کاربر جدید
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
منی ک تا دو هفته پیش روزی حداقل با 10نفر در ارتباط بودم . اینروزا غیر خونوادم دیگه با هیشکی در ارتباط نیسم
باورم نمیشد حتی طاقت بیارم .ولی در عین ناباوری الن عادت کردم !!!
چ روال زندگی من .مدام در حال تعغییره ...
من دیروز . من امروز . من فردا ....
خدایا خودت راهمو بکش .هرچی بکشی شکرت
☆★☆★به نام خدای مادرم☆★☆★
دوست آشنا
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
خدارو شکر
خداکنه ناراحت نشه
ویرایش توسط mogan/k : 24th February 2015 در ساعت 10:41 AM
حَسْبِيَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ
دوست آشنا
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
خداروشکر اولین برف امسال دیدم از دیشب یه برفی داره میباره که نگوووووووووووووو
الانم داره به شدت میباره حدود 5 کیلومتر پیاده روی کردم هر کی با ماشین میاومد یه بوق میزد منم میگفتم نه نه میگفتن این دیوانست!!!!!!!!!!عاشق برفم.
حالا فردا هم برف ادامه داره!!!!!!!!!!!خداروشکر این اواخر هر چی میخوام هر چی دلم میخواد میبینم!!!!!
تنهاییم را با کسی قسمت نـــمی کنم که روزی تنهایم بگذارد ... ... روح خـــداست که در مــــــن دمیـــده و احســـــاس نام گرفته شده است ...ارزان نمی فروشمش...
دوست آشنا
.gif)
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
برف زیادی باریده و دانشگاه هم تعطیله.....دارم میرم سرسره بازی اگه حیاط مجتمع خلوت باشه....
یار همراه
.gif)
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
عجب اومدم از وضع ابو هوای اینجا بنویسم دیدم همه....
خب...اینجام صبح تگرگ اومد....یکی از بچه ها توهم زد وسط کلاس گفت بچه هااااااااااااا داره برف میاد!!!
مام خب امسال کلا تهران برفو ندیدیم...هول زدیم به سمت پنچره ها.....ندید بدید!یه صداییم داشت....شب شد و.....!
زنگ خورد....اومدیم بیرون دیدیم خبری نیست...یه کم زمین خیسه...یه گوشه هایی از حیاط دونه های ریز یخ مانند یافت میشه...افسرده برگشتیم داخل کلاس باز...همش یه مین بود...تا اومدیم تو حیاط قطع شد!از دیروز تا حالا فقط بارونه...!
من برف میخوام...دلم برای زمین سفید پوش تهران تنگ شده...
آینده ای بسازم که گذشتم جلوش زانو بزنهツ
دوست آشنا
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
خدا خودش به دادم برسه
روز اول کاریم به رئیسمون میگم 4 روز مرخصی میخوام با اسم شما برم جشنواره میگه همچین چیزی امکان نداره
فک کنم 22 ماه از تمام جشنواره ها و همایشات عقب میفتم
یار همیشگی
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
ابرهایی
از
آسمان
آه هایی
از دلِ
ما
می
گذ
ر
د
.. .
یار همیشگی
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
مهم نیست. ..
ویرایش توسط تووت فرنگی : 21st March 2015 در ساعت 05:35 PM
یار همراه
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
درد من، درد فراق است، خدایا کم نیست / اشکهایم بجز از فراق و غم و ماتم نیست
بر دل غم زده و بغض پر از فریادم / بجز آن لطف نگاه برادرم مرهم نیست
دلم خیلی گرفته......خونه رو بدون داداشم نمی تونم ببینم....
*******************************************
با اینکه هم خندیدم هم ناراحت بودم اما خداروشکر یکم برف امسال تو شهرمون دیدم.
ویرایش توسط معمار حانیه : 22nd February 2015 در ساعت 03:11 AM
من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم،
زیراترسیم کردنسریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.
(لوکوربوزیه)
کاربر جدید
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
احساست رو به هر قیمتی
بکش!
خاکستر کن!
ولی غرورت رو نشکن!
غرورت رو به باد بدی
تمام میشی
بی معنی میشی
میمیری!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
قبل از هر گونه فعالیت در سایت به قوانین توجه نمایید.
پاسخ با نقل قول
علاقه مندی ها (Bookmarks)