درود
ممنونم که در موضوع مشارکت کردید.
بار ها و بارها روی این موضوع متمرکز شدم که وقتی در خانواده ، مادر یا همسر یا دختر خانواده دچار کسالتهای روحی یا جسمی میشوند ، یا مدتی در کنار خانواده حضور ندارند یا به هر دلیلی که نقششون کمرنگ میشود، سریعا بر روی دیگر اعضا تاثیر منفی گذاشته و دچار ضعف عاطفی و کمبود میشوند. و این کمبود شدیدا محسوس است. در صورتی که همین شرایط اگر برای جنس مذکر در خانواده رخ دهد ، شاهد این تاثیر با این شدت نخواهیم بود . کمااینکه زنگی با عدم حضور مردان هرچند با بروز مشکلات خاصی ، اما استوار مانده و ادامه ی مسیر میدهد. در صورتی که با عدم حضور جنس مونث در خانواده ، ساختار خانواده اغلب دچار از هم گسستگی میشود.
این نشان از قدرت نفوذ انرژی!!!!! احساس و عاطفه ی زنان در خانواده را دارد که ساختار را حفظ مینماید. البته ذکر این نکته هم ضروری است که تکمیل کننده نیازهای روانی جنس مونث در حالت عادی ، همچون نیاز به امنیت و پشتوانه و حمایت قابل توجه است. با تکمیل این نیازها در جنس مونث ، میتوانیم شاهد افزایش چشمگیر میزان اثربخشی در زنان باشیم.
در حالت عادی و عمومی تصور میکنم در زندگی همه مردان ، حداقل یک زن یا بهتر بگم یک جنس مونث وجود داشته یا دارد که آرامش بخش و تامین کننده ی نیازهای عاطفی آنها بوده یا هست.
علاقه مندی ها (Bookmarks)