منظور من از قدم برداشتن این بود که کار خوبی رو انجام میدادم یعنی اگه به جای دعاکردن که دعا میکنیم فلان اتفاق بیفته وفلان اتفاق نیفته وتعداد این دعاها هم زیاده در کنار هر دعایی یه کار خوب انجام میدادیم احتمال قبول شدن دعامون بیشتر بود وبا هر کار خوبی هم بیشتر به خدا نزدیک میشدیم همونطوری که خدا میفرماید:اگه یه قدم به سمت من بیای من ده قدم به سمت تو برمیدارم. و این نزدیک شدن از نظر من به این معنیه که همه کارای ما جنبه معنوی میگیره و هرکاری رو برای رضای خدا انجام میدیم نه برای رضای خلق. واین باعث شعف درونی میشه... یادمه تو یکی از کتابای دبیرستان تو یه حدیثی نوشته بود که ای بنده من.من به هر چیزی میگم باش انجام میشه اگه تو هم به هر چیزی که من میگم بگی باشه و اونطوری باشی اونوقت منم به هر چیزی که تو بگی میگم باشه که انجام بشه....
علاقه مندی ها (Bookmarks)