سلام مجدد
بله موافقم ...بخاطر همین اشاره کردم که گسترده هست ممکنه خیلی مسایل رو باهم ادغام کنیم و صحبت کنیم
منتهی نباید حاشیه بریم.... ممکنه شاخه های زیادی داشته باشیم ولی باید در هر چند بحث نتیجه گیری بشه ... مثل بقیه بحث هایی که انجام دادیم
در این که نباید فرصت دروغگویی ایحاد کنیم بازهم به نقش پدرومادر و حالا میشه گفت اجتماع میرسیم .... یه مساله ای هست بچه ها در سن پایین هیچ گونه ابرازی نمی کنند که دروغ میگن یا دروغ گفتن .... ممکنه با پرخاشگری از ما بخوان که دیگه ادامه ندیم یا اینکه اگه دروغ بگن برای خودشون دلیل های موجهی بیارن که برای ما نیست
مساله مهمی رو اشاره کردین تخیلات و تراوشات ذهنی شاید گاهی امیخته با دروغ بشه .... به نظرم چند تا مسیر رو بررسی کنیم بد نیست
تو هر سنی یک سری فکرها و ایده ها و تخیلات و داستان ها در ذهن میاد
و حالا اگه پدرومادر بخاد به اون جهت بده باید ببینه فرزندش اول چه خواسته ای داره
دوم اینکه برداشت سطحی پدرومادر ممکنه اتفاق بیفته در بیشتر موارد چون جدی نمیگیرن و به قولی میگن بچه ست.... یا مثلا اشتباهی میکنه و دروغی میگه ....کار بدی میکنه ...حرف بدی میزنه همش به بچگی ختم میشه
این بزرگترین ضربه به تربیت بچه است.... ممکنه پدرومادر در وهله اول بگن بچه ست و حتی بخندند اما در کنار اون ممکنه این اتفاق در کنار یک ادم دیگه ای بیا فته و خب بچه وقتی در کنار اون فرد این حرکات رو انجام بده اول پدرو مادر زیر سوال میزن
علاقه مندی ها (Bookmarks)