دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 35

موضوع: کلامی با جوانان ایران

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #33
    کاربر جدید
    نوشته ها
    50
    ارسال تشکر
    28
    دریافت تشکر: 51
    قدرت امتیاز دهی
    66
    Array
    mohamoha's: خنده

    Ok پاسخ : کلامی با جوانان ایران

    با سلام
    می‌خوام چند تا مطلب در مورد ایده پردازی بگم. اما قبلش به این لینک سری بزنید.
    پیدا کردن ایده های تجاری جدید در زندگی روزمره

    این مقاله و مقاله‌های دیگری که در این سایت وجود دارد تا حدود زیادی مثبت اندیشی رو زیاد می‌کنند.
    هرچند ظاهر اولیه این مقالات می‌خوره که فقط مال کسب و کارهای اینترنتی باشه و ایده‌های مرتبط با سایت‌ و اینترنت. ولی از محتوای این مقاله چیز دیگری عاید شما می‌شه. و البته اگه ذهن شما تعمیم دهنده باشه می‌شه این مثالها و توضیحات رو به موارد دیگه خارج از اینترنت هم تعمیم داد و در ایده‌های دنیای واقعی هم به کار برد. مهم اصل مثبت اندیشی، نا امید نشدن، پشت کار داشتن و خلاق بودن است. آنگاه در هر جای جهان باشید، سعی می‌کنید که موفق باشید.
    البته جان مایه آنچه که می‌خوام بگم رو نتونستم در مقالات این سایت پیدا کنم. و آن اینه که در بسیاری از ایده‌های که تبدیل به واقعیت شده، مشکلی در پیش روی ایده پرداز قرار گرفته که برای حل آن دست به ایجاد ایده و تلاش برای عملی شدن آن داشته. اگه کسی پیدا کرد و به من آدرسش رو داد خیلی ازش ممنون می‌شم.

    اولین نکته: این سوال که ایده چگونه شکل می‌گیرد؟ و چگونه به مرحله عمل می‌رسند؟ در ذهن خیلی از ماها شاید هزاران ایده باشد و از طرف دیگر دیده باشیم که ایده‌های زیادی به واقعیت تبدیل شده. یکی اش همین اینترنت. یکی‌ دیگه‌اش کامپیوتر و برق و تلفن و ...
    اینجا دو جنبه برای ایده وجود دارد.
    جنبه اول: اینی است که ما الان داریم ازش استفاده می‌کنیم. در ذهنتان چه می‌گوید و چه احساسی نسبت به گسترش دهندگان و تولید کنندگان آن دارید؟ (بحث ثواب و اینها نیست، بحث حقیقت و علم و دانش است. بحث پول بهتر است یا ثروت هم نیست) مثال واضح جدول مندلیف. در شرایط علم اون زمان این جدول برای خودش شاهکاری است. من هر وقت یاد شیمی دبیرستان می افتم و زمانی که فهمیدم مندلیف این جدول رو در چه زمانی کشف کرد (حالا به وضعیت زندگی خودش که به شدت فقیر بوده هم کار ندارم) واقعا از تلاشش تعجب می‌کنم.
    یه بحث اینه که این ایده واقعا چه تاثیری در آینده خواهد داشت. حالا مثلا فرض کنیم گراهام بل تلفن رو نساخت ولی ما اسم گراهام بل رو بزرگ می‌دونیم. در واقعیت آیا فرقی می‌کنه؟
    مثال واضح: خط رو چه کسی اختراع کرد؟ آیا فرقی می‌کنه؟ مهم اینه که اگه نبود الان ما باید چه کار می‌کردیم؟ آیا شما خودتون حاضرین که برای جلوگیری از تقلب در ثبت ایده و ثمرات آن، همه دست نگه دارند و هیچ ایده پردازی انجام نشه و ایده جدیدی شکل نگیره به خاطر ترس از اینکه ایده‌هاتون ثمره تلاشتون رو برای شما به بار ننشاند و به خود شخص شما سود نرساند؟ در حالی که می‌تونه به خیلی‌های دیگه کمک کار باشه؟
    به نظرم در کارهای علمی جای برخی از گله گزاری‌ها باید ذهن خلاق داشت. البته تلاش زیاد هم است و صبر و ... اما ذهن خلاق و هدف مند می‌تونه کمک کار بهتری باشه.
    اما جنبه دوم این مطلب این است که شما هدفتون از این ایده چی هست. و همچنین این ایده چه ثمراتی برای دیگران می‌تونه داشته باشه. تا جایی که دیدم خیلی از ایده‌های مفید و موثر از مشکلات در زندگی فرد ایده پرداز ایجاد شده. یعنی اول یه مشکلی بهش رسیده. بعدش نتونسته آن مشکل را حل کنه. رفتش دنبال کمک گرفتن از این و اون، وقتی نشد خودش دست به کار شد و ایده داد و عملی کرد. یعنی اینکه حتی حاضر بود برای رفع آن مشکل، از کمک‌های دیگران و ایده‌هایی که به بار نشسته استفاده کنه. یا حتی ایده خودش رو بده بقیه عملی کنن و خودش از نتیجه آن استفاده کنه.
    در این جنبه باید برای ایده‌ها دسته بندی داشت. گاهی یه ایده رو شما تنها به خاطر سودآوری آن ایده انجام می‌دی و گاهی به خاطر حل مشکلاتی که در زندگی برات رخ داده. این دو تا متفاوت است. و البته دسته‌های دیگه‌ای هم می‌تونه داشته باشه. برای هر کدوم باید مراحل و رفتار متفاوتی رو در پیش گرفت. وقتی شما به دنبال سود آوری هستی، باید خیلی کارها داشته باشی. شاید حتی ایده‌ات به مرحله عمل هم برسه اما خودت نتونی سود آوری کنی. البته دلایل مختلف می‌تونه داشته باشه.
    وقتی که دنبال ایده می‌ری و اون رو دنبال می‌کنی باید مراحل زیادی رو قبلش تو ذهنت پردازش کرده باشی. برخی از این مراحل طبیعتاً به ذهنتون می‌آید. برخی به ذهن همه نمی‌آن. به ذهن کسانی می‌آن که درگیر با آن مسائل هستند. و برخی به ذهن کمتر افرادی می‌آید و باید با تحقیق و تفحص و جستجو دنبالش کرد. یکی از دلایل اصلی‌اش هم عدم آگاهی در مورد برخی جزئیات و ریزه‌کاریهای در مورد آن مسائل هست. یعنی شما فکر می‌کنی که تمام مسائل مربوط به اون ایده رو در نظر گرفتی. ولی در عمل می‌بینی که چندین پارامتر از قلم افتاده که اگه قبلش در مورد آنها آگاهی داشتی برنامه ریزی بهتری داشتی و طوری رفتار می‌کردی که در موقع عمل می‌بینی تصمیمات غلط باعث شده که ایده ات نتونه آن نتیجه نهایی رو بگیره.
    در نهایت باید گفت همه چیز را همگان دانند. لذا از گفتن ایده ترس نداشته باشد.
    و در کنار اون باید یه نکته دیگه رو هم توجه داشت: ” شما می توانید ایده های دیگران را قرض گرفته، از آنها دوباره استفاده کرده و آنها را بکار بگیرید. اگر این مسئله برای شما عادت شود[ توجه به راه حل های دیگران]، چشمان شما به دنیای بیرون باز شده است.”
    خواهشا در مورد این سطر آخر خوب فکر کنید. اگر نبود کپی کردن از ایده‌های دیگران، الان خیلی از ایده‌های جدید ایجاد نشده بود. به هر حال مراحل تدوین و تکمیل و تکامل ایده‌ها نمی‌تونه یک شکل باشه. و نیازهای آدم هم در نگاه اول همه شون مشخص نیست.
    ولی آنچه مهم است این هستش که از ایده پردازی دست نکشید. و در کنار اون برا خودتون برنامه و هدف داشته باشید. هر ایده‌ای که به ذهنتون می‌آد رو نباید دنبال کنید و هر ایده‌ای که به ذهنتون سخت یا نشدنی هست رو هم نباید ول کنید. باید برنامه‌ریزی خوب، تحقیق و کمک گرفتن از دیگران رو در سرلوحه داشته باشید.
    و مهمتر از همه اینها، ضرورتی است که آن ایده برای شما دارد. مثلا یکی از آشنایان مریض هستش. می‌خواهید راه درمانش رو پیدا کنید. حالا اگه این ایده رو یکی دیگه انجام بده ولی به موقع انجام بده که حال آشناتون خوب بشه، ناراحت می‌شید؟ در مقابل اما اگه ایده شما مربوط به کسب و کار باشد و تا آخرین مرحله انجامش بدین و بعدش سریع یکی دیگه کپی بزنه به طوری که دیگه شما مجاز نباشین آن کسب و کار رو شروع کنین و نتونین حقتون رو از آن فرد بگیرین هم جنبه دیگه ماجرا است.
    پس همیشه در مورد ایده پردازی یک طرفه به قاضی نباید رفت. باید نشست و تمام جوانب رو در نظر گرفت.
    نکته‌های دیگه هم داخل همین نکته اول بودش که نتونستم خوب نگارش کنم و پاراگراف بندی کنم. برای همین تو هم و قاطی شدش. شاید بشه جداگانه در موردشون حرف زد که باشه برای بعد یا دیگران تکمیلش کنن.
    مثل نکته در مورد: کپی کردن ایده‌های دیگران آیا کار خوبی هستش یا بده؟
    یا نکته در مورد: چه نکاتی رو باید برای طرح و پیشبرد ایده‌ها در نظر داشت.
    یا نکته در مورد: آیا کسی که ایده پرداز است، اصولا می‌شه گفت در نهایت شکست کامل می‌خوره و سودی از ایده‌های خودش نمی‌بره یا هر چی باشه با ذهن خلاقش در کنار سود رساندن به دیگران، در نهایت سودهای زیادی هم به خودش خواهد رسید؟
    یا نکته های دیگه که جای بحث دارن.
    ویرایش توسط mohamoha : 16th December 2015 در ساعت 02:08 AM

  2. کاربرانی که از پست مفید mohamoha سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •