى جنگى است كه جزء ناوگان مصر در عصر اموى و عباسى بوده است.(84)
23ـ ملقوطه: كشتى جنگى بزرگى بوده كه معمولا پس از ناو حركت مى كرده تا سربازان و نيز سلاح و تداركات را منتقل نمايد.(85)


منبع:www.khschool.ir