نقل قول نوشته اصلی توسط Amir1996 نمایش پست ها
خطاب به جناب توتی کاپیتان:
اتفاقا برعکس شما من این دو نفر را خیلی خوب میشناسم به ویژه نفر اول را و سال های زیادی در کنار هم بوده ایم. ایشان دوازده سال مدت منطقه دارند و جدا اغراق نکرده ام اگر بگویم افسری منظم تر ، عاقل تر و دلسوز تر از ایشان ندیده ام. قطعا اگر به شما بگویند دوازده سال از جوانیتان در بیابان های شلمچه و خرمشهر خدمت کنید با توجه به شناختی که از غیبت کردنتان از شما دریافتم از ارتش استعفا میدهید. پشت کامپیوتر نشسته اید و کلیک کلیک آبروی بندگان خدا را بدون این که ماجرا را کامل بدانید میبرید. ایشان پیش از وارد شدن به ارتش در سن پانزده سالگی به همراه دوستان بسیجی اش به کردستان رفتند و سه سال از ناموس شما دفاع کردند. ایشان هم اکنون با این همه سنوات منطقه هیچ اقدامی برای دریافت کارت ایثارگری نکرده اند. چیزی که خیلی ها دنبالش هستند. ای کاش به فرمایش شما استاد ابراهیمی به سرهنگ جعفری میگفتند و جواب ایشان را هم در این جا درج میکردند. من دوست صمیمیشان و از همشهریانشان هستم و به همین خاطر خیلی خوب مشناسمشان. جناب مدیر دفاعی شما از عصمت برخوردارید که به این راحتی ظرفیت فهم افراد را اندازه میگیرید؟ آن زمان که ایشان از 15 سالگی تا 30 سالگیشان در اوج جوانی در بیابان ها برای این کشور خاک میخوردند شما کجا بودید که ببینید ایشان بی کار بودند یا نه؟ نکند به این خاطر بدبخت هستند که آن زمان که در کنکور در زمان جنگ در رشته عمران دانشگاه دولتی شیراز پذیرفته شدند، ارتش را ترجیح دادند؟ نوجوانی را که یک دموکرات چاقو روی گلویش میگذارد تازه به دوران رسیده میخوانند؟ به نظر شما ایشان از مشکلات ارتش اطلاعی ندارند؟ یعنی شما از ایشان آگاه تر و دلسوزترید؟ پناه بر خدا از این همه بی انصافی. برادرانه میگویم شما اکنون به ایشان مدیون هستید. بروید و از ایشان طلب حلالیت کنید که ندانسته به ایشان ناسزا گفتید. متاسفم برای استاد ابراهیمی که به این راحتی اسم افراد را و آبرویشان را خدشه دار میکنند . البته آبرو نزد خداست. این ها را گفتم تا بدانید به طور قطع تازه به دوران رسیده یا بیکار یا ... نیستند و بدان کسی که به راحتی به افراد توهین میکند به توهین سزاوارتر است و موقعش بشود حق افرادی همچون استاد ابراهیمی را هم ضایع میکند. من نمیدانم استاد ابراهیمی چه مشکلی برایشان پیش آمده بوده ولی هر چه بوده قطعا سوء تفاهم بوده است. ضمن این که نباید فراموش کرد که بودجه رفاهی ارتش بری کارکنانش اساسا کم است. ولی اگر آقای ابراهیمی اصرار دارند پشنهاد میدهیم نصف بودجه نیروی زمینی را به ایشان اختصاص دهند تا بدین گونه متوجه شوند( همان طور هم که هستند) پول ارزش فداکاری را ندارد و آن نصف از بودجه هم صرفا نسان دهنده این است که ارتش فراموشش نکرده و صد البته خدا نباید انسان را فراموش کند. اتفاقا من به آقای عالی پور ماجرای آقای ابراهیمی را گفتم. گفتم که آقای ابراهیمی نام شما را به عنوان این که به ایشان بی احترامی شده آورده اند. غیبت آقای کاپیتان توتی را هم گفتم. ایشان سرهنگ جعفری را هم میشناختند.( کاپیتان توتی را نه!!!) خدا شاهده بسیار ناراحت شدند. البته ایشان آقای ابراهیمی را دست کم به اسم به یاد نمی آوردند ولی گفتند که سالانه افراد زیادی در مهمانسرای سلامت بخش دعوت میشوند و تا به حال کسی را دعوت نکرده ایم و بعد بگوییم اتاق یا امکانات نداریم ولی با این حال گفتند استاد ابراهیمی که سرور ما هستند اگر گله ای دارند به خود ما بگویند. این را از طرف خودم به استادم میگویم: استاد فداکاری چه برای خدا باشد چه برای ناموس باشد چه کشور و چه مردم قابل ارزش گذاری مادی نیست. یک میلیون یک میلیارد و ... ارزش شما را ندارند و اگر هل پوکی تقدیم میشود به رسم یادگاری است. این هم درست نیست که یک طرفه به قاضی برویم و دیگران را بدنام کنیم. اگر هم واقعا مشکلی بوده به خود فرد گله کنیم بهتر از این است که در یک سایت اینترنتی بدون اطلاع از ماجرا بنشینیم و درباره افراد بدگویی کنیم. چرا که گناهان میتوانند کار های خوب گذشته ما را تباه کنند. آن وقت به فرمایش شما نه جوانی کرده ایم و نه پیش خداوند جایی داریم. به طور قطع میگویم جناب سرهنگ عالی پور نه از ایمان چیزی کم دارند. نه از میهن دوستی. نه از درایت و نه از دلسوزی. هم تحصیلات و هم تجربیات پرباری دارند. همه اساتید و فرماندهان و دوستانش بر تواضع و درایت و عشق ایشان شهادت میدهند و کارنامه ایشان خود شاهد گویاتریست و جدا از افسرانی هستند که ارتش دیر به دیر نصیبش میشود. این را میتوانید از همکارانشان نیز بپرسید. البته باز هم میگویم مهم آن است که خداوند برای خوبی انسان شهادت دهد. دست کم ندیده ام که ایشان پشت سر کسی غیبت کنند حتی اگر و حتی اگر حقشان ضایع شده باشد. والسلام.
خوب دوست من جواب شما را میدهم
ای کاش به فرمایش شما استاد ابراهیمی به سرهنگ جعفری میگفتند و جواب ایشان را هم در این جا درج میکردند

من هم گفتم وهم قصد برگشت را داشتم که با اصرار ایشان ماندم ولی این را ننوشتم که فرمودند اطاق میدهیم ولی غذای همسرت را باید خودت تهیه کنید!!!!!!!
حتی من نسخه ای از همین نوشته را به کانون باز نشستگان ویکنسخه هم به ماهنامه تلاس ایمل کردم

من دوست صمیمیشان و از همشهریانشان هستم و به همین خاطر خیلی خوب مشناسمشان.
پس به رسم دوستی وهمشهری بودن چنین دفاع یک جانبه دارید

متاسفم برای استاد ابراهیمی که به این راحتی اسم افراد را و آبرویشان را خدشه دار میکنند

شما متآسف دوستان باشید این مطلب را نوشتن برای من آسان نبود ونیست
ولی واقعیت را باید گفت
داغ بزرگی روی دلم نشسته از آنروز

حق افرادی همچون استاد ابراهیمی را هم ضایع میکند. من نمیدانم استاد ابراهیمی چه مشکلی برایشان پیش آمده بوده ولی هر چه بوده قطعا سوء تفاهم بوده است.
حق من به جهنم
مرا پیش همسرم که بالای 100ماه جبهه بودنم را تحمل کرده اند ضایع کرده اند خوب شد فرزندانم پیشم نبودند

ضمن این که نباید فراموش کرد که بودجه رفاهی ارتش بری کارکنانش اساسا کم است. ولی اگر آقای ابراهیمی اصرار دارند پشنهاد میدهیم نصف بودجه نیروی زمینی را به ایشان اختصاص دهند

مثل اینکه به امر ونهخی خودتان بیشتراز دوست وهمشهریتان مطمین هستید
الحمدالله من آنقدر دارم که محتاج کسی نیستم جز خدا
پیشنهاد میکنم شما بفکر آینده خود باشید که میرسد روزی شما هم پیش زن وفرزند ضایع بشوید با این روحیه ء امر ونهی که دارید
اتفاقا من به آقای عالی پور ماجرای آقای ابراهیمی را گفتم. گفتم که آقای ابراهیمی نام شما را به عنوان این که به ایشان بی احترامی شده آورده اند. غیبت آقای کاپیتان توتی را هم گفتم. ایشان سرهنگ جعفری را هم میشناختند.( کاپیتان توتی را نه!!!) خدا شاهده بسیار ناراحت شدند. البته ایشان آقای ابراهیمی را دست کم به اسم به یاد نمی آوردند
جای خوشحالی که از یاد ایشان رفته ام
اگر از امیر مجتبی تهامی مرا بپرسند دقیقآ میگویند من کی هستم وآنموقع چه گذشت
ولی با این حال گفتند استاد ابراهیمی که سرور ما هستند اگر گله ای دارند به خود ما بگویند
به چه وسیله ای؟؟؟؟!!!!
آیا گوش شنوا هست
کجا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



استاد فداکاری چه برای خدا باشد چه برای ناموس باشد چه کشور و چه مردم قابل ارزش گذاری مادی نیست. یک میلیون یک میلیارد و ... ارزش شما را ندارند و اگر هل پوکی تقدیم میشود به رسم یادگاری است.

مثل اینکه شما فکر میکنید میتوانید با پیچاندن موضوع به خواسته خودتان برسید
من مسله مالی را بیان نکرده ام من همه حرفم اینه که اشتباه کرده اند هنگام دعوت من گفته بودند همسر وسه فرزند خود را با خود بیارید
که در نهایت بگویند جا نداریم و وقتی جا دادند بگویند غذای همسرت را باید خودت تهیه کنی .
البته گفته بودند با هزینه ما بیایید تهران
که هزینه را شاید خودشان لازم داشتند چون چیزی ما ندیدم وبیشتر از همان نیم سکه هزینه ما شده بود
پس بی زحمت ترمز