پسر دستفروش، لواشک بدست اومد سمت ماشین .
بخر .

چیزی نگفتم؛
باز بعد چند دقیقه. .بخر . .

+چی رو بخرم پسرجون؟ .

_لواشک ..

+باشه میخرم. یکم حرف بزنیم؟ .

سرتکون میده،ناآروم و بیقراره و مدام به بدنش پیچ و تاب میده، بارها سرشو جهت مقابل میچرخونه........ .

+تنهایی؟ .

_آره

+بابا. مامان داری؟؟ .

_آره . .
بخر . .

+من لواشک نمیخوام اینو میدم برای خودت. . بابات کجاست بچه جون؟ .

_کار میکنه .

+خب پس تو چرا اینجای این وقت شب . .

کسی اذیتت نمیکنه؟
کی مراقبته؟ .

باز پیچ و تاب میخوره. . .

..بخر .
. . .
+گفتم عزیزم این پولو بگیر برا خودت،،، هدیه اس من لواشک دوست ندارم . .بخر. .

اشک تو چشماش جمع میشه...
. . .
خاله بابام گفته پول الکی نگیرم . .

بخر دیگه میخوام برم مدرسه ثبت نام کنم... .

اینجا کشور منه.. اینجا تهرانه .

جایی ک میگن خدا موقع آفریدن دنیا ، نعمت هاشو ریخته تو یه کاسه، از دستش ول شده و همش ریخته تو این خاک....

- - - به روز رسانی شده - - -

پسر دستفروش، لواشک بدست اومد سمت ماشین .
بخر .

چیزی نگفتم؛
باز بعد چند دقیقه. .بخر . .

+چی رو بخرم پسرجون؟ .

_لواشک ..

+باشه میخرم. یکم حرف بزنیم؟ .

سرتکون میده،ناآروم و بیقراره و مدام به بدنش پیچ و تاب میده، بارها سرشو جهت مقابل میچرخونه........ .

+تنهایی؟ .

_آره

+بابا. مامان داری؟؟ .

_آره . .
بخر . .

+من لواشک نمیخوام اینو میدم برای خودت. . بابات کجاست بچه جون؟ .

_کار میکنه .

+خب پس تو چرا اینجای این وقت شب . .

کسی اذیتت نمیکنه؟
کی مراقبته؟ .

باز پیچ و تاب میخوره. . .

..بخر .
. . .
+گفتم عزیزم این پولو بگیر برا خودت،،، هدیه اس من لواشک دوست ندارم . .بخر. .

اشک تو چشماش جمع میشه...
. . .
خاله بابام گفته پول الکی نگیرم . .

بخر دیگه میخوام برم مدرسه ثبت نام کنم... .

اینجا کشور منه.. اینجا تهرانه .

جایی ک میگن خدا موقع آفریدن دنیا ، نعمت هاشو ریخته تو یه کاسه، از دستش ول شده و همش ریخته تو این خاک.... 😔