دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: انگیزه های غلط ازدواج

  1. #1
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    کامپیوتر
    نوشته ها
    71
    ارسال تشکر
    227
    دریافت تشکر: 295
    قدرت امتیاز دهی
    50
    Array
    A S I R's: جدید21

    پیش فرض انگیزه های غلط ازدواج

    ازدواج به عنوان سنتی پسندیده در تمامی جوامع در طول تاریخ از جایگاه خاصی برخورداربوده است . شروع زندگی مشترک روزنه ای بر ارضای نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی می باشد ، با این حال بنا به دلایل متعدد امروزه بسیاری از ازدواجها به طلاق منجر می شود .
    انگیزه های افراد برای تشکیل زندگی مشترک، متعدد است ، بعضی از این انگیزه ها به دلیل ناهمخوانی با واقعیتهای زندگی زناشویی محکوم به شکست می شود . در این مطلب سعی ما بر این است تا به به انگیزه هایی که احتمالا به شکست در زندگی مشترک(طلاق) منجر می شود ، نظری افکنده بیفکنیم...
    ۱) ازدواج به منزله پاسخی به منتهای خانواده:
    ازدواج در بسیاری از خانواده ها به عنوان یک سنت محسوب می شود، خصوصاً زمان ازدواج فرزندان ، در تعدادی از خانواده ها از قواعد خاصی تبعیت می کند . مثلاً بعضی از والدین اعتقاد دارند که فرزندانشان در سنین پایین تشکیل زندگی مشترک دهند . با توجه به مشکلات متعددی که در مسیر یک زندگی مشترک وجود دارد تبعیت از این باورها مخاطراتی را برای فرزندان امروزی به دنبال خواهد داشت .
    ۲) ازدواج به منظور فرار از تنهایی:
    انسان موجودی اجتماعی است ودروجود او تعامل با دیگران در ارضای نیازهای انسانی سهم شایسته ای دارد . به همین خاطر بسیاری از افرادی که بنا به دلایل متعدد ، تنها زندگی می کنند و یا در عین حال که با خانواده خود زندگی می کنند احساس تنهایی می نمایند . گاهی برای کنار آمدن با این خلأ احساسی، به فکر تشکیل زندگی مشترک می افتند. به طور قطع ازدواج راهی به سوی تعامل، تبادل احساسات و همدردی محسوب می شود و این فرآیند به ایجاد رضایت در انسانها از زیستن با هم می افزاید. اگر احساس تنهایی ، ناشی از ضعف مهارتهای اجتماعی فرد در تعامل با دیگران باشد و یادلایل شخصیتی و ابتلاء فرد به اختلالات روانی سبب به وجود آمدن چنین حالتی در او شده باشد ، در چنین شرایطی ازدواج راه حل مناسبی برای کنار آمدن با این احساس نیست.
    ۳) ازدواج به منظور جبران کمبودهای شخصی:
    گاهی افرادی که در شرایط سختی زندگی می کنند و امکانات موجود نیازهای ایشان را ارضا نمی کند ، برای جبران این خلاء ، اقدام به ازدواج می کنند. مثلاً دختری که در یک خانواده فقیر زندگی می کند ، ممکن است پیشنهاد ازدواج با یک فرد ثروتمند را به راحتی قبول کند .
    ۴) ازوداج به خاطر ارضای نیاز جنسی:
    ازدواج در جامعه ، شیوه پسندیده ای در جهت ارضای نیازهای جنسی است . با این حال ارضای این نیاز در جامعه ، منوط به ازدواج نمی باشد . متاسفانه در جامعه ما ازدواج برای جوانان به دلیل مشکلات عدیده، بسیار دشوار شده است ، همچنین عدم وجود شرایط خاص برای حل نیازهای غریزی افراد از طریق شرعی و قانونی ، تبعات خاص یا زمینه پژمردگی احساسات غریزی را به وجود آورده و یا این نیاز را به سمت و سویی غیر از جهت اصلی آ ن منحرف ساخته است . این بن بست مضاعف ، موجب می شود که تعدادی از جوانها به دلیل فشار غرایز جنسی ، تن به مسئله ازدواج بدهند و این وضع در کوتاه مدت به دلیل مهیا نبودن سایر عوامل به جدایی زوجین منتهی می گردد .
    ۵) ازدواج به منظور داشتن فرزند:
    دربعضی اوقات ، ازدواج به عنوان راهی برای والد شدن محسوب می شود . برخی به خاطر نیاز غریزی به داشتن فرزند و ارضای این نیاز به ازدواج گرایش پیدا می کنند . چنین انگیزه ای بدون در نظر گرفتن سایر عوامل در تشکیل زندگی مشترک تبعات منفی را به دنبال دارد .
    ۶) پذیرش انتظارات اجتماعی:
    امروزه در رسانه های گروهی جامعه ما ، به طور مستقیم و غیر مستقیم، تلاش برای ورود جوانها به زندگی مشترک دیده می شود، چنین روندی بدون در نظر گرفتن ملاحظات متعدد، گاهی به گرایش جوانها به ازدواج و در نهایت به دلیل فراهم نبودن شرایط لازم جهت ادامه زندگی مشترک ، به جدایی زوجین منتهی می شود .
    ۷) رفع مشکل بیکاری:
    درجامعه ما بنا به دلایل متعدد، از جمله شرایط استخدام در برخی از مشاغل، متاهل بودن ِ متقاضی است . لذا گاهی این شرایط موجب شکل گیری ازدواج در بین جوانها می شود که در بعضی اوقات به دلیل تداوم بیکاری و عدم کسب شرایط مناسب ، موجب جدایی زوجین می گردد .
    ۸) ازدواج به عنوان وسیله ای برای رسیدن به اهداف دیگر:
    گاهی انگیزه اصلی در تشکیل زندگی مشترک ،عشق به فرد مقابل و نیاز روان شناختی به زیستن با فرد مقابل نیست ؛ بلکه وی وسیله ای برای رسیدن به اهداف دیگر می شود . مثلاً خانمی که دوست دارد در خارج از کشور زندگی کند ، ممکن است با پیشنهاد فردی جهت ادامه زندگی مشترک در خارج با وی ازدواج کند ولی بعد از ورد به کشور خارجی ، در مدت کوتاهی از شریک زندگی اش جدا می شود .
    ۹) ازدواج به خاطر بالارفتن سن:
    امروزه ، بنا به دلایل متعدد، سن ازدواج در بین جوانها بالا رفته و این مشکل خصوصاً برای دختران جامعه به خاطر مسائل فرهنگی استرس های متعددی را به دنبال داشته است . لذا گاهی ازدواج به خاطر ترس از تنهایی، از دست دادن زیبایی، از دست دادن والدین، کاهش شور زندگی و .... صورت می گیرد . در چنین فضایی امکان سازگاری با مشکلات زندگی ، ضعیف بوده و در نهایت ضریب ریسک این ازدواجها بالا می باشد .
    آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همه‌ی انسان‌ها برابرند. (مارتین لوتر‌کینگ)

  2. کاربرانی که از پست مفید A S I R سپاس کرده اند.


  3. #2
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    کامپیوتر
    نوشته ها
    71
    ارسال تشکر
    227
    دریافت تشکر: 295
    قدرت امتیاز دهی
    50
    Array
    A S I R's: جدید21

    پیش فرض پاسخ : انگیزه های غلط ازدواج

    ۱۰) ازدواج به خاطر نجات یک انسان:
    گاهی انگیزه فرد برای ازدواج، نجات دادن شخص مقابل از تنهایی، فشارهای زندگی ، مشکلات اقتصادی و اجتماعی و دلایل دیگراست. مثلاً دختری که وابستگی شدید به پسری دارد ، مسئولیت زندگی وی از جمله کار، مسکن و مسائل مالی را می پذیرد . چنین انگیزه هایی بعد از مدتی کوتاه رو به خاموشی می رود و در نهایت زندگی مشترک را با بحران مواجه می سازد .
    ۱۱) ازدواج به خاطر رفع بحران:
    گاهی ازدواج به دلیل آسیب دیدگی جنسی ناخواسته، اتفاق می افتد. به این معنی که طرفین برای حمل این مشکل به ازدواج تن می دهند، چنین شرایطی بدون آمادگی لازم جهت ورود به این فضا، مخاطراتی را به دنبال دارد که در نهایت حداقل آن احساس به تله افتادن و حس اجبار به ازدواج با یکدیگر است . چنین شرایطی خطر پذیری فزاینده ای برای ادامه زندگی مشترک ایجاد خواهد کرد .
    ۱۲) ازدواج به خاطر فرار از مشکلات خانوادگی :
    گاهی انگیزه افراد برای ازدواج به دلیل دوری آنها از محیط استرس زای خانواده از جمله درگیری والدین، اعتیاد والدین، سوء رفتار جسمی و جنسی، بی توجهی، طرد و خشونت و موارد دیگر است . در چنین شرایطی افراد آمادگی روان شناختی لازم جهت ارزیابی متقابل را نداشته و در نهایت احتمال آسیب زا بودن این رابطه بالا می باشد .
    ۱۳) ازدواج به خاطر عشق:
    گاهی دو نفر ، چنان علاقه ای به یکدیگر پیدا می کنند که گمان می برند به راستی عاشق هم هستند . وقتی هیجان ، با سرعت چشمگیری در روابط پیش برود ، شناخت یکدیگر به روال عادی و تدریجی خود پیش نمی رود، زیرا وقت کافی برای این امر وجود نداشتهاست.صراحت ، صداقت و اعتمادی که لازمه یک رابطه محکم است احتیاج به زمان دارد . یک آشنایی سریع، هر چقدر هم که هیجان آور باشد، تنها یک صمیمیت ظاهری به بار می آورد که به آسانی با نزدیکی و صمیمیت واقعی اشتباه می شود ، به همین دلیل ازدواج هایی که در کوتاه مدت اتفاق می افتند ، مخاطراتی را به دنبال خواهند داشت .
    ۱۴) ازدواج به خاطر فرار از یکنواختی زندگی:
    گاهی افراد بدون آگاهی و آمادگی لازم وارد یک زندگی مشترک می شوند و پس از مدتی احساس از دست دادن آزادیهای فردی و یا احساس در دام افتادن می کنند، ازدواجهایی که درآن انگیزه مزه کردن زندگی مشترک ، بدون توجه به سایر مؤلفه ها وجود دارد ، اغلب مخاطراتی را به دنبال خواهد داشت .
    ۱۵) ازدواج به دلیل برداشت غلط از مفاهیم :
    افراد در دوران نامزدی ممکن است به فاش سازی مسائل شخصی خود بپردازند که گاهی بی توجهی به محتوای مطالب ابراز شده مشکلاتی را به دنبال دارد . مثلاً مردی به نامزدش می گوید که اعتیاد دارد ؛ اما زن می گوید چون با صداقت این موضوع را گفته من همسر او می شوم و بعد از ازدواج این مسائل ایجاد مشکل خواهد کرد.
    ۱۶) ازدواج به مفهوم پذیرش جبر:
    تعدادی از جوانان، خصوصاً آنهایی که نگرشهای سنتی دارند گاهی ازدواج با فرد مقابل برایشان موضوعی از پیش تعیین شده محسوب می شود . در جامعه ما ، گاه این فرآیند با عنوان«قسمت» شناخته می شود، لذا این تصور وجود دارد که خواستگار فرد در واقع شخصی است که انگار مقدر شده است با او زندگی کند . چنین طرز تفکری جزء آسیبهای پیش از ازدواج محسوب می شود .
    ۱۷) دوران کوتاه نامزدی:
    دوران نامزدی حداقل ، شرایطی را برای آگاهی زوجین از هم فراهم می آورد . تعدادی از افراد در این دوران متوجه تفاوتهای بسیاری بین خود و فرد مقابل می شوند یا در این دوران متوجه ناراحتی و یا مبتلا بودن فرد به یک اختلال روانی یا وابستگی او به مواد مخدر می شوند ، اما به رغم وقوف به این مسائل ، بنا به دلایل فرهنگی از جمله اینکه به هم خوردن نامزدی را مساوی با بی آبرویی و از دست دادن حیثیت خود قلمداد می کنند تن به ازدواج می دهند چنین تجاربی در زندگی مشترک، بسیار بحران زا بوده و احتمال جدایی زوجین قابل پیش بینی است .
    ۱۸) در کل احتمال آسیب زا بودن ازدواج افراد با شرایط زیر قابل پیش بینی است :
    ▪ ازدواج دو فرد با فرهنگهای کاملاً متفاوت.
    ▪ ازدواج در سنین پایین زیر ۲۰ سال
    ▪ تفاوت سنی زیاد بین زوجین مثلاً ۱۵تا۲۰سال
    ▪ بالاتر بودن سن دختر از پسر ( زن از مرد)
    ▪ ازدواج یک مرد با زنی بیوه یا مطلقه
    ▪ ازدواج دختر با مردی که از ازدواج پیشین خود فرزندی دارد .
    ▪ ازدواج دو فرد مطلقه که دارای فرزندان بزرگسال می باشند .
    ▪ ازدواج افرادی که فاصله طبقاتی بسیار زیادی با هم دارند .
    ▪ ازدواج دختری برخوردار از تحصیلات دانشگاهی با پسری که از لحاظ تحصیلی پایین است .
    ▪ ازدواج با فرد معتاد به مواد مخدر
    ▪ ازدواج با شخصی که قبلاً ازدواج های متعددی داشته است .
    ▪ ازدواج با فردی که خانواده اش شدیداً مخالف این وصلت هستند .
    ▪ ازدواج بدون داشتن اطلاعات کافی از موقعیت فردی ، خانوادگی و اجتماعی شخص مقابل .
    ▪ ازدواج با فردی که ثبات شغلی نداشته و به دلیل مسائل شخصیتی خاص ، قادر به سازگاری در محیط کار نیست .
    ▪ ازدواج با دختر یا پسری که هنوز دانشجو است و از ثبات اقتصادی، شغلی و فکری لازم برخوردار نمی باشد .
    ۱۹) ازدواج به خاطر جذابیت ظاهری:اهمیت جذابیت جسمانی به عنوان یک عامل مهم در دوستی ها و مناسبات اجتماعی، غیر قابل انکار است . به نظر می رسد افرادی که جذابیت ظاهری دارند ، رفتارهای پسندیده تر و ویژگیهای شخصیتی زیبایی هم داشته باشند . به خاطر چنین تصوری ، تعداد زیادی از دختران و پسران مجذوب جذابیت جسمانی هم می شوند . زمانی که اهمیت این عامل درمعیارهای افراد برای تشکیل زندگی مشترک بدون توجه به عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شخصیتی افراد لحاظ می شود ، ضریب خطر پذیری چنین ازدواجهایی نیز طبیعتاً بالا خواهد رفت .
    در پایان باید به نکته اشاره کنیم ، که مسائل مطرح شده فوق به صورت مطلق تأثیر گذار نبوده و موارد استثنا هم وجود دارد .
    دوست عزیز! امید واریم با توجه به مطالب ذکر شده ، بتوانی برای زندگی آینده خویش، انتخابی صحیح داشته باشی
    منبع:ویستا
    آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همه‌ی انسان‌ها برابرند. (مارتین لوتر‌کینگ)

  4. کاربرانی که از پست مفید A S I R سپاس کرده اند.


  5. #3
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    کامپیوتر
    نوشته ها
    71
    ارسال تشکر
    227
    دریافت تشکر: 295
    قدرت امتیاز دهی
    50
    Array
    A S I R's: جدید21

    پیش فرض پاسخ : انگیزه های غلط ازدواج

    ازدواج به دلایل ذیل منجر به طلاق شده است!!

    ازدواج برای خیلی از ما بخشی عادی از زندگی است. ما بزرگ می شویم، دیپلممان را می گیریم، یا کار پیدا میکنیم یا وارد دانشگاه می شویم و بعد یک روز آن کسی که می خواهیم را برای زندگیمان پیدا می کنیم. اما این روزها افراد خیلی دیرتر ازدواج می کنند و قبل ازاینکه "بله" را سر سفره عقد بگویند مکث طولانی تری دارند.



    درست همانطور که نشانه‌هایی برای آمادگی شما برای ازدواج وجود دارد، نشانه‌هایی هم هست که می‌گوید آمادگی ازدواج ندارید. تعداد قابل‌توجهی از افراد هستند که وقتی به عقب و ازدواجشان نگاه می‌کنند، می‌فهمند که آماده نبودن آنها برای ازدواج در آن زمان علت طلاق و جدایی‌شان بوده است.

    برای اینکه مرتکب این اشتباهات نشوید، قبل از ازدواج حتماً به انگیزه‌هایتان خوب فکر کنید. اگر خود را جزء یکی از دسته‌های زیر می‌بینید، خودداری از ازدواج در این شرایط به نفعتان است. درعوض، به توصیه‌هایی که بعنوان جایگزین معرفی شده‌اند عمل کنید.


    اگر برای دلایل غیرمنطقی زیر ازدواج را انتخاب می‌کنید، باید متوجه ریسکی که می‌خواهید بکنید باشید:
    برای فرار از وضعیت ناراحت‌کننده خانه :
    به جای آن می‌توانید به دانشگاهی خارج از شهر خود بروید. روی این تمرکز کنید که فردی مستقل و سالم بار بیایید تا بتوانید شاد و سالم زندگی کنید. هرچقدر محیط خانه‌تان بدتر باشد، باید بیشتر برای جلوگیری از اشتباهی که والدینتان کردند تلاش کنید.


    وقتی خیلی جوان یا نابالغ هستید :
    سعی کنید از جوانی‌تان لذت ببرید و ازدواج را تا زمانیکه به بلوغ فکری کامل رسیده‌اید به تعویق بیندازید.


    وقتی به اندازه کافی تجربه ارتباط با جنس مخالف ندارید :
    سعی کنید با جنس مخالف خود ارتباط سالم بگیرید تا تجربه لازم را به دست آورید. ببینید از یک رابطه چه می‌خواهید و فرق یک شریک زندگی سازگار و هماهنگ با خودتان و افراد ناسالم یا کسانی که سازگاری با شخصیت شما ندارند را بشناسید.


    وقتی تازه فارغ‌التحصیل شده‌اید و هیچوقت بعنوان یک مجرد زندگی مستقلی را تجربه نکرده‌اید، هیچ کار یا طریق امرارمعاشی ندارید، از تنها بودن می‌ترسید یا طرفتان قرار است مدتی طولانی شما را ترک کند :
    درستان را تمام کنید و تجربه کاری مرتبط با رشته‌تان را آغاز کنید. کاری پیدا کنید که قدرت حمایت از خودتان و خانواده‌تان را تامین کند. زندگی مستقلی را آغاز کنید و سعی کنید هزینه‌های مربوط به خودتان را تقبل کنید، پول پس‌انداز کنید و مستقل شوید. یاد بگیرید چطور تنها زندگی کنید و یک مجرد شاد باشید.


    برای برانگیختن حس حسادت فردی دیگر :
    برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید کتاب‌های بیشتری بخوانید یا نزد مشاور بروید. تا زمانیکه به این بلوغ فکری و احساسی نرسیده‌اید با هیچکس ازدواج نکنید. باید رفتارها و مهارت‌های سازگاری افراد بزرگسال را کسب کنید تا وقتی آسیب دیدید، بتوانید به آنها تکیه کنید.


    برای بالا بردن اعتمادبه‌نفستان :
    برای این منظور بهتر است نزد مشاور متخصص بروید. اعتمادبه‌نفس پایینتان را با افکار مثبت و باارزش جایگزین کنید. تازمانیکه اعتمادبه‌نفس لازم را پیدا نکردید و با خودتان راحت نبودید، ازدواج نکنید. دقت کنید که کسی را انتخاب کنید که با شما سازگاری شخصیتی داشته باشد.
    آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همه‌ی انسان‌ها برابرند. (مارتین لوتر‌کینگ)

  6. کاربرانی که از پست مفید A S I R سپاس کرده اند.


  7. #4
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    کامپیوتر
    نوشته ها
    71
    ارسال تشکر
    227
    دریافت تشکر: 295
    قدرت امتیاز دهی
    50
    Array
    A S I R's: جدید21

    پیش فرض پاسخ : انگیزه های غلط ازدواج

    مشخصات همسر دلخواه چیست

    برای انتخاب همسر، به شباهت ها دقت کنیدو همسری را بر گزینید که تا حدودی شبیه خودتان باشد.و درست است که تضادها و تفاوت ها، زندگی را خیلی هیچان انگیز تر و جالبتر میکنند ولی ...
    روانشناسان و جامعه شناسان هم تحقیقاتی انچام داده اند و از روی آمار طلاق و همین طور زندگی زناشویی موفق به این نتیجه رسیدندکه وجود بعضی شباهت ها ضروری است و وجود بعضی تفاوت ها نیز کاملا مسئله ساز است.
    بد نیست که شباهت های ضروری و تفاوت های مسئله ساز را بشناسیم و روشن کنیم ،به شرطی که اگر مجردید تا جای امکان آن ها را در انتخاب همسر به کار ببندید و اگر متاهلید،و متوجه شدید شباهت ها بین شما و همسرتان وجود نداردو یا بر عکس تفاوت ها،بین شما زیاددیده می شود،سعی کنیداز عنصر درک وخود را به جای دیگری گذاشتن،بیش تر و بیشتر استفاده کنید. به این ترتیب می توانید شباهت ها و تفاوت ها را عمیق تر درک کنیدو در مورد آن ها بیشتر به همسر خود حق بدهید و به تدریج به هم نزدیکتر شوید.
    آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همه‌ی انسان‌ها برابرند. (مارتین لوتر‌کینگ)

  8. کاربرانی که از پست مفید A S I R سپاس کرده اند.


  9. #5
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    کامپیوتر
    نوشته ها
    71
    ارسال تشکر
    227
    دریافت تشکر: 295
    قدرت امتیاز دهی
    50
    Array
    A S I R's: جدید21

    پیش فرض پاسخ : انگیزه های غلط ازدواج

    شباهت های ضروری بین زوجین

    1-شباهت درعلایق و تمایلات:
    هرچه زن و مرد در زمینه های بیش تری علایق مشترکی داشته باشند،زندگی برایشان شیرین تر می شود.علاقه مشترک به کار،علاقه مشترک به نوع تفریح و معاشرت،و علاقه مشترک به هر چیز دیگر، باعث نزدیگی بیشتر و آسان شدن انتخاب ها می شودو تنش و فشار را در زندگی مشترک کاهش می دهد.حتما شما زن و شوهر هایی را سراغ دارید که به خاطر نداشتن علاقه مشترک به مسافرت رفتن،در هر تعطیلات،جنجال و غو غا به پا می کنند.یکی دلش می خواهد در خانه بنشیند،آرامش محیط امن خانه را تجربه کندو دیر از خواب بیدار شود و دیگری می خواهد به سفر برود و هیجان های مسافرت،جاده،مکانهای جدیدو نظیر این ها را تجربه کنددر نتیجه اوقات فراغت تبدیل می شود به اوقات کسالت یا اوقات ندامت

    2-شباهت در ارزش ها :
    بهتر است زن و مرد در باره بیش تر ارزش ها وحدت نظر داشته باشند.اگر زن یا شوهر یکی شان به شدت به مسائل مذهبی و معنوی علاقه مند و دیگری بدان بی علاقه باشد،اختلاف زیادی بین آنها بروز خواهد کرد

    3- توافق مسئولیت ها :
    لازم است زن و مرد در باره ی و ظائف و مسئولیت های یکدیگر توافق داشته باشند.مثلا اگر یکی کار کردن زن در خانه را به کار کردن در بیرون ارجح می داند ،نظر دیگری هم همین باشد.یا اگر مثلا زن، به کمک کردن مرد در امور منزل تاکید زیادی دارد ،نظر مرد هم همین باشدو گر نه اختلاف زیادی بین آنها ایجاد خواهد شد.

    4- هوش :
    اگر زن و شوهر حدودا به یک اندازه با هوش باشند(البته منظور از هوش ، میزان تحصیلات نیست)رابطه همسری با گرفتاری های کم تری روبرو می شود.هر آنچه آن ها بتوانند مسائل را به شکل مشابهی ببینند و تجربه کنند و محرک هایی که در یافت می کنند بیش تر شبیه هم باشند،راحت تر ارتباط بر قرار می کنندو هم دیگر را می فهمند . منظور از هوش صرفا قدرت حل مسائل ریاضی نیست بلکه منظور توانایی درک شرایط و آرای دیگران و آن چه در محیط اطراف بر قرار است نیز می باشدکه بدان (هوش هیجانی) گفته می شود.

    5- صمیمیت و گرمی :
    بهتر است زن و مرد از نظر میزان سردی و یا گرمی،صمیمیت،یا ایجادفاصله با دیگری و به اصطلاح بجوش و خونگرم بودن نیز شبه بهم باشند.حتما شما زوج هایی را دیده اید که یکی بسیار گرم و صمیمی و دیگری مثل فریزر سرد و یخ بوده است" و البته حتما متوجه شده اید چقدر با هم نا هم آهنگ اند
    .
    تفاوت های مسئله ساز بین زوجین


    1- عادات شخصی :
    وقتی زن و شوهر عادات شخصی متضاد و متفاوتی داشته باشند.به تدریج تنش و اختلاف میانشان بروز می کند و خدای نا کرده شدید می شود . بعضی از عادت ها ی مسئله ساز عبارتند از: نظم و ترتیب ،مسئولیت پذیری،وقت شناسی،نظافت و نظایر این ها.اگر یکی از زوجین سیگار می کشد و دیگری به بوی سیگار آلرژی داشته باشد،یا مثلا یکی از طرفین به خوردن غذاهای مغذی و مرتب عادت داشته باشد و دیکری اصلا به اینکه چه می خورد بها ندهد ،دردسر زیادی در زندگی شان درست می شود.دردسرهای ریز و کوچکی که می تواند اوقات زندگی آن ها را تلخ و حتی آسیب پذیر کند.

    2 میزان انرژی :
    ازدواج دو نفر ، که یکی کم انرژی و دیگری پر انرژی است ، وحشتناک است . اختلاف در میزان انرژی در زمینه های مختلفی خودش را نشان می دهد، مثلا در معاشرت های اجتماعی،فعالیت های مذهبی،بر قراری روابط جنسی،تغذیه و....

    3- خرج کردن پول :
    متاسفانه بسیاری از ازدواج ها در اثر نداشتن توافق بر سر مسائل مالی از هم می پاشند یکی به فکر آینده است و می خواهد پولش را پس انداز کند و با ضریب اطمینان بالا بر دارایی های خود بیفزاید و دیگری به فکر خوش بودن در لحظه حال است،دوست دارد ریسک کند ،سرمایه گذاری های پر خطر داشته باشد و فعل حال خوش باشد . به هر حال تفاوت در نوع خرج کردن پول،می تواند دردسر ساز باشد. نا گفته نماند که من شخصا پول زیاد را دلیل خوشبختی نمی دانم که هیچ ،بلکه شاید دلیل از پاشیدن زندگی بی آلایش شیرین را داشتن پول زیاد می دانم.

    4-علاقه به حرف زدن و مهارت های کلامی :
    اگر زوجین ، یکی پر حرف و دیگری کم حرف باشد،اگر یکی خواهان سکوت و دیگری علاقه مند به گفتگو باشد، اگر یگی دوست داشته باشد موقع غذا خوردن آرامش بر قرار باشد و دیگری تمایل به تعریف وقایع روز در زمان غذا خوردن باشدمعمولا اختلاف به با ر می آورد.و کسانی هستند که از ساکت بودن بیش از حد همسر ، یا پر حرف بودن بیش از اندازه او گله مند ند و افسرده می شوند.

    دوستانم در انتخاب همسر چشم و گوش خود را باز کنید و تابع عقل باشید نه تابع احساسات که این پسندیده ترین کار است عاشق کور نباشید . به امید خو شبختی یکایک شما
    آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همه‌ی انسان‌ها برابرند. (مارتین لوتر‌کینگ)

  10. کاربرانی که از پست مفید A S I R سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 14th September 2014, 09:12 PM
  2. چگونه با انگیزه بمانیم؟
    توسط meys@m در انجمن روانشناسی موفقیت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 4th September 2012, 01:24 PM
  3. خبر: جایزه طلایی hardwareجایزه طلایی hardwaresecrets به HAF 932 کولرمستر رسیددی ۱۷
    توسط MAHDIAR در انجمن اخبار و معرفی جدیدترین سخت افزارها
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 7th January 2010, 01:53 PM
  4. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 31st October 2009, 04:27 PM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 26th October 2009, 08:07 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •