كلاس مترجمي قرآن مي رفتم بعضي موقعها وقتي ميآمدم ميز آخر مي نشستم صدا جيك جيك گوشيمو ميزاشتم معلمم و همكلاسيهام مي رفتن جلو پنجره كه ببينند پرنده ها از كجا دارن پرواز مي كنند اينم يه جور سر كاري