آنچه که شمارا میآزارد

[It's me]

ذهنی ناامید و ترسیده
دلی پر از خشم تنفر از خودم
روزگاری که خودم رو دیگه لایق رسیدن به موفقیت نمیبینم
درصدای کم ام توی تست های آزمایشی که از کنکورا از خودم میگیرم
حافظه کمی که باعث شده دیگه چیزی وارد ذهنم نشه
کندر هم بیفایده هست چون خیلی کم هوش شدم
درد گردن و خواب آلودگی زیادم
ناتوانی در غلبه از ترس پریدن از مانع های بلند
گیجی محض چون نمیدونم چطوری درس بخونم یاد بگیرم و از ذهنم خارج نشن و اگر کسی سوالی کرد بتونم با اعتماد بنفس با صدای بلند جواب بدم.
وحسی که به خودم و ارزوهام پیدا کردم
واقعا همه چی آزاردهنده شده
نمیدونم چیکار کنم

چند چیز:
1. یک دوره افسردگی رو خیلی ها تجربه میکنند، ولی مهم میزان و مقدارش هست. و این ک این افسردگی خیلی هم میتونه خوب باشه اگه ازش استفاده شه.
2. برای مشاوره، به مرکز مشاوره دانشگاهتون مراجعه کن، تا وقتی ک دانشجویی استفاده کن
3. این کتاب را من کامل خوندم بنا به پیشنهاد یکی از مشاورین. از حال بد به حال خوب نوشته دیوید برنز ک اساسش بر پایه شناخت درمانی هست ترجمه مهدی قراچه داغی
4. کلا سعی نکن خیلی احساس متفاوت بودن داشته باشی، تو هم یکی هستی مثل بقیه . همه مثل همیم! این باعث میشه خیلی از توقعات فروکش کنن و ب جاش پیشرفت کنی. کلا فکر دفاع مغز برای گریز از انجام کار هست.