دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 81

موضوع: بیایید پارسی سخن گفتن را یاد بگیریم

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #20
    یار همیشگی
    نوشته ها
    4,341
    ارسال تشکر
    10,614
    دریافت تشکر: 19,174
    قدرت امتیاز دهی
    3110
    Array
    تووت فرنگی's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : بیایید پارسی سخن گفتن را یاد بگیریم

    مایع: آ: ن

    مایوس: دلسرد

    مباحثه: گفت و شنود

    مبارک باد: خجسته باد

    مبارک: فرخنده، خجسته

    مبتدی: تازه کار - نوآموز

    مبتلا: دچار

    مبتلا به مریضی: دچار بیماری

    مبتنی بر: بر پایه

    مبتکر: نوآور

    مبتکرانه: نوآورانه

    مبحث: جستار

    مبدا: آغاز

    مبدأ: خاستگاه

    مبهوت: گیج

    مبین: بازگوکننده

    متاثر: دل آزرده

    متارکه: جدایی

    متاسفانه: بدبختانه شوربختانه

    متبحر: زبردست - چیره دست

    متحد: همبسته

    متخصص: کارآزموده

    متخصصان: کارآزمودگان

    متخصصین: کارآزمودگان

    مترادف: همچم

    متراکم: چگال

    مترجم: برگرداننده

    مترقی: پیشرفته

    متزلزل: لرزان

    متسلسل: زنجیروار

    متشکرم: سپاسگزارم

    متشکریم: سپاسگزاریم

    متشکل از: در برگیرنده

    متعادل: ترازمند

    متعاقب: به دنبال - در پی

    متعاقبا: پس از این

    متعجب: شگفت زده

    متعجب شد: شگفت زده شد

    متعدد: انبوه

    متعصب: خشک سر

    متعلق به: از آن

    متعهد: پایبند

    متفرق کردن: پراکنده کردن - پراکندن

    متفق القول: یکزبان-همزبان

    متفکر: اندیشمند

    متفکران: اندیشمندان

    متقاضی: درخواست کننده

    متلاشی: فروریخته

    متمایز: جدا

    متمول: توانگر

    متنوع: گوناگون

    متواتر: پی در پی

    متواضع: فروتن

    متوالی: پیاپی

    متوسط: میانه

    متوقف شد: بازایستاد

    متوقف شدن: بازایستادن

    متولد شده: زاده شده

    متولی: دست اندرکار - سرپرست

    متولیان: دست اندرکاران

    مثال: نمونه

    مثلث: سه گوش - لچک

    مثلثی: لچکی

    مثمر ثمر: کارساز

    مثمر ثمر واقع شد: به کار آمد

    مجانی: رایگان

    مجبور: ناچار

    مجتمع: همتافت

    مجدد: دوباره

    مجدداً: دوباره

    مجذوب: شیفته - شیدا

    مجرب: کارآزموده

    مجرم: بزهکار

    مجروح: زخمی

    مجسمه: تندیس

    مجلس: انجمن

    مجلل: پرشکوه - پرنما

    مجله: گاهنامه

    مجمع: گردهمایی

    مجموعاً: روی هم

    مجموعه: گردآور

    مجنون: دیوانه - شیدا

    مجهول الهویه: ناشناس

    مجوز: پروانه

    محاسبه نشده: نسنجیده

    محافظ: نگهبان

    محبس: زندان

    محبوب: دوست داشتنی

    محبوس: زندانی

    محترم: ارجمند

    محترم: ارجمند - گرامی

    محتوا: درونمایه

    محتویات: درونمایه

    محدود: اندک

    محذوریت: تنگنا

    محرم: رازدار

    محروم: بی بهره

    محرک: جنباننده

    محسوس: چشمگیر

    محشر: رستاخیز

    محصل: دانش آموز

    محصول: فرآورده

    محضر اسناد رسمی: دفترخانه

    محضر: پیشگاه

    محفوظ: نگاهداشته

    محقق: پژوهنده یا پژوهشگر

    محققانه: پژوهشگرانه

    محل اکتشاف: یافتگاه

    محل تلاقی: پیوندگاه

    محله: برزن

    محکم: استوار

    محیط: پیرامون

    مخاصمه: رزم

    مخبر: خبرنگار-خبررسان

    مختصر: ناچیز

    مختلط: درهم

    مختلف: گوناگون

    مخرب: ویرانگر

    مخزن: انبار- انباشتگاه - اندوختگاه

    مخصوص: ویژه

    مخفی: پنهان - نهان

    مخفیانه: پنهانی

    مخفیگاه: نهانگاه

    مخلوط: درهم - آمیخته

    مخلوط کردن: آمیختن درآمیختن

    مخلوق: آفریده

    مخمصه: �هچل ( Hachal)

    مد (در دریا): خیزآب

    مد نظر: دلخواه

    مداخله: پادرمیانی

    مداوم: همیشگی

    مدت مدید: دیرگاه

    مدتی است: چندی است

    مدد: یاری

    مدرس: استاد - آموزگار

    مدرسین: آموزگاران

    مدرن: نوین - امروزین

    مدعوین: میهمانان

    مدفوع: چمین، سرگین

    مدفون کردن: به خاک سپردن

    مدل (اروپایی): الگو

    مدینه فاضله: آرمانشهر

    مذاکره: گفتگو

    مذبوحانه: نافرجام

    مذمت کردن: نکوهیدن

    مذهب - دین: کیش - آیین

    مذکر: نر

    مذکور: یادشده

    مراتع: چراگاه ها

    مراجعت: بازگشت

    مربع: چهارگوش

    مرتباً: پی در پی

    مرتبط: پیوسته

    مرتجع: واپسگرا

    مرتع: چراگاه

    مرتعش: لرزان

    مرحله دوم: گام دوم

    مرحوم: شادروان

    مرحومه: شادروان

    مرسوله پستی: بسته پستی

    مرسی: سپاس

    مرض: بیماری

    مرطوب: نمناک - نمور - نمدار

    مرفه: بانوا

    مرور: بازبینی

    مرکز تحقیقات: پژوهشگاه

    مرکز ثقل: گرانیگاه

    مریخ: بهرام

    مرید: پیرو

    مریض: بیمار

    مریض خانه: بیمارستان

    مریضی: بیماری

    مزاح: شوخی

    مزاحم شدن: دردسر دادن

    مزخرف: لیچار

    مزرعه: کشتزار

    مزیت: برتری

    مزین: آراسته

    مساحت: گستره

    مسابقه: پیکار

    مسافر: رهنورد - رهسپار

    مساوات: برابری

    مساوی: برابر

    مستبد: خودکامه

    مستبدان: خودکامگان

    مستتر: نهان

    مستحضر: آگاه

    مستحق: سزاوار

    مستراح: دستشویی - آبخانه - دست به آب

    مستشرق: خاورشناس

    مستضعف: بینوا

    مستعمل: کارکرده

    مستفیض: بهره مند

    مستفیض: بهره مند

    مستقیم: سر راست

    مستقیما: آشکارا - یکراست

    مستمر: پیوسته

    مستمعین: شنوندگان

    مستهلک: فرسوده

    مستولی: چیره

    مسخره است: خنده دار است

    مسقط الراس: زادگاه

    مسلخ: کشتارگاه

    مسلط: چیره

    مسلما: بی گمان

    مسولان: کارگزاران

    مسکن (دارو): آرامبخش

    مسیر: راه - گذرگاه

    مسیل: خشکرود

    مشابه: همانند

    مشارالیه: نامبرده

    مشارکت: همکاری

    مشاهده: نگریستن - تماشا

    مشاهده کردن: تماشا کردن - درنگریستن

    مشاهیر: نام آوران

    مشاور: رایزن

    مشترک المنافع: همسود

    مشتمل بر ...: دربردارنده ...

    مشخصه: ویژگی - شناسه

    مشرق: خاور

    مشغله: کار و بار

    مشقت: رنج

    مشهور: نامی - نامدار - سرشناس

    مشورت: رایزنی

    مشکل است: سخت است

    مشکل: دشوار

    مشکلات: دشواری ها

    مصالح ساختمانی: ساختمایه ها

    مصدوم: آسیب دیده

    مصلی: نمازگاه

    مضایقه نمی کنم: خودداری نمی کنم فروگزاری نمی کنم

    مضطرب: پریشان

    مضطرب هستم: پریشانم

    مضیقه: تنگنا

    مطالبات: خواسته ها

    مطالعات: پژوهش ها

    مطبخ: آشپزخانه

    مطبوع: دلنشین-دلپذیر

    مطرح کردن: در میان گذاشتن

    مطرود: رانده شده

    مطلع: آگاه

    مطلوب: دلخواه

    مطمئناً: بی گمان

    مطیع: فرمانبردار

    مظلوم: ستمدیده

    مظهر یا سمبول(لاتین): نماد

    مع الوصف: با اینهمه

    مع هذا: با اینهمه

    معاد: رستاخیز

    معادل: برابر

    معاش: روزی

    معاشرت: رفت و آمد

    معاصر: امروزین - امروزی

    معافیت: بخشودگی

    معاملات: داد و ستدها

    معاندت: دشمنی

    معاهده: پیمان نامه

    معاون: دستیار

    معبر: گذرگاه

    معتقدات: باورها

    معدودی: شماری

    معرفی: شناسایی

    معروف: سرشناس

    معروفترین: نامی ترین

    معضل: کاستی - دشواری

    معضلات: کاستی ها

    معطر: خوشبو

    معقول: بخردانه

    معلم: آموزگار

    معلومات: دانسته ها

    معما: چیستان

    معمم: دستاربند

    معنی: چم(cham )-آرش( arash)

    معکوس: وارونه

    معیار: سنجه

    مغرب: باختر

    مغرور: خودخواه-خودپسند

    مغفرت: آمرزش

    مفتوح: باز

    مفرح: دلگشا

    مَفصل: بندگاه

    مُفصل: پردامنه

    مفصل: گسترده

    مفقود الاثر: ناپدید - گم نشان

    مفقود شده: گم شده ناپدید شده

    مفلوک: بیچاره - درمانده - بدبخت

    مفید: سودمند

    مقابل: روبرو

    مقابله: رویارویی

    مقارن: همزمان - همهنگام

    مقاله: نوشتار

    مقاومت: پایداری

    مقایسه: سنجش

    مقایسه می‌کنم: می‌سنجم

    مقبره: آرامگاه

    مقتولین: جان باختگان - کشتگان

    مقداری: اندکی - چندی

    مقدس: ورجاوند( varjavand)

    مقدمه: پیشگفتار - سرآغاز

    مقدور: شدنی

    مقر: ستاد

    مقر سپاه: ستاد سپاه

    مقررات: آیین نامه

    مقصر: گناهکار

    مقطعی: دوره ای

    مقطوع النسل: بی فرزند

    مقننه: آیینگذاری

    مقنی: چاه کن

    مقوله: زمینه - گویه

    مقوی: نیروبخش

    مقیاس: پیمانه

    ملاح: ملوان

    ملاقات کرد: دیدار کرد

    ملامت: سرزنش-سرکوفت

    ملت: مردم

    ملتزم: پایبند

    ملحق شدن: پیوستن

    ملکه: شهبانو

    ممانعت: بازدارندگی - بازداری - جلوگیری

    ممتد: دنباله دار

    مملکت: کشور

    ممنوع: بازداشته

    ممنون: سپاس

    ممنونم: سپاسگزارم

    ممکن: شدنی

    من بعد: زین پس

    من حیث المجموع: رویهمرفته

    منادی: پیام آور

    مناره: گلدسته

    منازعه: درگیری - ستیز

    منازل: خانه ها

    مناسب: پسندیده

    مناسبت: فراخور

    مناطق آزاد: آزادگاه ها

    مناظره: گفتمان

    منتخب: برگزیده

    منتظر: چشم براه

    منتقدان: خرده گیران

    منتقدین: خرده گیران

    منجر شدن: انجامیدن

    منجر شده: انجامیده

    منجم: اخترشناس

    منجمد: یخبسته

    منحصر به فرد: بی همتا

    منحل شد: برچیده شد

    منحل کردن: برچیدن

    منزل: خانه

    منزه: پاک

    منزوی ساختن: گوشه نشین ساختن

    منسجم: هماهنگ

    منشاء: سرآغاز

    منصفانه: دادگرانه

    منصوب کردن: گماردن

    منصوب کردن: گماشتن

    منطق: کَرویز

    منطقه آزاد: آزادگاه

    منطقه آزاد تجاری: آزادگاه بازرگانی

    منطقی: بخردانه

    منظره: چشم انداز

    منظومه شمسی: سامانهٔ‏ خورشیدی (Solar System)

    منع: بازداری

    منفعت: سود - هوده

    منفک: جدا

    منقل: آتشدان

    منهدم: نابود

    منوط به: وابسته به

    منکر شد: زیرش زد

    مهاجرت: کوچ

    مهارت: چیرگی

    مهلک: کشنده

    مهیا: آماده

    مواجه: روبرو

    موازنه: برابری

    موازنه قدرت: برابری نیروها

    موافقم: همداستانم

    موثر: کارساز

    موجب: مایه

    موجب نگرانی شد: مایه نگرانی شد

    موجبات: زمینه ها

    موجه: پذیرفتنی

    مورخ: گذشته نگار

    مورد: باره

    مورد نظر: دلخواه

    موزه: دیرینکده

    موسس: بنیادگزار

    موسسه: بنیاد-نهاد-سازمان

    موضوع: جستار

    موعد: زمان - سررسید

    موفق باشید: پیروز باشید

    موفق: کامیاب

    موفقیت: کامیابی

    موقت: گذرا - زودگذر

    موقع: هنگام

    مولود: فرزند

    مومن: باورمند

    مونث: ماده

    مکانیزم: سازوکار

    مکث: درنگ

    مکرمه: گرامی

    مکروه: ناپسند - زشت

    مکشوف: یافته

    مکشوفه: نویافته

    مکلف: ناچار - وادار

    من حیث المجموع: روی هم رفته

    میادین: میدان‌ها

    میسر است: شدنی است

    میکروب: ریزاندامگان

    میلاد: زادروز

    مینیاتور: ریزنگاره

    مینیاتوری: ریزنگارگی

    مینیاتوریست: ریزنگارنده

    نامتناسب: بی‌قواره

    ناحق: ناسزا

    نادر: کمیاب

    نادم: پشیمان

    ناراضی: ناخشنود

    نارضایتی: ناخشنودی

    ناشکری: ناسپاسی

    ناشی از: برآمده از

    ناشی شده است: برآمده است

    ناشی می‌شود: بر می‌آید

    ناطق: سخنران

    ناعدالتی: بی دادگری

    نامبارک: ناخجسته

    نامرتب: نا به سامان

    نامرتبی: نا به سامانی

    نامطلوب: ناپسند

    نامنظم: نا به سامان

    ناموفق: ناکام

    نامیمون: ناخجسته

    نبض: تپش

    نجات: رهایی

    نجار: درودگر

    نجاری: درودگری

    نجوم: اخترشناسی، ستاره‌شناسی

    نحوه: روش - شیوه

    نحوه کار: روش کار

    ندامت: پشیمانی

    ندرتاً: گاهی

    نزاع: کشمکش

    نزول پول: بهره پول

    نزولی: کاهنده

    نسبتاً: کمابیش

    نسل: دودمان

    نسوان: زنان

    نشاط: شادی

    نشریه ادواری: گاهنامه

    نشریه هفتگی: هفته نامه

    نصب کردن: گذاشتن

    نصف: نیم یا نیمه

    نصیحت: پند یا اندرز

    نطق: سخنرانی

    نظارت: بازبینی - بازرسی - وارسی

    نظاره گر: بیننده

    نظافت: پاکیزگی

    نظافت را رعایت کنید: پاکیزه نگه دارید

    نظام: سامانه

    نظر به اینکه: از آنجا که

    نظم: سامان

    نظیر: همانند

    نفر: تن

    نفع: سود

    نفع خالص: سود ویژه

    نفیس: گرانمایه- باارزش

    نقطه عطف: چرخشگاه

    نقطه نظر: دیدگاه - نگرش

    نقیصه: کاستی

    نمک طعام: نمک خوراکی

    نهایتا: سرانجام

    نهایی: پایانی

    نهضت: جنبش

    نواقص: کاستی ها

    نورانی: درخشان

    نوشتجات: نوشته ها

    نوع: گونه

    واحد: یکتا

    واصله: رسیده - دریافتی

    واضح: روشن

    واعظ: سخنران

    واقعا: به راستی

    واقعه یا اتفاق: رویداد یا رخداد

    واقعی: راستین

    والا: وگرنه

    والد: پدر

    والده: مادر

    والله: به خدا

    والی: استاندار

    واکمن: پخش همراه

    وب سایت: تارنما

    وبلاگ: تارنگار

    وثیقه: پشتوانه

    وجود: هستی

    وحدت: همبستگی- یگانگی

    وحشت: هراس-ترس-بیم

    وحشت کردن: ترسیدن -هراسیدن

    وحشتناک: هراسناک - ترسناک

    وحشیانه: ددمنشانه

    وخیم: ناگوار

    ودیعه: سپرده

    وراث: بازماندگان

    وراجی: پرگویی

    ورم: آماس

    ورید: رگ

    وزین: سنگین

    وساطت: میانجیگری-میانجی

    وساطت کردن: میانجیگری کردن

    وسط: میان یا میانی

    وسعت: گستره

    وصیتنامه: درگذشتنامه

    وضع حمل: زایمان

    وضعیت: چگونگی

    وضو: دست نماز

    وضوح: روشنی

    وطن: میهن

    وطنی: میهنی

    وفات: مرگ - درگذشت

    وفور: فراوانی

    وقاحت: بی شرمی

    وقایع: رویدادها

    وقتی که: هنگامیکه

    وقتی که در باز شد...: هنگامی که در باز شد ...

    وقیح: بی شرم

    ولادت: زادروز

    ولاغیر: و دیگر هیچ

    ولیعهد: جانشین

    وکیل مجلس: نماینده مجلس

    هال: سرسرا

    هذیان: چرند

    هلیکوپتر: بالگرد

    هم معنی: هم چم - هم آرش

    هم وطن: هم میهن

    همان طور: همانگونه

    همجهت: همسو

    همفکران: هم اندیشان

    همینطور: همینگونه

    هیچ وجه: هیچگونه

    هیچوقت: هیچگاه

    یاغی: سرکش

    یأس: ناامیدی

    یقین: باور

    یقینا: بی گمان

    یورتمه: چارگامه

    یومیه: روزانه

    یک ذره: یک خرده

    یک ربع: یک چهارم

    یک عده: شماری

    یکطرفه: یکسویه
    دلم تنگه پرتقالِ من!


  2. 5 کاربر از پست مفید تووت فرنگی سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خبر: رزولوشن qhd گلکسی نوت 4 تأیید شد
    توسط داداشی در انجمن اخبار تلفن همراه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 1st September 2014, 12:09 PM
  2. وجود تلفن گلکسی اس 4 مگا تایید شد
    توسط سپهر نوروزی در انجمن اخبار تلفن همراه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 20th May 2013, 01:05 PM
  3. تایید وجود «کره آبی» در خارج از منظومه شمسی
    توسط مسافر007 در انجمن اخبار نجوم
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd February 2012, 10:51 AM
  4. خبر: اف سی سی هدست بلوتوث نوکیا bh-606 را تایید کرد
    توسط diamonds55 در انجمن اخبار تلفن همراه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 17th September 2008, 07:43 AM
  5. معرفی: اف سی سی گوشی بلک بری مدل فلیپ پرل را تایید کرد
    توسط diamonds55 در انجمن اخبار تلفن همراه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 14th September 2008, 12:27 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •