کاربر فعال سایت
بسم الله الرحمن الرحيم
موضوع بحث : روشهاي رفتاري شما با كودكان
مقدمه:
تربيت كودكان ، امري بسيار مهم و البته سخت مي باشد. والدين تمام تلاش خود را مي كنند تا فرزنداني تربيت كنند كه از سلامت جسمي و رواني برخوردار باشد و بتواند در هنگام مواجهه با مشكلات به نحو مطلوب برخورد كند و با داشتن يكسري ويژگيهاي مناسب شخصيتي فردي مفيد در جامعه گردد .
والدين با تصويري ايده آل و روشن از آينده فرزندانشان به تربيت نسل بعد از خود مي پردازند.
ولي چه مي شود كه گاهأ در اين راستا با شكست مواجه مي شوند؟
سوال فرعي بحث : شما براي اينكه فرزندتان در آينده فردي دروغگو نشود و به اين خصلت دچار نشود چه كارهايي انجام مي دهيد؟
وقتي با دروغگويي فرزندتان روبرو ميشين ، چه واكنشي نشان مي دهيد ؟
* با گفتن سن فرزندتان و مثال موقعيتي ، بحث رو شروع و ادامه بدين
هدف اصلي بحث : درنظر داريم با همراهي شما يكي يكي ويژگيهاي اخلاقي كودكان رو بررسي كنيم
البته همه اينا بستگي داره ببينيم ميزان همكاري شما به چه صورت است
باتشكر از همراهي شما
همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
کـــــــاربر فــــعال
سلام به مینا خانم و خیلی ممنون
به نظرم در هر مقطع سنی باید منتظر رفتارهای متفاوتی باشیم و خب این به خیلی مسایل بستگی داره
خود خانواده خیلی مهمه حتی میتونم بگم که برای یک بچه خیلی مهمه که داییش کی باشه ..... این و در یک کتاب رفتار سنجی منبع خارجی خوندم
بچه ها در هر سنی باشن یک خصوصیت اخلاقی مشترک دارن و اون هم جلب محبت هست . دوست دارن دیده بشن
نکته دیگه ممکنه با یکی از افراد فامیل خیلی نزدیک باشن حتی مثلا برای فرار از دست پدرو مادر به اون شخص پناه ببرن
مینا خانم بحث خیلی گسترده هست ... ایشالا با درایت شما بتونیم متمرکز بشیم![]()
کـــــــاربر فــــعال
سلام
همون جور که کاربر گرامی وحید گفتن، این بحث خیلی گسترده است. ای کاش یا بحث را جزئی می کردید یا اگر کلی باشد، یه جوری بحث را با هدفی که بهش می دهید به سطح بالاتر و لول بالاتر ارتقاء دهید. یعنی فقط بحث کلی گویی و بیان نظرات کلی باشه. نه اینکه بخواهیم جزئیات رو هم داخل کنیم.
در کل باید بگم که به نظرم تربیت یک فن و حرفه خاصی هست. که البته علم هم در این زمینه کامل نیست. ولی آنچه که متاسفانه وجود دارد دور بودن خیلی ها من جمله خودم از بسیاری از بحث های تربیتی برای درست تربیت کردن است. برای همین همیشه توی فکر هستم آیا روشی که دارم به کار می برم درست است یا نه؟ یا اینکه آیا اثر می کنه و آنچه که به نظرم خوب است و بهتر است که این گونه بچه تربیت شود، آیا همان گونه می شود؟
و در این زمینه تا حدودی توکل می کنم به خدا. ولی حقیقت این است که با این توکل دردی حل نمی شه. باید برم دنبالش که با بهانه توکل از زیر بارش فرار می کنم.
به هر چیزی توجه می کنم جز این مسئله.
اما مهمتر از هر چیزی برای شخص من، دوست بودن با بچه، همراه بودن با او و این تفکر را به بچه دادن است که فکر کنه که پدر و مادر به او علاقه زیادی دارن و سعی کنه البته در مقابل خودش را در زندگی پیشرفت بده. چون هدف پدر و مادر هم از علاقه داشتن به بچه شان این است که در راه راست و خوب و زندگی سعادتمند قرار بگیره. البته واقعا سخت است که این رو بچه متولد بشه. ولی علاقه شخصی خود من این است که بچه خودش درک کنه و حتی بیشتر و جلوتر از پدر و مادرش بتواند تشخیص دهد. به همین خاطر بیشتر دوست دارم مفاهیم و هدف ها را منتقل کنم تا روش ها و وسیله ها را.
البته شاید راه درستی نباشد. ولی طرز رفتار من این گونه است.
در مور دروغگویی هم من به این امر توجه دارم وقتی خودم به سادگی دروغ می گم یا کار اشتباه می کنم چطور بچه می تواند خودش رو از دروغگویی بازدارد؟؟؟!!!!! مگر اینکه بفهمد که راه من اشتباه است و نباید این راه اشتباه رو بره؟
و از طرفی می دونم شاید دروغگویی های من به نظر خودم کوچک است ولی می دانم وقتی خودم حتی کوچک دروغ می گویم برای بچه هم تأثیر می گذاره. مگه دروغ های بچه در چه مواردی است که من متوجه نمی شم؟
و البته سعی می کنم جوری رفتار کنم که هر وقت دروغ گفت همون موقع متوجه بشه که من فهمیدم دروغ گفته و به این حرفش عمل نمی کنم و خودش هم نباید عمل کنه. ولی اگه دیر متوجه بشم چی؟ اون وقت باید بسته به مورد و اهمیت مسئله تصمیم بگیرم. هر چند اصل دروغ گفتن بده، ولی با خودم می گم وقتی خودم دروغ می گم حداقل دروغ های کوچک که می گم پس در مورد بچه نمی تونم به سادگی بگم دروغ نگو.
در مقابل دوست دارم مفهوم ضرری که در قبال دروغ گفتن می تواند نصیب خودش بشه رو درک کنم. هرچند واقعا این درک را ایجاد کردن سخت است، ولی بهتر است.
به نظرم برای افزایش اعتماد به نفس و در عین حال زیادی اعتماد به خودش نکنه، لازم است که برخی تذکرات را به شکل غیر معمول بهش بدم. تا بیشتر دز ذهنش بماند. ولی در عین حال سعی کنه برای خودش اهمیت قائل بشه و درک کنه که بهتره دنبال تأثیراتی که این اشتباهاتش در زندگی خودش و دیگران داره رو متوجه بشه.
شاید هم نظرات من بسیار ایده آل و غیر دست یافتنی باشه. ولی من این گونه علاقه دارم.
کاربر فعال سایت
نظراتتون خيلي خوب بود ازتون ممنونم ... البته من با تهديد مخالفم
آقا وحيد ما از كل شروع كرديم تا روي رفتارهاي كودك جزء بشيم .
بحث گسترده هست ما هم به طور گسترده بحث ميكنيم ، نظرتون ؟
جناب mohamoha ميشه پيشنهادتون راجع به بحث رو بيشتر توضيح بدين؟
بسيار عالي كه همگي متفق القول به نقش الگو در جلوگيري از دروغگويي اشاره كردين
ولي اين مورد رو مورد توجه قرار بديم كه والدين نبايد موقعيت دروغگويي بچه را ايجاد كنن و وقتي بچه خودش ميگه دروغ گفته ، براي اين رفتار تشويق بشه
شروع سن دروغگويي كودكان ، ٣-٤ سالگي هست ، همراه با شروع تخيلات . بيان تخيلات رو با دروغگويي اشتباه نگيريم
ولي به نظرتون از كنار اينا و اينكه اقتضاي سنشونه بايد بگذريم ؟
نظرتون راجع به دروغ سفيد چيه ؟
دروغ سفيد دروغي است كه به كسي آسيب نميرسونه و در جهت رشد اجتماعي بچه ايجاد ميشه .
مثلا پرهام ٤ ساله روز تولدش يك هديه دريافت ميكنه ازش خوشش نمياد ولي به كسي كه اين هديه رو داده ميگه خيلي ممنون ، خيلي خوشگله و...
اگر مثال موقعيتي داشتين ، ممنون ميشم ارايه بدين .
بيشتر هدف انتقال مفهوم با مثال هست .
کاربر فعال سایت
يكي از كاربران محترم ، نظرات مفيدشون رو در اختيار ما قرار دادند
در ادامه قرار ميدم و از ايشان تشكر ميكنم
*************
قبل از هر چیز به عنوان یه نکنه بسیار مهم که بعد از دقت و بررسی و آزمایش بهش دست پیدا کردم اینه که ابتدا کودک باید دارای تغذیه مناسب از انواع مواد مغذی و لازم شامل مواد معدنی و ویتامین و غیره باشه . چرا؟؟؟ علتش اینه که کمبود این مواد غذایی در بدن کودک باعث میشه سوخت و ساز و تنظیم فرآیندهای شیمیایی مثل هرمونهای درون ریز و برون ریز بهم بخوره و کم کم در نقاط مختلف بدن کودک مثل مغز تاثیر قابل توجهی بذاره. مثلا آستانه تحمل بچه رو پایین بیاره . ضعف شبکه اعصاب پیدا کنه . اختلالات روانی ناشی از همین ضعف ها هم از نتایج هست. خب با داشتن چنین کودکی که دچار ضعفای جسمی و روحی شده و رفتار مناسب از خودش نشون نمیده و طبیعتا بسیار از پدر و مادر ها هم به جای بررسی علت ، مدام قوانین رفتاری رو با تکنیکهای مختلف به کودک گوشزد میکنن و حتی ممکنه کار به تنبیه ختم بشه. پس ابتدا شرایط مناسب تغدیه سالم !!!!!!!!! برای کودک باید فراهم بشه و اطمینان حاصل کنیم که کودک در شرایط مناسب فیزیولوژیکی قرار داره و فرآیندهای شیمیایی و عصبی و رشدی کودک منظم هستن. ( البته این موضوع مختص کودک نیست و شامل بزرگترها هم هست .)
در مرحله بعد نیاز کودک به محیط و شرایطی هست که ذهن و افکارش رو که نیازمند اطلاعات از دنیای اطرافش هست رو تامین کنه. خب این منبع تامین اطلاعات از محیط خیلی مهمه . این محیط شامل چه فضایی و با حضور چه کسانی و از چه نوع تفکری هست؟؟!! اولین محیط دریافت این اطلاعات ، محیط خانواده (کانون خانواده ) هست . شامل پدر و مادر و برادر و خواهر. روابط حاکم در بین افراد ، ادبیات گفتگو ، نوع تفکر حاکم بر خانواده و قوانین جاری در بین اعضا و ...
البته تاثیرات عوامل ژنتیکی و وراثتی رو نباید به هیچ عنوان نادید گرفت.
اینکه سوال مطرح کردید ( شما براي اينكه فرزندتان در آينده فردي دروغگو نشود و به اين خصلت دچار نشود چه كارهايي انجام مي دهيد؟
وقتي با دروغگويي فرزندتان روبرو ميشين ، چه واكنشي نشان مي دهيد ؟) :
بخشی از این خصلت بر میگرده به تاثیرات ژنتیکی که از والدین به ارث میبره و بخشی دیگر به عوامل محیطی و اطلاعات و تجربیات دریافتی از سوی محیط و اطرافیان و مشاهدات کودک.
مثل یک زنجیره هست که حلقه هاش به هم متصل میشه تا یک اتفاق رخ بده . پدر و مادر قبل از بچه دار شدن و انعقاد نطفه باید یک سری مسایل رو در خودشون حل کنن و رفع کنن و حتی ساختار فکرشون رو نیز اصلاح کنن . شاید این پروسه باید ماه ها یا سالها قبل انجام بشه تا روی عوامل وراثتی تاثیر بذاره.
بعد از این مورد عوامل محیطی و مشاهدات کودک از محیط هست که تعیین کننده میشه که کودک به سمت دروغ گرایش پیدا کنه یا فرار کنه !!!
برای این مثال میشه با مثالهای ساختگی و نمایشی ، دروغ رو تعریف کرد و نتیجه دروغ رو ساده به کودک فهموند و ادم دروغگو رو هم معرفی کرد.
با موردی به عنوان مشاهده عینی خودم موضوع رو دنبال میکنم. کودکی ٤-٥ ساله در خانواده یکی از آشنایان بود که بسیاری از رفتارهای پدر و مادرش رو عینا تکرار میکرد. دروغ و فریب طرف مقابل ، حس پرخاشگری و زورگویی ، تمایل به رفتارهای جنسی که اتفاقی توسط برخی از نزدیکان مشاهده شده بود . از تفکرات حاکم بر خانواده این کودک ، آزادی عمل کامل در رفتار و پرهیز از آموزش قوانین اولیه رفتاری به کودک بود. به نظرم میرسه این عدم توجه به قوانین رفتاری ، باعث بشه که کودک در سنین بالاتر به دلیل ساختار شخصیتش ، نتونه به راحتی در برابر قوانین جاری جامعه انعطاف نشون بده و حس قانون گریزی پیدا کنه که ممکنه بسیار خطرناک باشه.
دروغ گفتن هم یه نوع گریز از قانون رفتاری هست . دروغگو به طور معمول در تمام دنیا ، مورد قبح و ترد از سوی افراد جامعه قرار میگیره .
کـــــــاربر فــــعال
سلام مجدد
بله موافقم ...بخاطر همین اشاره کردم که گسترده هست ممکنه خیلی مسایل رو باهم ادغام کنیم و صحبت کنیم
منتهی نباید حاشیه بریم.... ممکنه شاخه های زیادی داشته باشیم ولی باید در هر چند بحث نتیجه گیری بشه ... مثل بقیه بحث هایی که انجام دادیم
در این که نباید فرصت دروغگویی ایحاد کنیم بازهم به نقش پدرومادر و حالا میشه گفت اجتماع میرسیم .... یه مساله ای هست بچه ها در سن پایین هیچ گونه ابرازی نمی کنند که دروغ میگن یا دروغ گفتن .... ممکنه با پرخاشگری از ما بخوان که دیگه ادامه ندیم یا اینکه اگه دروغ بگن برای خودشون دلیل های موجهی بیارن که برای ما نیست
مساله مهمی رو اشاره کردین تخیلات و تراوشات ذهنی شاید گاهی امیخته با دروغ بشه .... به نظرم چند تا مسیر رو بررسی کنیم بد نیست
تو هر سنی یک سری فکرها و ایده ها و تخیلات و داستان ها در ذهن میاد
و حالا اگه پدرومادر بخاد به اون جهت بده باید ببینه فرزندش اول چه خواسته ای داره
دوم اینکه برداشت سطحی پدرومادر ممکنه اتفاق بیفته در بیشتر موارد چون جدی نمیگیرن و به قولی میگن بچه ست.... یا مثلا اشتباهی میکنه و دروغی میگه ....کار بدی میکنه ...حرف بدی میزنه همش به بچگی ختم میشه
این بزرگترین ضربه به تربیت بچه است.... ممکنه پدرومادر در وهله اول بگن بچه ست و حتی بخندند اما در کنار اون ممکنه این اتفاق در کنار یک ادم دیگه ای بیا فته و خب بچه وقتی در کنار اون فرد این حرکات رو انجام بده اول پدرو مادر زیر سوال میزن
کـــــــاربر فــــعال
به نظرم بحث دروغگویی رو ادامه بدیم تا بتونیم به یک نتیجه مطلوب برسیم و از کنار اون در مسایل دیگر بعد دروغگویی صحبت کنیم...نظر بنده هست .... البته شما صاحب اختیار هستین
یار همیشگی
سلام
در تربیت کودک باید با مراحل رشدی کودک آشنا بود و موقعیت و مقتضیات هر مرحله را شناخت تا بتوان ارتباط صحیح تری با فرزند برقرار کرد.
مواردی را که والدین موفق نمی شوند و یا راضی نیستند به همین امر بر می گردد که بدون در نظر گرفتن توانایی و قدرت کودک از او انتظاراتی داشته و در نهایت موفق نشده اند.
انچه که در تربیت کودک خیلی مهم است محبت ودوست داشتن بی قید وشرط می باشد ،
اگر این مورد رعایت شود کمتر پیش می آید که کودک دروغ بگوید چون مطمئن است در مورد همان کار اشتباهی که انجام داده است از طرف والدین تذکر خواهد گرفت و حیثیت و موقعیت عمومی او زیر سوال نخواهد رفت.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)